شاید باورش سخت باشد و اعتراف به آن سختتر که در دنیای ارتباطات و با اینهمه وسیلهی ارتباط جمعی، تنهای تنها شدهایم! یکریز غرق فضاهایی هستیم که گاهی آنقدر هولناکاند که انسان از اینهمه تنهایی، میترسد!
تعجب نکنید! آدمها، داخل این گروهها، گاهی خودشان نیستند… پشت پروفایلهایشان پنهان میشوند. راستی دقت کردی، وقتی حرفی روی دلت مانده و جرئت و جسارت گفتنش را نداری؛ آن را روی پروفایلت میگذاری؟ این عکسها، تصویرها، گفتهها و ناگفتههای دل ماست که میخواهیم همه بدانند، یا حداقل کسی که قرار است بداند.
از وقتی که تلگرام، واتساپ و اینستاگرام و… در شبکههای اجتماعی ظاهر شدند، حتی کمروترین آدمها هم اهل نظر شدند… آنهایی که منزوی بودند و بیرونکشیدن حرف از دهانشان، کار حضرت فیل بود، حالا گاهی چنان سخنوری میکنند که دهانت باز میماند؛ این همان است که سالهاست به سکوتش عادت داشتیم؟! این همان کسی است که همیشه با نگفتنهایش، خو کرده بودیم؟
یا کسانی که فکر میکردی راه و فکرشان را میشناختی، حالا آنقدر غریبه شدهاند که انگار میانتان هزار کوه و دشت فاصله افتاده است!
معتقدم: این فضا دارد حقیقی میشود! در حد یک اسم “مجازی” است؛ حرفها، نظرها، فکرها، عکسالعملها، واکنشها، جوابها و… همه حقیقی هستند، حتی تصویر پروفایلها!
این قسمت از مطلبم، واقعی است… کاربران با پروفایلها، حرف میزنند. از علایق و حتی تنفر میگویند. عکس پروفایل، تابلوی افکار است. با وقایع و رویدادها، مرتبط است. حتی حوادث سیاسی گاهی نماد یک اعتراض میشود به حرکت و اشتباه سیاسیون… به مرگ یک شاعر یا نویسنده یا یک مبارز… فریاد اعتراض به وضعیت موجود… به اجحاف بر مسلمانان، نادیده گرفتن جوانان… گاهی پرچم کشوری روی پروفایلها جا خوش میکند!
اتفاق ناگواری در یک منطقه… شاید مرگ آلان/ایلان، کودک مهاجر سوری که در دریا غرق شد، این مهم را برجستهتر کرد… تصویر پیکر “آلان”، نماد اعتراض به اروپا در قبال موضوع مهاجران شد. بستن درها و مرزهایی که مدعیان حقوق بشر، با جنگ در نقاط مختلف دنیا، مسببش بودند و اعتراف نمیکردند. مهاجرانی که اکثراً قربانی سیاستهای آتشافروزانه اروپاییان در کشورشان بودند.
مدتی هم هشدارهای محیط زیستی …از لبان خشک دریاچه ارومیه گرفته تا تالاب هامون… از ریزگردهای خوزستان تا هوای دودی تهران.
آنچه قضاوت ما را به میدان میکشد، تأثیرگذاری این کار خودجوش است. نمیتوان انکار کرد که این تابلوهای اعتراض و تشویق و پاسخگویی در ذهن مخاطب، بیتأثیر است.
لازم است حالا که عرصه و میدان و کلاس به صحنهی “پروفایل”ها منتقل شده است، مواظب باشیم که حامل پیامهای منفی و هرزنامه در آن نباشیم… از این تابلوی بیمالیات، پیامرسان روحیات مثبت انسانی و اسلامی باشیم… یادمان بماند، پروفایل ما به دیگران میگوید: من اینگونه فکر میکنم!
دیدگاههای کاربران