- سنی آنلاین - https://sunnionline.us/farsi - گفت‌وگوی «نامه‌نیوز» با همسر یکی از صیادان اسیر در سومالی؛

خانواده اسیران آه در بساط ندارند / وزارت خارجه همچنان منفعل

آرزو فرشید- نامه‌نیوز

سه سال و یک هفته از اسارت صیادان ایرانی در سومالی می‌گذرد. طبق آخرین خبر چهار نفر از هشت نفر باقی‌مانده، زنده هستند و هنوز هم هیچ اقدام قابل‌توجهی برای آزادی آنها نشده است.
شاید وزارت امور خارجه و مردم فراموش کرده باشند، اما هشت خانواده هنوز چشم‌ به راه‌اند. هشت صیاد ایرانی هنوز در دست دزدان دریایی سومالی اسیر هستند. به دو گروه چهارنفره تقسیم شده و بدون اینکه از تاریخ و زمان مطلع باشند، روزها را در یک اتاق کوچک سپری می‌کنند به امید اینکه اینجا کسی به فکرشان باشد. کسی نمی‌داند این سه سال و یک هفته برایشان چند سال گذشته است، هر چند روز یک بار غذا می‌خورند و چقدر ضعیف و رنجور شده‌اند.
بهمن‌ماه 93 بود که راهی دریا شدند و تصور می‌کردند که قبل از شب عید و دست پر می‌گردنند. اما حالا ماه‌هاست التماس می‌کنند تا دزد دریایی سومالیایی یک تلفن در اختیارش بگذارد تا از حال زن و فرزند مطلع شوند. 21 نفر بودند. ابراهیم، نورمحمد، پیربخش و ندیم همان چند ماه اول فرار کرده و برگشتند. دزدهای دریایی، دیگران را به دو گروه ١٣نفره و چهارنفره تقسیم کردند. کرانی (دزد دریایی) نگهبان چهار نفر اول و عبدالولی (دزد دریایی) که خشن‌تر است نگهبان گروه ١٣نفره شد. بعد از آنکه «گلابم با پای پیاده گریخت و خود را نجات داد، ١٢ نفر ماندند. آبان‌ماه سال گذشته خبر رسید که هشت نفر دیگر مرده و فقط چهار نفر زنده هستند.
پروین صباحی همسر جلال جمال‌الدین ‌دهواری (ناخدا) که در گروه کرانی است، در گفت‌وگو با «نامه‌نیوز» می‌گوید: «شنبۀ قبل بعد از هفت ماه بالاخره تماس گرفتند». حالا خیال‌شان راحت است که جلال، ابراهیم بلوچ‌نیا خواهرزاده ناخدا که نامزد مرجان دختر او نیز هست، عبدالله نوحانی که مادرش از فرط گریه نابینا شده و محمدشریف پناهنده بلوچ هنوز زنده هستند. اما بیشتر از یک سال است که کسی از گروه چهار نفره دوم خبری نرسیده است. آخرین اطلاع از آنها برمی‌گردد به ویدئویی که دی‌ماه سال گذشته فرستاده بودند. نفری یک کاغذ مقابل خود گرفته و از دولت خواهش می‌کردند که به دادشان برسد.
پروین بعد از سه سال هنوز هم با بغض حرف می‌زند و می‌گوید: «از جلال پرسیدم راه فراری نیست، گفت: دو بار فرصت فرار پیدا کرده اما نتوانسته ابراهیم و دو همراه دیگرش را تنها بگذارد». هرچه باشد آنها غیر از هم کسی را ندارند. همین عبدالله که با آنها هم‌سلول است و سال گذشته در ویدئو ارسال‌شده التماس می‌کرد: «ما اینجا بیچاره‌ایم، بدبختیم، پدر و مادرهایمان همیشه غصه می‌خورند» وقتی می‌رفت همراه عبدالماجد بود اما همان سال اول او را با دست خود دفن کرد. به گفتۀ پروین همسر ناخدا، مادرش هنوز می‌نالد که «بچه‌ام بی‌کفن و بی‌نماز دفن شد. نمی‌تونم سر خاکش گریه کنم».
سه سال پیگیری خانواده هنوز به جایی نرسیده و تنها جوابی که می‌شوند «پیگیری می‌کنیم» است. پروین صباحی که بهتر از دیگر خانواده‌ها فارسی حرف می‌زند، می‌گوید: «فقط می‌گویند آنجا دولت ندارند و کار ما سخت است». به گفتۀ او دزدها نیز هرچه می‌گذرد رقم را بالا می‌برند. آخرین رقم اعلامی سومالیایی‌ها 400 هزار دلار است. خانواده‌ها هم آه در بساط ندارند و با کمک‌های کمیته امداد کج‌دار و مریز روزگار می‌گذرانند. مقامات مسئول نیز قصدی برای پرداخت پول ندارند چون اگر داشتند همان پارسال که با وساطت “جان استید” و اِن‌جی‌او «اقیانوس‌ بدون دزدان دریایی» دزدها به 200هزار دلار رضایت داده بودند، کار را تمام می‌کردند. دزدند و دندان‌گرد. آنها اوایل چهارمیلیارد تومان می‌خواستند بعد به یک‌میلیارد و 350میلیون تومان رضایت دادند. فروزان‌مهر (صاحب لنج) که دومیلیارد تومانی باخته بود، در حد توان پول فراهم کرد و فرستاد اما واسطه پول‌ را به دزدها نرساند و صیادها نیز اسیر ماندند.
یک بار هم خانواده‌ها دار و ندارشان را روی هم گذاشته و 70میلیون فرستادند تا خیال‌شان راحت باشد که دزدها به عزیزانشان غذا می‌دهند. حالا دیگر نه خانواده‌ها پولی دارند و نه فروزانمهر. دولتی‌ها هم که همچنان پیگیری می‌کنند! خبری از پیگیری ان‌جی‌او های بین‌المللی نیز نیست. آنها برای تامین هزینه‌های خود نیاز به پول دارند و از همین رو ماجرا به در بسته می‌خورد. پروین می‌گوید که جان استید و ان‌جی‌او «اقیانوس‌ بدون دزد دریایی» برای آزاد کردن صیادان ایرانی 700 هزار دلار پول می‌خواهد و اگر پولی در میان باشد بهتر است با خود دزدها معامله شود.
رها کردن هشت ایرانی به حال خود و عدم پیگیری ثمربخش و نجات آنها تنها یک روی سکه است و بخش تلخ‌تر اینجاست که غیر از کمک ناچیز کمیته امداد، کسی به فکر خانواده‌های بی‌سرپرست مانده نیست. زن و بچه‌ها یا پدر و مادرهای پیری که بی‌پول‌تر از قبل زندگی می‌گذرانند. نکته اینجاست که تعداد قابل‌توجهی از خانواده‌های زندانیان ایرانی در خارج از کشور از سوی اداره اجتماعی وزارت امور خارجه حمایت می‌شوند اما در فهرست چندصد نفره آنها نیز جایی برای این هشت خانواده بلوچ نیست.