- سنی آنلاین - https://sunnionline.us/farsi -

نگاهی به مناقب حضرت طلحه-‌ رضی‌الله‌عنه- در پرتو قرآن‌، سنت‌ و تاريخ‌

مولوی عبدالمجید مرادزهی

جهان‌ بشريت‌ از عصر آدم‌ تا زمان‌ حاضر، دعوتگران‌، مصلحان‌ و منجيان‌ زيادی‌ را شاهد بوده‌ است‌ كه‌ در رأس‌ آنان‌، پيامبران‌ عليهم‌السلام‌ قرار داشته‌اند.
گرچه‌ پيامبران‌ الهی‌ برای‌ نجات‌ بشريت‌ و اخراج‌ آن‌ از تاريكی‌های‌ كفر و ضلالت‌، زحمات‌ جانكاهی‌ را به‌طور مداوم‌ متحمل‌ شده‌اند و خداوند متعال ‌به‌منظور موفقيت‌ آنان‌ در برنامه‌های‌ خويش‌ ياران‌ و مخلصان‌ از جان‌‌گذشته‌ای‌ را در كنار آنان‌ قرار داده‌ كه‌ در هر شرايطی‌ از بذل‌ جان‌ و مال ‌خويش‌ برای‌ حمايت‌ و نصرت‌ پيامبران‌ و دين‌ الهی‌ دريغ‌ نورزيده‌اند.
تمام‌ پيامبران‌ كم‌ و بيش‌ يار و ياورانی‌ داشته‌ كه‌ به‌ وظايف‌ خويش‌ عمل‌ نموده‌اند. ولی‌ هم‌ چنان‌ كه‌ پيامبر ما خاتم‌ پيامبران‌ و دين‌ اسلام‌ آخرين‌ و برترين‌ اديان‌ الهی‌ است‌، صحابه‌ و ياران‌ رسول‌ خدا نيز وفادارترين‌، مخلص‌‌ترين‌ و فداكارترين‌ ياران‌ آن‌حضرت‌ بودند. به‌‌گونه‌ای‌ كه‌ تاريخ‌ از ارائه‌ چنان‌ الگوها و نمونه‌های‌ كاملی‌ از صداقت‌، ايثار، فداكاری‌، شجاعت‌ و… عاجز و ناتوان‌ است‌. قرآن‌ كريم‌ و سنت‌ رسول‌ اكرم‌ و تاريخ‌ اسلام‌، بزرگترين‌ گواه‌ بر اين‌ ادعای‌ هستند.
از ميان‌ صحابه‌ نيز رتبه‌ و مقام‌ مهاجرين‌ بر سايرين‌ تفوق و برتری‌ دارد و از ميان‌ مهاجرين‌ نيز «عشره‌ مبشره‌» (ده‌ يار بهشتی‌) گل‌ سرسبد بوستان‌ محمدی‌ به‌شمار می‌آيند كه‌ اسلام‌ عزيز را با فداكاري‌ها، حماسه‌ها و رشادت‌های‌ خويش‌ جان‌ ويژه‌ای‌ بخشيدند و امّت‌ اسلامی‌ را تا قيامت‌ مرهون‌ و ممنون‌ خدمات‌ و زحمات‌ خويش‌ قرار دادند. آگاهی‌ از زندگانی‌ و شخصيت‌ اين‌ انسان‌های‌ مقدس‌ و اين‌ فرشتگان ‌زمينی‌ و دوستی‌ و محبت‌ با آنان‌، جزو برنامه‌ زندگی‌ و كمال‌ ايمانی‌ يك‌ مؤمن‌ و جامعه‌ اسلامی‌ است،‌ علی‌الخصوص‌ هنگامی‌ كه‌ مورد تعرض‌ بدخواهان‌ و طعن‌ طاعنان‌ قرار گيرند.
لذا بر آن‌ شديم‌ تا به‌طور مختصر و خلاصه‌ با [دو تن از] شخصيت‌ مقدس‌ و ملكوتی [و اصحاب بزرگوار پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم؛] ‌اين‌ پاك‌بازان‌ و اين‌ سربازان‌ جان‌ بر كف‌ آستان‌ نبوت‌ و فضايل‌ و مناقب‌ آنان‌ قدری‌ آشنا شويم‌ و سپس‌ قضاوت‌ را بر عهده‌ خوانندگان‌ گرامی‌ بگذاريم‌.
[در این بخش ابتدا به بیان گوشه‌ای از مناقب و فضایل حضرت طلحه رضی‌الله‌عنه می‌پردازیم.]

جانباز اسلام، حضرت‌ طلحه
نام‌ و نسب‌: ابومحمد طلحة‌ بن‌ عبيد الله بن‌ عثمان‌ بن‌ عمرو بن‌ كعب‌ بن‌ سعد بن‌ تيم‌ بن‌ مرة‌ بن‌ كعب‌ بن‌ لؤي‌ بن‌ غالب‌ قريشی‌ تيمی‌. هشتمين‌ نفری‌ است‌ كه‌ مشرف‌ به‌ اسلام‌ شد و يكی‌ از پنج ‌نفری‌ است‌ كه‌ بنا به‌ دعوت‌ ابوبكر صديق‌ رضی‌الله‌عنه و به دست‌ ايشان‌ اسلام‌ آورد و نيز يكی‌ از عشره‌ مبشره‌ (ده‌ نفری‌ كه‌ پيامبر اكرم‌ در دنيا به‌ آنان‌ نويد بهشت‌ را داد.) و جزو آن ‌شورای‌ شش‌ نفره‌ای‌ است‌ كه‌ حضرت‌ عمر فاروق رضی‌الله‌عنه امر خلافت‌ را پس‌ از خويش‌ به‌ آنان‌ واگذار كرده‌ بود تا آنان ‌تصميم‌ بگيرند و خليفه‌ را انتخاب‌ كنند.
مادر وی‌ «صعبة‌» بنت‌ حضرمی‌، خواهر حضرت‌ علاء الحضرمی‌ است‌. در مكه‌ی‌ مكرمه‌ يكی‌ از حاميان‌ و مدافعان‌ قوی‌ پيامبر اكرم‌ بود و پس‌ از مسلمان‌‌شدن‌، سخت‌ ترين‌ تكاليف‌ و شكنجه‌ها را از جانب‌ كفار متحمل‌ می‌شد. يك بار نوفل‌ بن‌ خويلد يكی‌ از سران‌ قريش‌ او و حضرت ‌ابوبكر صديق‌ رضی‌‌الله‌عنهما را با يك‌ ريسمان‌ محكم‌ بست‌ و به‌ همين‌ جهت‌ به‌ آن‌ دو بزرگوار «القرينين‌» (دو نفر با هم‌) گفته‌شده‌ است‌.
گرچه‌ در كنار پيامبر اكرم‌ افراد زيادی‌ بوده‌اند كه‌ در حساس‌ترين‌ شرايط‌، جان‌ و مال‌ خويش‌ را فدای‌ آن‌حضرت‌ و اسلام‌ عزيز كردند، ولی‌ شرف‌ و امتيازاتی‌ را كه‌ حضرت ‌طلحه در اين‌ موارد به‌ دست‌ آورده‌ است‌، شايد كمتر نصيب‌ ديگران‌ شده‌ باشد.

افتخارات‌ و امتيازات‌ بزرگ‌ حضرت‌ طلحه
در غزوه‌ اُحد هنگامی‌ كه‌ برای‌ لحظاتی‌ مسلمانان‌ دچار سراسيمگی‌ شديدی‌ شدند و اطراف‌ پيامبر اكرم‌ از جمع ‌كثير ياران‌ فداكار خالی‌ شد، حضرت‌ طلحه ‌از معدود افرادی‌ بود كه‌ بر دست‌ مبارك‌ آن‌حضرت‌ بر مرگ‌ بيعت‌ نمود و جانانه‌ از رسول‌ خدا به‌قدری‌ دفاع‌ كرد كه‌ دستش ‌فلج‌ گرديد و هفتادوپنج‌ اثر زخم‌ تير و شمشير بر بدنش ایجاد شد. سرانجام‌، پيامبر اكرم ‌را بر پشت‌ خويش‌ قرار داد و به‌ مكان‌ امن‌ منتقل‌ كرد. آری‌، خاطره‌ی‌ فداكاری‌ها و جان‌نثاری‌های‌ حضرت‌ طلحه‌ در روز اُحد همواره‌ در اذهان‌ صحابه‌ وجود داشت‌ به‌طوری‌ كه ‌هر گاه‌ از اُحد سخن به‌ميان‌ می‌آمد، حضرت‌ ابوبكر صديق‌ می‌گفت‌: «ذلك‌ يوم‌ كله‌ لطلحة‌« (تمام‌ روز احد مال‌ طلحه‌ است‌). او نه‌تنها برگ‌ زرين‌ افتخارات‌ اُحد را به‌ خود اختصاص‌ داد بلكه‌ شجاعت‌، فداكاری‌ و حضور پرشور او در تمام‌ جنگ‌ها در كنار پيامبر اكرم‌ مشهود است‌.

1ـ كسب‌ مدال‌ افتخار از بارگاه‌ نبوت‌
القاب‌ «طلحة‌الخير» (طلحه‌ای‌ كه‌ سراسر خير و خوبی‌ است‌)، «طلحة‌الفياض‌» (طلحه‌ی‌ با فيض‌ و بخشنده)‌، «طلحة‌الجود» (طلحه‌ای‌ كه‌ سراسر جود و سخا است‌) نشان‌‌های‌ افتخار ويژه‌ای‌ هستند كه‌ از بارگاه‌ نبوت‌ به‌ حضرت طلحه رضی‌الله‌عنه اعطاء شده‌‌اند. «سماه‌ النبي‌ يوم‌ الاحد طلحةالخير و في‌ غزوة‌ ذي‌العشيرة‌ طلحة‌الفياض‌ و يوم‌ خيبر طلحة‌الجود»؛ يعنی‌ پيامبر اكرم- صلی‌الله‌علیه‌وسلم-‌ در روز احد لقب‌ «طلحة‌الخير» و درغزوة‌ ذی‌العشيرة لقب «طلحةالفياض‌» و در غزوه‌ خيبر لقب «طلحة‌الجود» را به‌ وی‌ عنايت‌ كرده‌ بود.

2ـ امتياز منحصربه‌‌فرد
يكی‌ ديگر از امتيازها و افختارات‌ منحصر به‌فرد حضرت طلحه رضی‌الله‌عنه اين ‌است‌ كه‌ در چهار همسر باجناقِ پيامبر اكرم‌ بود. اين‌ چهار همسر وی‌ عبارتند از:
1ـ ام‌كلثوم‌ بنت‌ ابی‌بكر، خواهر ام‌المؤمنين‌ حضرت‌ عايشه‌ صديقه‌ رضی‌الله‌عنها؛
2ـ حمنة‌ بنت‌ جحش‌، خواهر ام‌المؤمنين‌ زينب‌ بنت‌جحش رضی‌الله‌عنها؛
3ـ فارعة‌ بنت‌ أبي‌سفيان‌، خواهر ام‌المؤمنين ‌ام‌حبيبة‌ رضی‌الله‌عنها؛
4ـ رقيه‌ بنت‌ ابي‌اميه‌، خواهر ام‌المؤمنين‌ ام‌سلمه رضی‌الله‌عنها.
خوشا به‌ سعادت کسی‌ كه‌ اين‌ نسبت‌ ويژه‌ با رسول‌ اكرم‌ نصيب‌ او شده‌ بود.

3ـ طلحه‌ بهشتی‌ است‌
اصطلاح‌ عشره‌ی‌ مبشره‌ (ده‌ يار بهشتی‌) در فرهنگ‌ اسلامی ‌يك‌ واژه‌ معروف‌ و آشناست‌. رسول‌ گرامی ‌اسلام‌ صلی‌الله‌علیه‌وسلم به‌ 10‌ نفر از ياران‌ خويش‌ نويد و مژده‌ بهشت‌ را داده‌ است‌. بديهی‌ست‌ تمام‌ اخبار و گفته‌های‌ آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم ‌ از وحی‌ الهی‌ سرچشمه‌ می‌گيرند و ايشان‌ بر اساس‌ همین وحی‌ الهی‌ بهشتی‌‌بودن‌ این افراد را این‌گونه بیان فرمود: «أبوبكر في‌ الجنة‌ و عمر في ‌الجنة‌ و عثمان‌ في ‌الجنة‌ و علي‌ في ‌الجنة‌ و طلحة‌ في‌ الجنة‌ و زبير في‌ الجنة‌ و عبدالرحمن‌ بن‌ عوف‌ في ‌الجنة‌ و سعدبن‌أبي‌وقاص‌ في ‌الجنة‌ و سعيد بن‌ زيد في‌ الجنة‌ و ابوعبيدة‌ بن‌ الجراح‌ في‌ الجنة‌»؛ (ابوبكر در بهشت‌ است‌، عمر در بهشت است‌، عثمان‌ در بهشت‌ است‌، علی در‌ بهشت‌ است‌، طلحه در ‌بهشت‌ است‌، زبير در بهشت‌ است‌، عبدالرحمن‌ بن‌ عوف در‌ بهشت‌ است‌، سعد بن‌ ابی‌وقاص‌ در بهشت‌ است‌، سعيد بن‌ زيد در بهشت‌ است‌ و ابوعبيده‌ بن‌ جراح‌ در بهشت ‌است‌.)

4ـ جود و سخای‌ بی‌مانند
حضرت‌ طلحه‌ مال‌ و ثروت‌ زيادی ‌داشت‌ كه‌ آن‌ را در خدمت‌ اسلام‌ و مسلمين‌ قرار داده‌ بود و بر اثر كثرت‌ جود و سخای‌ وی‌، رسول‌ اكرم‌ لقب‌های‌ پرافتخار «طلحة‌الجود»، «طلحة‌الخير» و «طلحة‌الفياض‌» را به‌ وی‌ عنايت‌ كرده‌ بود. يك‌ بار زمينی‌ را به‌ مبلغ‌ هفتصدهزار درهم‌ به‌ حضرت‌ عثمان رضی‌الله‌عنه‌ فروخت‌. آن‌‌شب‌ را در اضطراب‌ به‌سر برد، هنگام ‌صبح‌ تمام‌ آن‌ مبلغ‌ را ميان‌ مستمندان‌ و فقرا تقسيم‌ كرد. سائب‌ بن‌ زيد درباره‌ی جود و بخشش‌ حضرت‌ طلحه‌ چنين‌ می‌گويد: «من‌ در سفر و حضر با طلحة‌ بن‌ عبيدالله همراه‌ بودم‌، هیچ‌کس را سخاوتمندتر و جوادتر از وی‌ در بذل‌ و بخشش‌ لباس‌، طعام‌ و درهم‌ نديدم.‌» همچنین جابر بن‌ عبدالله از او در اين‌ مورد چنين‌ توصيف ‌می‌كند: «من‌ احدی‌ را نديدم‌ كه‌ مانند طلحة‌ بن‌ عبيدالله‌ بدون‌ درخواست‌ و تقاضای‌ سؤال‌كننده‌، مال‌ زياد را به ‌مستمندان‌ و مستحقين‌ بدهد.»

