اگر این نکته را قومی نداند نظام کار و بارش بی ثبات است
هنگامیکه دین مبین اسلام ظهور کرد، سراسر گیتی را از لوث این پلیدیهای شرم آور پاک ساخت و پشت پا به تصوّر خام و باطل تمامى كسانى زد كه زن را موجودى پست و فرومايه و دختردار شدن را ننگ خويش مىدانستند و مىپنداشتند كه زن موجودى زايد در نظام خلقت است. اسلام زن را از قعر ذلت و تباهی به اوج عزت رسانده، انسانیتش را به او باز گرداند، همه حقوقش را به رسمیت شناخت وبادیدی فراگیر و جامع و با درنظر گرفتن همه ویژگیهای آنان، جایگاه و شخصیت والایی برایشان درنظر گرفت و درمیان تمدنهای کهن و نوبنیاد، تنها این دین مقدس اسلام صاحب این امتیاز است و میتواند ادعا کند که ارزش واقعی را برای زنان به ارمغان آورده، شخصیت حقوقی، اجتماعی، دینی و انسانی را به آنها بازگردانده است.
اسلام و مساوات بین مرد و زن
آئین مقدس اسلام مرد و زن را حقوقی یکسان و برابر داده و هردو را در حمل بزرگترین مسئولیت های جامعه اسلامی که امر به معروف و نهی از منکر است یکسان مخاطب قرار داده است، چنانچه خداوند متعال میفرماید: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ» [توبه: 71]
(و مردان و زنان با ايمان دوستان يكديگرند كه به كارهاى پسنديده وا مىدارند و از كارهاى ناپسند باز مىدارند و نماز را بر پا مىكنند و زكات مىدهند و از خدا و پيامبرش فرمان مىبرند)
زنی که در جاهلیت از هرگونه حقوقی محروم و اصولاً حق حیات نداشت، با ظهور اسلام در تمامی عرصه ها دوشادوش مرد حرکت کرد و حقوق یکسان یافت. آیات بسیاری در قرآن کریم اشاره به مساوات مرد و زن در ادای تلیکف و دینداری و بندگی دارد.
در کتب احادیث روایات متعددی آمده است که زنان از رسول خدا صلیاللهعليهوسلم پرسیدند: ما میبینیم که خداوند در همه جای قرآن از مردان ذکر به میان آورده و آنها را مخاطب قرار میدهد، از این معلوم میشود که در ما زنان خیری نیست و ما میترسیم که عبادت ما هم مقبول نیفتد. [رواه البغوی عن الازواج المطهرات]
در ترمذی به سند حسن از حضرت ام عماره انصاری و در بعضی روایات از حضرت اسما بنت عیسی نیز همین نقل شده است. [معارف القرآن/ مفتی محمد شفیع عثمانی/ ج 11/ص88]
در جواب این سؤال زنان خداوند متعال این آیه را نازل فرمودند: «إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا» [احزاب:35]
(مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان با ايمان و مردان و زنان عبادتپيشه و مردان و زنان راستگو و مردان و زنان شكيبا و مردان و زنان فروتن و مردان و زنان صدقهدهنده و مردان و زنان روزهدار و مردان و زنان پاكدامن و مردان و زنانى كه خدا را فراوان ياد مىكنند خدا براى [همه] آنان آمرزشى و پاداشى بزرگ فراهم ساخته است)
با توجه به نصّ صریح این آیه میتوان فهمید که ربودن گوی سبقت در میدان تقوا جنسیت نیست بلکه نزدیکی و قرب دلها به خدا گوی سقبت را میرباید و دل مؤمن عرش خداوند است، حال این دل ممکن است از آن زنی مؤمن باشد یا مردی مؤمن.
اگر برای خواهران و مادران ما این شبهه ایجاد شود که قرآن مجید به مردان توجه میکند و زنان را مورد التفات قرار نمیدهد میتوان با توجه به معانی این آیات چنین درک کرد که مخاطبین قرآن با توجه به انسانیت مورد توجه قرار گرفته اند، نه جنسیت مرد یا زن.
مقایسه زن و مرد از لحاظ تکوینی
اگر از لحاظ تکوینی به جنس زن و مرد نگریسته شود، به خوبی قابل درک است که زن و مرد هرکدام توانایی های خاص خود را دارند؛ اگر مرد دارای طبیعت کار و کسب و تلاش است، زن به کودکش شیر میدهد و سرچشمۀ حیات است. اگر مرد به خصلت درشتی شناخته میشود، زن به خصلت مهربانی و عطوفت ممتاز است. اگر مرد به عضلات نیرومند مینازد، زن دارای نیروی نفسانی لطیفی است که آهن را نرم میکند. اگر مرد پدر است، زن به مادر بودن مفتخر است و بهشت زیر پای او گسترده است.
آری زن، مادر است و مادر عاطفهای جوشان و احساسی روان است، عاطفهای که با شعله محبت میجوشد، احساسی که دلدادگی به همراه دارد.
شاعر عرب زبان چه زیبا سروده است:
الأم مدرسة إذا اعدتها اعدت شعباً طیب الأعراق
(مادر مدرسهای است که چون آن را بسازی، ملتی نیک نژاد ساختهای)
خلاصه بحث
از آنچه به اجمال گفتیم روشن میشود که اسلام در چهارده قرن پیش آرمانهای متعالی انسان امروزه را برآورده نموده است، چرا که از نگاه اسلام زن و مرد هر دو انسان هستند و در مفهوم انسانیت شریک اند و واژۀ انسانیت از دو گرفته شده است.
در واقع ما مسلمانان از یاوران و مدافعان حقیقی ـ نه پنداری و خیالی ـ برابری و عدالت هستیم و به آن دعوت نموده و عمل میکنیم، تا زن را از اسارت، ذلت و حقارت جاهلیت قدیم وجدید برهانیم. زندگی اجتماعی وی را به او باز گردانیم.
ما اطمینان داریم تا زمانیکه زن مسلمان به آزادی و استقلال فکری و عملی کامل که شریعت اسلامیآن را برای وی پایه گذاری نموده است نرسد و به عنوان عضوی از اعضای جامعه به رسمیت شناخته نشود، جوامع اسلامی به سلامت اخلاقی و خود کفایی لازم نخواهند رسید.
امام ندوی رحمه الله در این باره مینویسد: «اگر زنان مسلمان در راه بقای تمدن اسلامی و برپا نگهداشتن محیط خانوادگی که محور طهارت و محبت است، با مردان معاونت نکرده و در پیشبرد اهداف اسلامی با آنان همکاری نمیکردند، کار دفاع از پایه های تمدن اسلامی برای عموم مسلمانان مشکل و دشوار میگردید.»
با وجود این همه حمایت از قشر زن این را نیز اذعان میکنیم که اگر زنان و خواهران جامعه ما مجد و عزت خود را در قوانین اسلامی بجویند و آنچه را که اسلام برای آنان به عنوان امتیاز و برگ برنده به ارمغان آورده است را دنبال کنند، موفقیت را حاصل کرده اند. اما اگر فریب مظاهر آزادی غرب را خورده و فریاد مظلومیت بر آورند تا قوانین و برنامه های غرب دست آنان را بگیرد، به یقین بدانند که این بار خودشان با دستان خود، خود را زنده به گور میکنند و تاریخ ذلت بار دیگری را برای خود رقم میزنند.
دیدگاههای کاربران