حملۀ تروریستی یک نژادپرست به نمازگزاران دو مسجد در نیوزیلند که به کشتهشدن 52 تن انجامید، بار دیگر بحث رویکرد دوگانه به پدیدۀ «تروریسم» را در افکار عمومی و در سطح رسانههای گوناگون مطرح کرد. این حمله از آننظر بیش از موارد مشابه قبلی هولناک و تکاندهنده بود که ضارب روی سر خود دوربینی نصب کرده بود و فیلم تیراندازی به انسانهای بیدفاع را زنده روی فیسبوک منتشر کرد تا دیدگان بهتزدۀ بینندگان به شکل زنده، کشتهشدن مسلمانان را تماشا کنند.
با اینحال، بر خلاف حوادث تروریستی در اروپا و آمریکا که قربانیان افراد غیرمسلمان و ضاربین مسلمان بودند، کشتار در دو مسجد مسلمانان شهر کرایستچرچ، موج جهانی از همدردی و تالم را به همراه نیاورد. هرچند سران بسیاری از کشورهای جهان با ارسال پیامهای تسلیت برای ملت و دولت نیوزیلند و همچنین همدردی با قربانیان مسلمان، انزجار خود را از این عمل غیرانسانی بیان کردند، با اینحال، آن نمایشی که اروپاییها بعد از حمله تروریستی به دفتر نشریه “شارلی ابدو” در پاریس برگزار کردند، برای قتلعام نیوزیلند رخ نداد.
در حمله به شارلی ابدو، ضاربان افرادی با تبار خاورمیانهای و با دین اسلام بودند که بر اساس تفکرات انحرافی به تعدادی از روزنامهنگاران فرانسوی حمله کردند. گرچه این نشریه به دلیل توهینهای مکرر به اعتقادات دینی ازجمله پیامبر عظیمالشأن اسلام به شهرت رسیده بود، اما حمله به این نشریه از سوی علمای اسلامی و مسلمانان تقبیح شد. سران اروپایی نیز به سرعت به پاریس شتافتند تا بازو در بازوی یکدیگر در خیابانهای این شهر رژه بروند و تروریسم را محکوم کنند.
اما اکنون بهجای 12 فرانسوی مسیحی در پاریس، 52 مسلمان با تبارهای مختلف به شیوه بازیهای رایانهای در کرایستچرچ قتلعام شدهاند، با اینحال، واکنش افکار عمومی در غرب به مراتب ملایمتر است. این موضوع نشان میدهد که واکنش به حوادث تروریستی بیش از اینکه به تعداد قربانیان یا نحوۀ کشتار آنان بستگی داشته باشد، تحت تاثیر نژاد، ملیت و دین ضاربین و قربانیان است. بهعبارت دیگر اگر یک فرد با تبار خاورمیانهای و با نام اسلامی مرتکب تیراندازی شود یا با چاقو به افراد حمله کند یا با خودرو عابران را زیر بگیرد، رسانه ای خبری در همان دقایق نخست از واژه «حمله تروریستی اسلامگرایان رادیکال» استفاده میکنند، اما اگر یک فرد با تبار اروپایی و با اسامی مسیحی نمازگزاران مسلمان را به رگبار ببندد، عبارت «حمله مسلحانه» بهکار میرود و این رسانهها از صفت «اقدام تروریستی» تا سرحد امکان پرهیز میکنند.
این تفاوت فقط به حملۀ هولناک مساجد کرایستچرچ نیوزیلند محدود نیست، در آمریکا ، کشتار لاسوگاس توسط یک آمریکایی مسیحی، «حمله مسلحانه یک بیمار روانی» خوانده شد و حمله به کلوپ شبانه همجنسگرایان در فلوریدا توسط یک افغانتبار، به سرعت «حمله تروریستی» نام گرفت.
درحالیکه تجربیات خونبار 20 سال گذشته نشان میدهد، تروریسم مرز جغرافیایی و تفاوتهای فرهنگی، نژادی و دینی را برنمیتابد و همگان را قربانی میکند، از غربیها تا شرقیها و از مسیحیان تا مسلمانان. از اینرو، به همان اندازه که یک حملۀ تروریستی از سوی افرادی با اعتقادات افراطی اسلامی محکوم و منزجرکننده است، حمله تروریستی به مسلمانان نیز نیاز به محکومیت مشابه دارد، وگرنه با اینگونه واکنشهای دوگانه و تسلیتگفتنهای مصلحتی و جانبدارانه در قالب عبارتهای کلی که نشاندهندۀ نبود عزم جدی سیاستمداران و رسانههای غربی در برخورد ریشهای با پدیدۀ تروریسم نژادپرستانۀ راست افراطی است، وقوع حوادثی بهتآورتر از کشتار در مساجد کرایستچرچ در آیندۀ نزدیک در هر گوشۀ جهان محتمل خواهد بود.
منبع: روزنامه خراسان (یکشنبه 26 اسفند 1397)