بحث فقط این نیست كه آزادی مطبوعات و گردش آزاد اطلاعات از حقوق اساسی ملت است. این یك حق قطعی و ذاتی ملت است و در آن خدشهای نیست. در جهان رسانهایشدۀ امروز كه جهان به گستردهترین و بیسابقهترین شكل از دریچه رسانه نشان داده میشود، «آزادی مطبوعات» ضرورتی برای منافع ملی است.
امكانی كه تكنولوژی در اختیار میگذارد، مرزهای جغرافیایی و سیاسی را درمینوردد. چنانكه میتوان مستقل از خواست و قدرت دولتها اطلاعات را تولید و عرضه كرد. در جهان رسانهایشدۀ امروز تقاضای اطلاعات بیش از همیشه در مردم شكل گرفته است. خصوصا اینكه اكنون هر كسی میتواند به تنهایی هرگونه اطلاعات، اعم از فیلم، عكس و متن را در هر حوزهای از سیاست تا ورزش و سرگرمی تولید كند و با دیگران به اشتراك گذارد.
اصولا گردش اطلاعات كار رسانههای رسمی و حرفهای مانند رادیو، تلویزیون و مطبوعات است. طبیعتاً در بازار اطلاعات نیز، مثل هر چیز دیگری زمانیكه متقاضی اطلاعات بتواند نیاز خود را از عرضهكنندگان حرفهای و رسمی تامین كند، به سوی بازار غیررسمی نمیرود. اگر یك متقاضی، داروی مورد نیاز بیمار خود را در داروخانهها بیابد و از همانها بخرد، دیگر به سراغ بازار غیررسمی مثلا خیابان ناصرخسرو نمیرود كه ممكن است داروی آن تقلبی یا تاریخگذشته یا چندین برابر قیمت واقعی باشد. وقتی مؤسساتی مانند مطبوعات و خبرگزاریها و صداوسیما هر كدام به دلیلی مخصوص خود، قادر نباشند در فضایی آزاد و مستقل و حرفهای نیازهای مخاطبان خود را در حدود قانون اساسی و اخلاق عمومی و آزادی بیان تامین كنند، جهان امروز اجازه میدهد مردم به سراغ منابع دیگری بروند كه رسمی و حرفهای نیستند.
فضای مجازی محیطی است كه ضعف و ناتوانی رسانههای رسمی و حرفهای را برای مردمِ جویای اطلاعات جبران میكند. به جرات میتوان گفت میزان بهرهبرداری ایرانیان از فضای مجازی برای امور مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بسیار بیش از سایر جوامع و كشورهاست و كمتر مشابهی برای آن میتوان یافت. علت اصلی چنین وضعیتی را باید در عقبماندگی رسانههای حرفهای و رسمی از تقاضای عمومی برای گردش اطلاعات جست. انواع محدودیتهایی كه بر حوزه عملكردی تلویزیون و مطبوعات در ایران حاكم است قدرت رقابت آنها با شبكههای اجتماعی و پیامرسانها را بهشدت كاهش داده است. رسانههای رسمی ایران رقابت را به فضای مجازی باختهاند.
در اینجا به دو نكته مهم باید توجه كرد؛ نخست اینكه گردش اطلاعات در فضای مجازی و پیامرسان، ملغمهای از انواع و اقسام اطلاعات درست و نادرست است كه تشخیص آن حتی برای روزنامهنگاران حرفهای نیز گاه بسیار دشوار است. اگر در رسانهها معیارهای قانونی، اخلاق حرفهای و اخلاق عمومی موجب میشود اطلاعات و اخبار با دقت منتشر شود، ولی در فضای مجازی خیلیها هستند كه دانسته یا ندانسته به این معیارها پایبند نیستند. فراوانی و تنوع اطلاعات و پراكندگی آنها در پیامرسانها به قدری است كه گاه بیش از آنكه بیانگر تنوع صداها باشد همهمه تولید میكند. با اینهمه فضای مجازی راهی بوده است كه از طریق آن جامعه توانسته است به مقابله با فساد و سوءاستفاده از قدرت و محدودیت آزادی بیان برود. در همین سالهای اخیر منشأ آشكارشدن بسیاری از فسادهای صاحبان قدرت همین فضای مجازی و پیامرسانها بوده است.
دوم اینكه اگر قرار به مقابله با پیامرسانها باشد بیتردید راه آن «بستن» نیست. تجربۀ صدساله نشان میدهد كه با تكنولوژیهای ارتباطی نمیتوان از مسیر «بستن» و «ممنوعیت» مقابله و رقابت كرد. رقبای فضای مجازی رسانههای رسمی و حرفهای هستند كه اگر دستوپایشان باز باشد قادر به رقابت خواهند بود. اگر رسانهها، ازجمله مطبوعات و خصوصاً صداوسیما بتوانند از آن مقدار آزادی و امنیت حرفهای برخوردار باشند كه قدرت جلب اعتماد مخاطبان را بیابند، همانگونه كه در خیلی از كشورهای دیگر نیز مشاهده میكنیم، از میزان تقاضای گسترده مردم برای استفاده خبری و تحلیلی از پیامرسانها و فضای مجازی كاسته شده و رسانهها قادر خواهند بود منبع اصلی تغذیه اطلاعات جامعه باشند.
تامین و تضمین آزادی و امنیت و استقلال مطبوعات علاوه بر ارتقای یكی از حقوق ملت، این امكان را فراهم میآورد كه افكار عمومی كشور بتواند نیازهای خود به اطلاعات را از منابعی معتبر و مطمئن تامین كند و از میزان تقاضا به منابع ناشناخته و غیرحرفهای فضای مجازی و نیز از اثرگذاری آنها طبعا كاسته خواهد شد. این یك ضرورت ملی است.
منبع: روزنامه “اعتماد” (شنبه 15 اردیبهشت 1397)
دیدگاههای کاربران