امروز :جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳

تحقیقی پیرامون احکام و مسائل مسجد

تحقیقی پیرامون احکام و مسائل مسجد

در زندگی روزمره با اصطلاحات دینی زیادی مواجه می‌شویم که چه بسا مفهوم آنها را نمی‌دانیم یا به حقیقت آنها دقت نمی‌کنیم. یکی از این واژه‌ها «مسجد» است که در عرف مسلمانان و متون فقهی و حقوقی اسلام دارای مفهوم خاصی است. در کنار آن، واژه‌هایی چون «نمازخانه» و «مُصلّا» یا «عیدگاه» هم مشهور هستند که تفاوت آنها با مسجد ممکن است برای بسیاری از مسلمانان خالی از ابهام نباشد. نوشتار پیش‌رو در نظر دارد با استناد به متون فقهی و فتاوای مذاهب اسلامی تعریف مشخص این اصطلاحات، مصادیق و احکام آنها را بیان کند.

تعریف مسجد
فقها و علمای برجسته که به تدوین فقه اسلامی همت گماشته‌اند، تعریف مشخصی از «مسجد» ارائه کرده‌اند. «مسجد» در لغت به محل سجده‌ گفته می‌شود. طبق تعریف «المعجم الوسيط» و «مصطلحات فقهية» مسجد محلی‌ست که در آن نماز خوانده می‌شود. بر اساس عرف شرعی و قول و عمل نبی اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم، سه نوع مسجد داریم: نخست اینکه تمام زمین مسجد است و مسلمان هر جا بخواهد می‌تواند نماز بخواند؛ به ‌دلیل حدیث معروف «جُعلت لي الأرض مسجدا و طهورا»، البته بر این نوع، هیچ‌کدام از احکام مسجد اجرا نمی‌شود. نوع دوم مسجد در واقع همان “نمازخانه” است که در خانه، محل کار و یا کنار جاده‌ها برای ادای نماز اختصاص داده می‌شود، اما زمین آن موقوفه نیست. نوع سوم، مسجدی‌ست که در اصطلاح خاص به آن «مسجد» می‌گویند. احکام نوع سوم با دو نوع اول متفاوت است که در ادامه به بعضی از این احکام اشاره خواهد شد.

مسجد به مفهوم معروف و متداول به چه مکانی گفته می‌شود؟
فقهای بزرگوار در متون مختلف تاکید کرده‌اند مسجد به‌معنای خاص، مکانی‌ست موقوف که عموم مسلمین اجازه ورود و ادای نماز در آن را دارند. وجود دیوار و ساختمان برای مسجد شرط نیست، اما حریم آن باید مشخص باشد. در مذهب شوافع حیاط مسجد که در چهاردیواری آن داخل باشند، جزء مسجد محسوب می‌شود و بنابراین تعریف، معتکف می‌تواند- بدون نیاز- در این قسمت‌ها وارد شود[1]. سقف و صحن مسجد (که عموما بدون کفش کسی وارد آن نمی‌شود و در فصل‌هایی خاص از سال مورد استفاده قرار می‌گیرد) نیز جزء آن است و احکام مسجد در این بخش اجرا می‌شود[2].
صاحب “فتح‌القدیر”، کتاب معروف فقهی در مذهب احناف، نوشته است: «و إذا بنی مسجدا لم یزل ملکه عنه حتی یفرزه عن ملکه بطریقه و یأذن للناس بالصلاة فیه، فإذا صلی فیه واحد زال عند أبی حنیفة رحمه‌الله عن ملکه. و قال ابویوسف رحمه‌الله: یزول ملکه بقوله جعلته مسجدا.» [فتح القدیر: 5/ 443]؛ (هنگامی‌که ]شخصی[ مسجدی بنا کرد، از ملکیت‌اش خارج نمی‌شود تا اینکه آن را با راهش از مِلک خود جدا کند و به مردم اجازه نمازخواندن بدهد. هرگاه یک شخص در آن نماز خواند، طبق مذهب امام ابوحنیفه رحمه‌الله مسجد از ملکیت او خارج می‌شود. و امام ابویوسف رحمه‌الله گفته است: با گفتن “آن را مسجد قرار دادم” از ملک او (وقف‌کننده) خارج می‌شود.)
امام نووی در «منهاج الطالبین: 170» می‌نویسد: «الأظهر أن الملك في رقبة الموقوف ينتقل إلى الله تعالى، أي ينفك عن اختصاص لآدمي فلا يكون للواقف ولا للموقوف عليه»؛]قول[ واضح‌تر این است که ملکیت هر آنچه وقف ‌شده است به خداوند متعال منتقل می‌شود، یعنی از اختصاص یافتن به یک فرد جدا می‌شود و متعلق به هیچ‌کدام از وقف‌کننده و کسی‌که منافع وقف را می‌برد، نمی‌شود.
دکتر محمد رواس قلعه‌جی، فقیه و اصولی حنفی‌مذهب اهل سوریه که در 2014م. دار فانی را وداع گفته است، در “الموسوعة الفقهية الميسر: 2/ 1791” می‌نویسد: «المسجد هو المکان الذي أعدّ للصلاة علی الدوام.»
در فتاوای کمیته‌ی دائمی وابسته به نهاد «پژوهش‌های علمی و افتا/ اللجنة الدائمة للبحوث العلمية والإفتاء» عربستان سعودی (5/ 170 شماره‌ی فتوا: 17864) آمده است: «المسجد: البقعة المخصصة للصلوات المفروضة بصفة دائمة، والموقوفة لذلك»؛ مسجد قطعه زمینی‌ست که به‌صورت دائمی برای نمازهای فرضی اختصاص یافته باشد و برای همین منظور وقف شده باشد.
«المسجد: المکان الموقوف للعبادة و الصلاة»؛ مسجدی مکانی‌ست که برای عبادت و نماز وقف شده باشد. [شهرکانی، ابراهیم اسماعیل؛ معجم المصطلحات الفقهية؛ ذوی‌القربی، قم – ایران]
علامه زرکشی شافعی در کتاب «إعلام الساجد بأحکام المساجد، ص: 27-28» نوشته است: «از آنجایی‌که سجده باشرف‌ترین عمل از افعال نماز است و بنده در این حالت به‌ خداوند نزدیک‌تر است، نام مکانی که در آن نماز برپا می‌شود از آن مشتق شد. به‌ همین سبب “مسجد” گفته می‌شود، اما “مرکع” (به‌معنای محل رکوع) و… گفته نمی‌شود.»
از تصریح فقهای اسلام چنین برمی‌آید که «مسجد» باید زمینی وقف‌شده و معین داشته باشد؛ به‌همین دلیل احکام آن نیز با سایر مکان‌های مذهبی مانند مدارس دینی، نمازخانه‌ها، خانقاه‌ها، مراکز دعوت‌وتبلیغ و… متفاوت است. عموما در حاشیه جاده‌ها و راه‌ها دیده می‌شود که مسجد جدید و بزرگ‌تری در نزدیک مسجدی کوچک ساخته می‌شود و مسجد قدیمی به‌عنوان نمازخانه برای بانوان اختصاص داده می‌شود. در این‌صورت باید با تابلو و یا هر ابزار دیگری تصریح شود که این مکان (مسجد قبلی) «مسجد» است تا احکام آن توسط نمازگزاران مراعات گردد. همچنین اگر نمازخانه‌ای در قالب و ساختمان مسجد (با آجر و.. که عموما در ساخت مساجد کار گرفته می‌شود) ساخته شده است، نباید روی آن عنوان «مسجد» درج شود تا نمازگزاران و سایر مسلمانان با اشتباه مواجه نشوند.

احکام مسجد
با توجه به مقدس بودن مسجد و وجود آن از صدر اسلام، احکام خاصی برای آن در کتب فقهی بیان شده است. از تعریف مسجد مشخص شد که زمین این مکان پاکیزه «موقوفه» است. بنابراین فروش یا تغییر کاربری آن در عموم حالات جایز نیست. همچنین بنا بر آیات و احادیث وارده، بانوان در ایام قاعدگی و افراد در حالت جنابت نمی‌توانند وارد مسجد شوند. علاوه بر این، اعتکاف و نماز تحیةالمسجد فقط در مساجد به اصطلاح خاص درست است و نه غیر آن. همچنین خرید و فروش در مساجد ممنوع است و حتی از صحبت‌های دنیوی و ایجاد سروصدا در مسجد باید پرهیز نمود.
طبق دیدگاه جمهور علما و فقهای بزرگوار (مالکیه، شافعیه، حنابله و امام ابویوسف و امام محمد از احناف) وقف هر شئ به‌صورت صحیح و با رعایت شرایط الزام‌آور به معنای «تملیک» است. لذا وقف‌کننده نمی‌تواند از وقف‌اش رجوع کند، یا آن را بفروشد، و وارثان هم نمی‌توانند آن را به ارث ببرند. دلیل این گروه از فقها حدیثی‌ست که در صحیح بخاری و صحیح مسلم نقل شده است؛ رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم خطاب به حضرت عمر رضی‌الله‌عنه فرمودند: «تَصَدَّقْ بِأَصْلِهِ ، وَلاَ يُبَاعُ وَلاَ يُوهَبُ وَلاَ يُورَثُ». حتی بر اساس فتاوای موجود[3]، اگر مسجدی در مسیر تعریض جاده و خیابان واقع شد، کسی حق ندارد بخش‌هایی از آن را یا کل مسجد را تخریب کند و به جای دیگر منتقل نماید. همچنین تغییر یک مسجد به مکانی دیگر، حتی تبدیل مسجد به عیدگاه و مصلی و ترک نمازهای پنجگانه در آن، جایز نیست[4]. وقتی مکانی به عنوان مسجد وقف شد و نمازهای یومیه در آن خوانده شد، آن زمین برای همیشه مسجد خواهد ماند[5].

تفاوت مسجد و عیدگاه
آیا عیدگاه یا به تعبیری «مصلا» در زمینه احکام با مسجد مشترک است؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت فقهای اسلام در این مورد اختلاف نظر دارند؛ صاحب “البحر الرائق” در این باره (5/ 416-417) می‌نویسد: «مسجد اتخذ لصلاة الجنازة أو لصلاة العيد لايکون مسجدا مطلقا و إنما يعطی له حکم المسجد في صحة الإقتداء بالإمام و إن کان منفصلا عن الصفوف، أما فیما سوی ذلک فليس له حکم المسجد، و قال بعضهم: له حکم المسجد حال أداء الصلاة لا غیر و هو و الجبانة سواء، و يجنب هذا المکان کما یجنب المسجد احتیاطا.» علامه شامی در «حاشیه ابن‌عابدین: 13/ 427» نوشته است: «(و الْمُصَلَّى) شَمِلَ مُصَلَّى الْجِنَازَةِ وَمُصَلَّى الْعِيدِ قَالَ بَعْضُهُمْ : يَكُونُ مَسْجِدًا حَتَّى إذَا مَاتَ لَا يُورَثُ عَنْهُ وَقَالَ بَعْضُهُمْ : هَذَا فِي مُصَلَّى الْجِنَازَةِ ، أَمَّا مُصَلَّى الْعِيدِ لَا يَكُونُ مَسْجِدًا مُطْلَقًا ، وَإِنَّمَا يُعْطَى لَهُ حُكْمَ الْمَسْجِدِ فِي صِحَّةِ الِاقْتِدَاءِ بِالْإِمَامِ ، وَإِنْ كَانَ مُنْفَصِلًا عَنْ الصُّفُوفِ وَفِيمَا سِوَى ذَلِكَ فَلَيْسَ لَهُ حُكْمُ الْمَسْجِدِ ، وَقَالَ بَعْضُهُمْ : يَكُونُ مَسْجِدًا حَالَ أَدَاءِ الصَّلَاةِ لَا غَيْرُ وَهُوَ وَالْجَبَّانَةُ سَوَاءٌ ، وَيُجَنَّبُ هَذَا الْمَكَانُ عَمَّا يُجَنَّبُ عَنْهُ الْمَسَاجِدُ احْتِيَاطًا»؛ مصلی شامل عیدگاه و محل برگزاری نماز جنازه است. برخی ]فقها[ گفته‌اند: مسجد محسوب می‌شود، اگر بمیرد از او ارث برده نمی‌شود. به‌ظاهر دیدگاه نخست ترجیح دارد.»
مشخص است که علامه شامی دیدگاه اشتراک بین مسجد و مصلا (عیدگاه) در احکام را ترجیح می‌دهد. اما بسیاری دیگر از فقها مانند ابن‌نُجیم حنفی مصلا و مسجد را متفاوت می‌دانند؛ اما به نقل از برخی دیگر از فقها نوشته است در صورت ادای نماز در مصلا، احتیاطا افراد جنب و ناپاک در آن وارد نشوند. بنابراین، اگرچه عیدگاه و محل اختصاصی برای نماز جنازه در حکم مسجد نیست[6]، اما باید حرمت آنها حفظ شود و احکام نماز مانند بستن صف به‌وقت نماز و… در نمازخانه‌ها و مصلاها رعایت شود، و حتی‌الامکان افراد در حالت ناپاک وارد این محل‌ها نشوند.
البته در مورد اشتراک مسجد و عیدگاه در احکام، اکثر فقهای اهل‌سنت گفته‌اند اشتراکی بین آنها نیست، مگر برخی از حنابله، حنفیه و طبق یک قول شوافع. این دسته از فقها تصریح کرده‌اند در صورتی که زمین عیدگاه وقفی باشد و عموما در آن نماز خوانده شود، حکم مسجد بر آن اجرا می‌شود.[7]
برخی از علما گفته‌اند اختلاف مسجد و عیدگاه زمانی است که عیدگاه یک میدان خالی باشد و هیچ‌گونه حصار و مانعی نداشته باشد، اما در صورت وجود حصار و وقف دائمی، احکام مسجد در آن اجرا می‌شود و بانوان در ایام مخصوص و افراد در حالت ناپاکی مجاز به ورود در آن نیستند.

پی‌نوشت:
1. الموسوعة الفقهية: 5/ 225؛
2. وهبةالزحیلی؛ الفقه الإسلامی و أدلته: 1/ 553؛
3. فتاوای محمودیه: 15/ 231، احسن‌الفتاوی: 6/ 451؛
4. فتاوای رحیمیه: 2/ 183، فتاوای خیریه: 1/ 164، رد المحتار: 3/ 513-519، جزئیات در الجامع الصغیر: 1/ 109 ملاحظه شود؛
5. فتاوای محمودیه: 2/ 469؛
6. طبق دیدگاه جمهور فقها مکانی که برای نماز جنازه اختصاص داده شده، در حکم مسجد نیست؛ ملاحظه شود: البحر الرائق: 1/ 205، تبيين الحقائق: 1/ 419؛ حاشية ابن عابدين: 1/ 343؛ إعلام الساجد بأحكام المساجد: ص: 386؛ الفروع: 1/ 263؛ الإنصاف: 1/ 181.
7. الفروع: 1/ 263 و الإنصاف: 1/ 180.


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید