اشاره: پس از کشته شدن گاندی (1869-1948)، رهبر ملی و معنوی هند، و بنیانگذار استقلال هند از راه نافرمانی مدنی، اوضاع این کشور نابسامان شد و خشونتها علیه مسلمانان بالا گرفت. مسلمانان در برخی از مناطق هندوستان قتلعام و سلاخی شدند.
امام ندوی رحمهالله که احتمال افزایش حملات تلافیجویانهای را در آیندهای نزدیک از سوی گروههای تندرو پیشبینی میکرد٬ برای بهبود بخشیدن به اوضاع نابسامان منطقه و نظم محیط پیرامونی کشور هفتاد و دو ملت، و پیشگیری از جنگ داخلی و مذهبی٬ چاره میاندیشد و جنبشی صلحجویانه و عادلانه را با نام «نهضت پیام انسانیت» بنیان مینهد.
گوشهای از آن حرکت آگاهانه و بسیار ضروری در کتاب «مجالس حسنه» مورد اشاره قرار گرفته است. برگردان فارسی آن تقدیم خوانندگان بزرگوار «سنی آنلاین» میشود. امید است که خواندن و بهکار بستن این چند سطر٬ نقطۀ آغازی باشد برای پیشگیری از ستمهای روا داشته بر بنینوع بشر در گوشهگوشۀ این جهان.
چرا «نهضت تحریک انسانیت»؟
باری “مولانا عبدالکریم پاریکهـ رحمهالله”، خطیب توانا٬ نامدار و فعال مدنی و دست راستِ امام ندوی رحمهالله در شکلدهی و به انجام رساندنِ حرکت صلحجویانهٔ «پیام نهضت انسانیت»٬ در مجلس امام ندوی حاضر میشود؛ به همین مناسبت مولانا نذرالحفیظ از امام ندوی رحمهالله دربارۀ نقطۀ عطفی که آغازگرِ تشکیل جنبشِ «پیام نهضت انسانیت» شده است٬ میپرسد؟
امام ندوی رحمهالله در پاسخ میگوید:
پس از کشته شدن گاندی٬ رهبر آزادیخواه و انقلابی هندوستان [در 30 ژانویه 1948] اوضاع در هندوستان یکباره متشنج شد و فضای رعب و وحشت در کشور حاکم شد. بنده در آن روز به تازگی از سرزمین حجاز برگشته بودم. درس قرآن هفتگیام در “ادارۀ تعلیمات اسلامی” برگزار شد. اما بر خلاف هفتههای گذشته٬ این هفته حضور مردم در این درس کمرنگ بود.
احساس کردیم که روز بهروز تنفر و انزجار هندوها نسبت به مسلمانان بیشتر میشود؛ پدیدهای که به ذات خود برای کشور هند بسیار خطرآفرین بود. به همین روی با خود اندیشیدیم که نیاز مبرمی به راهاندازی جنبشی است که سبب همبستگی٬ اتحاد و برادری میان هندوها و مسلمانان شود و ریشههای تعصب و نفرت را بخشکاند. این در حالی بود که اندیشمندان بزرگی در آن روزها در هندوستان بودند، اما به مخیلۀ هیچ کس اندیشۀ تاسیس چنین جنبشی خطور نکرد؛ حال آنکه وجود این حرکت بسیار ضروری مینمود و این کار فوری باید انجام میشد. در واقع اقتضای میهندوستی راستین همین بود.
تصمیم ما برای پایهگذاری این جنبش زمانی قطعی شد که در دو شهر بزرگِ «جمشیدپور» و «راورکیلا»٬ جنایات هولناکی علیه مسلمانان صورت گرفت. در این حملات وحشیانه حدود چهار تا پنج هزار مسلمانِ بیگناه سر بریده شدند و قربانی تعصبات نژادپرستانۀ هندوها شدند. برای بررسی دقیق مناطق حادثه دیده٬ نخست دکتر سید محمود، وزیر خارجۀ سابق کشور هند و سپس مولانا منظور نعمانی به آنجا رفتند. آن دو بزرگوار پس از بازگشت به ما گفتند: تا زمانیکه خودتان از نزدیک صحنههای جنایت را مشاهده نکنید٬ به عمق فاجعه پی نمیبرید.
به هر روی ما نیز رفتیم و رفتارهای وحشیانه و درَّنده گونهایی را که هندوها با مسلمانان کرده بودند٬ با چشم سر دیدیم. سرهای از تن جداشدۀ مسلمانان بسان هندوانهها و خربزههایی میماندند که در کشتزاران سر بر میآورند؛ بنابراین ضرورت تشکیل این جنبش بیش از پیش شدت یافت.
در بازگشت از منطقۀ آسیبدیده، بنده نامهایی بسیار تاثیرگذار٬ با عنوان «نشان راه» نوشتم و آن را برای همهٔ رهبران هندوها فرستادم. متأسفانه پاسخی اطمینانبخش به دست ما نرسید. پس از آن بنده با بسیاری از رهبران هند حضوری دیدار و گفتگو کردم. دیداری هم با «اچاریه ونو باباوی»٬ جانشین گاندی٬ داشتم؛ زیرا اندکی از وی امید میرفت تا به درخواست ما پاسخ مثبت دهد. اما همۀ امیدهایم به یاس و نومیدی بدل شد. کسی را همت و علاقۀ همکاری با ما در این زمینه نبود.1
علامه ابوالحسن علی ندوی رحمهالله در پایان با اشاره به نقش ارزنده و سازندۀ مولانا پاریکهـ به عنوانِ سخنگوی ماهرِ این حرکت بزرگ٬ در پویایی٬ ساماندهی و به ثمر رساندنِ آن٬ فرمود: امروز نیاز شدیدی به همگانی کردن تفکر و اندیشۀ جنبش پیام انسانیت است. بدون زندهکردن این پیام، مسلمانان هندوستان نمیتوانند در امنیت و آرامش کامل باشند؛ زیرا این پیام ضامن امنیت مسلمانان هندوستان است. به همین روی میطلبد تا تمام توش و توان٬ جهت گسترش و همگانی کردن آن به کار گرفته شود.
[نك: مجالس حسنه/ ۲۳۶-۲۳۹]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1ـ همۀ تلاشهای تاثیرگذار و اشتیاق زائدالوصفِ امام ندوی رحمهالله را در راستای تحقق بخشیدن به آرمانهایش در باب «تحریک پیام انسانیت»٬ با تفصیل در کتاب “کاروان زندگی” جلد یک صفحۀ ۴۹۶-۵۰۶ ٬ مطالعه کنید.