امروز :جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳

نگاهی گذرا بر تدوین حدیث نبوی صلی الله علیه وسلم

نگاهی گذرا بر تدوین حدیث نبوی صلی الله علیه وسلم

 عده ای بر این باورند که ذخیره حدیثی، حدود یک قرن فقط با حفظ نمودن متداول بوده و نوشتنی در کار نبوده است. اما سرچشمه این اندیشه ناصواب، اخبار و روایاتی است که پژوهش گران حوزه علم حدیث قبل از ایشان در باره تدوین حدیث منتشر کرده اند و آنها بر این اعتقاد بودند که مدون اول این علم، ابن شهاب زهری متوفی 125هـ ق است.

این طرز تفکر بر فرهیختگان و مصنفانی همچون ابوطالب مکی، نیز با وجود یافتن تناقض در این باره بر آن صحه می گذاشتند.
اما فرزند رشید اسلام و خادم سنت نبوی، خطیب بغدادی رحمه الله در این وادی قدم برداشت تا ثابت کند که کتابت حدیث در حیات طیبه حضرت رسول صلی الله علیه وسلم صحابه و تابعین نیز مروج بوده است.

شیوه نوشتار در حیات طیبه نبوی صلی الله علیه وسلم
جامعه عرب قبل از ظهور اسلام در حفظ اشعار، قصص و رویدادها و انساب به حافظه خود اعتماد می کردند و نوشتن و ثبتی در کار نبود و بنا بر همین به قوت حافظه مشهور شده بودند. اما این دلیل بر عدم وجود نوشتار بین آنها نیست. زیرا در جامعه مکی آن روز تجار می زیستند که نیاز به حساب و کتاب داشتند. گرچه افراد با سواد انگشت شمار بودند. بنا بر همین است که قرآن کریم عرب آن روز را به «أمیّون» تعبیر و توصیف می کند آنجا که می فرماید: «هوالذی بعث فی الامیین رسولا منهم» و در حدیث نبوی صلی الله علیه وسلم آمده است: «إنا أمّة أمیّة لانکتب و لانحسب.»
اما با ظهور اسلام عزیز و آغازین روزهایش، نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وسلم جامعه اسلامی را به آموختن و فراگیری علم تشویق و ترغیب نمود و فدیه اسرای بدر را تعلیم ده نفر از فرزندان انصار مقرر فرمود.

نگارش حدیث در حیات نبوی صلی الله علیه وسلم
با وجود جمعی از نویسندگان در عهد نبوی صلی الله علیه وسلم و اقدام آنها به نوشن و ثبت قرآن کریم، کسی اقدام به جمع آوری احادیث ننمود و اغلب بر حافظه خود اعتماد می کردند و رسول الله صلی الله علیه وسلم هم آنها را دستور به این کار ندادند و شاید علت این کار این بود که قوت حافظه آنها کما کان باقی بماند، و دیگر اینکه روایت حدیث بالمعنی جایز بود.  بر خلاف قرآن کریم که لفظ و معنایش معجزه است و باید عینا ثبت و ضبط می شد.
 از طرفی چون مسلمانان با اسلوب قرآن کریم مأنوس نشده بودند و احتمال داشت که عموم مسلمانان دچار شک و خلط احادیث با آیات قران کریم بشوند و آن هم زمانی بود که قرآن کریم لحظه به لحظه نازل می شد، لذا جهت دفع خلط، دستور به نوشتن داده نشد.

روایاتی که دال بر نهی از کتابت و ثبت حدیث هستند
در مجموعه ذخیره احادیث روایاتی وجود دارد که از نوشتن حدیث نهی می کنند که از آن جمله:
1- «لاتکتبوا عنی، و من کتب عنی غیرالقرآن فلیمحه و حدّثوا عنی ولاحرج.» (أخرجه مسلم فی کتاب الزهد و الرقائق/3004)
2- قال ابوسعید الخدری رضی الله عنه «جهدنا بالنبی صلی الله علیه وسلم أن یأذن لنا فی الکتاب فأبی» (تقیید العلم، ص32)

