بسم الله الرحمن الرحیم
قریب به سی درصد جمعیت 80 میلیونی کشور ایران را اهلسنتوجماعت تشکیل میدهند. این جمعیت عظیم غالباً در نوار مرزی در چهارگوشهی کشور سکونت دارند و البته بخش مهمی از آنان در قالب جمعیتی بیش از یک میلیون نفری در پایتخت مستقرند.
هر ساله در ماه ربیعالاول بزرگداشت هفتهای به نام «هفتهی وحدت» همراه با تبلیغات فراوان در رسانههای مختلف، برگزار میشود. طبق ادعای برگزارکنندگان، علمای شیعه و سنی از داخل و خارج کشور به مهمترین مراسم این هفته، یعنی «کنفرانس بینالمللی وحدت» دعوت میشوند و سخنرانان، علیالخصوص مسئولان و مقامات مختلف ایران به ایراد سخن پرداخته و داد از وحدت میان شیعه و سنی سر میدهند.
مثلاً امسال آقای حسن روحانی رئیس جمهور، و البته سالیان گذشته و امسال نیز رهبر انقلاب و سایر مقامات و مسئولان، جهان اسلام را به وحدت و یکپارچگی دعوت کردهاند. همه میدانیم که نفس این سخنان خوب و ارزشمند بوده و از مصادیق دستور قرآنیِ «… واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرّقوا…» است.
با بررسی سخن و عمل مسئولان و برگزارکنندگان کنفرانس هفتهی وحدت در سیوچند سال گذشته، به خوبی متوجه تناقض میان قول و عمل آنان هستیم. چرا که اهلسنت ایران، نه تنها از بهرهمندی از حقوق اندک خود که در اصل 12 قانون اساسی به آن تصریح شده، محروم هستند، بلکه مورد ظلم و تبعیض آشکار نیز قرار گرفتهاند.
این تبعیضها کار را به جایی رساند که سال 96 رهبری انقلاب در پاسخ به نامهی مولانا عبدالحمید امام جمعهی زاهدان و از رهبران برجستهی اهلسنت ایران اعلام موضع نموده و چنین نوشتند:
«همهی ارکان جمهوری اسلامی موظفند بر اساس معارف دینی و قانون اساسی هیچگونه تبعیض و نابرابری بین ایرانیان از هر قوم و نژاد و مذهبی روا ندارند.»
اینجانب به عنوان یک اهل سنت، طی نامهی سرگشادهی مورخ 96/06/25 خطاب به مسئولان حکومت، بخشی از تبعیضها و ظلمهای روا داشته شده در حوزههای مختلف را بیان نمودم تا تذکری باشد برای مسئولان، با این امید که به این دستور و خواست صریح رهبری جامهی عمل بپوشانند.
حال شمّهای از مطالب مذکور در آن نامه در قالبِ دستور دینی و قرآنیِ «وَ ذَکِّر فإِنّ الذّکری تنفع المؤمنین» مجدداً یادآوری میشود:
1- علیرغم این که 25 تا 30 درصد جمعیّت ایران اهلسنّت میباشند، و همچنین اقلّیّتهای قومی مانند کورد، بلوچ، ترکمن و عرب نیز مجموعاً حدود نصف جمعیّت ایران را دربر میگیرند، با این حال از اول انقلاب تاکنون وزیر، معاونِ رئیس جمهور، استاندار، فرماندهی نیروی انتظامی، فرماندهی عالی رتبه ارتش، فرماندهی رده بالای سپاه پاسداران، و سفیر در کشورهای اسلامی، از میان آنان انتخاب نشده است.
2- عدم تدریس زبان مادری در کنار زبان فارسی در هیچکدام از مراحل، از پیش دبستانی تا سطوح مختلف دانشگاهی برای اقوام ایرانی.
3- عدم تشکیل دادگاههای ویژهی روحانیت در مناطق اهلسنت توسط قضات و کارکنان از میان علما، طلّاب و دعوتگران شایستهی اهلسنت و هم چنین عدم انتخاب مدیران کل دادگستری و مسئولیتهای مهم دیگر قضایی از میان حقوقدانان و نخبگان اهلسنت.
4- در سازمانها و نهادهای تحت نظارت مستقیم رهبری نیز میتوان به عدم حضور علما و حقوقدانان اهلسنت در شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، عدم انتخاب نمایندگان رهبری در استانها، علیالخصوص مناطق سنینشین از میان علمای دلسوز و خوشنام اهلسنت، عدم حضور اهلسنت در ردههای مدیریتی عالی ارگانهای نظامی و انتظامی و نهادهای امنیتی مثل وزارت اطلاعات اشاره کرد.
همچنین دخالت ندادن اهلسنت در مدیریت صداوسیمای ملّی و عدم اختصاص شبکههای ویژهی اهل.سنت و یا عدم اختصاص ساعاتی از شبکههای مختلف صداوسیما برای اهلسنت، از دیگر مصادیق تبعیض نسبت به اهلسنت در نهادهای تحت فرمان رهبری است.
در حالی که در بیشتر شهرها و روستاهای صددرصد سنینشین، حسینیهها و مساجد مربوط به اهلتشیع ساخته شده، اهلسنت از ساخت و داشتن مسجد در تهران محروم هستند و درخواستهای رهبرانِ آنها در چهل سال گذشته، در این مورد بیپاسخ مانده است.
از جمله موارد دیگر تبعیض ایجاد شده در حق اهلسنت توسط نهاد رهبری ایجاد مراکزی به نام مرکز بزرگ اسلامی در مناطق سنّینشین کوردستان و غرب کشور است که برخلاف اصل 12 قانون اساسی، فعالیت علما و طلاب و دعوتگران اهلسنت را به شدت کنترل کرده و در عزل و نصب خودسرانهی امامان مساجد و یا ممنوعالمنبر کردن علمای متعهد و دلسوز، با کمک نیروهای امنیتی و دادگاه ویژهی روحانیت، دخالت غیرقانونی میکنند.
حال ملّت ایران و علیالخصوص اهلسنت حق دارند که از مسئولان امر، علیالخصوص رئیس جمهور و مسئولان قضایی و مقام رهبری سؤال کنند که: شعار وحدت سر داده شده در 40 سال گذشته، چقدر در داخل کشور عملاً محقق شده است؟
آیا بدون محقق شدن عملی وحدت در داخل، امکان چنین وحدتی توسط حکومت، در خارج از ایران ممکن است؟
الله متعال در امر دعوت مراحلی را برای پیامبر رحمت (صلّیاللهعلیهوسلّم) و اهل ایمان و دعوتگران به دین، معین میکند، و به آنها فرمان میدهد که از خود، خانواده و قبیلهی خویش شروع کنند. توجه به این آیات روح بخش از جمله آیههای: «قوا أنفسکم و أهلیکم ناراً» و «أنذر عشیرتک الأقربین» و فهم علمای اسلامی اعم از شیعه و سنّی از آیات مذکور، ما را به این نتیجه میرساند که عملی شدن ادعای وحدت باید از داخل شروع شود.
اگر میخواهیم به عنوان کشوری اسلامی مقتدر و تأثیرگذار بر معادلات منطقهای و جهانی مطرح باشیم، باید اول جمعیّتِ قریب به بیستوپنج میلیون اهلسنت داخل، عملاً آثار و برکات این وحدت را مشاهده کنند.
اکنون مستقیماً رهبر انقلاب را مورد خطاب قرار داده و از ایشان میپرسم که: چنانچه در حوزهی قوهی مجریه و قوهی قضاییه، فرمان سال گذشتهی جنابعالی، مورد کملطفی قرار گرفته است، چرا حداقل در حوزههایی که مستقیم زیرنظر خود شما اداره میشوند، کمترین اقدامی در جهت رفع این تبعیضها صورت نگرفته است؟!
الله متعال خطاب به اهل ایمان میفرماید: «یا أیها الذین آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون» و هم چنین میفرماید:«أتامرون الناس بالبرّ و تنسون أنفسکم»
آیا بهتر نبود به جای هزینهی دهها میلیارد تومان سرمایه ملّی در کنفرانسهای با نام وحدت، عملاً در راستای رفع ظلم و تبعیض و ایجاد الفت و برادری و برابری گام برداشته شود؟ مطمئناً اقدام مثبت عملی، پیشرفت و ثبات نظام و کشور را در داخل موجب شده و اقتدار واقعی خارجی را هم به کشور خواهد بخشید.
حسن امینی- حاکم شرع مردمی کردستان و مدیر مدرسهی علوم دینی امام بخاری سنندج ( 4 آذرماه 1397)
منبع: مکتب قرآن کردستان
دیدگاههای کاربران