پس از اعلام عملیات موسوم به «طوفان قاطع» از سوی یک ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی علیه جنگجویان حوثی در یمن، واکنشها در قالب حمایت، مخالفت، بیطرفی و ارائه راهکارها نیز آغاز شد. کشورها، سازمانها، احزاب و گروههای مختلف در منطقه و نقاط دورتر به طرق مختلف در این خصوص اظهارنظر کردند.
مخالفت جمهوری اسلامی ایران، عراق و سوریه با این عملیات برای همه قابل پیشبینی بود. اما در این میان “بیطرفی کامل” عمان و حمایت لفظی ترکیه و پاکستان از عملیات مذکور، بهعنوان دو قدرت نظامی در منطقه و نزدیک به عربستان سعودی، برای ناظران تحولات منطقه جالب بوده است. عمان تنها عضو شورای همکاری خلیج فارس است که در ائتلاف ضد حوثی و نظامیان هوادار علی عبدالله صالح حضور ندارد. «یوسف بن علوی»، وزیر خارجه سلطنت عمان 13 فروردین، یک هفته پس از آغاز عملیات ائتلاف ضدحوثی، گفته است کشورش آمادگی دارد تا از کانال سازمان ملل میان طرفهای درگیر در یمن میانجیگری کند، اما هیچ اشارهای از سوی آنان برای مذاکرات صلح دیده نمیشود. به گفتهی بنعلوی: «اگر ما در عملیات [طوفان قاطع] شرکت میکردیم چگونه میتوانستیم برای برقراری صلح تلاش کنیم.»
دولتمردان ترکیه و پاکستان نیز ضمن حمایت از عبدربه منصور هادی، رئیسجمهور یمن و «دولت قانونی» او، تاکنون از اعزام نیرو و شرکت مستقیم در نبرد علیه جنگجویان حوثی امتناع کردهاند. پارلمان پاکستان سرانجام پس از چهار روز بحث و بررسی اوضاع در یمن، به بیطرفی و عدم ارسال نیرو برای شرکت در ائتلاف ضدحوثی رای داد. برخی تحلیلگران معتقدند این دو کشور مهم اسلامی اما غیرعربی حاضر به پرداخت هزینهی یک جنگ داخلی عربی نیستند. شخصیتهای سیاسی پاکستانی تصریح کردهاند، جنگ یمن جنگ کشورشان نیست. مواضع صریح ترکیه علیه رژیم بشار اسد هم بهخاطر هراس از بهخطر افتادن منافع این کشور از سوی همسایه جنوبیاش است. تغییرات سیاسی در یمن، کشوری که فاصله طولانی با ترکیه و پاکستان دارد، آثار مثبت یا منفی جدی برای این دو کشور ندارد. البته این بدان معنا نیست که مناسبات بین ترکیه و پاکستان و رهبری ائتلاف عربی ضد حوثی به این دو کشور اجازه ورود به این جنگ را نمیدهد.
از سویی دیگر، افغانستان نیز با لحن صلحخواهانه در این راستا گام برداشت و اعلام کرد که: “افغانستان در صورتیکه حرمین و شریفین [مکه و مدینه] با تهدید روبرو شود، با تمام نیرو در کنار دولت و مردم مسلمان عربستان سعودی خواهد ایستاد.” در مقدمه و سطور پایانی اعلامیه رسمی دولت افغانستان بر حل صلحآمیز بحران یمن تاکید شده و از سران کشورهای اسلامی خواسته شده است که با پادرمیانی سازمان کنفرانس اسلامی و سازمان ملل متحد به این منازعه پایان بخشیده شود.
افکار عمومی در پاکستان از این جهت به «طوفان قاطع» اهمیت میدهد که امنیت شهرهای مقدس مکه و مدینه را در خطر میبیند. کمپینهایی هم در حمایت از حرمین شریفین راهاندازی شده و حتی مخالفان ورود ارتش به این عملیات نیز سرزمین مقدس را خط قرمز خود اعلام کردهاند. نخستوزیر پاکستان و دیگر مسئولان بلندپایه پاکستانی چندین بار تاکید کردهاند که تجاوز به خاک عربستان و حرمین شریفین با پاسخ شدید آنان مواجه خواهد شد.
البته اظهارات محتاطانه سیاستمداران برجسته پاکستانی، با وجود رضایت بخشهایی از جامعه برای ورود ارتش به ائتلاف ضدحوثیها، قابل تامل است؛ نواز شریف، نخستوزیر پاکستان گفته است: «برای حل این بحران با کشورهای دوست در خاورمیانه ارتباط میگیرد. پاکستان نقش هدفدار و معنیداری ایفا خواهد کرد. از سازمان ملل، سازمان کنفرانس اسلامی و جامعه جهانی میخواهیم برای حل سیاسی این بحران تلاش کنند. ما برای حفاظت از استقلال و امنیت منطقهای عربستان آمادگی داریم.» مولانا فضلالرحمن، رهبر بزرگترین حزب اسلامگرای پاکستان طی یک مصاحبه گفته است: «نباید حمله عربستان را جنگ شیعه و سنی قلمداد کرد؛ این سیاست آمریکا در منطقه است که اختلافات را رنگ مذهبی میدهد. اظهارات درخصوص یورش احتمالی به حرمین شریفین نیز از حد تجاوز نکند. احترام و عقیدت ما به سرزمین وحی بالاتر از این حرفهاست. اقدامات ما باید بسیار محتاطانه باشد. ما را در جنگ افغانستان گرفتار کردهاند. پاکستان باید نقش رهبری داشته باشد و این صلاحیت را هم دارد. کشورهای عربی با خود قرارداد دفاعی دارند و آزاد هستند که هر کاری انجام دهند.» درهمین حال آقای سراجالحق، امیر جماعت اسلامی پاکستان، پیشنهاد کرده است ترکیه و پاکستان برای پادرمیانی میان عربستان و حوثیها اقدام کنند. پیشنهاد مشابهای از سوی «لیاقت بلوچ»، یکی از رهبران جماعت اسلامی، دومین حزب اسلامگرای پرطرفدار در پاکستان ارائه شده است.
همهی این اظهارات و تعلل دولتمردان پاکستانی، با وجود وابستگی شدید سیاسی، مذهبی، اقتصادی و حتی روابط حسنه شخصی آقای نواز شریف با سعودیها، نشان از دیدگاه متفاوت آنان درخصوص تحولات منطقه و رویکرد جدید آنها در چنین مواقعی دارد. دیدار اخیر رهبران پاکستان و ترکیه و در عین حال روابط خوب آنها با ایران و سفر وزیر امور خارجه کشورمان به اسلامآباد و مسقط گزینه میانجیگری و مصالحت بین طرفهای درگیر در یمن را تقویت کرده است.
ازمیان گروههای موافق حمله به شبهنظامیان حوثی در منطقه میتوان به نامهای جماعت اسلامی مصر، احزاب سلفی و صوفیمنش مصر، اخوانالمسلمین سوریه، اتحادیه جهانی علمای مسلمین، جنبش النهضة تونس، دارالافتاء لیبی، اکثر گروههای مسلح مخالف بشار اسد در سوریه و حزب اسلامی افغانستان اشاره کرد. در این میان، حزبالله لبنان شدیدترین مخالفت را با «طوفان قاطع» از زبان رهبرش حسن نصرالله اعلام داشته است. سید حسن نصرالله شامگاه جمعهی گذشته تصریح کرد: عربستان نام تجاوز خود به یمن را طوفان قاطع گذاشته است، در حالیکه فلسطینیها دهها سال است که در کنار عربستان زندگی میکنند و حتی نسیمی از قاطعیت برای دفاع از آنها و نبرد با صهیونیستها وزیدن نگرفت. وی با محکوم کردن این عملیات، تاکید کرد که بهانههای این تجاوز، واهی و بیاساس هستند. علاوه بر این، دیگر احزاب مذهبی شیعی در منطقه نیز با این عملیات مخالفت کردهاند.
اما در مجموع با نگاهی گذرا به مواضع دیگر کشورهای اسلامی و برخی گروهها، چنین بهنظر میرسد که جهان اسلام از جنگ و خونریزی خسته شده است. رهبران آگاه و دوراندیش نسبت به تشدید درگیریها و احتمال بروز منازعات فرقهای در کشورهای خود هشدار میدهند. گرچه کفهی ترازو به نفع ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی سنگین شده است و برخی منتظر عملیات مشابه از سوی چنین ائتلافهایی در کشورهای دیگر هستند، اما تحقق این امر در اوضاع کنونی بعید بهنظر میرسد. در یمن نیز گروههای مختلف چارهای جز مذاکرات و گفتوگو نخواهند داشت؛ حامیان منطقهای گروههای درگیر در یمن نیز بهخوبی دریافتهاند هیچ گروهی از جمله حوثیها به تنهایی قادر به اداره و کنترل یمن نیستند و قدرت باید بین طرفهای مختلف تقسیم گردد. همانگونه که برای سیاستمداران لبنانی کنار زدن حزبالله ممکن نیست، یمنیها نیز نمیتوانند بدون حوثیها دولت متحد و نیرومندی تشکیل دهند.
با سلام
یمنی ها میتوانند بدون حوثی ها دولت متحد و نیرومندی تشکیل دهند اگر بخواهند، همانطور که ما در ایران در ابتدای انقلاب با دور زدن و سپس کنار زدن و الان هم به حاشیه راندن و بعدها برون راندن اهل سنت و اقلیتها! دولت واحدی تشکیل دادیم.