اشاره: اوقاتش با دیدارهای مختلف پر است. گروهی برای دیدار میآید و گروهی در همان نزدیکیها منتظر نوبت میماند. فرصت زیادی برای گفتوگو نداریم. پرسشها را بهسرعت ارائه میکنم تا زیاد مصدع نباشم. با متانت تمام و آرامش خاطر پاسخهای صائباش را بیان میدارد. دکتر محیالدین کبیری که در میان دوستانش با عنوان «استاد کبیری» معروف است، رهبری تنها حزب به رسمیت شناختهشده در آسیای میانه، حزب «نهضت اسلامی تاجیکستان» را به عهده دارد. در رشتههای شرقشناسی، ادبیات عرب، روابط بینالملل و علوم سیاسی در دانشگاههای تاجیکستان، روسیه و یمن تحصیل کرده است. از شخصیتهای برجستهای همچون شیخ عبدالمجید الزندانی، رئیس دانشگاه الایمان یمن کسب فیض کرده است. دکتر کبیری در دانشگاههای مختلف جهان از جمله آمریکا، انگلیس، آلمان، ایران و… سخنرانی کرده است. به زبانهای فارسی، عربی، انگلیسی و روسی کاملا مسلط است. از لابلای صحبتهایش مشخص است علاوه بر مهارت در عرصه سیاست، رسوخ کامل در عقاید اسلامی نیز دارد و به ارزشهای دینی پایبند است. بخش نخست گفتوگوی پایگاه اطلاعرسانی اهلسنت ایران، «سنیآنلاین»، را با دکتر محیالدین کبیری در ذیل میخوانیم.
سنیآنلاین: جنابعالی رهبری حزبی را بهدست دارید که تنها حزب اسلامگرای رسمی در آسیای میانه است. حزبی که اکنون با سرکوب دولت تاجیکستان مواجه شده است. اساسا علت اینکه این کشورها با احزاب اسلامی و اسلامگرا مشکل دارند چیست؟
دکتر کبیری: بسماللهالرحمنالرحیم؛ سپاس خداوند متعال را که فرصتی فراهم کرد تا در خدمت برادران خودمان باشیم. إنشاءالله که این گفتوگو وسیلهای باشد برای شناخت بیشتر یکدیگر مسلمانان در منطقه، بهخصوص برادران اهلسنت که در جمهوری اسلامی ایران زندگی میکنند. در ابتدا مناسب است تاریخچه این موضوع را بیان کنم تا خوانندگانِ شما بیشتر وارد این قضیه شوند.
مردم تاجیکستان مردمی واقعا متدین، ملتزم و متمسک به ارزشهای دینی و ملی خودشان هستند. در زمان اشغال کشور توسط شوروی سابق، با وجود ظلم فراوان و استبداد آنها نتوانستند مردم را از ریشههای دینیشان دور کنند. مردم اصالت خویش را حفظ کردند و بلافاصله بعد از فروپاشی شوروی، مردمِ مسلمان به فکر یک عمل دستهجمعی شدند؛ یکی از این ابزارها تاسیس یک تشکل سیاسی رسمی بود. این تلاش در سراسر جمهوریهای شوروی صورت گرفت. در سال نود میلادی و پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اولین تلاش برای تاسیس یک تشکل سیاسی صورت گرفت. در “اشترخان” روسیه اولین کنگره «حزب نهضت اسلامی شوروی» برگزار شد. بنده افتخار جوانترین نماینده آن کنگره را داشتم. سال اول تحصیل دانشگاهم بود. به توصیه اساتید مسئولیت کار با دانشجویان در آن زمان با بنده بود. در آن کنگره حزب هم تاسیس شد و در مسکو ثبت هم شد. ولی یک سال بعد شوروی فروپاشید و کشورها استقلال یافتند. ضرورت پیدا شد که این حزب در کشورهای مختلف فعال باشد و رسما ثبتنام کند. در این برههی زمانی، مرحله دوم فعالیت نهضت آغاز شد که تنها ما تاجیکها توانستیم حزب خود را ثبتنام رسمی کنیم. دیگر برادران ازبک، چچن، داغستانی، تاتار، قرقیز، قزاق، آذربایجانی و… متاسفانه نتوانستند ثبتنام کنند.
سنیآنلاین: آیا دولتها مانع شدند؟
دکتر کبیری: هم دولتها اجازه ندادند و هم حضور این برادران در میدان کمرنگ بود و نتوانستند از دستآوردهای عمومی دفاع کنند. الحمدلله ما در تاجیکستان با هدایت و رهبری استادان سید عبدالله نوری و محمدشریف همتزاده توانستیم این ثبت رسمی را بهدست بیاوریم. اما باید گفت که این هم زیاد دوام پیدا نکرد. حدودا در سال 1992م. و یک سال بعد از فعالیت رسمی حزب نهضت اسلامی تاجیکستان، اولین انتخابات آزاد برگزار شد که نهضت در آن فعالانه شرکت داشت. در نتیجه یک حکومت ائتلافی بر سر کار آمد که شامل کمونیستها، نهضت اسلامی، دموکراتها و ملیگراها بود. این دولت ائتلافی یک نمونه بسیار خوب از دگرپذیری و همزیستی نیروها و اندیشههای گوناگون در تاجیکستان بود. ولی چون کشورهای دیگر هنوز بر تفکر قبلی شوروی کمونیستی باقی مانده بودند، تحمل پیدایش یک جزیره دموکراسی و مردمسالاری را در آسیای مرکزی نداشتند. آنها فکر میکردند اگر جلوی این دولت گرفته نشود، این نمونه میتواند به تمام کشورهای آسیای مرکزی و حتی شوروی انتقال یابد. یک ملت میتواند از طریق انتخابات آزاد دولتی را بر سر کار بیاورد که نمایندگان کل ملت در آن هستند؛ آنها تصورهم نمیکردند، چون هفتاد سال در یک جامعه تکحزبی زندگی کرده بودند. در نتیجه با همکاری ارتش روسیه و ازبکستان و کمونیستهای اصولگرای تاجیک و ملیشیات (شبهنظامیان) محلی علیه این حکومت جوان کودتا صورت گرفت. چنانکه حکومت ائتلافی مجبور به استعفا و هجرت از کشور شد.
سنیآنلاین: و این باعث شروع جنگ داخلی شد؟
دکتر کبیری: بله، جنگهای داخلی بعد از همین اتفاق شروع شد. چون بلافاصله بعد از کودتا هواداران و اعضای حزب نهضت اسلامی، همچنین اعضای حزب دموکرات و رستاخیز سرکوب شدند؛ بسیاری کشته شدند و برخی هم راه هجرت را در پیش گرفتند. میتوان گفت در این فتنۀ ملی حدود دویست هزار تاجیک کشته شد و حزب نهضت هم مجبور به هجرت شد. برخی از اعضا به افغانستان، ما به روسیه و برخی به دیگر کشورها رفتند. این یک مرحلهی جدید بود که در آن مقاومت، جهاد و تلاش برای بازگشت سربلندانه به وطن آغاز شد. در طول پنج سال مبارزه، وقتی دیدند نمیتوانند از راه نظامی نهضت را حذف کنند دوباره پای مذاکرات صلح نشستند. در نتیجهی آن سازشنامه صلح در سال 1997م. در مسکو امضا شد.
سنیآنلاین: پس کنار آمدن با حزب نهضت اسلامی از نتایج همین مذاکرات و پیمان بود؟
دکتر کبیری: طبق این سازشنامۀ ما با حکومت، تاجیکستان تنها کشوری بود که در قانون اساسی آن وجود یک حزب دینی قانونی شد و ما فعالیتهایمان را شروع کردیم. باید گفت که ثمره همین سازشنامه صلح بود که ما یک دورهی ده سالهی خوبی از همزیستی را بین حکومت و حزب نهضت و بین دیگر احزاب و طیفهای گوناگون فکری و سیاسی در کشور داشتیم. با آرام شدن اوضاع، فضا بازتر میشد و نهضت بیشتر رشد میکرد. ما طبق سیاستهای جوانگرایی، کار با بانوان و باز کردن درها بهروی همه قشرهای جامعه توانستیم رأی بسیاری از مردم را جذب کنیم. حتی در انتخابات 2010م. روسزبانها و اقلیتهای دیگر به نهضت اسلامی رای دادند. آنها میگفتند اگر یک مسیحی در سایه جامعه اسلامی میتواند آزادانه از دین خود پیروی کند، اندیشههای خود را داشته باشد، و عدالت برقرار باشد و فساد نباشد، چرا بهنفع چنین حزبی رای ندهیم؟! همه انسانها بر اساس دین و نیتشان دنبال عدالت هستند. این یکی از نیازهای فطری بشر است. آنها به ما رای دادند و این زنگ خطر قویای بود برای سیاستمداران و مقامات بالا. البته آنها در انتخابات تزویر و تقلب کردند و کل آرای ما را ده درصد اعلام کردند.
