چهارشنبه 17 آبان 1396، آیین تکریم جناب آقای علی اوسط هاشمی در مقام استاندار پیشین، و معارفه جناب آقای دانیال محبی (ملایی) در مقام استاندار جدید، در تالار بزرگ دانشگاه سیستانوبلوچستان با حضور وزیر کشور و اقشار مختلف مردم استان برگزار شد.
حضور پرشور و کمسابقه اقشار مختلف مردم استان از علما، نخبگان، معتمدین، جوانان، زنان و بسیار از شخصیتها و افراد، پیام روشنی داشت و بیش از آنکه در استقبال از معارفه استاندار جدید باشد، در تکریم و تقدیر از مردی بود که در دوره چهارساله استانداریاش در سیستانوبلوچستان، تجربهای نیکو و ارزشمند از حکمرانی خوب در این استان رقم خورد.
چهار سال پیش وقتی جناب آقای علی اوسط هاشمی به این استان آمد و سکان استانداری سیستانوبلوچستان را به دست گرفت؛ در آن روزها مردم ما شناخت زیادی از ایشان نداشتند و گمان نمیکردند که این مرد تفاوت چندانی با استانداران پیشین داشته باشد؛ زیرا در هشت سال پیش از آن، افرادی بر این مسند نشسته بودند که به گمان خود و اطرافیانشان، از تبار از ما بهتران بودند و آمده بودند تا حق خود و حکومت را از مردم بستانند. بر این اساس، به نام ایجاد امنیت، فضای امنیتی را در استان حاکم و تشدید کردند. بر مرزها دیوار کشیدند و کانال حفر کردند. به جای تقویت حس ملی و ایرانیت در بین مردم استان، در پی سلب هویت ایرانی از شمار قابل توجهی از مردم وابسته به طوایف بومی این استان افتادند.
به جای ایجاد اعتماد در بین مردم و حکومت، بذر تردید، اضطراب و بیاعتمادی کاشتند. بزرگانشان را قدر نکردند و بر صدر ننشاندند و بر جوانان و نسل جدیدشان ترحم نکردند. خاصه اینکه تبعیض قومی و مذهبی که درد مزمنی در این استان بود، با تعیین استانداری از میان یک اقلیت و وابسته به جناح و افرادی تنگنظر، فرصتطلب و تمامیتخواه، و ناآشنا با آداب حکمرانی و مردمداری، روزبهروز اوضاع وخیمتری یافت و نزدیک بود صحنه استان به جنگ قومی و مذهبی در بین مردم استان تبدیل شود.
اکثریت مردم استان در فضایی سنگین و هوایی رقتبار تنفس میکردند، اما با بزرگواری و شرافت نفس، امیدشان را از دست ندادند و پس از هشت سال، با حضور پرشور و حماسی در انتخابات ریاستجمهوری سال 1392، در کنار دیگر مردم ایران، به دکتر حسن روحانی رأی دادند تا فضای تنفس تازهای را در استان و کشور رقم بزنند.
در این فضای تازه و فصل جدید حکمرانی در کشور، استان سیستانوبلوچستان میزبان مردی در قامت والی و استاندار بود که قبل از هر چیز، مرد بود و مردمی. اخلاق، ادب، شرافت، مردمداری، سخن نیکو، حسن مدیریت، و باورش به کرامت انسانی، همراه با نگاه ملی و توسعهمحور با محوریت توسعه انسانی و تکریم مردم، چهار سال پر امید و پر نشاط را در این استان رقم زد و الگویی نیکو و ارزشمند را از حکمرانی خوب بهبار آورد.
ابرهای سنگین و پرهزینه امنیتیبودن استان را کنار زد و با اعتماد به مردم و باور به سرمایه تکریم و همراهی و همدلی با مردم، امنیت را در دسترس قرار داد و توسعه بخشید.
مرزهای خاکی و آبی استان را به جای تهدید، فرصت دید، و تلاش کرد از ظرفیت آنها برای توسعه استان و قرار گرفتن آن در مدار توسعه ملی و منطقهای بهره ببرد.
به کشورهای همسایه سفر کرد و بنیاد اعتماد، همکاری و تعامل مثبت را استوار ساخت، و در استان پذیرای هیئتهای مختلف سیاسی، اقتصادی، تجاری و… از کشورها و ایالتهای همجوار بود.
هویت ملی و ایرانیت را در بین مردم استان تقویت کرد و جفایی را که بر عدهای از مردم استان رفته بود و هویتشان سلب و یا تعلیق شده بود و یا به دلیل کوتاهی خودشان «هویت» خود و فرزندانشان تاکنون ثبت نشده بود، در مدار تثبیت و تقویت هویت ملی قرار داد.
بزرگان، علما و معتمدین تکریم شدند و جوانان و نسل جدید اعتبار و امید یافتند.
پایههای تبعیض قومی و مذهبی تضعیف شد و بر حقوق شهروندی و شایستهسالاری تأکید و گاه اصرار شد.
در نتیجه این شیوه حکمرانی و مردمداری، امروز که جناب آقای علی اوسط هاشمی از این استان میرود، دل بسیاری از مردم استان را با خود میبرد، و از سویی بخشی از وجود و مهرش را اینجا و بهویژه در دل مردم استان جا میگذارد.
برای ایشان آرزوی سلامتی و عزت و کامروایی داریم و باور داریم که ایشان در هر جای کشور عزیزمان باشند و در هر منصب و موقعیتی قرار گیرند، سرمایهای برای مردم این استان و مردم شریف آن خواهند بود و خیرشان همواره جاری خواهد بود، إنشاءالله.