در روزهای گذشته پس از انتشار خبر دیدار برخی از نخبگان و علمای اهل سنت کشور با رئیسجمهور و شرکت در ضیافت افطار ایشان، برخی از فعالان واکنشی منفی به این دیدار نشان دادند و بر لزوم پشت کردن به دولت تأکید کردند. در همین زمینه نکاتی چند قابل ذکر است.
راهبرد اکثریت اهل سنت نسبت به حاکمیت همواره «تعامل» و در کنار آن «پیگیری مطالبات» و تلاش برای احقاق حقوق سیاسی، اجتماعی و مذهبی بوده و است. اهل سنت برای حضور پررنگ در تمام صحنهها و عرصههای ملی تلاش کردهاند؛ آنان نه با افراطگراها و تندروها همراه شدهاند و نه به بایکوت و قهر کردن تمایل نشان دادهاند.
علما و نخبگان دوراندیش اهل سنت در عمل ثابت کردهاند که ضمن حفظ وحدت ملی و مذهبی، از خواستههای قانونی خود کوتاه نیامدهاند. در عین حال، آنان اهل تعریف و تمجید بیجا و تملق نیستند. اما با انتقاد سازنده و ارائۀ راهکارهای راهگشا همواره مشکلات را به مسئولان و بزرگان نظام گوشزد کردهاند. هرچند اهل سنت با این راهبرد در طول چهل سال گذشته به نتیجۀ مطلوب نرسیده است، اما تلاشها بینتیجه هم نبودهاند. تداوم اتحاد و حفظ وحدت ملی از نتایج بسیار خوب و مهم همین سیاست و استراتژی است؛ اگر این اتحاد و همدلی نبود، اکنون کشور ما به خرابیهای ویرانگر که دامن بسیاری از کشورهای اسلامی را گرفته، دچار شده بود.
تغییر دیدگاه هموطنان شیعه نسبت به جامعۀ اهل سنت ایران از دیگر دستاوردهای مهم سیاست تعامل و پیگیری مطالبات از راههای مسالمتآمیز و مشروع است. برداشتهای نادرست قبلی که باعث شده بود بسیاری از هموطنان نگاهی منفی در مورد اهل سنت داشته باشند، اصلاح شده است. حتی علما و روحانیون شیعه که اهل اعتدال هستند نیز اکنون دیدگاهی مثبت در مورد هموطنان اهل سنت خود دارند. تعصبات کور و جمودی که بین شیعه و سنی بوده، اکنون کاهش پیدا کرده و پیروان این دو مذهب اکنون با یکدیگر بیشتر محبت دارند. هم مردم و هم دولتمردان به این باور رسیدهاند که اهل سنت به کشور خیانت نکردهاند و خیرخواه و دلسوز کشورشان هستند.
راهبرد تعامل اگر نتوانسته تبعیضهای قومی و مذهبی را ریشهکن کند و جلوی فشارهای مذهبی را بگیرد، حداقل موفق به کاهش دادن این تبعیضها و فشارها شده و بار مشکلات اهل سنت را سبکتر کرده است. تعامل هرگز به معنای سرسپردگی، وابستگی و تائید محض نیست. رهبران فرهیختهی اهل سنت در طول سالهای گذشته صداقت و خیرخواهی خودشان را با فدا نمودن منافع شخصی برای منافع همکیشان و هممذهبان خود اثبات کردهاند و نیازی به اثبات آن با امتناع از شرکت در یک جلسه نیست.
اهل سنت معتقداند در کشور باید شایستهسالاری حاکم شود و تمام ایرانیان از حقوقی برابر برخوردار باشند. متأسفانه اکنون در کشور شایستهسالاری نیست و بههمین دلیل کشوری قدرتمند مثل ایران با مشکلات مواجه شده است. البته این سخن بدان معنی نیست که همۀ کسانی که در سازمانها و نهادهای رسمی کار میکنند، شایسته نیستند؛ ولی ناگفته پیداست که بخش بزرگی از این مسئولان فاقد شایستگی لازم هستند. بیشتر پستها در نهادهای دولتی و حکومتی نه براساس شایستگی و ضوابط که براساس روابط به افراد واگذار میشود. متأسفانه بیش از شایستگی و توانمندی، به دین و مسائل مذهبی نگاه میشود و این نگاه ضربۀ سنگینی به منافع کشور وارد کرده است.
شخصیتهایی که راهبرد تعامل را دنبال میکنند در تلاش هستند تعصبات مذهبی را به حداقل برسانند و تحمل مسلمانان را نسبت به یکدیگر بالاببرند و نفرتها را از بین ببرند. البته این مشکل در مناطق سنینشین ما حل شده و هموطنان شیعه در این مناطق هیچ دغدغۀ مذهبی ندارند، تا جاییکه در بعضی روستاهای سنینشین یک یا دو خانوادۀ شیعه زندگی میکنند و با کمک خیّرین مرکزنشین صاحب مسجد شدهاند و همسایگان سنی آنان هیچ مشکلی با این موضوع ندارند. ناگفته نماند این مسأله ارتباطی به حاکمیت جمهوری اسلامی ندارد؛ هر نظامی در این کشور حاکم باشد، بازهم همسایگان شیعۀ ما دغدغهای بهخاطر مذهبشان نخواهند داشت. شهروندان اهل سنت که با چراغ سبز علمای خود در ساخت مساجد شیعیان مشارکت دارند، چگونه میتوانند آنها را از حقوق مذهبیشان محروم کنند؟! البته برای اهل سنت جای سؤال است که چرا به آنان در برخی شهرها مثل تهران، اصفهان، کرمان و… اجازۀ ساخت مسجد داده نمیشود؟ چرا اهل سنت برای توسعه یا ساخت مسجد جدید در کرمانشاه، ارومیه و مشهد با محدودیت مواجه هستند؟ چرا اصولا مجوز ساخت مسجد اهل تشیع با اداره اوقاف است، اما اهل سنت برای مجوز به نهادهای دیگر ارجاع داده میشوند و نوبت به آنها که میرسد، مسأله سیاسی میشود؟! نماز و عبادات اهل سنت نه سیاسی است و نه امنیتی؛ عبادت امری عادی برای اهل سنت است.
اینها مشکلاتی هستند که باید از طریق قانونی و درست حل شوند و اهل سنت با پیگیری مستمر به دنبال رفع این مشکلات هستند. با توجه به اینکه برای اندیشمندان اهل سنت امکان دیدار مستقیم با مسئولانی همچون رئیسجمهور میسر نیست، ضیافت افطار رئیسجمهور تنها جلسهای بود که علمای اهل سنت میتوانستند مطالبات و دغدغههای خود را مستقیما و بدون واسطه با وی درمیان بگذارند، اما متاسفانه بیش از آنکه به مطالبات مطرحشده در این جلسه پرداخته شود، اصل جلسه زیرسؤال برده شد. در شرایط حاضر «تحریم» و «قهر کردن» نمیتواند سیاست مفیدی باشد.
از طرفی، مسئولان باید قانع بشوند که وقت تغییر فرارسیده و باید در سیاستهای گذشته، مخصوصا سیاستهایی که گروهی از مردم را دچار مشکل کردهاند، تجدیدنظر شود. دولت جناب آقای روحانی در مورد حقوق ملت، بالاخص اهل سنت بیتقصیر نیست، اما شکی در این نیست که دولت با فشارهایی نیز مواجه است. با وجود این، آقای روحانی باید هزینه کند، همانگونه که ملت برای او هزینه کرد و میلیونها نفر به ایشان رأی دادند. انتظار میرفت جناب رئیسجمهور در دولت خود حداقل دو وزیر از اهل سنت معرفی کند و اگر توانایی انتصاب معاون از اهل سنت را نداشت حداقل مشاوری برمیگزید.
اگر مشکلات اهل سنت با این راهبرد حل نشود، آنان حق اعتراض و برگزاری تجمعات اعتراضآمیز را حسب قانون اساسی برای خود محفوظ میدانند و بازهم از طریق قانون و با اخذ مجوزهای لازم صدای اعتراض خود را به گوش مسئولان خواهند رساند.
دیدگاههای کاربران