🔸 «از يكی از كارشناسان مسائل آموزشی، در مورد آينده ملّتی سؤال كردند؛ بدون درنگ گفت: نظام آموزشیاش را به من نشان دهید، تا به شما بگويم كه این ملّت چه آیندهای را برای خود رقم خواهد زد.»
سخن فوق گويای اين واقعيت است كه فردای هر ملّت و جامعهای، بر پايهٔ نظام آموزشیای استوار است كه نسل نونهال، نوجوان و جوان آن امروز با آن پرورش میيابد.
هر نظام آموزشیای چند ركن و مؤلفهٔ اساسی دارد:
1ـ اهداف و چشماندازهای آموزشی؛
2ـ برنامه و نصاب درسی و آموزشی؛
3ـ معلّم و استاد؛
4ـ طلبه و دانشجو؛
5ـ شيوههای تدريس و آموزش؛
6ـ امكانات آموزشی؛
7ـ هماهنگی با نيازهای زمان و مكان؛
و… .
🔸برای موفقيت هر نظام آموزشیای توجّه جدّی به اين مؤلفهها و اهتمام ويژه به هر يك از آنها، همچنين ارزيابی مستمر آنها در دورههای زمانی كوتاهمدت و بلندمدت و رفع ضعفها و كمبودها و تقويت نقاط قوت امری لازمی است.
كمتوجّهی به هر يك از مؤلفههای مذكور و يا غفلت از هر يك از آنها، نظام آموزشی را دچار نقص و آينده جامعه را تحتالشعاع قرار خواهد داد.
بين ضعف و قوت نظام آموزشی و پسرفت يا پيشرفت جوامع و ملّتها رابطهٔ تنگاتنگی وجود دارد. با يك برنامهٔ آموزشی ضعيف، ناكارآمد و عقبمانده، نه تنها پيشرفت و ترقی مطلوبی را نمیتوان در هيچ زمينهای از نيازهای جامعه و عرصههای مختلف علمی، فرهنگی، اقتصادی، سياسی، رسانهای و … انتظار داشت، بلكه بايد با عواقب بد و ناخوشايند عقبماندگی دست و پنجه نرم كرد و در حسرت فرصتهای ازدسترفته بهسر برد.
🔸و امّا سرنوشت هر نظام آموزشیای در دست طراحان و برنامهريزان آن است. بسيار مهم است كه چه افرادی با چه سطح علمی و با استفاده از چه تجربهها و الگوهای آموزشیای به طراحی و تدوين برنامهٔ آموزشی بپردازند.
نكتهٔ ديگری كه در موفقيت هر نظام آموزشی حایز اهميت است، انعطافپذيری آن در راستای پاسخگويی به نيازهای جديد پس از اشباع نسبی نيازهای اوّليهٔ جامعه است.
انعطافپذيری آگاهانه و منطقی نهتنها با سنّتها و ارزشها و روش پيشينيان در تضاد نيست، بلكه مقتضای حكمت علمی و از عوامل كارآمدی و موفقيت در هر عصری است.
🔸جهان اسلام پيش از آن كه مركزيت سياسی خود را در جهان (ابتدا در شبهقارهٔ هند با انقراض امپراتوری مغولان مسلمان و شكست نهضت آزادی مسلمانان در سال 1857م.، و سپس با فروپاشی امپراتوری عثمانی و نهايتاً الغای نظام سیاسی خلافت در سال1924م.) از دست دهد، از مدتها پیش در زمينهٔ علمی و آموزشی دچار رکود و عقبماندگی شده بود و قافيه را به رقيبی قدرتمند از حيث سياسی، نظامی، اقتصادی و توانمند از حيث علمی و آموزشی باخته بود.
شوك اين شكست چندين دهه ذهن مسلمانان را به خود مشغول كرد و در اين مدّت نظامهای آموزشی رايج در جهان اسلام دچار چالشهای جدّی شد؛ زيرا با رقيبی مواجه شده بود كه همه چيز آن را، از جمله پيشينه، اهداف و برنامهها، جهانبينی و آرمانها، و شيوههای فکری و آموزشیاش را زير سؤال برده بود و كيان آن را به صورت جدّی تهديد میكرد.
🔸واكنشها در مقابل اين وضعيت بغرنج و گيچكننده متفاوت بود. يك عده موضع دفاعی گرفتند و حفظ ميراث گذشته را وجهه همت خود قرار دادند (نمونه: دارالعلوم ديوبند و مراكز علوم دينی سنّتی در جهان اسلام)؛ يك عده چاره كار را در پذيرفتن نظام جديد ديدند و به تأسيس دانشكدهها و دانشگاههايی به سبك غربي پرداختند (نمونه: سرسيّداحمدخان مؤسس دانشگاه عليگره هند و… )؛ در برخی مراكز آموزشی جهان اسلام نيز مدتها جدال سنّت و تجدّد جريان داشت و سرانجام برخی سنّتها حفظ و برخی ديگر جايشان را به انديشهها و روشهای جديد دادند (نمونه: دانشگاه الأزهر مصر، دانشگاه زیتونه تونس و… )؛ برخی ديگر از مراكز نيز با مبنا قرار دادن دو اصل «جمع بين صالح و جديد نافع» و «پذيرفتن چيزهای نيكو و پسنديده و فرونهادن چيزهای پالايشنشده و مضر» موضع ميانهای را پيشرو گرفتند (نمونه: دارالعلوم ندوةالعلماء لکنو هند، دانشگاه و جامع قرویین فاس مراکش، جامعةالإيمان يمن و…).
با گذشت زمان تجربههای ديگری نيز مجال بروز يافت و دانشگاههايی با پسوند اسلامی در جهان اسلام تأسیس شد (نمونه: دانشگاه اسلامی مدينهٔ منوّره، دانشگاه اسلامی بينالمللي اسلامآباد پاكستان، دانشگاه اسلامی بينالمللی مالزی و… )، و حتّی مراكز علمیـ مطالعاتیای با پسوند اسلامي در كشورهای اروپايی و غربی و بعضاً در كنار دانشگاههای بزرگ و صاحبنام دنيای غرب شکل گرفت (نمونه: مركز مطالعات اسلامی دانشگاه آكسفورد و… ).
🔸در رأس همه اين اقدامات انديشمندان مسلمانی بودند كه هم دغدغه دين داشتند و هم دغدغه پيشرفت و پاسخگويی به نيازهای جديد.
هر يك از رويكردها و تجربههای مذكور محاسن و بعضاً نقايصی داشته و دارد، امّا به گمان نگارنده همهٔ آنها دستبهدست هم داده و امروز جهان اسلام از نظر علمی-آموزشی در دورهٔ اميد و خیزش دوباره بهسر میبرد و دوران رکود و عقبماندگی را تا حد زيادی پشت سر نهاده و در برخی عرصهها به توانمندیهای خوب و ارزشمندی دست يافته است.