امروز :سه شنبه, ۴ اردیبهشت , ۱۴۰۳

مولوی و اهل‌سنت از تهدید تا فرصت؛ از اتحاد ملی تا صلح‌سازی منطقه‌ای!

مولوی و اهل‌سنت از تهدید تا فرصت؛ از اتحاد ملی تا صلح‌سازی منطقه‌ای!

تنوع قومی- مذهبی در  چارچوب یک واحد سیاسی یک فرصت است یا یک تهدید؟ چگونه می‌توان از این تنوع فرصت ساخت و چگونه این تنوع به تهدیدی بغرنج و نقطه ضعف و آسیب‌پذیری تبدیل می‌شود؟ نوشتار پیش‌رو در تلاش است با توجه به وضعیت خاورمیانه، ساخت تاریخی- فرهنگی ایران و فضای سیاسی این روزهای پس از انتخابات، به سوالات مذکور پاسخ دهد:
آتش اختلافات و رقابت‌ها در خاورمیانه طی شش سال اخیر روز به روز بیشتر و شعله‌ورتر شده است، هرچند این رقابت و اختلافات شامل حوزه گسترده‌ای از مسائل استراتژیک، رقابت‌های ژئوپلتیکی، هویت‌گرایی و مباحث اقتصادی می‌شود، اما بی‌شک یکی از مهمترین آنها در بستر هویت‌گرایی و موضوع مذهب است که خود تبدیل به متنی برای افزایش تعارضات و بازتولید دیگر رقابت‌ها در دل خود شده است. در میان این رقابت‌ها و تقابل‌های عیان و پنهان مذهبی پارادایم «شیعی-سنی» به موازات دیگر پارادایم‌های مورد رقابت میان قدرت‌های بزرگ و کوچک منطقه تبدیل به یک نقطه کانونی و خط افتراق‌ساز در منطقه شده است.
در ایران چند روزی است که انتخابات ریاست‌جمهوری به پایان رسیده است و یکبار دیگر جناب دکتر روحانی، کاندیدای گفتمان اعتدال و اصلاحات، موفق شد ردای ریاست‌جمهوری را بر تن کند. در این پیروزی عوامل و افراد و جریان‌های مختلفی تاثیرگذار بودند از توانمندی‌های شخص رئیس‌جمهور و معاون وفادارش تا مجموعه‌ای از چهره‌ها و احزاب و گروه‌های مختلف صنفی و مردمی. 
مولوی عبدالحمید که طی سال‌های اخیر تبدیل به بلندپایه‌ترین روحانی اهل‌سنت ایران شده است، در این دوره نیز به مانند روال دوره‌های پیشین از کاندیدای مورد حمایت اصلاح‌طلبان حمایت کرد. چرا که این طیف سیاسی در ایران دست‌کم در شعارها و نظریات خود خواهان «ایران برای همه ایرانیان» و توجه ویژه‌تر به اقوام، ادیان، مذاهب و اقلیت‌های مختلف ایرانی بوده و هستند. اما حمایت مولوی در این دوره بسیار صریح‌تر و فعالانه‌تر نسبت به هر دوره دیگری بود. چه در انتخابات سال 92 و چه در انتخابات سال 96 حمایت اقلیت‌های قومی و مذهبی ایران و به‌خصوص اهل‌سنت از دکتر روحانی، نقش بی‌بدیلی در پیروزی وی داشته است. در دوره اخیر نیز یکبار دیگر دو استان سیستان‌وبلوچستان و کردستان بالاترین درصد رای خود (73 درصد) را به رئیس‌جمهور دادند.
 در مراسم ویژه دیدار رئیس‌جمهور منتخب با اعضا و فعالین ستادهای کل کشور، معدود افرادی ازجمله مولوی عبدالحمید فرصت انجام سخنرانی و بیان دیدگاه‌های خود را یافتند. در این بین سخنرانی مولوی عبدالحمید را می‌توان جدی‌ترین و قابل توجه‌ترین سخنرانی آن شب دانست که در آن تنها به بیان تبریکات و نقش‌آفرینی‌های شخصی و گروهی اکتفا نشد بلکه وی سعی کرد در این جلسه‌ی رسمی راهکارهایی برای ایران چه در سطح ملی و چه در سطح منطقه‌ای ارائه دهد که از این نظر با واکنش بسیار مثبت شخصیت‌ها و چهره‌های مختلف مواجه شد و در همان سالن هم بارها شاهد طنین‌اندازشدن «درود بر مولوی» بودیم.
یکی از محوری‌ترین بخش‌های سخنرانی مولوی عبدالحمید، اشاره به چندبُعدی، چندفرهنگی و رنگارنگی ایران بزرگ بود؛ در جایی‌که از رئیس‌جمهور خواست «خواهش می‌کنم وطن‌مان ایران را تنها با یک مذهب و یک قومیت به جهان معرفی نکنید» در حقیقت مولوی عبدالحمید دست بر روی یکی از بزرگترین پاشنه آشیل‌های جمهوری اسلامی طی چهار دهه اخیر گذاشت؛ پاشنه آشیلی که نظام در میدان عمل و بنا به دلایل و شرایط خاصی هنوز نتوانسته است از تنوع تاریخی و گسترده ایران، به مثابه فرصتی بی‌بدیل چه برای شکوفایی ابعاد مختلف توسعه پایدار در داخل و چه به‌عنوان الگویی موثر در خارج از مرزها استفاده کند.
متاسفانه در سوی دیگر کم مدیر و افراد صاحب تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی در سطوح محلی و ملی نداشته‌ایم که نه‌تنها این ویژگی ذاتی و تاریخی تنوع و رنگارنگی ایران را فرصت ندانسته‌اند، بلکه بعضاً به مثابه تهدیدی امنیتی نیز به آن نگریسته‌اند. نتیجه چنین تفکری هم کاملاً واضح و پیداست، علاوه بر امنیتی‌شدن فضای مناطق اقلیت‌نشین کشور، استفاده کاملاً حداقلی از ظرفیت بالای دیگر ایرانیان که مذهب و دین و قومیت متفاوتی دارند و این از یک‌سو کشور و ملت را از استعدادها و متخصصین مختلف محروم ساخته است و از سوی دیگر منجر به نارضایتی بخش عمده‌ای از اقلیت‌های قومی و مذهبی اعم از مسلمان و غیرمسلمان، و هویت‌های دیگر نظیر ترک‌ها، کُردها، بلوچ‌ها، ترکمن‌ها، اعراب و… شده است. 
حال برگردم به بازنشر بخشی دیگر از سخنان مولوی عبدالحمید: «برادران و خواهران اهل‌سنت شما به عزت اسلام و عزت ایران فکر می‌کنند. ما برای سربلندی، عزت و امنیت ایران و ایرانی فکر می‌کنیم. برادران و خواهران اهل‌سنت شما در این انتخابات وفادارای‌شان به ایران و حمایت‌شان از سربلندی ایران را نشان دادند. جنابعالی و همه مردم ایران مطمئن باشند که اهل‌سنت یک عضوی از این پیکره بزرگ است. برای دفاع از تمامیت ارضی، امنیت و سربلندی ایران هر کاری از دست‌شان بیاید انجام خواهند داد و فقط یک خواسته را بنده خدمت رئیس جمهور مطرح می‌کنم؛ خواسته برادران و خواهران اهل‌سنت شما این است که ایران مطرح شود، وطن مطرح شود، یک مذهب مطرح نشود، رابطه ما با خدا از احوالات شخصی است. بکارگیری شایستگان اهل‌سنت که به ایران فکر می‌کنند و حاضرند برای ایران جان بدهند و حضورشان باعث می‌شود جایگاه ایران در معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی بالاتر برود. برادران و خواهران اهل‌سنت آماده‌اند در هر جایی که جنابعالی و دولت‌تان صلاح بدانید جانانه خدمت کنند و خواستار یک تغییر اساسی و بنیادین نسبت به اقوام و مذاهب مختلف هستند.»
این سخنان را چند بار باید خواند و در آنها تامل کرد و دید از چه ظرفیت‌های بزرگی تا بحال آن‌چنان که شایسته است استفاده نکرده‌ایم. بی‌شک کسانی چون مولوی عبدالحمید در شرایط فعلی کشور هر قدر حضورشان در سطح کلان کشور اعم از فکری و حتی اجرایی پررنگ تر شود باعث تقویت حس اتحاد ملی و افزایش بهره‌وری و راندمان کشور خواهد شد و در سطح منطقه که آتش خانمان‌سوز رقابت‌های مذهبی باعث دوقطبی شدن فضا و مهیا شدن شرایط برای رادیکال‌های شیعه و سنی شده است که عملاً نه کمکی به سنی‌ها می‌کنند و نه شیعه ها و نتیجه آن، همانی می‌شود که در عراق و سوریه و یمن می‌بینیم و تنها هزینه‌ساز می‌شوند برای دولت‌ها و مردم منطقه.
 وقتی ما بتوانیم منادیان صلح‌طلبی و همزیستی مسالمت‌آمیز نظیر مولوی عبدالحمید و اهل‌سنت و فرزندان ایرانی و شایسته دیگر اقوام و مذاهب را بکار گیریم می‌توانیم نمونه‌ای عینی و عملی برای امروز خاورمیانه ریش‌ریش‌شده از دست بحران و ناکارآمدی و تضاد هویتی ایجاد کنیم. در چنین شرایطی وظیفه کشورهای بزرگ در منطقه تنش‌زدایی، بازگرداندن آرامش و کمک به کاستن از بحران و… است. یکی از مهمترین این تنش‌ها به موضوع اختلافات هویتی بازمی‌گردد. ایران بخواهد نخواهد یک قدرت منطقه‌ای با حوزه نفوذ گسترده است که مستقیم و غیرمستقیم در چندین بحران جاری منطقه درگیر است، لذا به قول معروف «چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است» زمانی حرف و نظر ایران برای استقرار حکومت‌های مردمی و ملی موثرتر خواهد بود و زمانی سیستم حاکم در ایران می‌تواند الگو شود که خود در داخل اولاً به گفت‌وگوی بین گروه‌های مختلف فکری، هویتی و سیاسی دست زند و ثانیاً از تنوع داخلی‌اش در ارکان مختلف کشور و در عمل استفاده کند. در چنین شرایطی یقیناً هم قدرت ملی ایران بیشتر خواهد شد و هم توان منطقه‌ای آن افزون‌تر و هم پرستیژ بین‌المللی‌اش جایگاه بهتری خواهد یافت.
حال باید منتظر اقدامات عملی بود، به‌خصوص وقتی که رئیس‌جمهور هم از یک‌سو از توان و تاثیر حمایت آنان آگاه است و از سوی دیگر خود مدعی عملی‌کردن لایحه حقوق شهروندی است. طبق قانون اساسی اهل‌سنت ایران تنها نمی‌توانند به دو پست رهبری و رئیس‌جمهوری برسند، اما در عمل در همه 38 سال گذشته هیچ وزارتی، هیچ استانداری و هیچ پست کلانی به این گروه از ایرانیان نرسیده است، به قول مولوی نه فقط اهل‌سنت، بلکه کل ایران و ایرانیان منتظر یک تغییر بزرگ هستند؛ تغییری که با توجه به وضعیت اسفناک کنونی خاورمیانه ضرورتی انکارناپذیر است.


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید