اصول امور اساسی دین مانند: توحید، نبوّت، عقائد مربوط به آخرت، اركان اسلام، پرهیز از دروغ، غیبت، ظلم، بدكاری، ربا، قمار، شراب و غیره و احكام آنها در قرآن و سنّت كاملاً روشن و واضح بیان شده است و در مورد این مسائل هیچ اختلافی بین فقها وجود ندارد. چنانكه دربارۀ این مسائل به پیدایش مذهب فقهی مستقلی نیاز احساس نشده و نه مذهب فقهیای بهوجود آمده است. اما در قرآن و سنّت احكام فرعی و فروعیای هستند كه الله تعالی بنابر حكمت بالغۀ خویش با كمی اجمال آنها را بیان كرده كه میتوان برای آنها تشریح مختلفی ارائه كرد. برای تعیین این تشریحات باید علمی عمیق و وسیع برای فهم قرآن و سنت داشت، چنانكه خداوند در آیۀ كریمه «فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ»؛ پس چرا از هر جمعى از آنان گروهى بيرون نيامدند تا در دين فقيه گردند.(توبه:122) این اصل را بیان كرده است كه آموختن چنین علم عمیق و وسیعی نه برای هر كس ممكن و نه ضروریست، بلكه دستور قرآن كریم است كه عدهای خود را برای فراگیری چنین علمی وقف كنند و دستآوردهای علمی خود را در اختیار دیگران بگذارند. فقهای امت بر این اصل قرآنی عمل كردند و زندگی خود را برای این کار وقف كردند و برای تشخیص و تعیین مفاهیم صحیح قرآن و سنت تلاش و كوشش كردند؛ این تلاش و كوشش را «اجتهاد» میگویند.
از سویی چون احكام بیان شده در قرآن و سنّت تشریحات و توضیحات مختلفی دارند و الله تعالی قدرت فكر و اندیشه و نوع فهم و برداشت انسانها را متفاوت آفریده، لذا طبیعیست كه نتیجۀ اجتهاد فقها در مواردی متفاوت باشد و در بین آنها اختلاف دیدگاه پیش بیاید که در نتیجۀ آن مذاهب فقهی مختلف بهوجود آمدهاند. و چون هر یك از این فقها با دیانت و اخلاص كامل و تلاش فراوان برای یافتن مفاهیم درست قرآن و سنّت كوشیدند، نمیتوان اجتهاد هیچ یك از آنها را كاملاً اشتباه یا باطل دانست. مثالی از اجتهاد صحابه در زمان رسولالله صلّیاللهعلیهوسلّم: بعد از غزوۀ احزاب به پیامبر دستور رسید كه بهخاطر خیانت یهودیهای بنیقریظه به آنها حمله كند. آنحضرت برخی از صحابه را به سمت بنیقریظه گسیل داشت و به آنها تأكید نمود كه نماز عصر را همانجا بخوانند. صحابه حركت كردند، در میان راه وقت نماز عصر فرارسید. بعضی از صحابه چنین فهمیدند كه رسول اكرم صلّیاللهعلیهوسلّم تأكید نمودهاند که نماز عصر را در مقصد بخوانیم، لذا ما نماز را همانجا میخوانیم. این عده نماز عصر را در مسیر نخواندند. اما نظر گروه دیگر این بود كه هدف پیامبر اكرم از تأکید این بوده كه هرچه سریعتر خود را به مقصد برسانیم و منظور آنحضرت این نبوده كه اگر در مسیر وقت نماز عصر فرا رسید، خواندن نماز عصر در مسیر جایز نیست؛ لذا این گروه از صحابه نماز عصر را در مسیر خواندند. رسول اكرم صلّیاللهعلیهوسلّم از این دو فهم و عملكرد متفاوت یارانش اطلاع یافت، اما هیچكدام را ملامت و سرزنش نفرمود. از این واقعه روشن میشود در مسائلی كه امكان اجتهاد است، در آنها نمیتوان یك نظر را صددرصد صحیح و نظر دیگر را صددرصد غلط و اشتباه دانست. البته به شرطی كه مجتهد علم وسیع و عمیقی را كه برای استنباط احكام از قرآن و سنّت ضروری و الزامیست كاملاً فراگرفته باشد و یك رأی و نظر را صرفاً بهخاطر اینكه بیشتر موافق خواهشات اوست یا بهخاطر سهولت و آسانی انتخاب نكند، بلكه بنابر دلایل قرآن و سنت رأی و نظری را که درستتر و استوارتر میداند، با امانت و اخلاص تمام انتخاب كند.
مذاهب حنفی، شافعی، مالكی و حنبلی برهمین اساس بهوجود آمدهاند و هیچ یک از آنها را نمیتوان اشتباه یا باطل دانست. میان این مذاهب اختلاف حق و باطل نیست، بلكه اختلاف راجح و مرجوح است. لذا شخصی كه عربی نمیداند و به علوم قرآن و حدیث تسلط و از آنها آگاهی کامل ندارد، چارهای جز این ندارد که به رأی مجتهدی كه علم و دانش او را بیش از دیگران میداند اعتماد و به آن عمل كند. این شخص در حقیقت پیرو امام مجتهد نیست بلكه پیرو قرآن و سنّت است، اما برای فهم احکام قرآن و سنّت از امام مجتهد كمک میگیرد. هدف اصلی عمل كردن به قرآن و سنّت است نه عمل به خواهشات. لذا این شیوه كاملاً نادرست و ناجائز است که به آرای یک امام مجتهد صرفاً در مسائلی که مطابق خواهشمان است عمل کنیم و در مسائل دیگر در آرای دیگر مجتهدان دنبال راهی مطابق خواهشمان باشیم. چون هیچ امام مجتهدی بنیاد مذهب خود را براساس خواهشات نگذاشته است بلكه رأی و نظرش را بر اساس دلایل ترجیح داده است. لذا راه درست و محفوظ از لغزش این است که به هر امام مجتهدی كه به علم و دانش او اعتماد داریم و استفاده از او برایمان آسان است، به آرا و تشریحات او اعتماد و بر احكام فروعی دین مطابق قرآن و سنّت عمل كنیم. البته اگر شخصی از علم و دانش عمیق، دقیق و گسترده در حوزۀ دین و شریعت برخوردار است و میتواند آرای مذاهب مختلف را مورد نقد و بررسی قرار دهد، چنین شخصی اختیار دارد هر مذهبی را كه از حیث دلایل قویتر میداند برگزیند و به آن عمل كند. البته ناگفته نماند كه این كار هركس و عامۀ مردم نیست.
[البته] مسلمانان با مسائل مهم اجتماعی مواجهاند و لازم است که برای حل آنها همه با هم متحد شوند و بهجای پرداختن به اختلافات فروعی به این اصل عمل کنند: «مذهب خودت را رها نكن و به مذهب دیگران هم گیر نده.» بدون عمل به این اصل متحد كردن صفوف مسلمانان ممكن نیست.
* فرازهایی از سخنرانی مفتی محمدتقی عثمانی در جمع مردم شهر “بریزبن” استرالیا، که در مطلبی با عنوان «10 روز در استرالیا» در فصلنامه «ندای اسلام» منتشر و توسط مولوی محمد ذاکریفر ترجمه شده است.