- سنی آنلاین - https://sunnionline.us/farsi -

التزام به راستگویی و صداقت

 عن عبد الله بن مسعود رضی الله عنه: أن رسول الله صلی الله علیه وسلم قال: «عَلَیكُمْ بِالصِّدْقِ فَإِنَّ الصِّدْقَ یهْدِى إِلَى الْبِرِّ وَإِنَّ الْبِرَّ یهْدِى إِلَى الْجَنَّةِ وَمَا یزَالُ الرَّجُلُ یصْدُقُ وَیتَحَرَّى الصِّدْقَ حَتَّى یكْتَبَ عِنْدَ اللهِ صِدِّیقًا». [مسلم، (2607)، ترمذی، (2038)]

از عبدالله بن مسعود رضی الله عنه روایت شده است که رسول اکرم صلی الله علیه وسلم فرمود: «راستگویی را لازم بگیرید؛ به راستی كه صدق و راستگویی، به سوی نیكی هدایت مى كند، و نیكى به سوی بهشت رهبری مى كند، و مرد همچنان راست مى گوید و در جستجوی حقیقت می باشد، تا این كه نزد خداوند از راستگویان محسوب مى شود».

شرح الفاظ حدیث:
علیکم بالصدق: راستگویی را لازم گرفته و در گفتار و کردار خویش آن را رعایت کنید.
الصدق: به دست آوردن چیزی و کامل کردن آن.

در پرتو توصیۀ نبوی:
در این وصیّت مبارک، رسول اکرم صلی الله علیه وسلم امتش را به راستگویی توصیه نموده و از آنها می خواهد تا در جستجوی حقیقت باشند، زیرا صدق و حقیقت مسلمان را به سوی نیكی هدایت مى كند، و نیكى نیز به سوی بهشت رهبری مى كند.
راستگویی و صداقت ـ ای برادر مسلمان ـ زیبایی و زینت مردان آزاده و نیک کردار است و یکی از مصادیق بزرگ اخلاق می باشد که تمام خصلت‏های نیک را در خود جمع کرده است. لفظ «البر» نیز کلمۀ جامعی است که شامل تمام معانی خیر است. حال ببینید که رسول اکرم صلی الله علیه وسلم چگونه وصیت خویش را با اسلوب ایجاد انگیزه آغاز نموده تا باعث تشویق شنوندگان شده و آنان را برای غنیمت شمردن فرصت و شتافتن به سوی صداقت و راستگویی انگیزه دهد.

آیات قرآن پیرامون صدق و صادقین:
  صدق یکی از فضایل بزرگ و از موارد اخلاق بزرگ قرآنی است. صداقت صفتی است که الله متعال خلیلش ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام را با آن ستوده است، آنجا که می فرماید: «وَاذْكُرْ فِی الْكِتَابِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّیقًا نَبِیا» [مریم:41]؛ در کتاب (قرآن، برای مردمان گوشه ای از سرگذشت) ابراهیم را بیان کن. او بسیار راست کردار و راست گفتار و پیغمبر بود.
«وَاذْكُرْ فِی الْكِتَابِ إِسْمَاعِیلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِیا» [مریم:54]؛ در کتاب (آسمانی قرآن) از اسماعیل بگو، آن کسی که در وعده هایش راست بود. و پیغمبر والامقامی بود.
الله تبارک و تعالی بندگان خود را به همنشینی و مجالست با صادقین امر نموده و می فرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ» [توبه:119]؛ ای مؤمنان! از خدا بترسید و همگام با راستان باشید.
خداوند متعال گروهی از مؤمنان و صالحانِ صحابه رضوان الله علیهم اجمعین را در قرآن کریم می ستاید و علت این ستایش نیز صداقت آنان در عهدی است که با الله متعال بسته بودند؛ می فرماید: «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا * لِیجْزِی اللَّهُ الصَّادِقِینَ بِصِدْقِهِمْ» [احزاب: 23ـ24]؛ در میان مؤمنان مردانی هستند که با خدا راست بوده اند و در پیمانی که با او بسته اند. برخی پیمان خود را بسر برده اند (و شربت شهادت سرکشیده اند) و برخی نیز در انتظارند (تا کی توفیق رفیق می گردد و جان را به جان آفرین تسلیم خواهند کرد) آنان هیچ گونه تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود نداده اند (و کمترین انحراف و تزلزلی در کار خود پیدا نکرده اند). هدف این است که خداوند صادقان را به خاطر صدقشان پاداش بدهد.
همچنین الله متعال به رسول اکرم صلی الله علیه وسلم یادآوری می نماید که از او، آغاز و پایانی توأم با صداقت بخواهد: «وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِیرًا» [اسراء:80]؛ بگو: پروردگارا! مرا صادقانه (به هرکاری) وارد کن، و صادقانه (از آن) بیرون آور، (وچنان کن که خط اصلی من در آغاز و انجام همه چیز، راستی و درستی باشد) و از جانب خود قدرتی به من عطا فرما که (در امر حکومت بردوستان و اظهار حجت در برابر دشمنان برایم) یار و مددکار باشد.
حضرت ابراهیم علیه السلام از الله متعال نام و یاد نیکی در میان نسل‏های بعد می خواهد، آنجا که در دعایش فرمود: «وَاجْعَلْ لِی لِسَانَ صِدْقٍ فِی الآخِرِینَ» [شعراء:84]؛ برای من ذکر خیر و نام نیک در میان آیندگان برجای دار.

احادیث در باب صدق:
پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم به صداقت و راستگویی بسیار علاقمند بود؛ چنانکه در روایت طولانیِ گفتگوی ابوسفیان با هِرَقل، هنگامی که ابوسفیان اموری که رسول الله صلی الله علیه وسلم بدان امر می کرد را برمی شمرد، گفت: «او ما را به ادای نماز، صداقت و راستگویی و عفت امر می کند». (متفق علیه)
 و همچنین برادر مسلمان! بدان که لقب و صفت پیامبر صلی الله علیه وسلم قبل از بعثت نیز «الصادق الامین» بوده است، لقبی که دارای دو وصف پسندیدۀ صداقت و امانتداری است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم فرمود: «در پى راستى باشید، اگرچه فكر كنید كه مایۀ هلاكت است، همانا كه راستگویى موجب نجات است».
و همچنین پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «آنچه که تو را در شک و تردید می اندازد، رها کن و به آن چیز بپرداز که تو را در شک و تردید نمی اندازد؛ زیرا راستگویی باعث آرامش  و دروغ سبب شک و تردید می گردد». (سنن نسائی:5269 و سنن ترمذی:2518).
این احادیث امور ذیل را به ما می آموزد:
1ـ در هر شرایطی باید درپی راستگویی و صداقت باشیم؛
2ـ اگر چنین به نظر آمد که گفتن حقیقت و سخن راست سبب هلاکت می گردد، مطمئن باشیم که حقیقت امر بر خلاف این نظر است؛
3ـ صداقت مایۀ آرامش، سکون و اطمینان خاطر است و دروغ انسان را با شک و اضطراب مواجه می سازد.

انواع صداقت:
اولاً: صداقت انسان با الله متعال؛
به معنای درک صحیح و شناخت حقوق خالق و دانستن اموری که بدان امر نموده و اموری که از انجام آن نهی فرموده است. صدق انسان با الله در موارد بسیاری نمود پیدا می کند، ازجمله:
1ـ صداقت در محبت با الله: و این صداقت شوق و محبت به طاعت و بندگی، محبت با انبیاء و رسل، محبت با قرآن و عمل به دستوراتش و بازآمدن از نواهی آن را می طلبد و برای اثبات صادق بودن در محبت با الله، بهترین دلیل آن است که نزد انسان طاعت و بندگی الله متعال بر تمامی امورات زندگی ترجیح داشته باشد. در حدیث قدسی آمده است: «بندۀ من مدام با نوافل خود را به من نزدیک می کند تا او را دوست بدارم…» (صحیح بخاری:6502)
2ـ سپاسگزاری نعمت‏ها: الله متعال نعمت‏های بی شماری به انسان‏ها عطا نموده است که توان شمار آنها هم برای کسی میسر نیست. «وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا» [ابراهیم: 34] ؛ (اگر بخواهید نعمت‏های خدا را بشمارید (از بس که زیاد اند) نمی توانید آنها را شمارش کنید).
سپاسگزاری و شکر سه نوع است:
الف: شکر قلب؛ به این معنی که باید درک نمود تمامی نعمت‏ها تنها از جانب الله تعالی است.      
ب: شکر زبان؛ با زبان ثنا و ستایش الله متعال را گفتن.
ج: شکر بدن: با ادای عبادت‏های جسمی، طاعت و بندگی الله متعال را بجای آوردن.
3ـ صداقت در توکل: الله متعال فرموده است: «وَعَلَى اللَّهِ فَلْیتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» [توبه:51] ؛ (ومؤمنان باید تنها بر الله توکل کنند و بس).
و همچنین فرموده است: «وَمَنْ یتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» [طلاق:3] ؛ (هر کس بر خداوند توکل کند (و کار و بار خود را بدو واگذارد) خداوند او را بسنده است).
4ـ صداقت در توبه: این صداقت با توبۀ نصوح امکان پذیر است که فرد تائب را به پشیمانی، اعتراف به گناه، توجه الی الله با دعا و استغفار جهت دهی نماید. الله متعال فرموده است: «یا أَیهَا الَّذِینَ آَمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا» [تحریم:8] ؛ (ای مؤمنان! به درگاه خدا برگردید و توبۀ خالصانه ای بکنید).
ثانیاً ـ صداقت با وجدان؛
صداقت انسان با وجدان به معنی محاسبۀ نفس، مخالفت و نبرد با شیطان و نپذیرفتن خواهشات آن است.
ثالثاً: صداقت با دیگران؛
صداقت در گفتار، اعمال و صادق بودن در نصیحت و خیرخواهی.
رابعاً: صداقت مذموم و ناپسندیده؛
“غیبت” و “سخن چینی” راستگویی ناپسندیده ای است که در این حالت، راست گفتن از نظر زشتی و ضرر به مثابۀ دروغ می باشد و غیبت به معنای خیانت و پرده برداشتن از عیوب دیگران است و الله متعال از این اعمال در قرآن کریم نهی فرموده است: «وَلَا یغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَیحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ یأْكُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیتًا فَكَرِهْتُمُوهُ» [حجرات:12] ؛ (و یکی از دیگری غیبت ننمائید، آیا هیج یک از شما دوست دارد که گوشت برادر مردۀ خود را بخورد؟ به یقین همۀ شما از مرده خوری بدتان می آید).
پس آن عیوبی را که الله متعال با اینکه تمامی اسرار را می داند آن را پوشیده است، نباید برملا کنیم.
سخن چینی نیز به این معناست که انسان همراه با صفت زشت غیبت، پستی، شرارت، خیانت، و ملامت‏گری دیگران را نیز به کردار خود اضافه کند.
پس برادر ارجمند! در تمامی احوال بکوش تا راستگو باشی و مطمئن باش که صداقت آدمی را به نیکی رهنمون می سازد و نیکی نیز پاداش آن بهشت است، پس صادق و راستگو باش تا نزد الله متعال نیز از بندگان صادق باشی.
با نفس خود صادق باش و بر هر کوتاهی و تقصیر، آن را محاسبه کن. با الله متعال صادق باش و از اوامر او تعالی اطاعت کرده و از نواهی اجتناب کن. همواره استغفار کرده و به درگاه ایزد متعال توبۀ نصوح کن. نعمت‏های بی شمار الله را سپاسگزاری کن. با دیگران نیز در رفتار، وعده ها، و در نصیحت و خیرخواهی صادق باش.
از راستگویی ناپسندیده دوری کن؛ از غیبت، سخن چینی و بدزبانی میان مردم بپرهیز، زیرا که این صفات باعث تحقیر انسان می شود و الله متعال نیز در آیات قرآن از ارتکاب آنها نهی فرموده است و پیامبر اکرم صلی الله علیه وسم نیز امت خویش را برحذر داشته است. حقیقتاً که انجام این اعمال اصلاً شایستۀ یک انسان نیست.

برگرفته از کتاب «من وصایا الرسول للرجال»
مؤلف: محمد خلیل عیتانی
ترجمه: عبدالناصر امینی / هرات