امروز :جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳

به کدامین گناه کشته شدند؟!

به کدامین گناه کشته شدند؟!

روز جمعه (8 رجب / 24 اسفند) انسان‌های بی‌گناهی درحالی‌که مشغول عبادت پروردگارشان بودند در «نیوزیلند» کشته شدند. مردان و زنان عبادتگزار و نیکوکاری که به هیچ‌کس آزاری نرسانده بودند، هیچ دزدی و گناهی را مرتکب نشده بودند. آن‌ها به این امید که نیوزیلند برایشان کشوری امن و آرام است به آنجا آمده بودند. بعضی‌ها شهروند نیوزیلند و بعضی دیگر مهاجر بودند. تمام آن‌ها خیرخواه کشورشان بودند و به اصل همزیستیِ‌ مسالمت‌آمیز باور داشتند. ثابت نشده که آن‌ها مرتکب جنایت و فسادی روی زمین شوند. این‌ مسلمانان به مردم نیوزیلند اعتماد کردند، آن‌ها سرزمین‌شان را دوست داشتند، آنجا را برای اقامت و شهروندی ترجیح دادند و با اهالی آن در آبادانی، تجارت، آموزش و کارهای دیگر مشارکت کردند.
مسلمانان [در طول این سال‌ها] ثابت کردند از هرچیزی که به ضرر کشور و ملت باشد به دور هستند، اما ناگهان فردی نادان، خشن، تندرو و متعصّبی نژادپرست اسلحه برمی‌دارد و با سوءاستفاده از وقت مشغولیت و بی‌خبری‌ مسلمانان، بی‌رحمانه بر آن‌ها آتش می‌گشاید. آری! این افراطی میان مرد و زن، پیر و جوان فرق نمی‌اندازد و این‌گونه پنجاه نفر از مردان و زنان شهید می‌شوند و بسیاری زخمی.
اینجاست که هر فرد عاقل و ‌خردوَرزی که دارای وجدان زنده‌ای است می‌پرسد: این جنایت ناشایست برای چیست؟ این مسلمانان به کدامین گناه کشته شدند؟ چه کسانی پشت پرده‌ی این کشتار وحشیانه قرار دارند؟ و چرا؟ و چرا؟
کشتار مسلمانان نیوزیلند بدون شک جهان اسلام را تکان داد. این اتفاق هر مسلمانی را که اندکی حمیّت دینی و غیرت ایمانی داشت به حرکت درآورد. در واقع این حادثه نه‌تنها مسلمانان، بلکه هر انسانی را که وجدان زنده‌ای داشت، تکان داد. ما نمی‌دانیم که مردم اروپا و پیروان ادیان دیگر در رابطه با این اتفاقِ دردناک چگونه می‌اندیشند.
می‌توان این سؤال را مطرح کرد که آیا این فاجعه‌ی دردناک و غم‌انگیز تحوّلات ریشه‌ای و بنیادینی در اندیشه، رفتار و فعالیت‌ها به‌وجود می‌آورد؟ آیا این رُخداد مسلمانان و کسانی را که از غیرت دینی برخوردارند، وامی‌دارد که برای آینده گام‌های اساسی و هدفمندی بردارند یا این حادثه‌ی دردناک نیز پس از مدتی مانند اتفاقات ناگوارِ مشابه‌اش به فراموشی سپرده می‌شود؟
نکته‌ی تعجب‌برانگیز اینکه فرد مسیحی که مرتکب این جنایت ناشایست شد، جنگ‌های صلیبی را که قرن‌ها از آن گذشته فراموش نکرده بود، او حتی نام‌های قربانیان آن جنگ‌ها را به‌یاد داشته و آن‌ها را بر تفنگی که با آن بر مسلمانان بی‌دفاع حمله کرد، نوشته بود.
همگان بر این امر واقف‌اند که پشت پرده‌ی این حمله افراد یا جماعت‌هایی بوده‌اند که این مهاجم را آموزش و تمرین داده‌اند و برحسب باورهایشان شوق انتقام‌‌گیری را در او و همکلاسی‌هایش دمیده‌اند. آموزگاران چنین جنایتکارانی جنگ‌های صلیبی و بلاهایی را که در آن‌ها بر مسیحیان آمده، برای شاگردانشان بازگو کرده‌اند؛ البته نمی‌دانیم که تا چه اندازه مثل این تمرین‌ها و آمادگی‌ها در دانشگاه‌ها، کنیسه‌ها، مراکز، خانه‌ها و جوامع کشورهای دیگر صورت می‌گیرد.
باتوجه به آنچه در نیوزیلند رخ داد، مشخص شد که یهود، نصارا و دشمنان اسلام اتفاقات و حوادث تاریخی را فراموش نمی‌کنند. مگر خانم “گُلدا مئیر” نخست‌وزیر سابق اسرائیل که فردی بسیار متعصّب و تندرو بود، نگفت: «بوی اجدادم را از خیبر استشمام می‌کنم»؟؛ آیا جرج بوش پس از حادثه 11 سپتامبر حرف‌های مشابه حرف‌های گلدا مئیر را بر زبان نیاورد؟ و پس‌ازآن دیری نگذشت با بهانه‌های واهی که هیچ اساسی نداشتند به افغانستان حمله کرد و دولت طالبان را که تازه سرکار آمده بود برانداخت. بعدازآن نیز فشارها را بر کشورهای اسلامی، احزاب دینی و مؤسسات خیریه با بهانه‌ی بی‌اساس «مبارزه با تروریسم» افزایش داد.
این عادت کفار و منحرفان است که تاریخ را مذاکره می‌کنند، فرزندان و پیروانشان را تحریک می‌کنند و روحیه‌ی احساسات منفی را در آن‌ها می‌دمند، اما مسلمانان بیشترشان فراموش‌کارند، بعضی خود را از حوادث و اتفاقاتِ تلخ به فراموشی می‌زنند؛ لذا از حوادث عبرت نمی‌گیرند و روحیه‌ی آمادگی، غیرت و سلحشوری برای مقابله با دشمن نیز در آن‌ها پدید نمی‌آید، بلکه بی‌حال، غافل و فراموش‌کار هستند.
سؤال اینجاست که چرا این اتفاقات مسلمانان را بیدار نمی‌کند؟ چرا این اوضاع اسفناک آن‌ها را تحریک نمی‌کند؟ چرا یورش دشمنان و دسیسه‌های آن‌ها مسلمانان را متحد نمی‌سازد؟ مگر زنان بیوه و یتیمان رنج‌دیده آن‌ها را به فریاد نمی‌خوانند؟ مگر پیرزنان و بیماران آنان را به کمک نمی‌خواهند؟ آیا خون‌های در محراب ریخته مسلمانان را فرانمی‌خوانند؟
آیا آن غیرتی که خلیفه عباسی «معتصم بالله» را تکان داد، مسلمانان امروز را تکان نمی‌دهد؟ آنگاه که یک زن ستمدیده‌ در زمانش فریاد برآورد: «وامعتصماه!»؛ معتصم لشکرش را آماده ساخت و برای جنگ به «عموریه» رفت، به فریاد آن زن رسید که این واقعه درس عبرتی برای زورگویان و مایه‌ی شادمانی دل‌های مؤمنان گشت.
آیا مسلمانان غیرت سلطانِ مجاهد و مهربان، صلاح‌الدین ایوبی، را فراموش کرده‌اند؛ آنگاه ‌که «ریجنالد» با حمله به کاروان حجاج مسلمان بر آنان ستم رواداشت و به پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم اهانت کرد، وقتی‌که خبر به سلطان صلاح‌الدین رسید با عزمی پخته در پی انتقام‌جویی برآمد، زمانی که بر «ریجنالد» غلبه یافت و او را اسیر ساخت گفت: «بله، کسی که از جانب محمد صلی‌الله‌علیه‌وسلم از تو به‌خاطر بی‌احترامی و اهانت به مقدسات انتقام می‌گیرد، من هستم»؛ غیرت ایمانی چنین نتایج شگفت‌انگیزی را پدید می‌آورد.

وقت آن فرارسیده است که ما پس‌ازآنکه به‌خون غلتیدن مردان و زنان مسلمانان‌مان را در «نیوزیلند» در صف نماز دیدیم، در تمام جوانب زندگی تجدیدنظر کنیم. علاوه‌بر آن، آیا ما مشاهده نکردیم و نمی‌کنیم که مسلمانان چگونه در گوشه و اطراف جهان با کشتار، آوارگی، خواری و زبونی مواجه هستند؟ پس آیا وقت آن نرسیده است که مسلمانان از خواب غفلت‌شان بیدار شوند؟ آیا آن‌وقت نرسیده که رهبران مسلمان بیدار شوند و بیندیشند؟ آیا زمان آن فرانرسیده که رهبران و اندیشه‌ورزانِ مسلمان بجنبند و بیندیشند تا موضع‌گیری‌ها و واکنش‌های قهرمانانه‌ای که لایق و شایسته‌ی اهل‌حق است، بگیرند؟
آیا وقت آن نرسیده است که علما جمع شوند و با همدیگر مشورت و رایزنی کنند تا دوشادوش یکدیگر برای آینده برنامه‌ریزی کنند، اختلافات داخلی را فراموش کنند و چون یدِ واحد به نفع اسلام و مسلمانان حرکت کنند؟
این نکته نباید به فراموشی سپرده شود که ما مسلمانان مانند یهود و نصارا نیستیم که به بهانه‌ی انتقام‌گیری بر بی‌گناهان حمله کنیم، بر کنیسه‌ها و عبادتگاه‌ها یورش ببریم و یا کشتار زنان و کودکان را در پیش بگیریم؛ چگونه ممکن است درحالی‌که قرآن ما را چنین دستور می‌دهد: «وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى» [المائدة: 8]؛ و نباید دشمنی با گروهی شما را بر آن دارد که عدالت نورزید؛ عدالت کنید که آن به پرهیزکاری نزدیک‌تر است. و به مجاهدان مسلمانان دستور رسیده است: [در جهاد] پیران ناتوان، بچه‌های کوچک و زنان را نکشید و در آن زیاده‌روی نکنید.
اما لازم است که دشمنان کینه‌توز بدانند که مسلمانان تن به ذلت و خواری هم نمی‌دهند. مسلمانان هرگز در برابر ستم و تجاوز سر خم نمی‌کنند و به تجاوزگران و بدکرداران اجازه نمی‌دهند که با کرامت و عزت آن‌ها بازی کنند و آن را لگدمال کنند. مسلمانان اجازه نمی‌دهند که دشمنان خون بی‌گناهان را بریزند و بر جنازه‌های کشته‌ها به جشن و پایکوبی بپردازند. هرگز چنین نخواهد شد! هرگز چنین نخواهد شد!
کسانی که در پی توطئه علیه مسلمانان هستند بترسند از اینکه غیرتمندان و سلحشورانی از مسلمانان با این کارهایشان برانگیخته شوند؛ دشمنان خوب بدانند که هنوز درمیان مسلمانان مردانی هستند که «مرگ» نزدشان محبوب‌تر از «زندگی» نزد دیگران است؛ و آنگاه که اینها برخیزند راه نجاتی نخواهد بود؛ درآن‌وقت پشیمانی و پوزش‌طلبیدن سودی ندارد.

در پایان لازم است که ما خوشحالی و سپاس‌مان را از دولت‌مردان نیوزیلند ابراز کنیم، زیرا آن‌ها واقعا این جنایت تروریستی را محکوم کردند و آن را نکوهش کردند و با مجازات مجرمان و عوامل پشت‌پرده‌ی آن با مسلمانان همدردی کردند.
ما ازاینجا به خانواده‌های شهدا و بستگان آن‌ها تسلیت عرض می‌کنیم. از خداوند متعال می‌خواهیم که با رحمت و غفرانش شهدا را بپوشاند و آنان را با شهدای نخستین ملحق گرداند. خداوند درجات شهدا را در بهشت پرنعمت والا بگرداند. همچنین ما شهادت این شهدا را به فال نیک‌ می‌گیریم و امیدواریم که خون‌های ریخته‌ی آنان سبب آبیاری درخت تنومند اسلام در نیوزیلند، اروپا و جهان شود. «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» [آل عمران: 169]؛ هرگز گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شدند مرده‌اند، بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.

منبع یادداشت به زبان عربی: ماهنامه عربی الصحوة الإسلامیة، شماره: 124


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید