امروز :شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳

انسانیت زیر پای انسان

انسانیت زیر پای انسان

در حادثه‌ای هولناک و غم‌انگیز ده‌ها طلبۀ یک مدرسۀ دینی در ولایت قندوز افغانستان به شهادت رسیدند. بسیاری از این طلاب که سینه‌های پاک‌شان را مأوای قرآن کریم کرده بودند و حلقه‌ای از گُل به گردن داشتند، در مراسم جشن فارغ‌التحصیلی خود نشسته بودند. قرار بود اسامی آنان به‌عنوان حافظان قرآن اعلام شود، اما داعی اجل آنان را به خیل شهیدان رساند و چه معصومانه و مظلومانه پرپر شدند. برخی از مسئولان حکومتی افغان نیز وقاحت را به اوج رساندند و مدعی شدند چون در این محل گروهی از فرماندهان طالبان حضور داشتند، به مدرسۀ مزبور حمله شد. بر فرض صحت ادعای دولت، اگر این توجیه را بپذیریم، پس ادعای بسیاری از گروه‌های افراط‌گرا هم قابل توجیه است که چون در فلان مسجد یا بازار یکی از مخالفان ما حضور داشته، ما مسجد یا بازار را با بمب هدف قرار دادیم! بدیهی است در این‌صورت بیش از همه غیرنظامیان و افراد عادی قربانی می‌شوند. حوادث مشابه در سوریه، یمن، عراق و ترکیه و بعضی کشورهای دیگر نیز مشاهده می‌شود.
اما مصیبتی که باید برای آن ماتم کرد و سر در گریبانِ تأمل فرو برد، فراتر از این است؛ متأسفانه در سال‌ها و بلکه قرن‌های اخیر قدرت‌مندان دنیا به همان میزان که در صنعت و تکنولوژی پیشرفت کرده‌اند، چند برابر آن در انسانیت پسرفت داشته و از فطرت خود دور شده‌اند. جامعه‌شناسان معتقدند انسان ذاتاً مخلوقی است که خواهان جنگ نیست و از کشتن هم‌نوع خود گریزان است. اما منافع حکومت‌ها اقتضا می‌کند که ارتش‌هایی منظم و پیشرفته، عمدتاً زیر پرچم‌های وطنی و ملی و بعضا ایدئولوژیک، داشته باشند که ابزار آنها برای نیل به اهداف‌شان هستند. بسیاری از کشورها به ارتش‌ها اکتفا نکرده‌اند و نیروهای جایگزین و چریکی تربیت کرده‌اند و یا از آنها به نفع خود بهره می‌برند.
نگاهی به گذشتۀ نه‌چندان دور بیندازیم؛ ارتش بریتانیا که به نسبت دیگر قدرت‌های جهانی چندان بر تقویت ارتش و سلاح‌های مرگبار هزینه نکرده، در سال 1860 میلادی روزانه 250 هزار گلوله و به همین مقدار فشنگ در وولیچ/Woolwich تولید می‌کرد. «روت سیوارد»، اقتصاددان و فعال سابق ضد جنگ در سال 1983 آماری تکان‌دهنده از جنگ‌های فراگیر قرن نوزدهم و بیستم با بیش از صدهزار کشته منتشر کرد. طبق این آمار در قرن نوزدهم 5.817.000 نفر کشته شدند. اما در جنگ‌های قرن بیستم تا سال 1983 آمار کشته‌ها به 83.642.000 رسیده بود. به گفتۀ خانم سیوارد آمار واقعی کشته‌های قرن بیستم بسیار بیشتر از این است؛ چه آنکه آمار تلفات جنگ‌هایی ویرانگر مانند جنگ ایران و عراق، جنگ علیه ارتش سرخ در افغانستان و جنگ خلیج فارس بعدها مشخص شدند.
آمار فوق به‌وضوح نشان می‌دهد که با پیشرفت صنعت و تکنولوژی و دستیابی قدرت‌ها به سلاح‌های هسته‌ای آمار جنگ‌ها و تلفات بالا رفته است. در قرن گذشته همواره در نقطه‌ای از جهان جنگ و ناآرامی جریان داشته و متأسفانه قدرت‌طلبی زورگویان جهان این روند را در قرن حاضر تداوم بخشیده و ما همچنان شاهد جنگ‌های ویرانگر هستیم. اقتصاد قدرتمند قدرت‌های جهانی مدیون سلاح‌های نیمه‌سنگین و پیشرفته‌ای است که در بازارهای جهانی به فروش می‌رسند. قدرت‌های جهانی از تضادها و اختلافات در جهان کمال بهره را می‌برند و گروه‌ها و حتی کشورها را در مقابل هم قرار می‌دهند تا ماشین اقتصادشان از رونق نیفتند.
بیشتر رهبران جهان برای بقای خود هرگونه جنایتی را توجیه‌پذیر می‌دانند و به همین دلیل است که روزی نمی‌گذرد مگر اینکه در گوشه‌ای از این جهانِ پریشان، زنان و کودکان و جوانان قربانی می‌شوند. متأسفانه انسانیت زیر پای انسان‌نماها لگدمال می‌شود و انسان‌هایی که برای هم‌نوعان خود دل می‌سوزانند، از مهار این آتش طغیانگر عاجز هستند.


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید