مادر نمای قدرت دنیای خلقت است / مادر به ما ز ایزد یکتا، فضیلت است
فردوس را به زیر قدمهاش مانده رب / کو را مقام، بعد خدا در عبادت است
«مادر» واژهایست که معانی بسیار دارد؛ عشق، محبت، شببیدار، زجرکِش، بیمنت، آموزگار، مربی، دلنگران، دلواپس، دلتنگ، احساس، بغض، اشک، زندگی و… که تا بینهایت نمیتوان معانی آن را بیان کرد.
وقتی سخن از احسان و نیکی به پدر و مادر به میان آید، شاید افرادی از ما سر شرمندگی پایین بیاوریم که واقعا حق آنها را ادا نکردهایم. این را باید دانست که حق آنها اداشدنی نیست، اما مقولهای است: «آب دریا را اگر نتوان کشید، هم بهقدر تشنگی باید چشید.» شاید افرادی را مشاهده نمودیم که با نافرمانی والدین در دنیا دچار مشکلات بزرگ و جبرانناپزیری شده و آرامش از زندگی آنان رخت بسته است، اما در مقابل نیز افرادی یافته میشود که با احسان و خدمت، رضایت آنها را جلب نموده، لذت زندگی را چشیدهاند.
این نکته را باید دانست که والدین بالاترین گنج روی زمین هستند. دیر یا زود این گنج زیر زمین خواهد رفت و آن وقت است که دیگر پشیمانی سودی ندارد. همین دامن مادر تربیتگاه انبیا، اصحاب، اولیا، مجددان و مجاهدان است. خلاصه تمام موفقیتها مدیون دامن مادران و تربیت پدران است.
همه اذعان داریم که حقوق والدین مختص به ایام خاصی نیست. مادر را همیشه باید تاج سر کرد؛ همیشه باید خدمتش را بهجا آورد؛ موجبات دلخوشی و مسرتاش را فراهم کرد، اما متاسفانه تمام ابراز ارادتها مناسبتی و مختص به ایام و اوقات خاصی شده است. روزی برای پدر و روزی برای مادر مشخص کردهایم که بسیاری از مردم در همان روز به یاد مادر میافتند و خیلی از آنها هم فقط در حد پست گذاشتن در اینستاگرام و تلگرام و واتساپ و غیره.
مادر موجود خیلی حساسیست. کمترین محبتی را که از فرزند خود احساس بکند، انگار تمام دنیا را به او بخشیدهاند؛ با دیدن این کار در پوست خود نمیگنجد. محبت فرزند را با هیچ چیز دنیا عوض نمیکند. اگر عشقی حقیقی بهغیر از عشق به خدا وجود داشته باشد همانا بارزترین آن، عشق مادر به فرزند است. اما متاسفانه چهبسا فرزندانی هستند که نهتنها هیچ بهایی به احساسات مادر خود نمیدهند بلکه آن گوهر نایاب را در کنج دلگیری به نام «خانۀ سالمندان» رها کرده، ماهها و سالها میگذرد که هیچ خبری از او نمیگیرند.
نیکی به پدر و مادر از فرایضی است که خداوند متعال به آن دستور داده است و عبادت خود را با نیکی به والدین قرین نموده تا که بر اهمیت موضوع اشاره داشته باشد. خدای متعال میفرماید: «وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا» {الإسراء:23-24}. ترجمه: (ای انسان!) پروردگارت فرمان داده است كه جز او را نپرستيد، و به پدر و مادر نيكی كنيد (و با آنان نيكو رفتار نمائيد). هرگاه يكی از آن دو، و يا هر دوی ايشان نزد تو به سن پيری برسند، (كمترين اهانتی بديشان مكن و حتی سبكترين تعبير نامؤدّبانه همچون) «اُف» به آنان مگو! (و بر سر ايشان فرياد مزن) و آنان را از پيش خود مران و با سخنان محترمانه با آن دو سخن بگو. و بال تواضعِ مهربانی را برايشان فرود آور (و در برابرشان كاملاً فروتن باش، و برای آنان دست دعا به درگاه خدا بردار) و بگو: پروردگارا! (اينك كه ضعيف و جز تو پناهی ندارند) بديشان مرحمت فرما، همانگونه كه آنان در كوچكی (به ضعف و كودكی من رحم كردند و) مرا تربيت و بزرگ نمودند.
خداوند متعال در آیهای دیگر چنین میفرماید: «إِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ» {لقمان:13-14}. ترجمه: (يادآور شو) زمانی را كه لقمان به پسرش گفت – درحالیكه او را پند میداد- پسر عزيزم! (چيزی و كسی را) انباز خدا مكن، واقعاً شرك ستم بزرگی است. ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش كردهايم (كه در حق ايشان نيك باشد و نيكی كند، بهويژه مادر، چرا كه) مادرش بدو حامله شده است و هر دم به ضعف و سستی تازهای دچار آمده است. پايان دوران شيرخوارگی او دو سال است (و در اين دو سال نيز، كودك شير، يعنی شيرۀ جان مادر را مینوشد. مادر در اين مدّت 33 ماهه حمل و شيرخوارگی، مهمترين خدمات و بزرگترين فداكاری را مبذول میدارد. لذا به انسان توصيه ما اين است) كه هم سپاسگزار من و هم سپاسگزار پدر و مادرت باش، و (بدان كه سرانجام) بازگشت به سوی من است (و نيكان را جزا و بدان را سزا میدهم).
مولانا شبیراحمد عثمانی رحمهالله در ذیل این آیه میفرماید: «یعنی حق مادر از حق پدر هم بیشتر است. ایشان (مادر) تا چند ماه فرزند را در شکم خود حمل کرده سپس آن را به دنیا آورده و تا دو سال شیر داده است. در این دوران با چه مشکلات و سختیهایی دست و پنجه نرم کرده فرزند را تربیت کرده است. آرامش و راحتی خود را بر راحتی فرزند فدا کرده است. لذا ضروریست که انسان ابتدا حق خدا و سپس حق والدین خصوصا مادر را باید بشناسد. یعنی عبادت خداوند متعال را انجام داده و تا حد توان تا زمانیکه نافرمانی خدا نباشد در خدمت و اطاعت والدین مشغول شود.»
مادر واسطهای است که با او باید بهشت را از آنِ خود کرد. از پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوسلم روایت شده که فرمودند: «الجنة تحت أقدام الأمهات» ترجمه: بهشت زیر پای مادران است. علامه مناوی رحمهالله در توضیح این حدیث میفرماید: (مراد این است که فروتنی در مقابل مادران و پیروی از آنها در خدمت و مخالفت نکردن با آنها، مگر در چیزهایی که شریعت از آن بازداشته، سبب داخلشدن به بهشت خواهد شد). و در سنن نسایی روایت شده است: شخصی نزد رسولالله صلیاللهعلیهوسلم آمد و گفت: ای پیامبر خدا! میخواهم در راه خدا جهاد بکنم و الان برای مشوره نزد شما آمدهام. آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم فرمودند: «آیا مادر داری؟» گفت: آری. فرمود: «مادرت را لازم بگیر که بهشت زیر پای مادر است».
اینک آنها که بهعنوان دو انسان فداکار و زحمتکش تمام بار مسئولیتهای مربوط به تربیت فرزند را بر دوش دارند، و ذات باریتعالی نام آنان را در ردیف نام خود قرار داده است و بر رعایت مقام و منزلت آنها تاکید نموده است، کمی بهخود آمده تجدیدنظر کنیم که آیا انصاف است که ادای حقوق مادر را منحصر به روز خاصی کرده و فقط همان روز را برای بزرگداشت و قدردانی بدانیم؟! بلکه هر روز و هر لحظه باید قدردان مادر بود. مادر فراتر از هر گوهر گرانبهاست و قدر و قیمت آن را نمیتوان ادا کرد؛ اما حداقل باید سعی داشته باشیم که دل نازنین آن گوهر گرانبها را نشکنیم و سعی بر برآورده کردن خواستههایش داشته، و آداب آنها را رعایت کنیم، وگرنه جایگاه و منزلت آنها خیلی والاست و حقوق آنها را تا آخر عمر ناچیز خود هم نمیتوان ادا کرد.