- سنی آنلاین - https://sunnionline.us/farsi -

در روزهای جدال با کرونا و تلاش برای بقا؛ قرآن چه می‌گوید؟

عبدالحکیم نارویی

🔸مبهم‌بودن اتفاقات پس از مرگ و دنیای پررمز و راز آن و اینکه تاکنون هیچ موجود زنده‌ای آن را تجربه نکرده و هیچ شخص از دنیارفته‌ای برنگشته است تا کیفیت آن را برای دیگران بازگو کند، در جامعه و بین افراد آن، از مرگ امری ترسناک و پیچیده ساخته است. حتی حیوانات برای زندگی خود تقلا نموده و از هر آنچه سبب مرگ و نابودی‌شان گردد گریزان هستند. همهٔ ما روزهای سختی را سپری‌ می‌کنیم، یا حداقل آنانی که مترصد اخبار و شاهد بالارفتن نرخ مرگ و میر مبتلایان به این ویروس هستند. جای نگرانی هم دارد. زیرا صحبت از مرگ و زندگی است. یک ویروس ناشناخته به جان مردم افتاده و آرام آرام درصدی از مبتلایان را از پای در می‌آورد. شیوع آن، شبیه دامنه‌دارشدن یک جنگ است؛ یک جنگ که همه چیز را تعطیل می‌کند، مردم خانه‌نشین شده‌ و خیابان‌ها خلوت و بازارها خالی از کسبه و مشتری. آمار مبتلایان بیشتر از فوتی‌ها است. مثل آمار زخمی‌ها در جنگ، که اغلب، بیشتر از کشته‌ها هستند. روند صعودیِ نمودار انتشار آن، جهان را به وحشت انداخته است. داستان آن شبیه یک کابوس شبانه و یا فیلم ترسناکی است که شکل واقعیت به خود گرفته است. مردم احساس می‌کنند که شبح مرگ اطراف‌شان پرسه می‌زند و به دنبال فرصت مناسبی است تا آنان را در دام خود بیندازد. اتفاقات کم‌سابقه‌ای روی داده است. از بزرگترها که می‌پرسیم سابقهٔ چنین اختلال بزرگی در زندگی و نظم عمومی شهرها به خاطر شیوع یک ویروس مرگبار را به یاد نمی‌آورند. یأس و ناامیدی بر روحیهٔ‌شان حاکم شده و نمی‌دانند که خودشان یا عزیزان‌شان پس از گذار از این مرحلهٔ سخت زندگی‌‌، در قید حیات هستند یا نه؟ واکسنی هم که بتواند از مردم در برابر این بیماری حفاظت کند وجود ندارد. پزشکان و متخصصان سلامت راه‌حل را پیشگیری عنوان می‌کنند. اما بد نیست در این شرایط پرالتهاب و عجز پزشکان و دانش نوین پزشکی از یافتن راه‌چاره در حوزهٔ دارو و سلامت، نگاهی به قرآن و رهنمودهای شفابخش آن بیندازیم و از چشمهٔ زلال آن جرعه‌هایی بنوشیم. اینکه علت را در چه می‌داند؟ و در چنین شرایطی چه راهکاهایی را ارائه می‌دهد و برگزیدگان خدا در این شرایط چه کرده‌اند؟

🔹 امتحان و ابتلا از سنت‌های الهی
از سنت‌های تغییرناپذیر الهی ابتلا و آزمایش بندگان به وسائل گوناگون است. قرآن کریم در موارد زیادی به این قانون ثابت الهی که عمدتا با واژهٔ «بلاء» بیان شده، اشاره داشته است: (ﻭَﻟَﻨَﺒْﻠُﻮَﻧَّﻜُﻢْ ﺑِﺸَﻲْﺀٍ ﻣِﻦَ ﺍﻟْﺨَﻮْﻑِ ﻭَﺍﻟْﺠُﻮﻉِ ﻭَﻧَﻘْﺺٍ ﻣِﻦَ ﺍﻟْﺄَﻣْﻮَﺍﻝِ ﻭَﺍﻟْﺄَﻧْﻔُﺲِ ﻭَﺍﻟﺜَّﻤَﺮَﺍﺕِ )،ۗ ﻭ ﻗﻄﻌﺎً ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﻴﺰﻯ ﺍﺯ ‏[ﻗﺒﻴﻞِ] ﺗﺮﺱ ﻭ ﮔﺮﺳﻨﮕﻰ، ﻭ ﻛﺎﻫﺸﻰ ﺩﺭ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻭ ﺟﺎﻧﻬﺎ ﻭ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﻣﻰﺁﺯﻣﺎﻳﻴﻢ.(بقره: ۱۵۵)./ (ﻟَﺘُﺒْﻠَﻮُﻥَّ ﻓِﻲ ﺃَﻣْﻮَﺍﻟِﻜُﻢْ ﻭَﺃَﻧْﻔُﺴِﻜُﻢْ.) ﻗﻄﻌﺎً ﺩﺭ ﻣﺎﻟﻬﺎ ﻭ ﺟﺎﻧﻬﺎﻳﺘﺎﻥ ﺁﺯﻣﻮﺩﻩ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ. (آل‌عمران:۱۸۶).
این ابتلا همیشه با درد و رنج نیست. گاهی در خوشی فراوان و خیر زیاد و فزونی مال و اولاد، آزمون و امتحانی نهفته است. (ﻭَﻧَﺒْﻠُﻮﻛُﻢْ ﺑِﺎﻟﺸَّﺮِّ ﻭَﺍﻟْﺨَﻴْﺮِ ﻓِﺘْﻨَﺔً.)، ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻴﺮ ﻭ ﺷﺮ ﻣﻰﺁﺯﻣﺎﻳﻴﻢ. (انبیاء:۳۵). ﺑﻼﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ بعضی‌ها ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﺍﻟﻬﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ﺩﺭ ﻓﺮﺍﺳﻮﯼ ﺁﻧﻬﺎ حکمت‌هایی ﻧﻬﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﯾﺪ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺍست.
در مواردی هدف یا تأدیب و یا تمحیص و یا تذکیر است؛ مؤمنان و مخلصان برای ترفیع درجه مورد آزمایش قرار می‌گیرند؛ به مانند ابتلای ابراهیم خلیل به ذبح دلبندش اسماعیل. حضرت ابراهیم این چالش بزرگ را با موفقیت پشت سر گذاشت و خداوند این پیروزی خجسته را «آزمون آشکار» نامید. (ﺇِﻥَّ ﻫَٰﺬَﺍ ﻟَﻬُﻮَ ﺍﻟْﺒَﻠَﺎﺀُ ﺍﻟْﻤُﺒِﻴﻦُ) ﻣﺴﻠّﻤﺎً ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺁﺷﮑﺎﺭ ﺍﺳﺖ. (صافات:۱۰۶).
غافلان و کافران و گناهکاران نیز برای تذکیر، تادیب و تنبیه دچار امتحان می‌شوند. زیرا با توجه به آنکه انسان متشکل از دو عنصر روح و ماده است و گاهی روح او مسخ شده و فطرت پاکش دستخوش تغییر گردیده و میل او به کارهای نیک کاهش و به گناهان افزایش یافته که نیازمند تنبیه و تذکیر است. چنانکه نمونه‌های فراوانی از شیوع اختلالاتی در زندگی اقوام گذشته به سبب سرپیچی‌شان از قوانین حیات‌بخش آسمانی و ستم بر مستضعفان و عدم همراهی‌شان با پیامبر برگزیده، در قرآن کریم وجود دارد. به‌طور مثال، فرعونیان نافرمانی کردند و خداوند برای تذکر آنان سربازان معمولی از «جنودالأرض» به سراغ‌شان فرستاد تا به خود آیند: (ﻓَﺄَﺭْﺳَﻠْﻨﺎ ﻋَﻠَﯿﻬِﻢُ ﺍﻟﻄُّﻮﻓﺎﻥَ ﻭَ ﺍﻟْﺠَﺮﺍﺩَ ﻭَ ﺍﻟْﻘُﻤَّﻞَ ﻭَ ﺍﻟﻀَّﻔﺎﺩِﻉَ ﻭَ ﺍﻟﺪَّﻡَ ﺁﯾﺎﺕٍ ﻣُﻔَﺼَّﻼﺕٍ ﻓَﺎﺳْﺘَﮑْﺒَﺮُﻭﺍ ﻭَ ﮐﺎﻧُﻮﺍ ﻗَﻮْﻣﺎً ﻣُﺠْﺮِﻣِﯿﻦَ‏)، ‏ﺳﭙﺲ ‏(ﺑﻼﻫﺎ ﺭﺍ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﻫﻢ ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﺎﺯﻝ ﮐﺮﺩﯾﻢ‏) ﻃﻮﻓﺎﻥ ﻭ ﻣﻠﺦ ﻭ ﺁﻓﺖ ﮔﯿﺎﻫﯽ ﻭ ﻗﻮﺭﺑﺎﻏﻪﻫﺎ ﻭ ﺧﻮﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺟﺪﺍ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﯾﻢ ‏(ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺯ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻧﺸﺪﻧﺪ) ﻭ ﺗﮑﺒﺮ ﻭﺭﺯﯾﺪﻧﺪ ﻭ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﮔﻨﻬﮑﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩﻧﺪ. (اعراف: ۱۳۳). و چندین نمونهٔ دیگر که با نگرشِ توأمِ با تدبر در آیات قرآنی می‌توان به آنها دست یافت و از آنها درس عبرت گرفت.

🔹 بشر تاوان کار خود را می‌پردازد
در نگرش قرآن به علل و ریشهٔ مصائب در زندگی انسان، عملکرد خود او تعیین‌کننده است و به میزان رواج فساد و بی‌عدالتی و گسترش ستم بر مظلومان و شیوع فحشا در جامعه، گرفتاری‌هایی نیز به سراغ او می‌آید. دو آیه از قرآن با این مضمون آن را تصریح نموده‌اند. (ﻭَﻣَﺎ ﺃَﺻَﺎﺑَﻜُﻢْ ﻣِﻦْ ﻣُﺼِﻴﺒَﺔٍ ﻓَﺒِﻤَﺎ ﻛَﺴَﺒَﺖْ ﺃَﻳْﺪِﻳﻜُﻢْ ﻭَﻳَﻌْﻔُﻮ ﻋَﻦْ ﻛَﺜِﻴﺮٍ.)، ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﺼﻴﺒﺘﻰ ﺭﺳﺪ، ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻛﺎﺭﻫﺎﻳﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﺮﺩﻩﺍﻳﺪ. ﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﺴﻴﺎﺭﻯ ﺍﺯ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﺭﺍ ﻋﻔﻮ ﻣﻰﻛﻨﺪ.(شوری:۳۰). (ﻇَﻬَﺮَ ﺍﻟْﻔَﺴَﺎﺩُ ﻓِﻲ ﺍﻟْﺒَﺮِّ ﻭَﺍﻟْﺒَﺤْﺮِ ﺑِﻤَﺎ ﻛَﺴَﺒَﺖْ ﺃَﻳْﺪِﻱ ﺍﻟﻨَّﺎﺱِ.)، به ﺳﺒﺐ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻣﺮﺩﻡ، ﻓﺴﺎﺩ ﺩﺭ ﺧﺸﻜﻰ ﻭ ﺩﺭﻳﺎ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﺷﺪ. (روم‌:۴۱).
در آموزه‌های قرآنی، انسان با فراموش کردن راه و رسم زندگی و انحراف به مسیرهای شیطانی و در نتیجه، قرارگرفتن در آزمون‌های سخت الهی، در واقع بر خود، ستم را روا می‌دارد. (وَ مَاﻇَﻠَﻤْﻨَﺎﻫُﻢْ ﻭَﻟَٰﻜِﻦْ ﻛَﺎﻧُﻮﺍ ﺃَﻧْﻔُﺴَﻬُﻢْ ﻳَﻈْﻠِﻤُﻮﻥ.)،َ ﻭ ﻣﺎ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺳﺘﻢ ﻧﻜﺮﺩﻳﻢ، ﺑﻠﻜﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺳﺘﻢ ﻣﻰﻛﺮﺩﻧﺪ. (نحل:۱۱۸).
🔹 هدف بازگشت به خدا و پندگرفتن است
در فرهنگ قرآنی فلسفهٔ بسیاری از آفات و بلایا، پندگرفتن انسان، به خودآمدن و بازگشت به عرصهٔ زندگی سالم و پاک از گناه و آلودگی و آغشتگی است. خداوند این اصل را اینگونه بیان می‌دارد: (ﻭَﺑَﻠَﻮْﻧَﺎﻫُﻢْ ﺑِﺎﻟْﺤَﺴَﻨَﺎﺕِ ﻭَﺍﻟﺴَّﻴِّﺌَﺎﺕِ ﻟَﻌَﻠَّﻬُﻢْ ﻳَﺮْﺟِﻌُﻮﻥَ.)، ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮشی‌ها ﻭ ﻧﺎﺧﻮشی‌ها ﺁﺯﻣﻮﺩﻳﻢ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﻧﺪ. ‏(اعراف:۱۶۸). همانطور که آیهٔ (۴۱) سورهٔ روم، فلسفهٔ چشاندن مزهٔ تلخ علمکرد انسان به او را، بازگشت به خدا و انجام خوبی‌ها بیان می‌دارد: (ﻇَﻬَﺮَ ﺍﻟْﻔَﺴَﺎﺩُ ﻓِﻲ ﺍﻟْﺒَﺮِّ ﻭَﺍﻟْﺒَﺤْﺮِ ﺑِﻤَﺎ ﻛَﺴَﺒَﺖْ ﺃَﻳْﺪِﻱ ﺍﻟﻨَّﺎﺱِ ﻟِﻴُﺬِﻳﻘَﻬُﻢْ ﺑَﻌْﺾَ ﺍﻟَّﺬِﻱ ﻋَﻤِﻠُﻮﺍ ﻟَﻌَﻠَّﻬُﻢْ ﻳَﺮْﺟِﻌُﻮﻥَ.)، به ﺳﺒﺐ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻣﺮﺩﻡ، ﻓﺴﺎﺩ ﺩﺭ ﺧﺸﻜﻰ ﻭ ﺩﺭﻳﺎ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺟﺰﺍﻯ ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ ﻛﺎﺭﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﭽﺸﺎﻧﺪ، ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﻧﺪ. (روم: ۴۱).
در آیه‌ای دیگر، علت نزول برخی از مصائب دنیوی و آفات زندگی که به «عذاب ادنی» تعبیر شده است، برگرداندن انسان به شیوهٔ زندگی خداپسندانه دانسته شده است: (ﻭَﻟَﻨُﺬِﻳﻘَﻨَّﻬُﻢْ ﻣِﻦَ ﺍﻟْﻌَﺬَﺍﺏِ ﺍﻟْﺄَﺩْﻧَﻰٰ ﺩُﻭﻥَ ﺍﻟْﻌَﺬَﺍﺏِ ﺍﻟْﺄَﻛْﺒَﺮِ ﻟَﻌَﻠَّﻬُﻢْ ﻳَﺮْﺟِﻌُﻮﻥ.)،َ و ﻋﺬﺍﺏ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻋﺬﺍﺏ ﺑﺰﺭﮒﺗﺮ ﺑﻪ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﭽﺸﺎﻧﻴﻢ، ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺑﺎﺯ ﮔﺮﺩﻧﺪ. (سجده:۲۱).
در فرازی دیگر از قرآن کریم، فلسفهٔ ﺣﻮﺍﺩﺙ ﻭﺁﺯﻣﻮﻥﻫﺎﻯ ﺍﻟﻬﻰ، ﺗﻮﺑﻪ ﻭ ﺗﻨﺒّﻪ عنوان شده است. (ﺃَﻭَﻟَﺎ ﻳَﺮَﻭْﻥَ ﺃَﻧَّﻬُﻢْ ﻳُﻔْﺘَﻨُﻮﻥَ ﻓِﻲ ﻛُﻞِّ ﻋَﺎﻡٍ ﻣَﺮَّﺓً ﺃَﻭْ ﻣَﺮَّﺗَﻴْﻦِ ﺛُﻢَّ ﻟَﺎ ﻳَﺘُﻮﺑُﻮﻥَ ﻭَﻟَﺎ ﻫُﻢْ ﻳَﺬَّﻛَّﺮُﻭﻥَ.)، ﻧﻤﻰﺑﻴﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺳﺎﻝ ﻳﻚ ﻳﺎ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻭﺍﻗﻊ ﻣﻰﺷﻮﻧﺪ؟ ﻭﻟﻰ ﻧﻪ ﺗﻮﺑﻪ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﻧﻪ ﭘﻨﺪ ﻣﻰﮔﻴﺮﻧﺪ. (توبه: ۱۲۶).

راهکارهای طلایی قرآن برای رهایی از بلا
▫ تضرع و زاری
در لابلای تعالیم قرآنی «تضرّع‌« اصلی ثابت در سرگذشت پیشینیان برای مصون‌ماندن از عذاب و نجات امّت‌ها در کوران سختی‌ها و مصائب و هنگام نزول بلا بوده است. در امّت‌های گذشته برخی از پیشینیان به خاطر عدم‌ تضرّع دچار عذاب شده‌اند. قرآن انسان را به خاطر عدم تضرع در هنگام نزول بلا اینگونه توبیخ می‌کند: (وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَىٰ أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ.﴿۴۲﴾فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَٰكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ.)، هر آينه بر امّت‌هايى كه پيش از تو بودند پيامبرانى فرستاديم و آنان را به سختی‌ها و آفت‌ها دچار كرديم تا مگر زارى كنند./ پس چرا هنگامى كه عذاب ما به آنان رسيد تضرّع نكردند؟ ولى [حقيقت اين است كه‌] دل‌های‌شان سخت شده، و شيطان آنچه را انجام مى‌دادند برايشان آراسته است. (انعـام: ۴۳).
با تأمل در این آیات قرآنی به اهمیت بیشتر تضرع در هنگام نزول بلا واقف می‌شویم. خداوند در این آیه فلسفهٔ نزول بلاهای جانی و مالی را «تضرع» بیان می‌دارد: (وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ.)، و ما هیچ پیغمبری به هیچ شهر و دیاری نفرستادیم مگر آنکه اهلش را به شداید و محن مبتلا ساختیم تا به درگاه خدا تضرع و زاری کنند. (اعـراف: ۹۴).
در آیه‌ای دیگر از قرآن، گروهی به خاطر عدم تضرع در هنگام گرفتاری و آزمون‌های سخت الهی، دچار عذاب بعدی شدند که سخت و دردناک بوده است: (وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُمْ بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَكَانُوا لِرَبِّهِمْ وَمَا يَتَضَرَّعُونَ﴿۷۶﴾حَتَّىٰ إِذَا فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَابًا ذَا عَذَابٍ شَدِيدٍ إِذَا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ.)، همانا ما آنان را به بلاها و آسیب‌ها [ی دنیایی] گرفتیم، ولی نه برای پروردگارشان فروتنی کردند و نه به پیشگاهش زاری می کنند، آنگاه كه درى از عذاب سخت بر رويشان گشوديم، چنان كه از همه جا نوميد گشتند. (مؤمنون: ۷۷).
قرآن کریم در بیانی دیگر، دعا و خواسته‌ای که در هنگام دشواری‌ها همراه با تضرع باشد را نجات‌بخش می‌داند: (قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً لَئِنْ أَنْجَانَا مِنْ هَٰذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ. قُلِ اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْهَا وَمِنْ كُلِّ كَرْبٍ)، بگو: «چه كسى شما را از تاریکی‌هاى خشكى و دريا مى‌رهاند؟ در حالى كه او را به زارى و در نهان مى‌خوانيد: كه اگر ما را از اين [مهلكه‌] برهاند، البته از سپاسگزاران خواهيم بود.» بگو: خدا شما را از آن [سختی ها] و از هر اندوهی نجات می‌دهد. (انعام: ۴۶).
در رهنمود قرآنی دیگر، دفع بلا و رنج پس از دعا و زاری به بارگاه او ممکن شده است. (ثُمَّ إِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فَإِلَيْهِ تَجْأَرُونَ ثُمَّ إِذَا كَشَفَ الضُّرَّ عَنْكُمْ.)، و چون محنتى به شما رسد به پيشگاه او زارى مى‌كنيد. و باز چون آن محنت را به پايان آرد. (نحل:۵۴).
▫ ایمان و تقوا
داشتن باور صحیح و پایبندی جوامع بشری به فضیلت تقوا که کانون همهٔ خوبی‌ها و سپری در مقابل آسیب‌های نفسانی و شیطانی است، مانع نزول بلا و گرفتاری بشر به بلایا و مصائب زندگی می‌شود: (وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَٰكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ.)، اگر مردم شهرها ايمان آورده و به تقوا گراييده بودند، قطعاً بركاتى از آسمان و زمين برايشان مى‌گشوديم، ولى تكذيب كردند؛ پس به [كيفر] دستاوردشان [گريبان‌] آنان را گرفتيم. (اعراف: ۹۶)
▫ توصیه‌ به خوبی‌ها و بازداشتن از بدی‌ها
در معارف قرآنی فرقهٔ ناجیه در هنگام شیوع عذاب دردناک الهی و فراگیرشدن آن، تنها کسانی هستند که نسبت به ‌اوضاع نامناسب جامعه و رواج بدی‌ها در آن، بی‌تفاوت نبوده و نسبت به اصلاح آن عملا وارد شده و اقداماتی انجام دادند. در هنگامی‌که گروهی از مؤمنان از این رسالت خطیر شانه خالی نموده و با این تعبیر که ‌(ﻟِﻢَ ﺗَﻌِﻈُﻮﻥَ ﻗَﻮْﻣًﺎ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻣُﻬْﻠِﻜُﻬُﻢْ ﺃَﻭْ ﻣُﻌَﺬِّﺑُﻬُﻢْ ﻋَﺬَﺍﺑًﺎ ﺷَﺪِﻳﺪًﺍ.)، ﺑﺮﺍﻯ ﭼﻪ ﻗﻮﻣﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻫﻼﻙﻛﻨﻨﺪهٔ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﻳﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﺬﺍﺑﻰ ﺳﺨﺖ ﻋﺬﺍﺏ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ، ﭘﻨﺪ ﻣﻰﺩﻫﻴﺪ.(اعراف: ۱۶۴)، گروه دیگر را مورد ملامت قرار دادند با این پاسخ‌شان مواجه شوند: (ﻗَﺎﻟُﻮﺍ ﻣَﻌْﺬِﺭَﺓً ﺇِﻟَﻰٰ ﺭَﺑِّﻜُﻢْ ﻭَﻟَﻌَﻠَّﻬُﻢْ ﻳَﺘَّﻘُﻮﻥ) ﺗﺎ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﻋﺬﺭﻯ ﺑﺎﺷﺪ. ﻭ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﭘﺮﻫﻴﺰﮔﺎﺭ ﺷﻮﻧﺪ.(اعراف: ۱۶۴). ادامهٔ داستان طبق حکمت و سنت الهی اینگونه رقم خورد و فقط کسانی نجات یافتند که ناهی از منکرات بودند: (ﻓَﻠَﻤَّﺎ ﻧَﺴُﻮﺍ ﻣَﺎ ﺫُﻛِّﺮُﻭﺍ ﺑِﻪِ ﺃَﻧْﺠَﻴْﻨَﺎ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﻳَﻨْﻬَﻮْﻥَ ﻋَﻦِ ﺍﻟﺴُّﻮﺀِ ﻭَﺃَﺧَﺬْﻧَﺎ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﻇَﻠَﻤُﻮﺍ ﺑِﻌَﺬَﺍﺏٍ ﺑَﺌِﻴﺲٍ ﺑِﻤَﺎ ﻛَﺎﻧُﻮﺍ ﻳَﻔْﺴُﻘُﻮﻥَ)، ﺍﻣّﺎ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺗﺬﮐﺮﺍﺗﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻧﺪ، ﻧﻬﯽﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﺯ ﺑﺪﯼ ﺭﺍ ﺭﻫﺎﯾﯽ ﺑﺨﺸﯿﺪﯾﻢ؛ ﻭ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺳﺘﻢ ﮐﺮﺩﻧﺪ، ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻧﺎﻓﺮﻣﺎنیﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﻋﺬﺍﺏ ﺷﺪﯾﺪﯼ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺳﺎﺧﺘﯿﻢ. (اعراف: ۱۶۵).
▫ استغفار
طبق تصریح قرآن ‌‌«استغفار» سبب مصونیت از عذاب می‌شود: (ﻭَﻣَﺎ ﻛَﺎﻥَ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻣُﻌَﺬِّﺑَﻬُﻢْ ﻭَﻫُﻢْ ﻳَﺴْﺘَﻐْﻔِﺮُﻭﻥَ)، ﻭ ﺗﺎ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺁﻣﺮﺯﺵ ﻣﻰﻃﻠﺒﻨﺪ، ﻧﻴﺰ ﺧﺪﺍ ﻋﺬﺍﺑﺸﺎﻥ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ. (انفال: ۳۳).
همچنین از نگاه قرآن، استغفار دستاوردهای ارزشمندی دیگری از قبیل: آمرزش گناهان، ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺭﻭﺯﯼ، ﺍﺯﺩﯾﺎﺩ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ و رفاه و عمر طولانی را به دنبال دارد: (ﻓَﻘُﻠْﺖُ ﺍﺳْﺘَﻐْﻔِﺮُﻭﺍ ﺭَﺑَّﻜُﻢْ ﺇِﻧَّﻪُ ﻛَﺎﻥَ ﻏَﻔَّﺎﺭًﺍ﴿۱۰﴾ ﻳُﺮْﺳِﻞِ ﺍﻟﺴَّﻤَﺎﺀَ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢْ ﻣِﺪْﺭَﺍﺭًﺍ﴿۱۱﴾ﻭَﻳُﻤْﺪِﺩْﻛُﻢْ ﺑِﺄَﻣْﻮَﺍﻝٍ ﻭَﺑَﻨِﻴﻦَ ﻭَﻳَﺠْﻌَﻞْ ﻟَﻜُﻢْ ﺟَﻨَّﺎﺕٍ ﻭَﻳَﺠْﻌَﻞْ ﻟَﻜُﻢْ ﺃَﻧْﻬَﺎﺭًﺍ)، ﺳﭙﺲ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺁﻣﺮﺯﺵ ﺑﺨﻮﺍﻫﻴﺪ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺮﺍﻳﺘﺎﻥ ﭘﻰﺩﺭﭘﻰ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻓﺮﺳﺘﺪ، ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣﺪﺩ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻳﺘﺎﻥ ﺑﺴﺘﺎﻧﻬﺎ ﻭ ﻧﻬﺮﻫﺎ ﺑﻴﺎﻓﺮﻳﻨﺪ. (نوح: ۱۲).

🔹 شیوهٔ پیامبران برای برون‌رفت از مشکلات
پیامبران، مقرّبان درگاه الهی‌ و واسطهٔ بین خدا و مخلوقات‌اند. آنان انسان‌های بسیار ورزیده‌ و شایسته‌ای بوده‌ که در طول زندگی به صُوَر مختلفی آزموده شده‌ و با موفقیت و سربلندی از آن بیرون ‌آمده‌اند و این حیث الگویی هستند برای بشر، برای برون‌رفت از چالش‌های زندگی و آزمون‌های الهی. قرآن نمونه‌های متعددی از شیوهٔ آنان برای برون‌رفت از آزمون‌های الهی را بیان داشته است:
▫دعای ذالنون (یونس بن متی)
«لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّی كُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ»
عملکرد حضرت یونس و دعایی که در شکم نهنگ و انبوهی از تاریکی‌ها زمزمه کرد آنقدر مورد پسند خداوند قرار گرفت که پیامبر برگزیده خود را نجات داد و همان شیوه را نسخهٔ نجات مومنان از بلایا و مصایب بیان داشته است: (ﻭَﺫَﺍ ﺍﻟﻨُّﻮﻥِ ﺇِﺫْ ﺫَﻫَﺐَ ﻣُﻐَﺎﺿِﺒًﺎ ﻓَﻈَﻦَّ ﺃَﻥْ ﻟَﻦْ ﻧَﻘْﺪِﺭَ ﻋَﻠَﻴْﻪِ ﻓَﻨَﺎﺩَﻯٰ ﻓِﻲ ﺍﻟﻈُّﻠُﻤَﺎﺕِ ﺃَﻥْ ﻟَﺎ ﺇِﻟَٰﻪَ ﺇِﻟَّﺎ ﺃَﻧْﺖَ ﺳُﺒْﺤَﺎﻧَﻚَ ﺇِﻧِّﻲ ﻛُﻨْﺖُ ﻣِﻦَ ﺍﻟﻈَّﺎﻟِﻤِﻴﻦ َ﴿۸۷﴾ ﻓَﺎﺳْﺘَﺠَﺒْﻨَﺎ ﻟَﻪُ ﻭَﻧَﺠَّﻴْﻨَﺎﻩُ ﻣِﻦَ ﺍﻟْﻐَﻢِّ ۚ ﻭَﻛَﺬَٰﻟِﻚَ ﻧُﻨْﺠِﻲ ﺍﻟْﻤُﺆْﻣِﻨِﻴﻦَ.)، ﻭ ﺫﻭﺍﻟﻨّﻮﻥ ﺭﺍ، ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻛﻪ ﺧﺸﻤﻨﺎﻙ ﺑﺮﻓﺖ ﻭ ﭘﻨﺪﺍﺷﺖ ﻛﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺗﻨﮓ ﻧﻤﻰﮔﻴﺮﻳﻢ. ﻭ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻳﻜﻰ ﻧﺪﺍ ﺩﺍﺩ: ﻫﻴﭻ ﺧﺪﺍﻳﻰ ﺟﺰ ﺗﻮ ﻧﻴﺴﺖ، ﺗﻮ ﻣﻨﺰﻩ ﻫﺴﺘﻰ ﻭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺳﺘﻤﻜﺎﺭﺍﻥ ﻫﺴﺘﻢ. ﺩﻋﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﻣﺴﺘﺠﺎﺏ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺭﻫﺎﻧﻴﺪﻳﻢ ﻭ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻳﻨﭽﻨﻴﻦ ﻣﻰﺭﻫﺎﻧﻴﻢ. (انبیاء: ۸۸).
▫استغاثهٔ ایوب
(ﺃَﻧِّﻲ ﻣَﺴَّﻨِﻲَ ﺍﻟﻀُّﺮُّ ﻭَﺃَﻧْﺖَ ﺃَﺭْﺣَﻢُ ﺍﻟﺮَّﺍﺣِﻤِﻴﻦ)
حضرت ايوب (علیه‌السلام) در طول زندگى خويش به بيمارى شديد و طولانى دچار شد و به از دست دادن فرزندان و اموال مبتلا‌ گرديد. ﺳﺮﮔﺬﺷﺘﻰ او ﻏﻢ ﺍﻧﮕﯿﺰ، ﻭ ﺩﺭ ﻋﯿﻦ ﺣﺎﻝ ﭘﺮﺷﮑﻮﻩ ﻭ ﺑﺎ ﺍﺑﻬﺖ است، وى در اين حال به درگاه خدا استغاثه‌ كرد و خداوند، استغاثه و دعاى او را اجابت فرمود و سلامتى، عافيت، فرزندان و اموالش را به وى باز گرداند. زیبنده است که مؤمنان این شیوه را در مشکلات و آسیب‌های جانی و مالی که با آن مواجه شده مورد توجه قرار دهند: (ﻭَﺃَﻳُّﻮﺏَ ﺇِﺫْ ﻧَﺎﺩَﻯٰ ﺭَﺑَّﻪُ ﺃَﻧِّﻲ ﻣَﺴَّﻨِﻲَ ﺍﻟﻀُّﺮُّ ﻭَﺃَﻧْﺖَ ﺃَﺭْﺣَﻢُ ﺍﻟﺮَّﺍﺣِﻤِﻴﻦَ﴿۸۳﴾ﻓَﺎﺳْﺘَﺠَﺒْﻨَﺎ ﻟَﻪُ ﻓَﻜَﺸَﻔْﻨَﺎ ﻣَﺎ ﺑِﻪِ ﻣِﻦْ ﺿُﺮٍّ ﻭَﺁﺗَﻴْﻨَﺎﻩُ ﺃَﻫْﻠَﻪُ ﻭَﻣِﺜْﻠَﻬُﻢْ ﻣَﻌَﻬُﻢْ ﺭَﺣْﻤَﺔً ﻣِﻦْ ﻋِﻨْﺪِﻧَﺎ ﻭَﺫِﻛْﺮَﻯٰ ﻟِﻠْﻌَﺎﺑِﺪِﻳﻦَ). ﻭ ﺍﻳّﻮﺏ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ ﻛﻦ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻛﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺭﺍ ﻧﺪﺍ ﺩﺍﺩ: ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻴﻤﺎﺭﻯ ﻭ ﺭﻧﺞ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺗﻮ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥﺗﺮﻳﻦ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺎﻧﻰ. ﺩﻋﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻭ ﺁﺯﺍﺭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺩﻭﺭ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻭ ﺧﺎﻧﺪﺍﻧﺶ ﺭﺍ ﻭ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺍﻧﻴﺪﻳﻢ. ﻭ ﺍﻳﻦ ﺭﺣﻤﺘﻰ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﻣﺎ، ﺗﺎ ﺧﺪﺍﭘﺮﺳﺘﺎﻥ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. (انبیاء: ۸۴).
▫دعای ابوالبشر (آدم علیه‌السلام)
«ﻗَﺎﻟَﺎ ﺭَﺑَّﻨَﺎ ﻇَﻠَﻤْﻨَﺎ ﺃَﻧْﻔُﺴَﻨَﺎ ﻭَﺇِﻥْ ﻟَﻢْ ﺗَﻐْﻔِﺮْ ﻟَﻨَﺎ ﻭَﺗَﺮْﺣَﻤْﻨَﺎ ﻟَﻨَﻜُﻮﻧَﻦَّ ﻣِﻦَ ﺍﻟْﺨَﺎﺳِﺮِﻳﻦَ»
ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺳﺘﻢﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﻭﺍ ﻣﻰﺩﺍﺭﻳﻢ ﺑﺎﻳﺪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺳﺘﻤﺪﺍﺩ ﺟﻮﻳﻴﻢ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻛﻨﻴﻢ تا خدا عافیت بخشیده و اوضاع را از بد به خوب تغییر دهد. این را داستان خروج آدم از بهشت و توبهٔ او با کلماتی که از جانب خدا دریافت نمود به ما می‌آموزد: (ﻓَﺘَﻠَﻘَّﻰٰ ﺁﺩَﻡُ ﻣِﻦْ ﺭَﺑِّﻪِ ﻛَﻠِﻤَﺎﺕٍ ﻓَﺘَﺎﺏَ ﻋَﻠَﻴْﻪِ ۚ ﺇِﻧَّﻪُ ﻫُﻮَ ﺍﻟﺘَّﻮَّﺍﺏُ ﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢُ.)، ﺁﺩﻡ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﻛﻠﻤﻪﺍﻯ ﭼﻨﺪ ﻓﺮﺍ ﮔﺮﻓﺖ. ﭘﺲ ﺧﺪﺍ ﺗﻮﺑﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﭙﺬﻳﺮﻓﺖ، ﺯﻳﺮﺍ ﺗﻮﺑﻪﭘﺬﻳﺮ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ. (بقره: ۳۷).
کلمات دریافت‌شده، این دعای معجزه‌آسا است: (ﻗَﺎﻟَﺎ ﺭَﺑَّﻨَﺎ ﻇَﻠَﻤْﻨَﺎ ﺃَﻧْﻔُﺴَﻨَﺎ ﻭَﺇِﻥْ ﻟَﻢْ ﺗَﻐْﻔِﺮْ ﻟَﻨَﺎ ﻭَﺗَﺮْﺣَﻤْﻨَﺎ ﻟَﻨَﻜُﻮﻧَﻦَّ ﻣِﻦَ ﺍﻟْﺨَﺎﺳِﺮِﻳﻦَ)، ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺍﻯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻣﺎ، ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺳﺘﻢ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻧﻴﺎﻣﺮﺯﻯ ﻭ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺭﺣﻤﺖ ﻧﻴﺎﻭﺭﻯ ﺍﺯ ﺯﻳﺎﻥﺩﻳﺪﮔﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺑﻮﺩ. (اعـراف: ۳۷).

پند بگیریم و توبه کنیم
انسان با آنکه اشرف مخلوقات لقب گرفته و خداوند او را نسبت به دیگر موجودات عقل، خرد، برتری و قدرت تشخیص بخشیده است، در برخی مواقع به خاطر گرفتاری در گرداب‌های شیطانی و هوس‌های نامشروع نفسانی، مسیر خود را گم نموده و هم برای خود و دیگران خطرساز می‌شود و چه بسا خود را همسان خدا دانسته و عملا او را انکار نموده و دست به هر کاری بزند. چنانکه قرآن بیان می‌کند: (ﻭَﺇِﺫَﺍ ﻣَﺲَّ ﺍﻟْﺈِﻧْﺴَﺎﻥَ ﺿُﺮٌّ ﺩَﻋَﺎ ﺭَﺑَّﻪُ ﻣُﻨِﻴﺒًﺎ ﺇِﻟَﻴْﻪِ ﺛُﻢَّ ﺇِﺫَﺍ ﺧَﻮَّﻟَﻪُ ﻧِﻌْﻤَﺔً ﻣِﻨْﻪُ ﻧَﺴِﻲَ ﻣَﺎ ﻛَﺎﻥَ ﻳَﺪْﻋُﻮ ﺇِﻟَﻴْﻪِ ﻣِﻦْ ﻗَﺒْﻞُ ﻭَﺟَﻌَﻞَ ﻟِﻠَّﻪِ ﺃَﻧْﺪَﺍﺩًﺍ ﻟِﻴُﻀِﻞَّ ﻋَﻦْ ﺳَﺒِﻴﻠِﻪِ.)؛ چون ﺑﻪ ﺁﺩﻣﻰ ﮔﺰﻧﺪﻯ ﺑﺮﺳﺪ، ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺭﻭﻯ ﻣﻰﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻰﺧﻮﺍﻧﺪ. ﺁﻧﮕﺎﻩ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﻌﻤﺘﻰ ﺑﺨﺸﺪ، همهٔ ﺁﻥ ﺩﻋﺎﻫﺎ ﺭﺍ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﻳﺎﺩ ﻣﻰﺑﺮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﺪﺍ ﻫﻤﺘﺎﻳﺎﻧﻰ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻰﺩﻫﺪ ﺗﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺍﻭ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﻛﻨﻨﺪ. (زمـر:۳۹). لذا خداوند نیز طبق سنت خود، او را به بلایا و مصائبی دچار ساخته تا پند گرفته و تحولی در رفتار و کردار خود ایجاد نموده و بازگشتی زیبا و خداپسندانه به ساحت زندگی داشته باشد.
از این رو لازم است همه ما در شرایط کنونی که یک ویروس ناشناخته به جان مردم افتاده و تعدادی را از پای درآورده است و علم پزشکی نوین با همهٔ پیشرفتی که تاکنون داشته، از یافتن دارویی برای حفاظت از ابتلای به آن ناتوانی‌اش را اظهار نموده است، در کنار اهتمام به نظافت فردی و رعایت توصیه‌های پزشکی، به خدا رجوع کنیم و با این باور که «ﻟَﺎ ﻋَﺎﺻِﻢَ ﺍﻟْﻴَﻮْﻡَ ﻣِﻦْ ﺃَﻣْﺮِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺇِﻟَّﺎ ﻣَﻦْ ﺭَﺣِﻢَ.»؛ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻋﺬﺍﺏ ﺧﺪﺍ ﻫﯿﭻ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪﻩﺍﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ‏[ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﺍﻭ ‏] ﺭﺣﻢ ﮐﻨﺪ. (هـود: ۴۴)، نسبت به اصلاح امورات فردی، پایبندی به دستورهای الهی، رعایت حقوق‌الناس و خواندن ادعیهٔ قرآنی و ماثوره، اهتمام ورزیده تا با جلب نظر لطف خدا، از آفات در امان بمانیم.