- سنی آنلاین - https://sunnionline.us/farsi -

دانشجو و جایگاه آن در دوران معاصر

فاتح کردی

شاید وقتی بحث از علم می‌شود به سرعت ذهن‌مان به‌سوی دانشگاه و دانشجو متمرکز می‌گردد. واژه و کلماتی که امروز مخصوصا در جهان سوم یادآور مجموعه‌ای مطالبه‌گر در برابر حاکمیت و قدرت‌های هنجارشکن و قانون‌گریز آشکار و پنهان اقتصادی و سیاسی است.
اگر به تاریخچۀ علم و فناوری در چند قرن گذشته توجه کنیم، بیشترین تحولات توسط علم در سه قرن گذشته و از قرن هجدهم، دوران انقلاب صنعتی اول روی داده است؛ دورانی که راه‌آهن و ماشین بخار وسیله‌ای برای کشورگشایی حاکمان کشورهای استعمارگر اروپایی مانند بریتانیا و آلمان و مابقی امپراطوری‌های اروپایی همراه با بهره‌کشی از کارگران بوده است.
ولی بعد از ورود بشر به قرن بیستم و فراگیرشدن کسب علم برای همۀ نژادها و کشورها و خارج‌شدن علم از انحصار خان و خان‌زاده‌ها و تجار که علم را وسیله‌ای برای اهداف کاپیتالیستی و فئودالیستی خود کرده بودند، دیگر مسیر آرمان‌خواهی علم و عالم عوض می‌شود و با واردشدن سیاهان و دهقان‌زاده‌ها، از آن‌پس «دانشجو» و «علم» ابزاری برای مبارزه با «تبعیض» می‌گردد.
اگر به دید قاطبه جامعه بنگریم بیشتر، دانشجو و جنبش‌های دانشجویی را حرکت و ابزاری در برابر حاکمیت می‌بینند، درحالی‌که جنبش‌ها و حرکات دانشجویی را اگر واقع‌بینانه و منصفانه تجزیه و تحلیل و نقد کنیم بیشتر به‌سان قاضی و یاوری منصف با حق و عدالت باید دید.
اگر به اوایل قرن بیستم و سال ۱۹۳۰ آمریکا و ۱۹۶۰فرانسه و آلمان برگردیم می‌بینیم فقر و مخالفت با جنگ از اصلی‌ترین دلایل اعتراضات جنبش‌های دانشجویی بوده، ولی بعد از پشت سر گذاشتن این دوره توسط مردم آمریکا و غرب و نهادینه‌شدن علم‌مداری در مدیریت اقتصادی و سیاسی کشورهای‌شان، جنبش و حرکات دانشجویی و نخبگان این قشر همچون ابزاری زیرزمینی وسیله‌ای برای حفظ سیستم‌های حاکمیتی دمکراتیک می‌شوند. ولی امروز در کشورهای جهان‌سوم با توجه به وجود فقر، عدم الگوهای مناسب حاکمیتی و عدم وجود یک مدیریت و حاکمیت علم‌مدار، حرکت‌ها و جنبش‌های دانشجویی در تقابل با حاکمیت‌ها و در تلاش برای اعادۀ حقوق جامعه هستند، زیرا توازن به سمت حاکمیت‌ها سنگینی می‌کند و این قاضی عادل (تشکل‌های دانشجویی) سعی در به توازن کشاندن کفۀ ترازوی عدالت به طرف جامعه دارند.
به واقعیت؛ یک دید منصفانه از دانشجو و جنبش دانشجویی می‌تواند آن را به‌سان یک نیروی محرک برای پیشرفت جامعه و به‌سان سوپاپ اطمینانی برای حل بحران و مشکلات حکومت‌های علم‌مدار و دمکراتیک ببیند.
جنبش‌های دانشجویی برعکس بسیاری از تشکل‌ها دارای دو ویژگی خاص خود هستند:
۱. در عین مخالفت به وضع موجود، معتقد به اصلاح است و در چینش‌های سیاسی، سهمی برای خود در قدرت قائل نیست؛
۲. دانشجو و تشکل‌های دانشجویی برای همه مشکلات و چالش‌ها راهکارهای علمی و عملی دارد و معتقد به گفتمان است و در مسائل دیدی پلورالیستی دارد./ کانال تلگرامی نویسنده