همزمان با خلقت انسان، جستجو و تلاش او برای یافتن هر آنچه ادامه حیاتش را میسر سازد، شروع شده و همانا فراهم آوردن رزق و روزی، یکی از دغدغههای مهم و همیشگی انسان بوده است؛ زیرا خداوند متعال زندگی مادی بشر را به آن وابسته کرده است. البته گاه بسیاری از انسانها کسب روزی و سرمایه را مهمترین و شاید تنها هدف زندگی خود قرار دادهاند که این تفکر اولا انسانها را از هدف غایی و فلسفه خلقتشان دور کرده است و ثانیا بسیاری از آنان را برای به دست آوردن متاع اندک دنیا، به تضییع حقوق دیگر انسانها و نارضایتی پروردگارشان سوق داده است.
رزق از دیدگاه قرآن
قرآن، کتابی جاوید الهی، قانون اساسی اسلام، معجزه بزرگ و یادگار ماندگار پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم و نخستین مرجع عقاید و احکام و اخلاق و آداب و شعایر اسلامی است.
خداوند در این کتاب گنجینههای معارف و رازهای حقایق، اصول عدالت، راه و روش سعادت، رهنمودهای سیر و سلوک و دستورالعمل های هدایت و تشریع را به ودیعت نهاده است. قرآن در گوش اعصار و قرون این ندا را طنین انداز می کند که «تنزیل من حکیم حمید» (فصلت:42)؛ قرآن فرو فرستادۀ خداوند دانای ستوده است.
قرآن راهنماست و چراغ راه، شفاست و درمان برای همه مردم و به خصوص برای مومنان؛ «یا أیهاالناس قد جاءتکم موعظة من ربکم وشفاء لما فی الصدور وهدی و رحمة للمومنین» (یونس: 57)؛ ای مردمان! از سوی پروردگارتان برای شما اندرزی و درمانی برای چیزهایی که در سینههاست آمده است، وهدایت و رحمت برای مومنان است.
بنابراین فلسفه زندگی و راه و رسم انسان زیستن را باید از این چشمه زلال و گوارای زندگی گرفت، و باید زیربنای عقاید و اخلاق و عرفان و تفکر و پشتوانه رفاه انسان و پیشرفت جامعه رهنمودهای قرآن باشد. (1)
مسائل مربوط به رزق در کلام الهی بارها مورد اشاره قرار گرفته است که ما تحت چند عنوان، درباره آن بحث می کنیم.
1- مقدر بودن رزق از جانب پروردگار
با دقت در تعالیم ادیان الهی و در نهایت دین اسلام این امر واضح می گردد که خداوند متعال آگاه به گذشته و حال و آینده است و علم او بر هر چیز در هر زمان و مکانی که باشد، احاطه دارد. لذا او تعالی قبل از آفرینش مخلوقات جهان، رزق و روزی هر یک را به اندازه معین در تقدیر او نوشته است. این امر در کلام خداوند در چندین آیه مورد تاکید قرار گرفته است؛
الف: «و ما من دابة فی الارض إلا علی الله رزقها و یعلم مستقرها و مستودعها کل فی کتاب مبین» (هود: 6) هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر اینکه روزی آن برعهده خداست (و خدا روزی مناسب هر یک را در خشکی و دریا می رساند) و محل زیست (دوران حیات) و محل دفن (پس از ممات) او را می داند، همه اینها در کتاب روشنی (به نام لوح محفوظ، موجود و مضبوط) است.
ب: «و کأین من دابة لاتحمل رزقها الله یرزقها و إیاکم و هو السمیع العلیم» (عنکبوت: 60) چه بسیارند جنبندگانی که (در زمین با شما زندگی میکنند و بر اثر ضعف حتی) نمیتوانند روزی خود را بر دارند، خدا روزیرسان آنها و شماست و خدا بس شنوا و آگاه است.
در بیان سبب نزول آیه آمده است: رسول خدا صلی الله علیه وسلم از اصحاب خویش در مکه خواست که به مدینه هجرت کنند، اما اصحاب گفتند: ما در آنجا نه مسکنی داریم و نه کسی را که به ما چیزی برای خوردن بدهد. پس خدای عزوجل به ایشان خبر داد که رزق و روزی او به مکانی معین، مخصوص نیست. بلکه رزق و روزی او برای تمام خلقش، در هر جا و در هر مکانی که باشند، عام است و حتی ارزاق مهاجران در دیار هجرت بیشتر و پاکیزه تر است. چنانکه مهاجران در صدر اسلام بعد از اندک زمانی صاحب ثروت و دارایی و فرمانروای کشورها و سرزمینهای سایر بلاد گشتند. (2)
ج: «فابتغوا عندالله الرزق و اعبدوه و اشکروا له» (عنکبوت:17) پس روزی را از نزد خدا طلب کنید و او را پرستش کنید و شکر او را به جا آورید.
2- حکمت در تقسیم رزق
با دقت در آیات گذشته این امر بسیار اساسی آشکار گردید که خداوند روزیرسان تمام جانداران و جنبندگان است و در کتاب خود، به آن تصریح کرده است، اما در این راستا همیشه یک مسئله ذهن انسانها و به خصوص حکمای اسلامی را به خود مشغول کرده است و آن اینکه بر چه اساسی خداوند متعال رزق و روزی را میان بندگان خود تقسیم می کند. چون دیده شده که در طول تاریخ عدهای معدود، بسیاری از ثروتهای جهان را تحت سیطره خود داشته و در نهایت رفاه و ناز و تنعم بودهاند و بیشترین فعالیت زندگیشان صرف برطرف کردن نیازهای اولیه حیات شده است.
آنچه مسلم است:
الف: «أو لم یعلموا أن الله یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر» (زمر:52) مگر ندانستهاند که خداوند روزی را برای هر کس که خود بخواهد، فراخ یا تنگ میگرداند. و یا «الله یبسط الرزق لمن یشاء من عباده و یقدر له» (عنکبوت:62) خداوند روزی را برای هر کس از بندگانش که بخواهد فراخ میگرداند و برای هر کس که بخواهد تنگ میگرداند.
پس چگونگی تقسیم رزق، یکی از حکمتهای خاص پروردگار جهانیان است که انسان با توجه به توانایی عقلی و ظرفیت وجودی خود به برخی از آنها پی میبرد.
ب: «والله فضّل بعضکم علی بعض فی الرزق» (نحل:71) خداوند برخی از شما را بر برخی دیگر از نظر روزی برتری داده است.
سید قطب در تفسیر «فی ظلال القرآن» پیرامون این امر میگوید: «برتری دادن در رزق، اسباب و عللی دارد که این اسباب و علل تابع سنت الهی است، پس گاهی ممکن است که انسان متفکر، دانشمند و اهل خرد بوده، اما موهبتش (تواناییاش) در کسب روزی محدود و اندک باشد. از آن روی که او در میدانهای دیگر دارای مواهب دیگری است. گاهی برعکس، یک انسان کودن و نادان به مال و ثروتی گسترده دست مییابد، اما بدانید که این انسان قطعا در این بُعد خاص از موهبت برخوردار است. پس ساده لوحانه است که بپنداریم که وسعت رزق و روزی به توانمندی و استعداد انسان ارتباطی ندارد. البته گاهی هم گشایش و تنگی در رزق ابتلایی از جانب خدای سبحان است. به هرحال بر اساس همین حکمتهای بالغه (الهی) است که علاوه بر تفاوت در مال و دارایی، در سایر ابعاد زندگی انسانها نیز تفاوتهایی قرار داده شده است.» ( 3)
ج: خداوند یکی از ضررهای افزایش دادن بیقید و شرط رزق و روزی بندگان را این چنین بیان میفرماید: «و لو بسط الله الرزق لعباده لبغوا فی الارض و لکن ینزل بقدر ما یشاء» (شوری:27) اگر خداوند رزق و روزی را برای همه بندگانش (بدان گونه که خودشان میخواهند) فراخ و گشاده میگرداند به یقین در زمین تباهی میکردند. ولی به اندازه آنچه بخواهد (روزی) فرو میفرستند.
در حدیث قدسی آمده است: «از بندگانم کسی هست که او را جز توانگری به صلاح نمیآورد و اگر فقیرش سازم، بیگمان دینش را بر وی تباه کردهام و از بندگانم کسی هست که او را جز فقر به صلاح نمیآورد، و اگر توانگرش سازم دینش را بر وی تباه ساختهام. (4)
خداوند که خالق و دانای اسرار تمام بندگان است، خود میفرماید: «کلاّ إن الانسان لیطغی أن رآه استغنی» (علق:6-7) به یقین انسان سر به طغیان بر میدارد هنگامی که خود را بینیاز میبیند.
د: خداوند متعال در چندین آیه، از رزق و روزی و تنگی و فراخی آن به عنوان یکی از راههای امتحان و ابتلای بندگان یاد میکند؛«فأما الانسان إذا ما ابتلاه ربه فأکرمه و نعمه فیقول ربّی أکرمن: و أما إذا ما ابتلاه فقدر علیه رزقه فیقول ربی أهانن» (فجر:15-16)؛ اما انسان همین که پروردگارش او را بیازماید و او را گرامی دارد و به او نعمت دهد، خواهد گفت: پروردگارم مرا گرامی داشته است (با این تصور که این عزت و نعمت حقش بوده است) و اما اگر او را بیازماید و روزیاش را تنگ و کم نماید، خواهد گفت: پروردگارم مرا خوار و زبون داشته است. (و با فقر و فاقه ذلیل و حقیرم نموده است.)
در آیه دیگری خداوند در همین خصوص فرموده است: «و لنبلونکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشرالصابرین.» (بقره:155) و قطعا شما را با چیزی از (قبیل) ترس و گرسنگی و زیانهای مالی و جانی و کمبود فرآوردهها میآزماییم و به بردباران (بر این آزمونها) مژده باد.
گاهی نیز وفور نعمتهای خداوند، استدارج و مهلت و وسیلهای برای عذاب گناهکاران است: «ولاتعجبک أموالهم و أولادهم إنما یرید الله أن یعذبهم بها فی الدنیا و تزهق أنفسهم و هم کافرون» (توبه:85) و مالها و فرزندان کافران و فاسقان تو را به شگفت نیندازد. جز این نیست که خداوند میخواهد با آن در دنیا آنان را شکنجه دهد و جانهایشان در حال کفر بیرون رود.
هـ: خداوند یکی دیگر از حکمتهای تقسیم رزق را این گونه بیان میکند: «نحن قسمنا بینهم معیشتهم فی الحیاة الدنیا و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات لیتخذ بعضهم بعضا سخریا» (زخرف:32) ما زیستمایۀ آنان را در زندگی دنیا بین آنان تقسیم کردهایم. و در مرتبت، برخی از آنان بر برخی دیگر برتر گرداندهایم تا برخی از آنان برخی دیگر را به خدمت گیرند.
زمخشری در ذیل این آیه مینویسد: «همانا خداوند خودش روزی و اسباب مادی زندگی را درمیان انسانها تقسیم، مقدار آن را مقرر و مرتبه هر یک از آنها را با تدبیرش مشخص کرد، و بین آنها تساوی قرار نداد بلکه در برخورداری از اسباب زندگی و در مقام و منزلت بینشان تفاوت نهاد. از آنان قوی و ضعیف، غنی و فقیر، آقا و خادم قرار داد تا احتیاجات همدیگر را برآورده سازند و بعضی بعض دیگر را برای برآوردن نیازهایشان به خدمت بگیرند تا چرخ زندگی همه بچرخد و هر یک به منافعشان برسند و نیازهایشان برآورده شود، و اگر خداوند انسانها را به حال خودشان رها میکرد و تدبیر همه امورشان را به خودشان وامینهاد، البته که همه ضایع و هلاک میشدند.» (5)
3- اثر اعمال نیک و گشایش رزق
رزق یکی از مقدرات خداوندی است که با اعمال و نوع زندگی انسان رابطه مستقیم دارد و تک تک اعمال او (خیر و شر) بر مقدار و چگونگی رزق و روزیاش اثر دارد. لذا اگر انسان به اعمال نیک و خیر اقدام کند و در طول زندگی بدان پایبند باشد، در روزی او برکت پدید میآید و کسب رزق برای او سهل میشود، و اگر نافرمانی رب العالمین را پیشه سازد، از رزق طیب و پاک بیبهره مانده و برکت زندگی او از بین میرود. اینک با توجه به آیات قرآنی، موجبات تنگی و فراخی رزق را بررسی می کنیم؛
الف: اثر تقوی
«ومن یتق الله یجعل له مخرجاً و یرزقه من حیث لایحتسب و من یتوکل علی الله فهو حسبه» (طلاق:2-3) هر کس از خداوند بترسد و پرهیزگاری کند، خداوند راه نجات (از هر تنگنایی) را برای او فراهم میسازد و به او از جایی که تصورش را نمیکند، روزی میرساند، و هر کس بر خداوند توکل کند (و سرانجام کار خود را بدو واگذارد) پس خداوند او را بس است.
این آیه دلیل واضح و روشنی است بر اینکه خداوند متعال برای بعضی از بندگان، فرج و گشایش فراهم نموده و اسباب گوناگون رزق و روزی را برای آنان از راههایی که در فکر آنان نمیگنجد، مهیا میکند و این به سبب تقوا و دینداری آنان است.
نکته مهم نهفته در این آیه و بسیاری از آیات دیگر، این است که هر چند این دنیا سرای اسباب است (و بالطبع برای حصول رزق و روزی، کسب و کار و تجارت و … را سبب گردانده) اما نوعی دیگر از رزق و روزی هست که اصطلاحاً «من حیث لایحتسب» خوانده میشود و به قدرت خداوندی (در مقابل سنت خداوندی) ارتباط دارد و ربطی به کسب و کار و امور معمول حصول رزق ندارد. قرآن در موارد متعددی به این امر اشاره کرده است. ممکن است در زندگی ما انسانها اتفاقاتی از این دست پیش آمده باشد. به عنوان یکی از بارزترین مصادیق آن میتوان از ماجرای حضرت مریم نام برد که زکریا علیه السلام گاه و بیگاه انواع خوراکیها و آشامیدنیهای متفاوت را در کنار او و درمحراب عبادتش مییافت؛ «کلما دخل علیها زکریا المحراب وجد عندها رزقا قال یا مریم أنی لک هذا قالت هو من عندالله إن الله یرزق من یشاء بغیر حساب» (آل عمران:37) هر گاه زکریا وارد عبادتگاه او میشد به نزد او رزقی مییافت، میگفت: ای مریم، این روزی برایت از کجا آمده است؟ [مریم] میگفت: آن از نزد خداست. خداوند هر کس را که بخواهد بیشمار روزی میدهد.
یکی دیگراز آیاتی که خداوند در آن تقوا و ایمان را سببی برای روزی معرفی کرده، آیه 96 سورۀ اعراف است؛ «ولو أن أهل القری آمنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الأرض»، واگر مردمان این شهرها و آبادیها (به خدا و انبیا) ایمان میآوردند و (از کفر و معاصی) پرهیز میکردند، (درهای خیرات و) برکات آسمان و زمین را بر روی آنان میگشودیم.
ب: اثر استغفار
استغفار سبب وسعت و فراخی رزق میگردد؛ در این رابطه خداوند متعال میفرماید: «و أن استغفروا ربکم ثم توبوا إلیه یمتعکم متاعا حسنا إلی أجل مسمی و یؤت کل ذی فضل فضله» (هود:3) و آنکه از پروردگارتان آمرزش بخواهید آنگاه به درگاه او توبه کنید تا (به سبب استغفار صادقانه و توبه مخلصانه) شما را تا دم مرگ به طرز نیکویی (از مواهب زندگی این جهان) بهره مند میسازد و (در آخر برابر عدل و داد خود) به هر صاحب فضیلت و احسانی (پاداش) فضیلت و احسانش را میدهد.
در این آیه خداوند انسانها را به استغفار و توبه از اعمال گذشته دعوت میکند و آنان را به صبر و پایداری و ثبات در این راه توصیه مینماید و به آنان اعلام میدارد که اگر استقامت و اسمترار در توبه و استغفار داشته باشند، آنان را از نعمتهای کثیر و وافر خود بهره مند میسازد. (6)
استغفار همچنین سبب نزول پیاپی باران و کثرت آن میگردد و باعث برکت در اموال و اولاد میشود، چنانکه خداوند در سوره نوح میفرماید: «فقلت استغفروا ربکم إنه کان غفارا یرسل السماء علیکم مدرارا و یمددکم بأموال و بنین و یجعل لکم جنات و یجعل لکم أنهارا» (نوح:10-12)؛ و (من نوح) بدیشان گفتم: از پروردگار خویش طلب آمرزش کنید که او بسیار آمرزنده است (و شما را میبخشاید)، (اگر چنین کنید) خدا از آسمان بارانهای پر خیر و برکت را پیاپی میباراند و با اعطای دارایی و فرزندان شما را کمک و یاری میدهد، و باغهای سرسبز و فراوان بهره شما میسازد، و رودبارهای پر آب در اختیارتان میگذارد.
استغفار سبب جذب و گشایش رزق شده و موجب میگردد که انسان از جایی که گمان آن را ندارد، صاحب رزق و روزی شود و مقام و منزلت او محفوظ بماند. بر خلاف آن، کفر به خدا و غافل شدن از ذکر و یاد وی باعث تنگی رزق و مشقت و ناراحتی دنیوی (و اخروی) میشود، چنانکه خداوند میفرماید: «و من أعرض عن ذکری فان له معیشة ضنکا» (طه:124)؛ هر کس از یاد من روی بگرداند، زندگی تنگ (سخت و گرفتهای) خواهد داشت.
ج: اثر نماز
مسلماً نماز یکی از مهمترین ارکان اسلام است که هر فرد مومن به هنگام ادای آن و پس از ادای آن احساس اطمینان، خوشبختی و آرامش مینماید، و هنگامی که با صبر و استقامت همراه باشد بخصوص هنگام بروز مصایب و مشکلات، تاثیر بسیار بزرگ و مهمی بر انسان دارد.
خداوند متعال میفرماید: «یا أیهاالذین آمنوا استعینوا بالصبر والصلاة إنّ الله مع الصابرین» (بقره:153)؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، از بردباری و نماز ( در برابر حوادث سخت زندگی) کمک بگیرید (بدانید که) همانا خدا با بردباران است.
سعید بن جبیر- رحمه الله- درباره صبر میفرماید: «صبر و استقامت بنده، اظهار رضایت اوست از خداوند متعال بر آنچه بر او واقع شده است، و طالب ثواب بودن در مصایب، دال بر امید او به ثواب از باریتعالی است. چه بسا بنده اظهار بیصبری می نماید و به جزع و فزع میپردازد و قدرت صبر و استقامت را از دست میدهد؛ بنابراین خداوند متعال اول به صبر و استقامت و ادای نماز دستور داده و پس از آن مسئله رزق را بیان میدارد. از این معلوم میشود که نماز و صبر بر تنگی و فراخی رزق تأثیر بسزایی خواهند گذاشت. اگر انسان نماز بخواند و هنگام نزول مصایب و مشکلات صبر را پیشه خویش سازد، خداوند رزق و روزی با برکتی نصیب او میسازد.(7)
خداوند متعال میفرماید: «وأمر أهلک بالصلاة واصطبر علیها لانسئلک رزقا نحن نرزقک و العاقبة للتقوی» (طه:132)؛ خانواده خود را به گزاردن نماز دستور بده و خود نیز بر اقامه نماز ثابت و استوار باش، ما از تو روزی نمیخواهیم، بلکه ما به تو روزی میدهیم، سرانجام (نیک و ستوده) از آنِ (اهل تقوا و) پرهیزگاری است.
د: اثر انفاق و صدقه دادن
یکی دیگر از اموری که موجب فراخی رزق میشود و در آیات و احادیث بدان اشاره شده است، بذل و بخشش و انفاق در راه خداست.
انفاق در راه خدا پاداش دنیوی و اخروی را به دنبال دارد و از برکات مهم و بزرگ دنیوی آن میتوان به رشد و نمو مال و وسعت در رزق اشاره کرد. خداوند میفرماید: «یا أیهاالذین آمنوا أنفقوا من طیبات ما کسبتم و مما أخرجنا لکم من الارض و لاتیمموا الخبیث منه تنفقون و لستم بآخذیه إلا أن تغمضوا فیه و اعلموا أن الله غنی حمید. الشیطان یعدکم الفقر و یأمرکم بالفحشاء والله یعدکم مغفرة منه و فضلا والله واسع علیم» (بقره:267-268)، ای مومنان، از پاکیزههای اموالی که (از طریق تجارت و کسب و کار) به دست آوردهاید و از [پاکیزههای] آنچه برایتان از زمین برآوردهایم، انفاق کنید و به سراغ چیزهای ناپاک نروید تا از آن ببخشید، در حالی که خود شما حاضر نیستید آن چیزهای پلید را دریافت کنید مگر با اغماض و چشمپوشی در آن، و بدانید که خداوند بینیاز و شایسته ستایش است. شیطان شما را (به هنگام انفاق میترساند و ) وعده تهیدستی میدهد و به انجام گناه شما را دستور میدهد، ولی خداوند به شما وعده آمرزش خویش و فزونی (نعمت) میدهد، و خداوند گشایشگر (فضل و رحمت، و از همه چیز) آگاه است.
همچنین خداوند متعال میفرماید: «و ما أنفقتم من شیء فهو یخلفه و هو خیرالرازقینم (سبأ:39) هرچه (در راه خدا) انفاق کنید، او عوضش را میدهد و او بهترین روزی دهندگان است.
هـ: اثر دعا
دعا و نیایش یکی دیگر از اسباب جلب رحمت و فتح و گشایش درهای بیکران الهی است و انسان همواره توانسته است به وسیلۀ آن، احوال خود و حتی تقدیر الهی را تغییر دهد. در احادیث آمده است که دعا تقدیر الهی را تغییر میدهد. (8)
پیامبران و صالحان همیشه در هنگام نزول مصایب و مشکلات، به دعا و تضرع پرداختهاند و با دعاهای مخلصانۀ خویش توانستهاند رزق و برکات الهی را شامل حال امت خویش و یا یک گروه و منطقهای خاص بگردانند. به عنوان مثال میتوان به نیایش حضرت ابراهیم و اسماعیل- علیهما السلام- اشاره کرد؛ «و إذ قال إبراهیم رب اجعل هذا بلداً آمنا و ارزق أهله من الثمرات من آمن بالله و الیوم الآخرم (بقره:126)؛ و آنگاه (را یاد آورید) که ابراهیم گفت: پروردگارا، این (سرزمین) را شهری امن گردان و به مردمش، هر کس که به خدا و روز قیامت ایمان آورد، از فرآوردهها روزی ده.
در جای دیگر خداوند واقعۀ حضرت عیسی علیه السلام را نقل میکند که در دعای خود چنین گفت: «اللهم ربنا أنزل علینا مائدة من السماء تکون لناعیداً لأولنا و آخرنا و آیة منک و ارزقنا و أنت خیرالرازقین» (مائدة:114)؛ خداوندا، ای پروردگار ما، سفرهای از آسمان برای ما فرو فرست که (روز نزول آن) جشنی برای ما (مومنان) متقدمین و (دیگر مومنان) متأخرین شود و معجزهای از جانب تو (برصدق نبوت من) باشد، و ما را (نه فقط امروز، بلکه همیشه) روزی رسان و تو بهترین روزی دهندگانی.
این آیات گویای این مطلبند که خداوند متعال دعا و تضرع را وسیله اعطای رزق به بندگانش قرار میدهد و آنان میتوانند با خواستن و اظهار نیاز به درگاه بینیاز پروردگار، سبب گشودن دروازههای رزق و رحمت برخود شوند.
و: اثر هجرت در راه خدا
در طول تاریخ چه بسا اهل ایمان (به دلایل مختلف) مجبور به ترک دیار و هجرت در راه خدا شدهاند و تقریبا در همه موارد به رغم خواست کفار و دشمنان دین، در محل هجرت با گشایش رزق و فتح و کامیابی روبه رو شدهاند. خداوند میفرماید: «و من یهاجر فی سبیل الله یجد فی الأرض مراغما کثیراً و سعة» (نساء:100)؛ و هر کس در راه خدا هجرت کند، در زمین جایگاه بسیار و گشایشی (در زندگی) یابد.
نگارنده: بهاءالدین حسامی
منبع: فصلنامه ندای اسلام، ش:36-37
پی نوشت ها:
1- قرضاوی، یوسف، سیمای صابران در قرآن، ترجمه: محمد علی لسانی فشارکی، ص: 11-12، بنیاد قرآن، 1360
2- مخلص عبدالرئوف، انوارالقرآن: 4/225، شیخ الاسلام احمد جام، چاپ دوم، 1383، تربت جام.
3- همان:3/334
4- همان:5/404
5- زمخشری، تفسیر کشاف: 2/248، دارالکتب العربی، بیروت
6- محمدالطیب، اسعد، اسباب تنگی و فراخی رزق، ترجمه: احمد سنجر، ص:19 انتشارات صدیق، چاپ اول، 1379، زاهدان
7- همان، ص:26-25
8- همان، ص:23