احادیثی که اجازه ثبت و نگارش را می دهند
1- حدیث عبدالله بن عمرو بن عاص رضی الله عنه «کنت أکتب لکل شیئ أسمعه من رسول الله صلی الله علیه وسلم أرید حفظه فنهتنی قریش و قالوا: تکتب کل شیئ سمعته من رسول الله و رسول الله صلی الله علیه وسلم بشر یتکلم فی الغضب و الرضی، فأمسکت من الکتاب فذکرتُ ذلک لرسول الله صلی الله علیه وسلم فأومأ بأصبعه إلی فیه و قال: «اکتب فوالذی نفسی بیده ماخرج منه إلا الحقّ» (مرجع قبل، ص74)
2- حدیث ابوهریرة رضی الله عنه: «ما من أصحاب النبی صلی الله علیه وسلم أحدٌ أکثر حدیث عنه منّی إلا ما کان من عبدالله بن عمرو فإنه کان یکتب و لاأکتب» (أخرجه البخاری فی العلم: 113)
3- طلب رجل من أهل الیمن یوم فتح مکة من الصحابة أن یکتبوا له خطبة النبی صلی الله علیه وسلم بعد الفتح، فاستأذنوا النبی صلی الله علیه وسلم فی ذلک فقال: «اکتبوا لأبی شاه» (جامع البیان العلم و فضله:1/ 71)

نظریه علما جهت رفع تعارض روایات
محققان و پژوهشگران علم حدیث می فرمایند: نهی رسول الله صلی الله علیه وسلم از نوشتن حدیث بنا بر خوف اختلاط و التباس با قرآن کریم بوده است که تا آن زمان هنوز جمع آوری نشده بود.
علت دوم این بود که مبادا مسلمین چنان به جمع آوری حدیث مشغول شوند که از قرآن غافل شوند. (المحدث الفاصل، ص17)
اما نظر ابوسلیمان خطابی این است که مراد از نهی، کتابت در یک برگه است تا مبادا خلط ایجاد نشود. بنا بر همین مسئله بود که پیامبر صلی الله علیه وسلم برای برخی از صحابه که به آنان اطمینان داشت، همچون عبدالله بن عمرو بن عاص رضی الله عنه، اجازه نوشتن را دادند.
برخی دیگر از علما بر این باوراند که احادیثی که اجازه نوشتن را داده است، ناسخ احادیثی است که در آنها نهی آمده است و آن هم بعد از مأنوس شدن صحابه رضی الله عنه با اسلوب و شیوه قرآن کریم بود.

تلاش صحابه کرام رضی الله عنهم جهت تدوین سنت
در میان برخی از علمای عصر حاضر چنین شایع است که احادیث گهربار رسول اکرم صلی الله علیه وسلم در عهد صحابه اصلا به رشته تحریر در نیامده است. زیرا این نوشتن و کتابت حدیث در قرن دوم هجری و با دستور خلیفه راشد، عمربن عبدالعزیز رضی الله عنه انجام گرفته است، زیرا ایشان به عامل خود در مدینه منوره نامه ای با این مضمون نوشت: «أکتب إلی ما ثبت عندک من الحدیث، فإنی خِفت دروس العلم و ذهابه» (سنن دارمی، باب من خص فی کتابة العلم، ص125)
همچنین ایشان به تمامی کارگزاران خود در کشورهای اسلامی نوشت: «أنظروا حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم فاجمعوه» (صحیفه سعد بن عباده رضی الله عنه)
اما علت خطائی که اکثر دچار آن شده اند این است که بیشتر مؤرخان صدر اول، به ذکر تدوین حدیث در قرن دوم هجری، اکتفا نموده اند و به صحیفه هایی که در قرن اول نوشته شده اند توجه و عنایت ننموده اند، در حالی که مجموعه بزرگی از احادیثی که در قرن سوم و بعد از آن تدوین شده اند، از این صحیفه هاست. چنانکه کل صحیفه های صحابی جلیل القدر عبدالله بن عمروبن عاص رضی الله عنه در مسند احمد و مرویات حضرت ابوهریره رضی الله عنه در کتاب همام بن منبّه ذکر شده اند.
علت دوم خطای مورخان و پژوهشگران در این زمینه این است که محدثین مجموعه بسیار بزرگ و خارج از حیطه فکر بشری را ذکر نموده اند که تصور نمی شود این تعداد و مجموعه بزرگ از احادیث در این صحیفه های کوچک نوشته شده در قرن اول، موجود باشد.
جواب این شبهه این است که تعداد احادیث صحیح غیر مکرر که خالی از منابع و شواهد باشند، اندک اند، چنانکه علامه مناظراحسن گیلانی در کتاب گرانسنگ (تدوین حدیث) می فرماید: انسان از کثرت مجموعه احادیث تعجب می کند… و بسیاری هم از علمای حوزه علم حدیث نمی دانند که علت آن کثرت از متابعات، طرق و شواهد است. مثلا حدیث «إنما الاعمال بالنیات» از 700 طریق روایت شده است. لذا اگر مکررات را حذف کنیم، تعداد اندکی باقی می ماند.

مشهورترین صحیفه های عهد صحابه
1- صحیفه سعدبن عباده رضی الله عنه؛ 2- صحیفه عبدالله بن ابی اوفی رضی الله عنه؛ 3- صحیفه ابوموسی اشعری رضی الله عنه؛ 4- صحیفه همام بن منبه رضی الله عنه؛ 5- کتب ابی هریره رضی الله عنه.

تلاش مستمر تابعین در راه حفظ سنت
بعد از صحابه کرام رضی الله عنهم، تابعین نیز مسیر حفظ احادیث را در پیش گرفتند که از جمله می توان افرادی همچون:1- ابی الزبیرمحمد بن مسلم اسدی، که احادیث جابربن عبدالله و … را نوشت. 2- صحیفه ابن عدی رضی الله عنه 3- صحیفه ابن ابی تمیمة سختیانی رحمه الله 4- هشام بن عروه رضی الله عنه 5- صحیفه أبی عثمان عبیدالله بن عمر رحمه الله را نام برد.

تدوین حدیث به صورت رسمی
وقتی زمام حکومت اسلامی و خلافت به عمربن عبدالعزیز رسید، وی احساس کرد که باید جهت حفظ سنت چاره ای اندیشید، زیرا بسیاری از حافظان سنت و احادیث دار فانی را وداع کرده بودند و گروهی هم در شرف ترک دنیا بودند. بنابراین به ابوبکر بن حزم، کارگزار خود در مدینه منوره نامه نوشت: «انظر ما کان من حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم أو سنة ما فیه أو حدیث عمرة فاکتبه فإنی خفت دروس العلم و ذهاب أهله» اما قبل از اینکه ابوبکر بن حزم دفاتر خود را بفرستد، دفاتر محمد بن شهاب زهری به عمربن عبدالعزیز رسید و خلیفه به هر سرزمینی یکی از دفاتر را فرستاد و احادیث زهری در کتابخانه های خلفای اموی مدّون باقی ماندند، اما بدون ترتیب و تبویب.

قرن دوم هجری و تدوین حدیث
در این قرن علما و ائمه حدیث، احادیث را به صورت مبوّب و مرتب ثبت نمودند و احادیث وضاعین و کذابین را از میان مجموعه احادیث صحیح غربال نموده و مخفیگاهای وضاعین را از بین بردند.
از طرفی همان طور که علمای این دوره در ترتیب و تبویب احادیث پیشقراول بودند، در تصنیف علم رجال نیز گوی سبقت را ربودند. چنانکه لیث بن سعد، عبیدالله بن مبارک، حمزه بن ربیعه و … در این زمینه کتابهایی تالیف نمودند.

مشهورترین مصنفین حدیث در قرن دوم
عبدالملک بن عبدالعزیز در مکه، محمد بن اسحاق در مدینه، محمد بن راشد ازدی در یمن، سعید بن ابی عروبة در بصره، امام اوزاعی در شام، سفیان ثوری در کوفه، حماد بن سلمه در بصره، عبدالله بن مبارک در خراسان، جریر بن عبدالحمید در ری و… که احادیث متناسب هر باب را جداگانه نوشته و در یک مصنف قرار می دادند و همراه آنها اقوال صحابه و فتاوای تابعین را نیز ذکر می نمودند و با عناوین (مصنّف، سنن، موطأ و جامع) انتشار می یافتند.

تدوین حدیث در قرن سوم هجری
این قرن، عصر شکوفایی علوم اسلامی به طور عام و علوم سنت نبوی صلی الله علیه وسلم به طور خاص محسوب می شود. زیرا در این قرن تالیف کتب علم و رجال رشد یافت و تدوین حدیث گسترش پیدا کرد و کتب مسانید و صحاح سته که جزو کتب معتبر به شمار می آیند، در این قرن به رشته تحریر درآمدند. از آن جمله: 1- مسند ابوداود طیالسی؛2- مسند عبدالله بن زبیر حمیدی؛ 3- مسند مسدّد بن مسرهد بصری؛ 4- مسند یحیی بن معین؛ 5- مسند ابن ابی شیبه؛ 6- مسند احمد بن حنبل و…
بنابراین قرن سوم هجری، قرن درخشش و بالندگی علوم حدیث بوده است که در آن علمای نقاد ظهور نمودند و فعالیتهای علمی گسترده ای را آغاز کردند که نتیجه آن تدوین صحاح و دیگر کتب شد.
این قرن شاهد بزرگانی همچون احمد بن حنبل (متوفی 241هـ)، یحیی بن معین (متوفای 233هـ)، ابوعبدالله محمد بن اسماعیل بخاری (متوفی 256هـ)، مسلم بن حجاج نیشابوری (متوفای 261 هـ)، ابوحاتم رازی، امام دارمی و… بود.

ویژگی های تدوین حدیث در قرن سوم
1- جداسازی احادیث مرفوعه از موقوفات و مقطوعات؛
2- بیان درجه حدیث از نظر صحت و ضعف؛
3- تنوع مصنفات در تدوین سنت.

تدوین حدیث در قرن چهارم و پنجم
تدوین و جمع آوری حدیث در قرن چهارم و تا پایان قرن پنجم ادامه پیدا کرد و تالیفات در این قرن به صورت مسانید یا ابواب و معاجم و یا به صورت مستدرکات و مستخرجات و… انتشار یافت. برخی از تالیفات این قرنها عبارتند از: صحیح ابن خزیمه (متوفی 311هـ)، صحیح ابن حبان (متوفی 354هـ)، مستدرک علی الصحیحین حاکم نیشابوری (متوفی 405هـ) و…
از ویژگیهای بارز این دو قرن اینکه دو نوع مصنف دیگر تدوین شد؛
1ـ کتب مصطلح علم حدیث امثال: المحدّث الفاصل بین الراوی و الواعی، تالیف ابن خلاء رامهرمزی (متوفای 360 هـ)، و الکفایة فی معرفة اصول علم الروایة خطیب بغدادی و…
2- کتب مستخرجات که احادیث کتب گذشته را با سند خود بیان می نمودند. همچون: حافظ ابوبکر احمدبن ابراهیم جرجانی (متوفای 371هـ) مستخرج بر صحیح بخاری و مستخرج ابی عوانه بر صحیح مسلم و معاجم ثلاثه طبرانی (متوفای 360هـ).
اما در قرن پنجم علمای این عصر دست به ابتکار جدیدی زدند و موسوعات حدیثی را رایج نمودند. همچون: الجمع بین الصحیحین حافظ ابی مسعود (متوفای 401هـ) و الجمع بین الصحیحین امام حمیدی اندلسی (متوفای 488هـ ق) و…

بعد از قرن 5 تا پایان قرن 9هـ ق
در طول4 قرن مسلمانان بلایا و سختیهای زیادی را تحمل کردند که از یادآوری آنها، کودکان هم پیر می شوند. از یک طرف استمرار انحطاط علمی و جمود فکری که از اوائل قرن 5 هـ آغاز شد و از طرفی دیگر تداوم حملات صلیبی بر کشورهای اسلامی بعد از شکست مفتضحانه آنها در جنگ سرنوشت ساز “حطین” در سال 583 هـ و بیرون راندن ذلیلانه آنها از بیت المقدس توسط رهبر توانمند و موفق صلاح الدین ایوبی رحمه الله در سال 589هـ.
چنانکه حافظ ذهبی در تاریخ اسلام آن دوران را یادآور می شود که علما و محدثین از طرفی آیات جهاد را تلاوت می نمودند و دعا و التجاء می کردند.
اما مصیبت دیگر حمله وحشیانه مغولها بر جهان اسلام و اوج قدرت نمایی آنان در سال 656هـ بود که منجر به سقوط بغداد شد. تا اینکه خداوند متعال دو بار آنها را درهم کوبید؛ یک بار در سال 650هـ توسط پادشاه قطز، معروف به “عین جالوت” در نزدیکی دمشق در سال 702هـ ق، و بار دیگر به دست توانای شیخ الاسلام ابن تیمیه و شاگردان رشیدش که بعد از آن از مغولها نام ونشانی نماند و بیشترشان به دولت اسلام گرویدند.
افت دیگر در این دوران تسلط اهل بدعت و خرافات بر گرده مسلمانان از نیمه های قرن 4هـ ق بود که بر مناطق شمال آفریقا، مصر و شام تسلط پیدا داشتند.
تراژدی تلخ دیگری که امت اسلامی در این قرون با آن موجه بود، بروز فتنه های داخلی برخی از امرای مسلمین بود که امیر هر شهر و ناحیه به شهرهای اطراف یورش می برد و جهان اسلام را به ولایات و شهرهای کوچک تقسیم نمودند و سبب تضعیف جهان اسلام گشتند.
اما در خلال این قرون بحرانها و امتحانات، باز هم علما و محدثین بارزی پا به عرصه ظهور نهادند و خدمات علم حدیث استمرار داشت که از آن جمله در مشرق علمایی همچون حافظ ابوبکر بیهقی خراسانی، خطیب بغدادی، ابوطاهر سلفی، ابن الجوزی،  از علمای مغرب، ابن عبدالبر اندلسی، ابن حزم، قاضی عیاض بن موسی مغربی، و همچنین حافظ عبدالغنی مقدسی، عزبن عبدالسلام، شیخ الاسلام ابن تیمیه، جمال الدین مزی، حافظ ابن قیم جوزی، حافظ زین الدین عراقی، حافظ ابن حجر و… را نام برد.
شخصیتهای بارزی که در هر عصر و زمان با امکانات موجود آن روزگار احیاگر سنت و ناشر علوم نبوی صلی الله علیه وسلم بودند و حافظ میراث گرانبها و خدمات علمی سلف صالح گشتند.
و اینک نسل جدید باید آستین همت را بالا زده و با تمام توان، جهت حفظ و حراست از آثار علمی و احادیث نبوی صلی الله علیه وسلم تلاش کند تا مبادا رهزنان و مکاران، میدان را خالی یافته و فرصت را غنیمت بشمارند و بر میراث گرانبهای علمی امت اسلامی یورش برند و آن را با یغما و چپاول نابود کنند.

منابع:
1ـ السنة النبویة، حجیتها و تدوینها دراسة عامة / سیدعبدالماجد الغوری/ دارابن کثیر.
2- نظرات فی الحدیث/ للامام ابی الحسن الندوی/ مکتبة الفاروق الاعظم رضی الله عنه.
3- بحوث فی علوم الحدیث و نصوصه/ دکتر مصطفی البنا / الاتحاد / 1410 هـ ق.
4- التمهید فی علوم الحدیث / دکتر همام عبدالرحیم سعید/ دارالفرقان / 1417هـ ق.
5- علم الحدیث / کاظم مدیر شانه چی، استاد دانشگاه مشهد / انتشارات اسلامی، چاپ نوزدهم.
6- تدوین حدیث/ علامه مناظر أحسن الکیلانی / برگردان از اردو دکتر عبدالرزاق اسکندری، رئیس جامعة العلوم الاسلامیة فی کراتشی/ دارالقلم کراتشی.
7- مجموعه مقالات شانزدهمین همایش علمی تحقیقی مذاهب اسلامی کمیسیون حدیثی /دی ماه 83.
8- درس ترمذی/ مولانا محمدتقی عثمانی
9- سایت نوگرا.

 

 

 


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید