امروز :سه شنبه, ۴ اردیبهشت , ۱۴۰۳

نگاهی به زندگانی مفتی و محقّق سرشناس مولانا محمدحسین‌شاه نیلوی

نگاهی به زندگانی مفتی و محقّق سرشناس مولانا محمدحسین‌شاه نیلوی

عالم برجسته، مفسر و محدث کم‌نظیر، فقیه و متکلم فرزانه، مولانا سید محمد حسین‌شاه به‌سال 1341 هجری مطابق 1922م. در شهرستان چکوال، شمال پنجاب پاکستان دیده به جهان گشود. ایشان مرید و شاگردِ رئیس‌المفسرین مولانا حسین‌علی الوانی نقشبندی رحمه‌الله، و شاگرد خاص مفتی اعظم هند، مفتی کفایت‌الله دهلوی بود.

شجره‌ی نسب و تحصیلات
حضرت مولانا سید محمد حسین‌شاه نیلوی بن گل‌محمد‌شاه بن قاری محمدافضل بن بدرالدین بن سلطان‌احمد بن غازی لطف‌الله بن نورمحمد رحمهم‌الله چهار ساله بود که تعلیم و تربیت ایشان توسط عموی بزرگوارش مولانا محمدشاه جِهلمی آغاز شد.
مولانا محمدشاه ابتدا ایشان را به شهر مَلَکوال در شهرستان «مندی بهاءالدین» پنجاب برد. پس از مدتی در «ساهیوال» مقیم شد و نهایتا در «چنیوت» به‌طور مستقل مقیم شد و سلسله تعلیم و تربیت ایشان را شروع کرد.
ایشان در سنین کودکی موفق به حفظ قرآن شد و از عموی خویش علوم صرف، نحو، منطق، فقه، اصول فقه، عقاید و کتب ادبیات عربی و فارسی را فراگرفت و چندین بار ترجمه و تفسیر قرآن را نزد ایشان خواند.
مولانا نیلوی بعضی از فنون مانند منطق، فلسفه، ریاضی، فلکیات و کتب تفسیر و حدیث را نزد استادالعلماء «مولانا ولی‌الله انّهی‌والا» خواند. آخرین سال تحصیلی، دوره حدیث، را در مدرسه امینیه دهلی گذراند و از اساتید برجسته‌ای همچون مفتی کفایت‌الله دهلوی، مولانا ضیاءالحق و مولانا خدابخش بیروی رحمهم‌الله کسب فیض نمود.

در مدرسه امینیه دهلی
حضرت شیخ نیلوی رحمه‌الله می‌فرماید پس از تکمیل فنون در «انّهی»، به مدت سه سال مشغول کسب علم بودم که عمویم به من گفت: «محمد حسین! تو الان عالم شدی اما بی‌سند هستی، (مدرک دانش‌آموختگی نداری).» با توجه به مشورت دو استادم (مولانا ولی‌الله و عمویم مولانا جهلمی)، بنده به جای دیوبند، نزد مفتی اعظم هند مولانا محمد کفایت‌الله دهلوی در مدرسه امینیه دهلی برای گذراندن دوره حدیث رفتم. کتاب صحیح بخاری و جامع ترمذی را نزد مفتی کفایت الله دهلوی و سُنن ابوداوود را نزد مولانا خدابخش خواندم. دیگر کتب حدیث را نزد مولانا ضیاءالحق دیوبندی رحمه‌الله خواندم و در سن شانزده سالگی دانش‌آموخته شدم.

امامت و تدریس
بعد از فراغت از دوره حدیث، مولانا نیلوی پیش عمو حاضر شد و در منطقه‌ای به نام «سمندری» به عنوان امام جماعت و خطیب مقرر شد. پس از مدتی، به دستور مفتی کفایت‌الله صاحب به مدرسه امینیه دهلی تشریف برد و به تدریس در آن مدرسه‌ی خوش‌نام و معروف مشغول شد.
شیخ نیلوی رحمه‌الله حافظ قرآن و قاری خوش‌صدایی بود، به همین دلیل مفتی کفایت‌الله ایشان را به‌عنوان امام جماعت مسجدِ مدرسه امینیه دهلی مقرر فرمود.
در دوران تدریس در مدرسه امینیه، فن فتوی‌نویسی را نیز از علامه مفتی کفایت‌الله آموخت و در آن مهارت کامل حاصل کرد. به همین دلیل ایشان با عنوان «مفتی محمدحسین شاه نیلوی» مشهور شد. ایشان پاسخ اکثر فتواها را مختصر اما مدلل می‌نوشت و مفتی اعظم هند، مولانا کفایت‌الله، فقط تصدیق و تائید می‌کرد. چون کاتب خوش‌خطی بود، استادش مفتی کفایت‌الله سایر فتواها را نیز برای تحریر به ایشان می‌داد.
کتابخانه امینیه بسیار بزرگ بود؛ مفتی نیلوی هم فرصت را غنیمت شمرده و اکثر اوقات فراغت خویش را با مطالعه پر می‌کرد.

بازگشت از دهلی و تاسیس پاکستان
حضرت شیخ نیلوی رحمه‌الله داستان بازگشت‌ از دهلی به چکوال را این‌گونه روایت کرده است: در رمضان 1947م. طبق معمول بعد از ختم ‌قرآن در نماز تراویح، بیست‌ویکم رمضان از حضرت مفتی صاحب (مفتی کفایت‌الله) برای چند روز مرخصی گرفتم که نزد والدینم بروم. پس از اجازه گرفتن، به روستای خودم در نیله‌ی چکوال آمدم که در همان سال (27 رمضان) پاکستان تأسیس شد.
پس از چند روز خواستم به دهلی برگردم. به ایستگاه رفتم که بلیت بگیرم. گفتند هیچ قطاری به دهلی نمی‌رود و قطاری هم که از آنجا می‌آید، به‌خاطر درگیری‌ها آغشته به خون است.
بعد از شنیدن این سخنان سرگردان شدم که من به مفتی صاحب و مولانا ضیاءالحق وعده بازگشت دادم و آنها منتظرم هستند. خواستم تلگرافی برای مفتی صاحب بفرستم که تلگراف‌چی هم گفت ارسال تلگراف به دهلی ممکن نیست. این شد که با ناامیدی به خانه برگشتم.

تدریس در پاکستان
بعد از تاسیس پاکستان، مولانا نیلوی در مدارس مختلفی در بیر، فیصل‌آباد، سرگودا و چوکیره تدریس نمود. ایشان مدتی در مدارس دولتی نیز تدریس نمود، اما مدتی بعد به‌دستور عموی بزرگوارش مدارس دولتی را رها کرد و فقط به تدریس در مدارس دینی اکتفا نمود. به‌سال 1964م. به‌دعوت مولانا محمدامیر بندیالوی رحمه‌الله در مدرسه ضیاءالعلوم سرگودا به‌عنوان مدیر و شیخ‌الحدیث تعیین شد. ایشان حدوداً 35 سال در این مدرسه‌ی معروف به تدریس حدیث و تفسیر قرآن همت گماشت. پس از وفات مولانا محمدامیر بندیالوی در سال 1971م. تدریس در دوره تفسیر بر عهده‌ی مولانا نیلوی بود. روش تدریس ایشان روش مولانا حسین‌علی الوانی رحمه‌الله بود.
مولانا نیلوی در سال 1999م. مدرسه‌ای جدید به‌نام «جامعه محمدیه عربیه» تاسیس و مدرسه‌ی ضیاءالعلوم را ترک کرد.

