امت اسلامی سالها بر بلندای قلۀ اقتدار و افتخار بود؛ آنزمان ملت کفر در هیچ زمینهای یارای مقابله با مسلمین را نداشتند و اتحاد امت اسلام چیزی بود که آنها از آن میترسیدند، اما اوضاع اینگونه نماند و امت اسلامی متفرق شده و مسلمانان در بسیاری از ممالک اسلامی گرفتار مسائل قومی و نژادی شدند. دشمنان نیز از این موضوع در جهت اهداف و برنامههای خود بهرهبرداری کردند و از بین خودِ مسلمانان افرادی را با عناوین قومی و نژادی تحریک کرده و به جان کشورهای اسلامی انداختند و اینگونه شد که امت اسلام آن شکوه افسانهای خویش را از دست داد.
در این بین با نقشۀ شوم ملل کفر، افرادی بر مسلمین چیره شدند که مزدور و فریبخوردۀ ایدئولوژیهای شرق و غرب بودند، شناختهشدهترین این افراد مصطفی کمال پاشا معروف به آتاتورک (پدر ترک)، جمال عبدالناصر، نظامی مصری عامل سرنگونی پادشاهی مصر سودان که خاندان محمدعلی بر آن حکومت میکردند و… که قوانین اسلامی را به تمسخر میگرفتند. از آنجمله آزادی در پوشش و…
اما یکی از شومترین تاکتیکهای دنیای غرب و ایادیاش در ممالک اسلامی پررنگ کردن نقش رنگ و زبان و قومیت بود؛ اینگونه بود که روزبهروز بر تعصبات قومی و زبانی افزوده شد، پانترکیسم در مناطق ترکنشین با پررنگ کردن نقش ترکی در جهت زدودن آثار عربی اسلامی خلیفه عثمانی برآمد، پانعربیسم نیز در جهت بازگشت به راس قدرت عربها و چیرهشدن بر ترکها تلاش مینمود، در این بین نقش اعراب مسیحی و مارونیهای لبنان و سوریه و قبطیهای شامات و مصر نیز کمتاثیر نبود. در میان ترکها نیز آتش شعله اختلافات قومی و زبانی توسط یهودیان دونمه که همانند منافقان صدر اسلام اظهار اسلام میکردند و همچنین ارامنه مسیحی افزوده میشد، اقوام دیگر مسلمان نیز همچون کردها برای پررنگ کردن نقش خود و عقب نماندن از قافله در تلاش بودند. همچنین در ایران با روی کار آمدن رضا پهلوی زدودن آثار اسلام آغاز شد و نیز تبلیغ و رواج باستانگرایی هخامنشی شروع گشت، که تاثیر آن را بر جامعه ایرانی تا به امروز میبینیم؛ همین عوامل و بزرگنمایی در تاریخ ملل باعث برتر دانستن هر یک از این اقوام نسبت به یکدیگر گشت و اتحاد ملل مسلمان را نشانه گرفته باعث تفرقه مسلمین شد و تا به امروز نیز ادامه پیدا کرده است، به گونهای که از آن دوران تا به حال مسلمین رنگ خوشی را ندیدهاند.
اسلام عزیز اما برتری نژادی را به کلی رد میکند و اساسا پذیرفتن چنین دیدگاههایی با عدالت خداوند سازگار نبوده در اسلام نیز نژادپرستی مذمت شده و به انسانها فارغ از نژاد و رنگ و زبان و… توجه شده است. الله تعالی در آیه اول سوره نساء چنین میفرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ» ترجمه: «ای مردم، از پروردگار خود بترسید؛ همان ذاتى که شما را از يک انسان آفريد.» همچنین در آیۀ ۱۳ سوره حجرات میفرماید: «یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ» ترجمه: «اى مردم! ما شما را از يک مرد و زن آفريديم و شما را تيره ها و قبيله ها قرار داديم تا يکديگر را بشناسيد؛ (اينها ملاک امتياز نيست،) گرامىترين شما نزد الله باتقواترين شماست؛ الله متعال دانا و آگاه است!»
نژاد یکی از این مسائلی است که در جاهلیّت خیلی روی آن تعصّب و وابستگی بوده است، وجود نازنین پیغمبر خدا آمدند برای اینکه نژادی بر نژادی دیگر افتخار نکند، الله تعالی در این مورد در آیۀ 10 سوره مبارکه حجرات میفرماید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ» مؤمن همین که ایمان دارد، برادر مؤمن است و این ایمان است که مسلمانان را به همدیگر وصل میکند؛ همین امر سبب شد که بلال حبشی، صهیب رومی و سلمان فارسی جایگاه ویژهای در بین اصحاب پیامبر اکرم یافتند و ابولهب که عموی رسولالله بود بر گمراهی مُرد، زیرا این قانون الهی است که؛ «اِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ» بهترین، گرامیترین و برترینِ شما نزد الله متعال باتقواترین شماست و نفرمود بهترین شما، سفیدترین یا ثروتمندترین شماست. این آیه افتخار به مال و رنگ و نژاد و حسب و نسب و مال و ثروت را باطل اعلان کرد.
باید دانست که تفاخر به نژاد و زبان از عادات جاهلیت است و انسان امروز که خود را داعیه تکامل و پیشرفت و عصر ارتباطات میداند، نباید با اعتماد به چنین تفکراتی گامی در جهت مخالف و عقبگرد فکری داشته باشد. معیار سنجش افراد عمل اوست، نه نسب، چنانکه آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم میفرمایند: «مَنْ بَطَّأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ یُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ» [صحیح مسلم] ترجمه: «کسی که عملش او را عقب بیندازد، نسبش او را به جایی نمیرساند.» همچنین رسول خدا صلی الله علیه وسلم در احادیث دیگری در مذمت نژادپرستی و فخر به حسب و طعن در نسب سخنانی بیان کردهاند؛ از آن جمله در حدیثی فرمودند: «أَرْبَعٌ فِی أُمَّتِی مِنْ أَمْرِ الْجَاهِلِیَّةِ لَا یَتْرُکُونَهُنَّ: الْفَخْرُ فِی الْأَحْسَابِ، وَالطَّعْنُ فِی الْأَنْسَابِ، وَالْاسْتِسْقَاءُ بِالنُّجُومِ، وَالنِّیَاحَةُ» [مسلم] ترجمه: «از امور جاهلیت چهار چیز در میان امت من باقی مانده است که آنها را ترک نمیکنند؛ فخر به حسب، طعن در نسب، طلب باران بهوسیلۀ ستارگان، نوحهخوانی برای مردگان.»
این عمل نزد رسول خدا آنقدر زشت و مذموم بوده است که جایگاه چنین فردی را بسیار پایین دانسته و او را به کثیفترین موجودات تشبیه میکند، چنانکه در حدیثی دیگر میفرماید: «لَیَنْتَهِیَنَّ أَقْوَامٌ یَفْتَخِرُونَ بِآبَائِهِمْ الَّذِینَ مَاتُوا… أَوْ لَیَکُونُنَّ أَهْوَنَ عَلَی اللَّهِ مِنْ الْجُعَلِ الَّذِی یُدَهْدِهُ الْخِرَاءَ بِأَنْفِهِ» [ترمذی] ترجمه: «کسانی که به پدران و نیاکان مردۀ خود افتخار میکنند باید از این کار باز بیایند، و در صورتی که باز نیایند، نزد الله تعالی از سوسکی که سرگین و کثافت را با بینی خود میغلطاند، پستتر خواهند بود.»
از این سخنان معلوم میشود که نژادپرستی یکی از نازیباترین پدیدههای بشری بوده و معتقدین به چنین تفکری باید از اعمال خود بازآیند، زیرا این عمل از امور جاهلیت است و نهتنها اسلام مبارک با این ایدئولوژیها به مخالفت پرداخته، بلکه چنین شخصی را مستوجب عقوبت الهی میداند و صد البته چنین تفکری وجهۀ انسانیت را خدشهدار میکند. لازم است که ما مسلمانان مواظب باشیم که گرفتار چنین تفکرات نازیبا نشویم، زیرا قرآن مجید تمام مؤمنان را «برادر» میداند. علامه اقبال رحمهالله میفرماید:
نه افغانیم و نی ترک و تتاریم / چمنزاریم و از یک شاخساریم
تمیز رنگ و بو بر ما حرام است / که ما پروردهٔ یک نو
نژادپرستی نوین، عقبگرد به جاهلیت و جایگاه آن در اسلام
منتشر شده در آرمان خرمالی- ترکمنصحرا (گنبد کاووس)