فضايل‌ و مناقب‌ حضرت‌ طلحه‌
علاوه‌ بر آنچه‌ از افتخارات‌ و امتيازات‌ حضرت‌ طلحه‌ بيان‌ شد، فضايل‌ و مناقب‌ ديگری‌ برای‌ وی‌ ثابت‌ است‌ كه‌ ما در اينجا به‌طور مختصر به‌ تعدادی‌ از آنها اشاره‌ می‌كنيم:‌
1ـ قال‌ رسول‌الله: «من‌ أراد أن‌ ينظر إلی‌ شهيد يمشي‌ علی رجليه‌ فلينظر إلي‌ طلحة‌ بن‌ عبيدالله.» پيامبر اكرم‌ فرمودند: هر كس‌ می‌خواهد شهيدی‌ را مشاهده‌ كند كه‌ برپاهايش‌ دارد راه‌ می‌رود پس‌ طلحة‌ بن‌ عبيدالله را مشاهده ‌كند.
2ـ قال‌ علي‌ بن‌ ابی‌طالب‌ سمعت‌ أذني‌ رسول‌الله ‌يقول:‌ طلحة‌ و الزبير جارای‌ في ‌الجنة‌»؛ علی‌بن‌ابی‌طالب‌ می‌‌گويد: گوش‌هايم ‌از رسول‌ اكرم شنيدند كه‌ فرمود: طلحه‌ و زبير همسايگان‌ من‌ در بهشت ‌هستند.
3ـ و كان‌ لا يدع‌ أحداً من‌ بني‌ تيم‌ عائلاً إلا كفاه‌ مؤونته‌ و مؤونة‌ عياله‌ و زوج‌ أياماهم‌ و أخدم‌ عائلهم‌ و قضی‌ دين‌ غارمهم؛ جود و سخای‌ حضرت‌ طلحه‌ به‌قدری‌ زياد بود كه‌ مخارج‌ و هزينه‌ زندگی‌ افراد مستمند قبيله‌ بنی‌تيم‌ را عهده‌‌دار شده‌ بود و زمينه ‌ازدواج‌ بيوه‌های‌ آنان‌ را فراهم‌ می‌ساخت‌ و عائله‌مندان‌شان‌ را كمك‌ و نصرت‌ می‌كرد و وام‌ وامداران‌ را پرداخت‌ می‌نمود.
4ـ عن‌ الزبير قال‌: «لما صعدنا مع‌ رسول‌الله إلي‌ أُحد أراد رسول‌الله أن‌ يعلو صخرة‌ فنزل‌ طلحة‌ بن‌ عبيدالله، فصعد رسول‌الله علی‌ ظهره‌ حتی‌ علا الصخرة‌» حضرت‌ زبير می‌گويد در روز غزوه‌ احد با پيامبر اكرم‌ به‌‌سوی ‌كوه‌ احد رفتيم‌. آن‌حضرت‌ خواستند بر صخره‌ای‌ بالا روند، ‌طلحة‌ بن‌ عبيدالله در كنار صخره‌ قرار گرفت‌ و رسول‌ خدا بر پشت‌ او قرار گرفت‌ و بر بالای‌ صخره‌ رفت.

حضرت‌ طلحه‌ از ديدگاه‌ حضرت‌ علی‌ رضی‌الله‌عنهما
اگرچه‌ بعضی‌ها تلاش دارند تا حضرت‌ طلحه‌ را دشمن‌ حضرت‌ علی‌ معرفی‌ کنند و بغض‌ و كينه‌ آن‌ بزرگواران‌ را نسبت‌ به‌ يكديگر اثبات‌ كنند، اما اين ‌امر تهمت‌ و افترای‌ محض‌ ‌و بر خلاف‌ نصوص‌ قرآن‌، احاديث‌ رسول‌ خدا، روايات‌ صحيح‌ تاريخی‌ و اجماع ‌امت‌ اسلامی‌ است‌. درست‌ است‌ كه‌ جنگی‌ بين‌ آن‌ بزرگواران‌ روی‌ داده‌ است‌ و آنان‌ در مقابل یکدیگر‌ يكديگر قرار گرفتند كه‌ بررسی‌ اين‌ موضوع‌ از بحث‌ ما خارج‌ است،‌ اما‌ بايد متذكر شد كه‌ پس‌ ازمذاكره‌ و معلوم‌شدن‌ حقيقت‌، حضرت‌ طلحه‌ صحنه ‌جنگ‌ را رها كرد و عازم‌ مدينه منوره‌ شد و قدر و منزلت‌ او همواره‌ در دل‌ حضرت‌ علی وجود داشت‌ و به‌ آن ‌اعتراف‌ می‌كرد. به‌ موارد زير توجه‌ كنيد:
1ـ جاء عمران‌ بن‌ طلحة‌ إلي‌ علي‌ فقال‌: «تعال‌ ههنا يابن‌ أخي ‌فاجلسه‌ علی‌ طنفسته‌ فقال‌: والله إني‌ لأرجوا أن‌ أكون‌ أنا و أبو هذا ممن‌ قال‌ الله: «و نزعنا ما في‌ صدورهم‌ من‌ غل‌ إخواناً علي‌ سرر متقابلين»‌ فقال‌ له‌ ابن‌ الكواء: الله أعدل‌ من‌ ذلك‌، فقام‌ إليه‌ بدرته ‌فضربه‌ و قال‌: أنت‌، لا أم‌ لك‌ و أصحابك‌ منكرون‌ هذا» پس‌ از شهادت‌ حضرت‌ طلحه‌، عمران‌ فرزند وی‌ نزد حضرت‌ علی‌ آمد، حضرت‌ علی‌ او را تعارف‌ كرد و بر جايگاهش ‌نشاند و گفت‌: سوگند به‌ خدا اميدوارم‌ من‌ و پدر اين‌ از زمره‌ی‌ كسانی‌ باشيم‌ كه‌ خداوند در قرآن‌ كريم‌ درباره‌ی‌ آنان ‌فرموده‌ است‌: «ما حقد و كينه‌ را از دل‌های‌ آنان [در بهشت] بيرون‌ می‌آوريم‌ و آنان‌ بر تخت‌هايی‌ روبه‌روی‌ يكديگر نشسته‌ و شادمان‌اند.» در این لحظه شخصی‌ به‌نام‌ ابن‌الكواء از مخالفان‌ حضرت ‌طلحه‌ از اين‌ گفتار حضرت‌ علی‌ اظهار تعجب‌ كرد و گفت‌: خداوند از اين‌ عادل‌تر است‌. ‌حضرت‌ علی‌ با شلاقی ‌كه‌ در دست‌ داشت‌ به‌ او زد و گفت‌: بی‌مادر! تو و يارانت اين ‌را قبول‌ نداريد!
2 ـ «إن‌ علياً انتهی إلي‌ طلحة‌ و قد مات‌ فنزل‌ عن‌ دابته‌ و أجلسه‌ و مسح‌ الغبار عن‌ وجهه‌ و لحيته‌ و هو يترحم‌ عليه‌ و قال‌: ليتني ‌مت‌ قبل‌ هذا اليوم‌ بعشرين‌ سنة‌» حضرت‌ علی‌ پس‌ از شهادت‌ حضرت‌ طلحه‌ نزد او رفت.‌ از سواری‌اش‌ فرود آمد و او را نشاند و گرد و غبار را از صورت‌ و محاسن‌اش‌ پاك‌ كرد و بر او ترحم‌ نمود و با تأسف‌ و ناراحتی ‌گفت‌: ای ‌كاش‌ بيست‌ سال‌ قبل‌ می‌مردم‌ (و چنين‌ امری‌ پيش‌ نمی‌آمد).
3ـ و قال‌ علی‌ لما رأی‌ طلحة‌ ملقی‌ في‌ واد: «عزيز علَيّ‌ أبامحمد بأن‌ أراك‌ مجدلاً في‌ الأودية‌ تحت‌ نجوم‌ السماء إلی‌ الله أشكو عجري‌ و بجري‌.» حضرت‌ علس‌، حضرت‌ طلحه‌ را درحالس ‌مشاهده‌ كرد كه‌ در درّه‌ای‌ شهيد شده‌ بود. اظهار داشت‌: ای ‌ابومحمد! بر من‌ بسيار گران‌ است‌ از اينكه‌ تو را روی‌ خاك‌ در زير ستارگان‌ آسمان‌ افتاده‌ می‌بينم‌. از غم و اندوهم به‌ الله شکایت می‌کنم.
4ـ وقتی‌ خبر شهادت‌ حضرت‌ طلحه‌ به‌‌ حضرت‌ علی‌ رضی‌الله‌عنها رسيد اظهار داشت‌: «بشره‌ (قاتله‌) بالنار.» قاتل‌ او را به جهنم بشاره بده‌.
5ـ قبلاً ذكر شد كه‌ حضرت‌ علی‌ اظهار داشت‌: «از رسول‌ خدا شنيدم‌ كه‌ فرمود: طلحه‌ و زبير همسايگان‌ من‌ در بهشت‌ هستند.»

نسبت‌ حضرت‌ طلحه‌ با حضرات‌ حسن‌ و حسين ‌رضی‌الله‌عنهم‌
حضرت‌ طلحه ‌دارای‌ 15 فرزند به نام‌های: محمد، عمران‌، موسي‌، يعقوب‌، اسماعيل‌، اسحاِق، زكريا، يوسف‌، عيسي‌، يحيي‌، صالح‌، عايشه‌، ام‌اسحاق، صعبة‌ و مريم‌ بود. حضرت‌ حسن‌ بن‌ علی‌ با ام‌اسحاق دختر حضرت‌ طلحه ‌ازدواج‌ كرد و از وی دارای‌ فرزندی‌ به‌ نام‌ طلحه‌ شد. پس‌ از وفات ‌حضرت‌ حسن‌، حضرت‌ حسين‌ با وی‌ ازدواج‌ كرد و دارای‌ دختری‌ به‌ نام‌ فاطمه‌ شد. بنا بر اين‌، حضرت ‌طلحه‌ پدر سببی‌ حضرت‌ حسن‌ و حضرت‌ حسین ‌است. حضرت‌ حسن‌ به‌قدری‌ با وی‌ محبت‌ داشت‌ كه‌ نام‌ فرزندش‌ را «طلحه‌« گذاشت‌.

شهادت‌
پس‌ از اينكه‌ در جنگ‌ جمل‌ مذاكره‌ای‌ بين‌ حضرات‌ طلحه‌، زبير و علی رضی‌الله‌عنهم‌اجمعین‌ صورت‌ گرفت‌، حضرات‌ طلحه‌ و زبير ميدان‌ جنگ‌ را رها كرده‌ و از جنگ‌ كناره‌گيری‌ كردند. هنگامی‌كه‌ حضرت‌ طلحه‌ معركه‌ جنگ‌ را ترك‌ كرده‌ بود مورد اصابت‌ تير مروان‌ بن‌ حكم‌ قرار گرفت‌ و به‌ درجه‌ رفيع ‌شهادت‌ نايل‌ گرديد. معجزه‌ رسول‌ اكرم كه‌ سال‌ها قبل‌ پيشگويی‌ كرده‌ بود كه‌: «هر كس‌ می‌خواهد شهيدی‌ را مشاهده‌ كند كه‌ بر زمين‌ راه‌ می‌رود به طلحه‌ بنگرد» مصداق عيني‌ پیدا کرد. «رضی‌الله‌عنه‌ و أرضاه‌»


منبع: فصلنامه ندای اسلام- شماره 5