سنیآنلاین: در اصل رای شما چند درصد بود؟
دکتر کبیری: ناظران بینالمللی و تحلیلگران خارجی که در انتخابات شرکت داشتند، همچنین ناظران محلی و حتی خود کمیسیونهای انتخاباتی که همه از سوی دولت تعیین میشوند، میگفتند آرای ما بین چهل تا پنجاه درصد بوده است. با توجه به شرایط آسیای مرکزی و تاجیکستان این اصلا قابل تصور نیست. من خودم چون مدرک دکترای علوم سیاسی دارم و کارم همین است، بیشتر تلاش میکنم حداقل را بگیرم. وقتی از من سؤال کنند که شما چند درصد رای آوردید؟ میگویم حداقل سی درصد. ولی طبق پروتکلها و گزارشهایی که دارم بین چهل تا پنجاه درصد رای نهایی ما بود.
این رای مردم باعث شد برخی ناراحت شوند و بگویند ما نتوانستیم نه در جنگ و نه در مبارزه سیاسی این حزب را شکست دهیم؛ پس چه باید کرد؟ آنها تصمیم گرفتند ریشه فکری وعقیدتی ما را از بین ببرند. چنانکه از سال 2013م. برنامههایی را علیه ما اجرا کردند؛ اول گفتند افراطگرایی و تندرویی که در جهان اسلام در حال شکلگیری است ریشهاش در مسجد، مدرسه و نمود ظاهری است. به بهانه امتحان، از ائمه مساجد شروع کردند و هر خطیب، واعظ و عالمی که با سیاست آنها موافق نبود و یا نگاه دیگری داشت، آن را از منبر دور کردند. صدها امام، عالم و خطیب از منابر دور شدند. بزرگترین علمای کشور خانهنشین شدند. سپس تعداد مساجد و مدارس را محدود کردند. شما تصور کنید در کشوری که 98 درصد جمعیت آن مسلمان هستند، ما فقط چهار یا پنج مدرسه دینی داریم. سپس سراغ ریش و حجاب، لباس سفید و نمود ظاهری رفتند، حتی کار به جایی رسید که ادای نماز در خارج از منزل و مسجد ممنوع شد.
سنیآنلاین: علت دشمنی دولت با این موارد چیست؟
دکتر کبیری: این کینه وعداوت به دین را در ریشه آنها نمیبینم، چون آنها خود را مسلمان میدانند.
سنیآنلاین: دشمنی با این شعائر و نمادها چه نفعی برای آنان دارد؟
دکتر کبیری: اینها شاید هدفشان این است که حرکتی مثل نهضت اسلامی را که پشتیبان این شعارها و رمزها و ارزشهاست، تضعیف کنند. ولی به نظر من کارعاقلانهای نبود. حتی اگر این هدف را داشتند، حداقل با دین مخالفت نمیکردند. اگر با یک حرکت دینی دشمنی باشد، قابل توجیه است، اما نمیتوان با دین به رقابت و دشمنی پرداخت.
یکی از اهداف آنها این بود که میخواستند با انگشت گذاشتن بر نقطههای حساس، که برای هر مسلمان ارزش دارد، واکنشهای خشنی را بهوجود بیاورند و نهضت اسلامی دست به کاری بزند، مثلا تظاهراتی راه بیندازند. اقدامهای خشن از نگاه ما تاجیکها متفاوت است؛ حتی همین برپایی تظاهرات «خشونت» تلقی میشود، در حالیکه در جهان این یک امر عادی است. معمولا به زدن و سوختن و کشتن و امثال آن «خشونت» میگویند، اما در فرهنگ سیاسی تاجیکستان حتی گردهمایی و تظاهرات و یا برگزاری کنفرانس خبری یک رفتار خشن تلقی میشود. آنها میخواستند این کارها را انجام دهند تا واکنشی از طرف نهضت صورت گیرد و بعد به جامعه جهانی بگویند که ما داریم با افراطگرایی مبارزه میکنیم و «حزب نهضت اسلامی» یک جنبش افراطی است. ما از دوستان خواهش کردیم که در دام این فتنهها نیفتند. تا به امروز نهضت هیچگونه تظاهرات برگزار نکرد. البته بنده به حیث نماینده و عضو مجلس در برنامهها صحبت میکردم و نصیحت میکردم، ولی میگفتم نباید این صحبتهای ما به خیابان کشیده شود. ولی آنها حتی تحمل این را هم نداشتند. وقتی دیدند صبر نهضت باعث محبوبیت بیشتر آن شد، چون مردم میگفتند که نهضت جنبشی است که حرفاش را میزند، نصیحت میکند، امر بهمعروف و نهی از منکر میکند، اما نمیگذارد ]اختلافات[ به خیابان کشیده شود و شاید روزی برسد که این دوستان خودشان جلوی اغتشاش را بگیرند. این باعث محبوبیت بیشتر نهضت شد و بر عصبانیت دولت افزود.
سنیآنلاین: با این حساب طرح دولت شکست خورد؟
دکتر کبیری: بله، آنها هر نقشهای علیه ما میکشیدند، ما به کمک خداوند و با مشورت دوستان راههایی را پیش میگرفتیم که برنامههای آنها خنثی میشد. نهایتا وقتی دیدند به هیچ صورتی نمیتوانند نهضت اسلامی را از صحنه بیرون کنند، متاسفانه در اواخر تابستان سال گذشته به تخریب دفترهای نهضت روی آورند. من یادم هست در یکی از استانهای شمالی تاجیکستان هزاران نفر از طرفداران حزب در تالاری بزرگ جمع شده بودند. وقتی بنده سخنرانیام را شروع کردم، اول یک گروه از اوباشان و مافیاییهای خیابانی را با اتوبوس جمعآوری کردند و به محل جلسه آوردند تا علیه نشست ما اعتراض کنند و مثلا بگویند نمیخواهیم فلانی بیاید به استان ما و سخنرانی کند. ما در دفتر خود بودیم که آنها اطراف دفتر نهضت را محاصره کردند، حتی از بازارها خانمها را میآوردند، اما نتیجهی دلخواهشان را نگرفتند. بعد برگهای آوردند که شهرداری دستور تخریب این ساختمان را داده است و باید تبدیل به چمن شود. در حالیکه آن ساختمان در ملکیت حزب قرار دارد و از زمان شوروی مانده بود. حالا چرا باید در حین برگزاری جلسه و سخنرانی بنده باید تخریب صورت میگرفت؟ چگونه میتوان پس از سالها ناگهان حکم به تخریب یک ملک داد و طبق قانون جایگزینی هم تعیین نکرد. حتی گفتیم سخنرانی که تمام شد، بیایید تخریب کنید، اما آنها قبول نمیکردند و بر تخریب دفتر ما اصرار داشتند. ما صحبتمان را شروع کردیم و آنها هم شروع به تخریب بنا کردند. قابل تصور نیست که رهبر یک حزب بزرگ در دفترش با جمعی از طرفداران خود صحبت میکند، دولت با بلدوزر شروع به تخریب میکند. در حالیکه ما صحبت میکردیم، سقف دفتر تخریب میشد. ما هم به دوستان گفتیم از جایشان تکان نخورند و صحبت را ادامه میدهیم. ما در وطن خود هستیم. قانون ما را اجازه داده است. دین ما را اجازه داده است. وقتی وضعیت خطرناکی پیش آمد، پلیس امنیت آمد و ما را محاصره کردند. سپس رئیسپلیس شهر آمد و مؤدبانه گفت نمیتواند کفالت امنیتی ما را بکند. من در استان شمالی «خُجَند» در یکی از دفاتر کاری بودم. در حالیکه افراد مافیایی سنگ و چوب میزدند، یک حلقه انسانی درست شد تا امنیت ما را تامین کنند. عجیب اینجاست که نیم ساعت بعد وقتی ما از مرز استان رد شدیم و وارد شهر «دوشنبه» شدیم، به من زنگ زدند که روند تخریب دفتر قطع شده است و بنای نیم خرابه را باقی گذاشتند. تا امروز که دو سال از آن واقعه میگذرد، آن بنا به همان شکل باقی مانده و از چمن خبری نیست. هدف این بود که مانع ما بشوند و جلوی صحبتهای ما را که در آن منطق و اعتدال است، بگیرند. بهویژه که جوانان از این صحبتها استقبال میکردند و دولت خواست ممانعت بکند.
سنیآنلاین: آیا حزب شما اکنون غیرقانونی تلقی میشود؟
دکتر کبیری: تابستان امسال برای ما ده روز وقت گذاشتند که حزب را داوطلبانه تعطیل کنید، در غیر اینصورت با اقدامات امنیتی وارد کار خواهیم شد. طبیعی است که نهضت نمیتوانست این کار را انجام دهد؛ از لحاظ عقیدتی و اخلاقی ما حق نداشتیم چنین کاری کنیم. ما هم نامه نوشتیم و گفتیم اگر شما حرفی دارید در دادگاه مطرح کنید تا قانون فیصله کند.
از طرفی در سپتامبر (شهریور سال جاری) فتنهای بهوجود آمد. معاون وزیر دفاع تاجیکستان طی یک درگیری که ماهیت آن را ما بهدرستی نمیدانیم، با جمعی از همراهانش کشته شد. معلوم نیست عامل اصلی ماجرا چه بوده و آیا وی بهخاطر دفاع از خود در برابر هجوم نیروهای دولتی اسلحه برداشته یا اقدامی مسلحانه انجام داده است؟ ژنرال عبدالحلیم نظرزاده جوانی متدین، اهل نماز و روزه بود. با وجود آنکه از سیاست دولت آگاه بود، نماز جمعهاش برپا بود و هرجمعه در خانه خود ضیافتی برای نمازگزاران که از راه دور میآمدند میگرفت. این رسم و سنت حسنهاش سالها دوام داشت.
سنیآنلاین: فکر میکنید کشتن او یک توطئه بوده؟
دکتر کبیری: به نظرم آن حادثه یک توطئه بود. چون آقای نظرزاده قبل از اینکه نظامی شود، سابقه همکاری با نهضت را داشت. با ما دوست و همسایه بود. ما یکدیگر را میشناختیم و دولت هم میدانست ما رفتوآمد داریم. وقتی این توطئه شد و ایشان کشته شد، گفتند او میخواست کودتا کند و دستور کودتا را از فلانی یعنی بنده گرفته بود. براساس این تهمت دادگاه عالی حکم صادر کرد که این نهضت مانند سازمانهای افراطی و تروریستی منحل شود. ما گفتیم تروریزم تعریف دارد؛ شما باید دلیل داشته باشید. ولی آنها اعلام کردند و ما را تحت تعقیب بینالمللی قرار دادند. اما الحمدلله تا امروز هستیم.
سنیآنلاین: آیا قصد دارید در اروپا بمانید؟
دکتر کبیری: بیشتر در اروپا هستم و در آلمان زندگی میکنم. فرزندان و خانوادهام در ترکیه هستند. هر وقت مراسمی باشد و دعوت بشویم شرکت میکنیم. الآن هم برای شرکت در کنفرانس وحدت اسلامی در تهران هستیم.
سنیآنلاین: در خبرها آمده است دولت تاجیکستان به حضور شما در تهران اعتراض کرده است.
دکتر کبیری: خیلی جای تعجب است که وزارت خارجه تاجیکستان رسما سفیر ایران را احضار کرده و نطق اعتراضیاش را بهخاطر شرکت ما در این کنفرانس به وی ابلاغ کرده است. بسیار کار بچگانهای است؛ من در دانشگاههای اروپایی سخنرانی میکنم، ماه آینده در دو دانشگاه اروپایی سخنرانی دارم. آنها جسارت ندارند نطق اعتراضی به آن کشورها بفرستند، ولی چون میدانند ایران کشوری اسلامی و فارسزبان است، جرات پیدا کردند اعتراض بکنند. متاسفانه الان وضعیت به این شکل است؛ حدود دویست تن از رهبران و مسئولین نهضت در دو ماه اخیر زندانی شدهاند.
ادامه دارد…