- سنی آنلاین - https://sunnionline.us/farsi -

تقسیم استان سیستان‌وبلوچستان؛ آری یا نه؟

عبدالرحیم مرجانی

این روزها موضوع «طرح تقسیم استان سیستان‌وبلوچستان» در فضای حقیقی و مجازی، البته بیشتر بین مردم و تا حدودی به‌صورت غیرعلنی بین مسئولان، مطرح است.
شاید این تقسیم موافقانی هم داشته باشد، اما آن‌گونه که تا کنون مشخص شده است، وزنه مخالفت‌ها با این طرح، به‌ویژه در استان سیستان‌وبلوچستان که «صاحب‌البیت» (صاحب‌خانه) هستند و طبق ضرب‌المثل عربی «صاحب‌البیت أدری بما فیه؛ صاحب‌خانه از وضعیت خانه بهتر آگاه است)، سنگین‌تر بوده است، به‌طوری‌که ائمه جمعه شهرستان‌های مختلف در این استان ضمن اعلام مخالفت شدید و علنی با تقسیم استان سیستان‌وبلوچستان، نسبت به پیامدهای ناگوار آن هشدار داده‌اند.
با نگاهی اجمالی به دلایل مخالفان طرح تقسیم سیستان‌وبلوچستان می‌توان به قوی بودن این دلایل و به‌جابودن دغدغه‌های آنان در خصوص اجرای احتمالی طرح مذکور پی بُرد.
شیخ‌الاسلام مولانا عبدالحمید، پیشوای مذهبی اهل‌سنت و بانفوذترین شخصیت به‌ویژه در سیستان‌وبلوچستان، ضمن رد صریح دیدگاه کسانی که «پهناوری» را دلیل عدم پیشرفت و توسعه‌یافتگی استان سیستان‌وبلوچستان می‌دانند، «تبعیض» را دلیل اصلی این امر عنوان کرده و تقسیم این استان را به نفع «ملت» و «نظام» نمی‌داند.
یکی از مناطقی که برخی‌ها از احتمال سنگین‌بودن پله‌ی موافقان طرح تقسیم سیستان‌وبلوچستان در آن سخن می‌گویند، منطقه «سیستان» با مرکزیت «زابل» است، اما امام‌جمعه اهل‌سنت این شهر نیز با این طرح مخالف است و از دولتمردان می‌خواهد به‌جای «تقسیم» استان، در راستای رفع «محرومیت‌ها» و «مشکلات» از سیستان‌وبلوچستان تلاش کنند.
مولانا محمدعثمان، امام‌جمعه اهل‌سنت مسجد “الخلیل” خاش، بر لزوم حفظ «هویت ملی و فرهنگی» مردم منطقه تاکید کرده و «ایجاد ناامنی» را از اهداف مطرح‌کنندگان تقسیم سیستان‌وبلوچستان عنوان می‌کند.
امام‌جمعه اهل‌سنت سراوان نیز تقسیم استان سیستان‌وبلوچستان را «برهم‌زدن جغرافیای منطقه» دانسته و در خصوص «ایجاد «اختلاف بین اقوام و مذاهب» این استان در صورت اجرایی‌شدن طرح مذکور هشدار می‌دهد.
مولوی خدابخش اسلام‌دوست، امام‌جمعه “رَمین” و از اساتید برجسته مدرسه دینی “جامعة‌الحرمین” چابهار، «تبعیض» و «عدم اعتماد به مردم منطقه» را ازجمله دلایل توسعه‌نیافتگی سیستان‌وبلوچستان می‌داند.
مولوی اسلام‌دوست در گفت‌وگویی که سایت «سنی‌آنلاین» با وی انجام داده است، در خصوص حذف نام «بلوچستان» و از بین بردن «هویت مردم بلوچ» در صورت تقسیم سیستان‌وبلوچستان اظهار نگرانی می‌کند.
مولوی محمدطیب ملازایی، یکی از ائمه جمعه اهل‌سنت ایرانشهر با تقسیم سیستان‌وبلوچستان مخالف بوده و راه حل مشکلات این استان را در «رفع تبعیض»، «توجه یکسان به تمام اقوام و مذاهب» و «رعایت اصل «شایسته‌سالاری»» می‌داند.
اعلام مخالفت‌ها با تقسیم سیستان‌وبلوچستان فقط منحصر در داخل این استان نبوده است؛ مولانا محمدحسین گرگیج، امام‌جمعه اهل‌سنت آزادشهر و از علمای بانفوذ اهل‌سنت کشور، تقسیم سیستان‌وبلوچستان را «غیرقابل‌قبول» دانسته، از مسئولین می‌خواهد که «با هویت و اعتبار اقوام ایرانی بازی نکنند.»
خلاصه اینکه، علمای برجسته استان سیستان‌وبلوچستان که به‌نوعی سخنگویان و نمایندگان اصلی مردم این استان به‌شمار می‌روند، با ذکر دلایل و دغدغه‌های خود، با تقسیم این استان مخالف هستند.

تقسیم استان‌ها از «خراسان» و «مازندران» تا «سیستان‌وبلوچستان»
مردم استان‌های «خراسان» و «مازندران» نیز شاهد تقسیم این دو استان بوده و آن را تجربه کرده‌اند. اگرچه اوضاع مذهبی، فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی سیستان‌وبلوچستان بسیار متفاوت‌تر از سایر استان‌های کشور ازجمله خراسان و مازندران است، اما استان‌های «خراسان» و «مازندران» نیز در زمان تقسیم، با مخالفت‌هایی همراه بوده است. مخالفان تقسیم این استان‌ها ضمن تاکید بر «یکپارچگی»، مسائلی همچون «افزايش بودجه و اعتبار» را جزو راه‌حل‌های مشکلات عنوان می‌کردند.
دکتر میلاد محقق، استاد دانشگاه که اهل “رامسر” است، در دورانی که طرح تقسیم استان «مازندران» مطرح بود، در مقاله‌ای با عنوان «تأسیس استان جدید؛ آری یا نه؟» به ذکر دلایلی در مخالفت با تقسیم این استان پرداخته بود.
بسیاری از دلایل ارائه‌شده در این مقاله، با دلایلی که امروز از سوی مخالفان طرح تقسیم سیستان‌وبلوچستان مطرح می‌شود، مطابقت داشته و به‌نوعی با اوضاع کنونی این استان همخوانی دارد.
مخالفان تقسیم سیستان‌وبلوچستان «تبعیض» را دلیل اصلی مشکلات این استان می‌دانند، دکتر محقق نیز به‌عینه همین امر را دلیل مشکلات آن‌زمان استان مازندران عنوان کرده و گفته بود: «جالب است که بدانیم و می‌دانیم که، کم‌توجهی، نشانه مدیریت ضعیف و نوعی رفتار تبعیض‌آمیز مسئولان نسبت به بخشی از استان است و هیچ ارتباطی به وجود نقص در تقسیمات کشوری ندارد و این موضوع به‌وضوح در جریان رفتار مسئولان استان مازندران نیز دیده می‌شود… البته ضعف مسئولان محلی هم نباید دور از بررسی ناظران قرار گیرد که اگر مسئولان محلی با درایت و تخصص‌های لازم به حل مشکلات منطقه می‌پرداختند و با پیگیری‌های ویژه خود، نارسایی‌های مدیریتی مقامات استان را جبران می‌کردند، هیچ‌گاه چنین مباحثی مبنی بر ضرورت تاسیس استان جدید به وجود نمی‌آمد.»
نویسنده در ادامه، موافقان تقسیم استان را از مهمترین عوامل «سوءمدیریت» و «هدف انتقاد» مخالفین تقسیم دانسته و نوشته بود: «نگرانی‌ها زمانی افزایش می‌یابد که برخی از افرادی که خواستار تاسیس استان جدید هستند خود، هدف این انتقادات می‌باشند و سوءمدیریت آنان باعث بروز نارضایتی‌های موجود و مرتبط با مباحث فوق شده است.
این استاد دانشگاه تلویحا نسبت به «عواقب» تقسیم استان مازندران هشدار داده و خاطرنشان کرده بود: «در این میان افرادی هم هستند که دلسوزانه و خیرخواهانه پروژه تاسیس استان جدید را دنبال کرده و از همه فرصت‌ها برای عملی‌ساختن آن استفاده می‌کنند که باید به این دسته از افراد حقایق و واقعیات را متذکر شد و آنان را نسبت به عواقب موضوع، آگاه ساخت.»