امروز :چهارشنبه, ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳

ملت افغان در این پیکر دل است

ملت افغان در این پیکر دل است

 بزرگ‌ترین ثروت و گرانبهاترین سرمایه هر کشور، ملت آن کشور است. تا زمانی که ملت دارای عزت و استقلال باشد میهن نیز عزتمند و مستقل است و حکومت‌ها، هر چند قدرتمند باشند، بدون ملت محکوم به شکست و سقوط هستند.

حکومت‌هایی که به‌ جای اتکا بر قدرت مردم میهن‌ شان و جلب رضایت ملت و برنامه ریزی برای تربیت و تعلیم آنها، به بیگانگان تکیه نموده و از آنان خط مشی گرفته و چه بسا برای کسب رضایت‌شان، هویت خود و ملت‌شان را فروختند؛ یا به خاطر مصلحت‌های مادی و فردی‌شان، ملت و میهن‌شان را فدا کردند، بالاخره آن‌چنان بر زمین ذلت و خواری فرو افتادند که هرگز نه آنان و نه فرزندان و درباریان‌شان، قادر به برپاخاستن نیستند.
از میان تمام ملت‌های جهان، “ملت مسلمان” قوی‌ترین، مخلص‌ترین و قابل اعتمادترین ملت‌هاست و سرمایه، قوت و ارزش اساسی این ملت ایمان به الله، اعتقاد به آخرت، عشق به اسلام و محبت با رسول الله، صلی الله علیه و سلم، و قرآن عظیم الشأن است.
تحولاتی که در سال‌ها و ماه‌های اخیر در جهان اسلام رخ داده است، به وضوح قدرت امت اسلام و توده مسلمین را به اثبات می ‌رساند.
ملت افغان به عنوان جزئی عزتمند و با غیرت از جهان اسلام همواره افتخار آفریده و در راه اسلام سختترین مشکلات و معضلات را تحمل کرده است، و بارها از جانب سرسخت‌ترین دشمنان اسلام مورد هجوم و حمله قرار گرفته است، و در واقع این قانون طبیعت است که هر کس به اندازه ارزش و قیمتش، در معرض خطرها و آماج سختی‌هاست. تاریخ خونین و عزتمند این ملت غیور و مبارزات جانانه ‌اش در مقابل استعمار سفید و سرخ و پایداری‌ اش در برابر تهاجم‌های فکری و فرهنگی از این ملت نمونه ‌ای بارز در صبر، استقامت، تحمل و ایثار ساخته است. اقدامات ایمانی مسلمانان افغانستان در برابر فعالیت‌های تبلیغ مسیحیت و کاریکاتورهای توهین‌ آمیز به ساحت مقدس صاحب رسالت و اخیراً شعله ‌ور شدن آتش خشم‌شان در برابر اقدام مذبوحانۀ سربازان آمریکایی و سوزندان کلام الله مجید در بگرام، نشانۀ ارزشمند بودن این ملت مسلمان و ناکام ماندن نقشه ‌های شوم و توطئه‌ های ضد فرهنگی و ضد اسلامی استعمارگران و توطئه ‌گران در مقابل این ملت است.
جایگاهی که ایمان به خدا و رسولش و اعتقاد به قرآن و اصول شریعت در دلهای افغانیان دارد، همان منبع اساسی نیرو و قدرت در آنها است. لذا بر علما، اندیشمندان، مصلحان، دعوتگران، رجال تربیتی و سیاسی این کشور لازم است که برای تربیت، اصلاح، آموزش و ترقی این ملت سعی و تلاش و برنانه ریزی نمایند. در ادامه مختصراً به امور مربوطه می‌ پردازیم.
1- اولین قدم در این باره می‌توان، تحریک احساسات ایمانی و تقویت اعتقادات درونی آنان را نام برد.
باید حرکتی قوی، حساب شده، برنامه ‌ریزی شده و منظم آغاز شودـ البته در بسیاری از مناطق آغاز شده است.ـ تا برای تمام اقشار جامعه اعم از کودکان، نوجوانان، جوانان، بزرگ‌سالان، تحصیل‌کردگان، کارمندان، کارگران، کشاورزان، دامداران، شهرنشینان، روستاییان و… فکر و برنانه ‌ریزی نمایند. حرکتی موافق با عقیده اسلامی و مطابق با الگوی رسول اکرم، صلی الله علیه وسلم، صحابه، سلف صالحین و ائمه این دین که به صورت گسترده و با استفاده از تمامی امکانات و رسانه‌ های موجود در کشور به دعوت دینی و ایمانی بپردازد و به دور از پرداختن به اختلافات سلیقه‌ ای و فقهی و گرایش‌های قومی و منطقه ‌ای، با اخلاص، پشتکار، حکمت، صبر و برنانه ریزی، راه را برای انسجام این ملت ارزشمند و مظلوم هموار نماید.
2- علم و دانش؛ باید در کنار ایمان و عمل صالح به تعلیم علوم مختلف دینی و عصری پرداخته شود که امروزه علم بزرگترین و برترین سلاح است.
در باب علوم دینی به دو نکته باید توجه کرد؛ اول اینکه آموختن فرائض برای همۀ اقشار جامعه، فرض است؛ لذا باید کتابهایی در این باره تالیف و به عموم مردم آموزش داده شود که خود بر چهار تقسیم می‌شوند: الف: ما تصح به العقیدة؛ آن‌چه دانستنش برای تصحیح عقیده فرض است. ب: ما تصح به العبادات؛ آنچه دانستنش برای تصحیح عبادات از جمله نماز، روزه، حج، زکات و… فرض است. ج: ما تصح به المعاملات؛ آن اندازه دانشی که برای تصحیح معاملات، تجارتها و اقتصاد فرض و لازم است. د: ما تصح به المعاشرات و الاخلاق؛ آنچه که آگاهی از آن برای تصحیح اخلاق جامعه و معاشرت اجتماعی لازم و ضروری است، مانند: حرمت غیبت، دروغ و… و فرض بودن صله رحم، عدل و… .
 اما نکته دوم اینکه مراکز دینی و مدارس علمیه باید فارغ التحصیلانی به جامعه تحویل دهند که از مهارت و رسوخ بالای علمی و معنوی برخوردار باشند و بتوانند برای مسائل جدید فقهی و شبهات مختلف عقیدتی و دینی جواب‌های فوری، مفید و قانع کننده ارائه دهند.
در باب علوم دانشگاهی نیز باید مردم را توصیه کرد و نیاز ملت به این علوم را به جامعه واضح و تاکید نمود و تشوق کرد که افغانستان نیاز به متخصصین مختلف در انواع علوم و فنون جدید دارد تا قدم به قدم به استقلال و خودکفایی نزدیک شود و روی پای خود ایستاده و محتاج بیگانگان نباشد.
3- تشکیل انجمن‌های مساجد، مکاتب و مدارس و برگزاری جلسات مشورتی برای برنانه ‌ریزی‌های منظم، جهت استفاده بهینه از این مراکز بسیار مهم؛ چرا که این مراکز می ‌توانند زیربنای علمی، فرهنگی، تربیتی و ایمانی هر جامعه را تشکیل دهند.
جریان اخیر”سوزاندن کلام الله مجید” که احساسات همه را جریحه ‌دار کرد، می‌تواند انگیزه ‌ای قوی برای تشکیل کلاس‌های آموزش روخوانی، روان‌خوانی، تجوید و تفسیر قرآن عظیم الشأن در این مراکز باشد و جرقه ‌ای قوی برای وحدت ایمانی و قرآنی گردد تا در نتیجه آن، دشمن از اشتباه خود کاملا پشیمان شود.
راست گویم که عدو هم یار توست /  هستی او، رونق بازار توست
آن‌که دانای مقامات خودی است     /   لطف حق داند اگر دشمن قوی است
و هر از گاهی می‌توان با برگزاری سمینار ائمه مساجد و مسئولین مکاتب و مدارس میزان پیشرفت را مورد بررسی قرار داد.
نهایتاً باید گفت که، همۀ فعالیت‌ها با ذکر و دعا روح و معنویت خواهند گرفت و منبع نورافشانی و هدایت در جامعه خواهند گشت و به زودی افغانستان با آن همه معادن ارزشمند انسانی و معنوی و ذخایر پرارزش زمینی و اقتصادی و موفقیت استراتیژی منطقه، به کشوری قدرتمند و قابل ملاحظه در خاورمیانه و در عالم اسلام تبدیل خواهد شد. «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ » [رعد: 11]
آسیا یک پیکر آب و گل است  /  ملت افغان در این پیکر دل است
از فساد او فساد آسیاست    /   وز گشاد او گشاد آسیاست    

نویسنده: مولوی حبیب الله مرجانی

 

 

 


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید