کمتر کسی را میتوان یافت که با مفهوم دو واژۀ معروف و مشهور و البته متضاد «عدل» و «ظلم» آشنا نباشد. هرگاه سخن از عدل و انصاف به میان میآید، بلافاصله مفهوم ظلم و ستم هم در ذهن تداعی میشود و به همان میزان كه واژۀ عدل مفهومی خوشایند، زیبا و مطبوع است، واژۀ ظلم ناخوشایند، نازیبا و نامطبوع است.
بدون تردید بزرگترین خواستۀ آدمیزاد آن است كه همیشه با او به عدالت رفتار شود؛ حتی ظالمان و ستمگرانِ عالَم هم دوست ندارند کسی رفتاری ناعادلانه با آنها داشته باشد. آنها گرچه به دیگران ظلم و ستم روا میدارند، اما بههیچوجه در حق خویش ظلم و ستم را نمیپسندند.
خداوند سبحان در قرآن مجید عدل و دادگری را یكی از مقاصد و اهداف مهم بعثت انبیا و فرستادگان خویش قرار داده است، چنانكه میفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَینَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»(حدید: 25)؛ «ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها كتاب و میزان فرستادیم تا مردم به عدل و داد قیام كنند.»
عدل همان قانونی است كه کل نظام هستی بر محور آن میچرخد. آسمانها و زمین و همۀ موجودات با عدالت پابرجا و استوارند. جامعۀ انسانی كه بخش كوچكی از جهان بیکران هستی است، نمیتواند از این قانون جهانشمول مستثنا باشد و بدون عدل به حیات مطلوب خود ادامه دهد. ازاینروست كه پروردگار عالمیان با صراحت به بندگانش دستور میدهد كه برای اجرای عدالت بهطورجدی به پا خیزند: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِینَ لِلهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ»(مائده: 8)؛ «ای مؤمنان، براى [گزاردن حقّ] خدا برخیزید [و] گواهان به عدل باشید.» همچنین میفرماید: «وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللهَ یحِبُّ الْـمُقْسِطِینَ»(حجرات: 9)؛ «به داد بكوشید؛ بیگمان خداوند دادگران را دوست میدارد.»
جامعهای كه در آن عدالت زیرپا گذاشته شود و ظلم جای آن را بگیرد، در آن جامعه آفتهای روانی مثل یأس و نومیدی، افسردگی و بدبینی، و اضطراب و عدم آرامش شیوع پیدا میکند، و ابتکار و خلاقیت به حداقل میرسد. بسیاری از استعدادها و توانمندیها دستخوش نابودی و تباهی میشود و عقبماندگی و پسرفت در عرصههای مختلف زندگی در ابعاد فکری، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ظهور و بروز پیدا میکند.
در ادبیات همۀ ادیان، ملتها و اقوام «ظلم» و «ظالم» منفورترین واژهها بهحساب آمده است و آثار شوم و نکبتبار ظلم در تاریخ هر ملتی لکههای ننگینی است كه برای نسلهای بعدی آن ملت نیز باعث شرمندگی و سرافكندگی میشود.
اندیشمند برجسته علامه سید ابوالحسن ندوی رحمهالله كه خود از واقفان بزرگ اسرار حوادث تاریخی است، در جایی میگوید: «بسا اتفاق افتاده كه پیرزنی کمتوان و بیزبان مورد ظلم و بیعدالتی قرار گرفته و نالهاش سلطنت و حكومت نیرومندی را ویران و تباه كرده و به زبالهدان تاریخ برده است.»
در روایات معتبر این واقعه را میخوانیم كه وقتی زمان وفات آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم نزدیك شد خطاب به مردم چنین اعلام كردند: «هركس از من طلبی دارد، از مال من حق خود را بردارد. به هركس در عِرض و آبروی او آسیبی رساندهام، بیاید و از من قصاص بگیرد. بدانید كه نزدیکترینتان به من كسی است كه یا حق خود را بگیرد یا مرا حلال كند تا من بتوانم در پیشگاه پروردگارم درحالی حاضر شوم كه مطمئن و خرسند هستم و هیچ حقی بر گردنم نیست.» پس از این اعلام، فقط یك نفر بلند شد و گفت یا رسولاﷲ! من سه درهم از شما طلبكارم، که به دستور آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم سه درهم به او پرداخت شد.(طبَرانی، المعجم الکبیر:حدیث 718)
در زمان خلافت عمر فاروق رضیاللهعنه مردی یهودی نزد ایشان حاضر شد و از علیبنابیطالب رضیاللهعنه شكایت كرد. وقتی هر دو نزد خلیفۀ دوم حاضر شدند، ایشان یهودی را به نام صدا كرد، اما حضرت علی را با كنیه و لقب «ابوالحسن» خطاب كرد. لحظهای بعد رویش را بهطرف ایشان كرد و گفت: ای ابوالحسن من در چهرهتان ناراحتی میبینم، آیا ناراحت هستید كه طرف شما یک فرد یهودی است؟ حضرت علی گفت: خیر، ناراحتم كه شما میان من و یهودی تبعیض قائل شدید؛ یهودی را با نام و من را با لقب و كنیه كه نشاندهندۀ برتری است، خطاب كردید.
بهراستیکه همین ژرفنگری و باریکبینی و اهتمام به اجرای عدالت بود كه نام نیك آن شخصیتهای عظیم را بر تارك تاریخ درخشانید و جاویدان كرد.
باری بزرگترین انتظار مردم ایران اعم از شیعه و سنّی و پیروان ادیان و مذاهب دیگر از نظام جمهوری اسلامی همین بوده و هست كه در این نظام عدالت اجرا گردد و هیچگونه تبعیض و نابرابریای در ادای حقوق شهروندان ایرانی صورت نگیرد و بر هیچکس ظلم و ستمی روا داشته نشود.
بهیقین هرگونه توسعه و ثبات در گرو اجرای عدالت است، و اگر توسعه و رشدی منهای اجرای عدالت صورت پذیرد، رضایت و خرسندی ملت را به همراه نخواهد داشت. همانا خیرخواهان واقعی ایران و نظام جمهوری اسلامی كسانی هستند كه در این خصوص میاندیشند و بر آن تأكید و اهتمام دارند.
رهبر معظم انقلاب 30 بهمن 96 در دیدار مردم آذربایجان شرقی با ایشان بر اهمیت تلاش برای اجرای عدالت تأکید و با صراحت و شجاعت اعلام کردند: «در مورد عدالت ما عقبمانده هستیم. باید تلاش کنیم.» ایشان همچنین در این دیدار خاطرنشان کردند: «ما دهۀ چهارم انقلاب را دهۀ پیشرفت و عدالت نامگذاری کردیم و پیشرفت به معنای واقعی کلمه در کشور اتفاق افتاده است؛ عدالت را نمیگویم؛ در مورد عدالت ما عقبمانده هستیم؛ در این تردیدی نیست؛ خودمان اعتراف میکنیم، اقرار میکنیم. در دهۀ پیشرفت و عدالت بایستی هم در پیشرفت موفق میشدیم، هم در عدالت… در زمینۀ عدالت باید تلاش کنیم، باید کار کنیم، باید از خدای متعال و از مردم عزیز عذرخواهی کنیم. در مورد عدالت مشکل داریم و إنشاءالله با همت مردان و زنان کارآمد و مؤمن، در این ناحیه هم پیشرفت خواهیم کرد.»(خبرگزاری مهر)
این سخنان رهبری مهم و قابل تأملاند. بهیقین خیرخواهی برای حاکمیت نظام جمهوری اسلامی در اعتراف به واقعیتها و عزم کردن برای رفع کاستیها؛ زیرا تا زمانی که به رفع کاستیها اعتراف نکنیم به سمت بهتر شدن وضع موجود حرکت نخواهیم کرد.
شیخالاسلام مولانا عبدالحمید امامجمعۀ اهلسنت زاهدان نیز همواره بر اهمیت اجرای عدالت در کشور تأکید کرده است. ایشان در خطبههای جمعه 29 دیماه 96 ضمن تقدیر از خدمات و اقدامات شایستۀ نظام جمهوری اسلامی، بر ضرورت تسریع در اجرای عدالت و رفع تبعیضها در کشور تأکید و خاطرنشان کردند: «نباید فاصلهای میان اقوام ایرانی وجود داشته باشد. انتظار ما آن است که در اجرای عدالت و رفع تبعیض تسریع و به مسئولان اجرایی بیشتر تأکید شود که تبعیض و تفاوتی میان مردم قائل نشوند و تحت تأثیر فشارهای محلی که در برخی وزارتخانهها و ادارات وجود دارد، قرار نگیرند. پیروی از ائمۀ اهلبیت در اجرای «عدالت» است که در مذهب تشیع جزو اصول دین میباشد. اجرای عدالت و رسیدگی به خواستههای بهحق و قانونی مردم و تأمین آزادی و توجه به مشکلات مردم میتواند موجب امنیت پایدار گردد.» (سایت اطلاعرسانی دفتر امامجمعۀ اهلسنت زاهدان)
مسلماً اگر بزرگان نظام و دولتمردان کشور با شهامت و شجاعت، عمل خود و زیرمجموعههای خود را بسنجند و بررسی كنند و به واقعیتها اعتراف نمایند و در جهت رفع كمبودها و ازالۀ ضعفها بكوشند و از آرا و نظرات آگاهان خیرخواه و بیغرض استفاده كنند، از یکطرف آحاد ملت، پیروان مذاهب و گروههای مختلف امیدوار و مطمئن و خرسند خواهند شد و از طرف دیگر ثبات كشور و تثبیت نظام جمهوری اسلامی رقم خواهد خورد. آنزمان قطعاً رضایت پروردگار بزرگ و حمایت و حفاظت و نصرت وی شامل حال ملت و مسئولان خواهد شد و ایران اسلامی الگویی برای جهانیان قرار خواهد گرفت و بدخواهان مأیوس و ناامید خواهند شد. واﷲ من وراء القصد و هو یقول الحق و یهدی السبیل.
منبع: فصلنامۀ «ندای اسلام» (شمارۀ 71-72)
دیدگاههای کاربران