امروز :جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳

انسان‌ها جان می‌دهند، اما انسانیت جان دارد!

انسان‌ها جان می‌دهند، اما انسانیت جان دارد!

خبر انفجاری مرگبار در متروی «سن پترزبورگ» روسیه و بمباران شیمیایی «خان شیخون»، یکی از شهرهای کوچک استان ادلب سوریه، تیتر اول خبرهای مهم جهان بود.
در کنار خبرهای نگران‌کننده از خاورمیانه و تظاهرات سالمندان در یونان به اعتراض کاهش حقوق و مستمری، نگرانی از انزوا و تنهایی قانون‌گذاران انگلیسی بعد از خروج از اتحادیه اروپا، خبر بمباران شیمیایی در ادلب دارای اهمیت کمتری بود که روی آنتن شبکه‌های خبری و رسانه‌ها رفت!
حق حاکمیت جبل‌الطارق و مناقشه بر سرماندن یا نماندن در اتحادیه اروپا، سخنرانی اشتاین مایر، ‌رئیس‌جمهور آلمان درباره‌ی رد سلطه‌ی کشورش بر اتحادیه اروپا، کنفرانس دو روزه در بروکسل برای حل بحران سوریه و… چشم‌انداز یک روز دنیاست و آن‌چه میان این همه آشوب و همهمه بیش از هر چیز خودنمایی می‌کند، نمود «عصبانیت» دنیاست از وضع موجود!
حالا می‌شود به راحتی ادعا کرد که دنیا عصبی است و مردم در بیشتر نقاط جهان نگران فردایی مبهم هستند که دنیا پیش رو دارد. دیگر مرزها و جغرافیا نمی‌تواند آدم‌ها را از وقایعی که آن‌سوتر اتفاق می‌افتد دور کند.
دنیا می‌سوزد و سوریه قلب دنیاست… وقتی مرگ کودکی در سوریه، ضجه‌ی زنی در عراق و فریاد خاموش مردی در افغانستان دیگر اجازه نمی‌دهد تا دورترین نقطه از مناطق جنگی، کسی راحت سر بر بالین آرامش بگذارد، یعنی: وجدان‌ها هنوز بیدارند و مردم درد همدیگر را لمس می‌کنند و می‌چشند و این تنها خونسردی قدرت‌هاست که با تب برتری، جان ملتهب دنیا را به مرز تشنج کشانده است.
ظالمی که مردمش را سپر جان بی‌مقدارش کرده و برای حفظ کرسیِ موریانه‌خورده‌ی قدرت، از هیچ جنایتی رویگردان نیست، ولی ملت‌ها کنار هم هستند و می‌توان گفت آدمیت نمرده؛ گرچه دیکتاتورها نفس می‌کِشند.
با اینکه افق روشنی وجود ندارد، اما می‌توان به آینده امیدوار بود… چون اگر انسان‌ها جان می‌دهند، انسانیت همچنان جان دارد.


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید