[در بخش اول این مقاله ضمن تعریف واژه “جهاد”، حقیقت جهاد در سیره نبوی و اهداف و مقاصد آن در سیرت مورد بررسی قرار گرفت. اکنون و در این بخش به بیان ویژگیهای اسلام در باب جهاد و مقایسه این صفات و ویژگیها با جنگهایی که از سوی غیرمسلمانان صورت گرفته است، می پردازیم.]
5ـ نمونههایی از ویژگیهای اسلام در سیره جهاد
1ـ5. صلح در فرهنگ اسلامی و غیراسلامی
دین مبین اسلام و رسالت و خلافت رسول مکرم اسلام، صلیاللهعلیهوسلم، که رحمت الهی نه فقط انسانها که تمام عالم است. آنحضرت همواره در مسیر هدایت و رشد و رستگاری، بهدور از ظلم و بیداد و بردگی قدم برداشته است. نمونه بارز این ادعا حکم و جایگاه صلح در قانون اساسی اسلام است که نمایانگر جلوگیری از هر نوع جنگ و درگیری و قتل و غارت میباشد.
پیامبر رحمت، صلیاللهعلیهوسلم، همواره صلحطلبی را در پیش داشتند. چرا که تا صلح باشد جنگی در کار نخواهد بود؛ «وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِیم» [الأنفال: 61] (و اگر (مشركان) به صلح گراييدند، تو نيز بدان گراى و بر خدا توكل كن كه او شنواى دانا است.)
صلح از صفات بارز دین مبین اسلام و از خصلتهای زیبای رسول رحمت، صلیاللهعلیهوسلم، است که اتحاد و همبستگی و مدارا و مسالمت حرف اول را میزند.
رسول خدا، صلیاللهعلیهوسلم، همواره سعی مینمودند تا مانع خونریزی و جنگ شوند. ایشان در دوران 13 ساله دعوت در مکه، بدی را با نیکی و دشنام را با تبسم پاسخ گفتند. صبر را در مقابل آزار و اذیت مشرکان به کار بردند. روزانه بر شدت ظلمها افزوده میشد و دم بر نمیآوردند، شاهد پرپر شدن یارانشان بودند و ثوابشان را میطلبید. از شدت جراحت خون مبارکشان بر زمین میچکید و بر آخرتشان میگریستند و در آخر مجبور به هجرت و ترک دیار گردیند. (گولن، محمد فتح الله (1391)؛2/ 187-188)
2ـ5. جایگاه صلح در اسلام
آنحضرت در صلح حدیبیه که در ظاهر امر، بزرگترین توهین بر باور و عزت مسلمانان بود و بندهای آن اهانتی نابخشودنی نسبت به اسلام و مسلمین تلقی میشد، برخلاف میل برخی از یارانش و برای جلوگیری از جنگ و فرصتدهی هرچه بیشتر کفار در تدبیر و اندیشیدن به اسلام به پای میز صلح با مشرکین مکه نشستند. (گولن، محمد فتح الله (1391)؛2/ 157-158)
اما در نظامهای دیگر، جنگ، میدان وحشیگری و درندگی است و صلح چیزی جز مکر و نیرنگ نیست. (گولن، محمد فتح الله (1391)؛ 194-195)
3ـ5. خیانت در اسلام رنگی ندارد
یکی از خصوصیتهایی که اسلام را از دیگر مذاهب و ادیان متمایز میسازد، ارج نهادن به عهد و پیمان و دوری از خیانت و نیرنگ است. چنانکه در بدو ورود پیامبر اکرم، صلیاللهعلیهوسلم، به مدینه، عهد اخوت و برادری در بین انصار و همکاری و همیاری بین مسلمانان و یهودیان بسته شد. (گولن، محمد فتح الله (1391)؛2/ 129)
اسلام همچنان که بر عهد و پیمان مسرانه عمل میکند نقض عهد را نه بر خود و نه بر همپیمان خود میپسندد. (تکمله: 3/ 27)
در جهان اسلام و باور آن، خیانت وجود ندارد. لذا جمهور علمای اسلام اتفاق نظر دارند که در شروع جنگ در صورتی که دعوت اسلامی به سرزمین کفر نرسیده، واجب است که ابتدا دعوت به آنان عرضه شود و اما اگر که آگاه به کنه حقیقت اسلاماند، دعوت در درجه استحباب قرار میگیرد.
آنحضرت، صلیاللهعلیهوسلم، به هنگام نبرد همواره توصیه مینمودند که در هر حال تقوای الله را پیشه کنید، با نام الله وارد میدان شوید و با دشمنان الله بجنگید و آنان را نابود سازید و به هوش باشید که از عهدشکنان نباشید. (عثمانی، مفتی محمدتقی (1424هـ)؛3/ 17-22)
4ـ5. الله؛ یگانه پشتیبان
غزوات نابرابر و ناباورانه پیامبر اسلام، صلیاللهعلیهوسلم، با دشمنان، صراحتا بیانگر این است که هرگز اسباب مادی و ظاهری، اعم از تجهیزات نظامی و تدارکات جنگی، فتح و پیروزی را به ارمغان نیاورده است، گرچه اسبابند و به ظاهر بیانگر قدرت، اما نیرویی مافوق اسباب یار و مددگار مسلمانان بوده است که اسباب مادی در برابر عظمت و جلال آن محکوم به فناست.
باری! توکل بر الله منزلگاه شناخت حق از باطل و باور از پندار نابهکار است و بوده و خواهد بود و اسباب ظاهری، هرگز تزلزل و لغزشی در قلب صبور مومن به الله وارد نمیکند.
در سیرت پاک آنحضرت، صلیاللهعلیهوسلم، مشاهده میکنیم که در هر شرایط پیوسته یاری الله را میطلبند و بدو مدد میجویند. (بوطی، محمد سعید رمضان (1377هـ)؛ 275-279، گولن، محمد فتح الله (1391)؛2/ 161-162)
و آنگاه است که الله امداد غیبیاش را فرو میفرستد و زعم باطل دشمنان متکی بر اسباب را به یاس و ناامیدی مبدل میسازد.
باری! هر که غیر خدا را متکی بوده و دلخوش به امداد او باشد، جز خود را فریب نداده است. درهم کوبیدهشدن ابرقدرتمندترین امپراتوریهای عصر پیامبر و شکست ذلتبار غرب مسیحی در جنگهای صلیبی و خوار و ذلیل گشتن سردمداران قدرت در عصر حاضر، چون روس و انگلیس و آمریکا و… در اشغال و نبرد با جهان اسلام، هرچه در حکم اسبابند را در مقابل قادر مطلق پوچ و بیارزش میسازد.
5ـ5. نمونه رفتاری با اسیران در اسلام و غرب
نمونه دیگر رأفت و رحمت و برتری پیشوایی پیامبرخدا، صلیاللهعلیهوسلم، در رفتار ایشان با اسیران هویدا میگردد. در اینجا مقایسه کوتاهی در این مورد خواهیم داشت.
“رمضان لاوند” در کتاب خود نمونهای از رفتار آلمانیها با اسیران جنگی را چنین به تصویر کشیده است: صدها هزار اسیر به سبب گرسنگی و امراض گوناگون طعم مرگ را چشیدند. سپهبد “کیتال” پیشنهاد کرد که اسیران را با آهن داغ دهند. همچنین سپهبد “نون مانستین” دستور داده بود که هیچ نوع غذایی به اسیران داده نشود. او غذا دادن به اسیران را کاری پست و مایه حقارت میدانست.
فرماندهان و کشورگشایان دنیاطلب هر فکری به ذهن آنها میرسید بر سر اسیران جنگی اعمال میکردند. کارهای سنگین و طاقتفرسا را به دوش آنان میکشیدند. قلعههای محکم که هماکنون به ثبت آثار باستانی گردیدهاند، ساخته دست همین اسیران بوده است. چهبسا اسیران را برای شادکامی فرماندهان در پیشروی آنها همانند مار و کژدم سر میبریدند و گاها آنها را طعمهی درندگان میکردند، تا کشورگشایان، با دیدن رنج و درد آنها احساس لذت کنند.
اما پیامبر خدا، صلیاللهعلیهوسلم، آمد تا این پدیده شوم را به تدریج از بین برده و بساط این عمل شنیع را برچیند. آنحضرت، صلیاللهعلیهوسلم، اگر چه از مبارزان و سربازان گروه مقابل (کفار) اسیر میگرفتند، اما چنان قوانین و ضوابطی برای آنها تصویب نموده بودند که در طول تاریخ قبل و بعد از آن، بینظیر است. بهطور مثال به لشکریانش توصیه مینمود تا با اسراء بهعنوان برادر و یک انسان همنوع، معامله صورت گیرد. چه بسا اسیرانی را در مقابل سوادآموزی به یارانش آزاد مینمود و برخی را با فدیه آزاد میکرد.
برخورد و واکنش رسول خدا، صلیاللهعلیهوسلم، در مورد “ابوسفیان”، که تا آن زمان بزرگترین دشمن سیاسی اسلام محسوب میشد، در زمان فتح مکه مثالزدنی است. ایشان چنین فرمودند: «من دخل دار أبی سفیان فهو آمن» (هر کس که در منزل ابوسفیان برود در امان است.) منزل کسی که مقر فرماندهان قریش بود و از آنجا علیه آنحضرت، صلیاللهعلیهوسلم، توطئهچینی و نقشه میکشیدند، اما امروز با ورود فاتحانه محمد امین، صلیاللهعلیهوسلم، به سرای بخشش و کرامت تبدیل گردیده است و هر مجرمی که مرتکب هر نوع جرمی گشته بود با ورود در آن منزل ایمن میگشت.
6. نمونه های جنگی در نبردهای غیرمسلمان
دنیای دروغین غرب و استعمارپیشهگان و استبدادگران و فرقههای غیراسلامی در طی قرون متوالی چه قبل از ظهور اسلام و چه بعد از آن، همواره در جبههای نبرد، چنان کارنامه تاریکی از خود برجای نهادهاند که گرچه غیرقابل تصور است، اما غیرقابل انکار نیست، چرا که روزگار، بهراستی تلخی این روزها را چشیده و تجربه کرده است. آنچه در ذیل میآید نمونههایی از صحنهها و رفتارهای جنگی آنان میباشد.
1ـ6. جنگ در اندیشه غربیان
آنان نبرد را منتهای غایت تصور میکردند و سعادت و کامیابی را در آن جستجو مینمودند. چنانکه در نبرد صلیبیان با آلبیها به سال 1218م که به پیروزی صلیبیان ختم شد، کشت و کشتار حرف اول را میزد. بنا بر اعتقاد کاتولیکها هر چه از اهل بدعت ـ به اصطلاح کاتولیکها ـ بیشتر کشته میشدند، به تقوی نزدیکتر میگشتند. لذا صلیبیان با وحشیگری وصفناپذیری به کشتوکشتار آلبیها پرداختند، چنانکه سفیر پاپ اینّوسان سوم نوشته است: شهر تولوز دو سه ساعته قبض شده، کسان ما نه به مقام توجهی میکردند و نه به سن، نه از مرد میگذشتند و نه از زن، قریب به بیست هزار نفر را کشتند و شهر را به تاراج بردند و به آتش سپردند. (اسلام نیا، فریدون (1387)؛ 136)
2ـ6. پیدایش مسیحیت در فرانسه
کلویس (481-511) بنیانگذار فرانسه، وقتی نفوذ مسیحیت در مناطق تحت نفوذ خود، در خاک فرانسه را مشاهده کرد با نزدیک کردن خود به روحانیون مسیحی سعی بر مستحکمتر کردن پایههای حکومتی خود نمود. وی برای اثبات وفاداریاش به کلیسا تمام قدرت خود را در تحمیل مسیحیت بر اهالی سرزمینهای تحت سلطه خود به کار برد که در نتیجه رفتهرفته مسیحیت بر فرانسه غلبه کرد. (اسلام نیا، فریدون (1387)؛ 135)
همچنین سایر کشورهای اروپایی چون انگلستان، دانمارک، روسیه، آلمان، لهستان، نروژ و… با شدیدترین تهدیدات جانی و مالی مسیحیت را در مناطق تحت سلطهشان ترویج دادند. (اسلام نیا، فریدون (1387)؛ 137-139)
3ـ6. دادگاه تفتیش عقاید
چنانکه گذشت، ترویج دین مسیحیت در اروپا با زور و قدرت و خون و خونریزی همراه بود. خدمتگزاران کلیسا که برای نشر مسیحیت در اروپا از هیچ عملی ابا نداشتند، دادگاه تفتیش عقاید دایر نمودند. در سال 1229م در زمان سن لوئی، به فرمان مأمور تفتیش عقاید 138 نفر را با هم در آتش سوزانیدند. (اسلام نیا، فریدون (1387)؛ 137)
4ـ6. نبردهای چند دهه گذشته و ثمرات آن
در دهههای اخیر نیز برخی از افکار نابجا و کینههای ضداسلامی، جنگهایی را به دنبال داشته که آمار تلفات آن متحیرکننده است؛ اشغال افغانستان توسط نیروهای متحد ناتو در سال 2001 تا کنون بالغ بر 100هزار کشته برجای گذاشته است. (ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد)
عراق، دیگر کشور اسلامی نیز از مکر و دسیسه غرب رهایی نیافت و در دام خونین آن افتاد که آمار تلفات آن نیز بیش از 200هزار نفر بوده است. (ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد)
ملت سوریه، مصر و لیبی نیز که خواستار حقوق ملیتی خود بودهاند با مخالفت حاکمان مستبد خود روبهرو شدند که هر کدام آماری غیر قابل باور را در کارنامه خود ثبت کردهاند؛ سوریه با بیش از 130 هزار شهید در مقام اول (الإسلام اليوم/ وكالات) و مصر و لیبی هرکدام دهها هزار شهید را بدرقه آخرت کردهاند. (ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد)
باری این است دستآورد غرب که خود را مدعی حقوق بشر قلمداد میکند و در تمدن و پیشرفت حرف اول را میزند. بهراستی که اگر پیشرفت و ترقی در این است، ارزانی خودشان و اسلام را بدان کار نیاید.
نتیجه
با وجود تاریکیهای تاریخ بشریت، به راستی که هیچکس نمیتواند حقیقت انکارناپذیر اسلام و رسالت نبوی، صلیاللهعلیهوسلم، را زیر سوال ببرد و بر آن خرده بگیرد. کوردلان غربی که سعی بر خدشهدار نمودن سیرت اسلام میکنند، باید سری به کارنامه ننگین خود بزنند که چه جنایات بیشرمانهای را به ارمغان آوردهاند.
حقا که آن حضرت، صلیاللهعلیهوسلم، یگانه منجی بشریتاند و اگر رحمت والای ایشان نبود معلوم نبود که چه بر سر بشریت میآمد و اکنون در چه وضع اسفناکی به سر میبردند.
چرا که جاه و مال و پست و مقام، چنان انسانها را کور کرده بود که جز خود، هیچکس را نمیدیدند و جز در پیشبرد اهداف هوا و هوس نفسانی خود نمیاندیشیدند. متاع ناچیز دنیا و لذتهای ناپایدار آن، نهایت آمال و آرزوهایشان را تشکیل میداد و حق و حقوق دیگران، هیچ مفهومی در کتابواژهی فکر و اندیشه آنان نداشت.
باری! سیرت و سنت پاک رسول رحمت، صلیاللهعلیهوسلم، بهترین الگو برای رشد و کمال و بهترین نسخه برای رهایی و آزادی و بهترین اکسیر برای رسیدن به ملأ اعلی است.
پس یگانه صراط مستقیم برای طالبان حق، همان راهی است که نبی مکرم اسلام، صلیاللهعلیهوسلم، پیمودهاند و بس!
………………………………………………………..
منابع:
ـ ابن کثیر، اسماعیل، البداية والنهاية، الطبعة الاولی، دمشق: دار ابن کثیر، 1424هـ.ق/ 2007م.
ـ عثمانی، مفتی محمد تقی، تکمله فتح الملهم، الطبع الاولی، مکتبة دار العلوم الکراتشی، 1424هـ.ق.
ـ بوطی، دکتر محمد سعید رمضان، خورشید حقیقت، ترجمه فقه السیرة، مترجم: قادر مرزی، مسعود، چاپ اول، حیدری، 1377هـ.ش.
ـ گولن، محمد فتح الله، نور جاویدان، ترجمه: عثمانی، محمد، چاپ اول، کابل: انتشارات باران، 1391هـ.ش.
ـ هیکل، محمد خیر، الجهاد و القتال فی السیاسة الشرعیة، الطبعة الاولی، بیروت، دار البیارق، 1996م.
ـ ندوی، ابوالحسن، کندوکاوی در اوضاع جهان و انحطاط مسلمانان، ترجمه: عثمانی، عبدالحکیم، چاپ اول، نشر احسان، 1384هـ.ش.
ـ اسلامنیا، فریدون، کارنامه غرب، چاپ اول، موسسه انتشاراتی حسینی اصل، 1387هـ.ش.
ـ خلیل بن احمد، ترتیب کتاب العین، الطبعة الثانیة، دمشق، دار ابن کثیر، 1419هـ.ق/ 2002م.
ـ الجوهري، إسماعیل بن حماد، تاج اللغة والصحاح العربیة، تحقیق: أحمد عبدالغفور حطار، الطبعة الثانیة، دارالعلم للملایین، بیروت ـ لبنان، 1404 هـ.ق/ 1984م.
منابع اینترنتی:
www.islamtoday.net / الإسلام اليوم/ وكالات.
https://fa.wikipedia.org / ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
نگارنده: امیرحمزه نورزهی
دیدگاههای کاربران