آثار علمی
ایشان در کنار درس و تدریس و وعظ و ارشاد، به تصنیف کتاب‌ نیز اهتمام ویژه‌ای می‌ورزید، به‌طوری‌که یکی از بهترین نویسندگان معاصر محسوب می‌شد. پاسخ به شبهات و ردیه نوشتن برای مخالفان، برای ایشان کار دشواری نبود. به‌عنوان نمونه، کتاب "ندای حق" در سه جلد که حدوداً 1500 صفحه دارد، یکی از بهترین آثار علمی مکتوب ایشان است. این کتاب گران‌سنگ در موضوع خود یکی از بهترین دایرةالمعارف‌ها به شمار می‌رود.
مولانا نیلوی رحمه‌الله در تفسیر قرآن، شرح حدیث، عقاید، تاریخ، مسائل فقه و رد فرقه‌های باطل و افکار انحرافی بیش از یکصد کتاب چاپ‌شده و چاپ‌نشده به یادگار گذاشته است. در ذیل اسامی بعضی از این کتب در رشته‌های مختلف ذکر می‌شود:
1: علوم قرآنی
تفسیر فیض‌الجلیل، تبیین‌القرآن (ترجمه تشریحی)، مرآة‌القرآن، خلاصة‌البیان، الفجرالمستطیر، اصطلاحات‌القرآن، مختصر خلاصة‌القرآن، مختصرترین خلاصة‌القرآن، اسلوب بیان‌القرآن، شجرة خلاصة‌القرآن، حاشیه بدر منیر بر تفسیر بی‌نظیر، عقدالعقیان فی جواهرالقرآن، طیب‌الکلام فی نکاح یوسف علیه‌السلام، تسلیة‌الطالب فی دفاع ثعلبة بن حاطب.
2: علم حدیث
فیض‌المغیث فی أصول‌الحدیث، فتح‌المغیث شرح تحریرات حدیث، فضل‌المعبود فی شرح سنن أبی‌داود، تحقیق حدیث جریدتین.
3: مسائل فقهی
فتح‌الرحمن فی قیام رمضان، مواهب رحمانی در مسئله قربانی، الکلمات‌الصادقة فی حکم‌ الزنادقة، القول‌المرعی فی القبر الشرعی، أعدل الکلام فی حکم الفاتحة خلف الإمام، خیرالکلام فی تقبیل الابهام عند سماع ذکر سید الانام، فیض‌المستغاث فی حکم الطلقات‌الثلاث، المعارف فی تحریم المزامیر و المعازف، مستورات کا سر کے بال کتوانا اور اس کا شرعی حکم، الرائ الصائب فی الصلوة الغائب، تصویر کی شرعی حیثیت، غایة المنی فی وجوب اعفاء اللحی، التعییر لمن جاز التصویر، غسل رجلین ، التبیین فی ان اعفا اللحیة من الدین، حق الاظهار فی تحقیق معنی الشغار، اظهار الزین فی المصافحة بالیدین، عالم برزخ اور عالم قبر کی حقیقت، عربی نماز پر اعتراض کا جواب، فتاوی حسینیه، طلاق دینے کا شرعی طریقه، الفائض فی حکم الدعاء بعد الفرائض، الرق المنثور فی احکام الموتی و القبور، طریقه مناسک حج.
4: عقاید و ایمانیات
معراج النبی صلی‌الله‌علیه‌وسلم، اسراء و معجزة النبی، معراج النبی حقائق کے آئینے مین، الصراط المستقیم فی حیاة النبی الکریم، الادلة المنصوصة فی الصفات المخصوصة، غیب‌دانی پر علمائے احناف کی تحقیق مع فوائد، اسلام کے سات کلمے، شرائط ایمان، کلمه طیبه اور نماز، خاتم النبیین، رفع عیسی، القول الاتم فی حیاة عیسی ابن مریم، بشریة النبی، شجره کلمه طیبه، آمنتُ بالله، ارواح کاملین کی بارے میں عقیده تصرف، شفاء الصدور (عربی)، القائد فی العقائد.
5: دفاع از صحابه
حضرت معاویه پر اعتراضات کے جوابات
6: مسائل تحقیقی
عید میلاد النبی کی شرعی حیثیت، تاریخ ولادت و وفات نبوی، پنج تن اور حق چار یار، شفاء العی فی بیان خبر من صلّی علیّ، کیا پیغمبر پر جادو کا اثر هوا؟ عورت کی سربراهی، محمد بشر کالیاقوت فی الحجر، اپریل فول، اذان سے پهلے درود و سلام، تحقیق من دون الله، ایصال ثواب اور اهل‌سنت کا عقیده، البیان التام فی حکم التلاوة علی الطعام، اصلاح النیة فی تحصیل العلوم الدینیة، رد المتعة، ندای حق (سه جلد)، ضیای حق (عربی).
7: تاریخ
واقعه کربلا، یزید کَون تها؟
8: اصلاح و تزکیه
ادعیه ماثوره، رذیلی عادتیں، منزل.
9: زندگی‌نامه‌ها
ناشر القرآن (سرگذشت مولانا حسین‌علی الوانی)، پیرانِ پیر شیخ عبدالقادر جیلانی رحمه‌الله تاریخ کی روشنی میں.
10: رد قادیانیه
مرزا قادیانی کی تحریف قرآنی، مرزا قادیانی کی تضاد بیانی.
11: مناظره
اظهار الحق.
12: شرح کتب درسی
شجره صرف، شجره نحو، شجره منطق، شجره میراث، المیراث، انوار المطالع، نظم اللغات فی سلک الابیات.
13: شعر
متفرق نظمیں.
14: حسینیات
حضرت مولانا حسین‌علی کا اسلوب تفسیر.
15: لغات
ظریف اللغات. 

سانحه درگذشت
مولانا نیلوی رحمه‌الله در سال 2004م. به‌خاطر ایستادگی در رد برخی افکار انحرافی به زندان مرکزی راولپندی افکنده شد.
در 16 فوریه 2006م. بیهوشی بر ایشان طاری گشت و  به بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان منتقل شد. پس از گذراندن دو روز در حالت کما، در تاریخ 18 فوریه، (29 بهمن 1384 و 19 محرم 1427) شنبه ساعت 11 شب جان به جان‌آفرین تسلیم کرد. این خورشید تابان عِلم که با نور خود عالَم را منور کرده بود، برای همیشه غروب کرد.
طبق وصیت خودش، نماز جنازه به امامت مولانا اشرف‌علی (جانشین مولانا غلام‌الله خان) ادا شد و در مصلای راولپندی به خاک سپرده شد. در مراسم تشییع جنازه علاوه بر اهل علم و فیض‌یافتگان مدارس دینی، افراد زیادی از اقشار مختلف مردم شرکت کردند.
هنگام وفات سن ایشان 85 سال بود و در آخرین لحظات زندگی پشت میله‌های زندان بود، بدین ترتیب ایشان یاد امام ابوحنیفه، امام احمد بن حنبل و امام ابن تیمیه و… را زنده کرد.


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید