امروز :شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳

بهار نبوی قبل از بهار عربی

بهار نبوی قبل از بهار عربی

 پیامبر ما با بهار دلها (قرآن کریم) مبعوث شد. ایشان همیشه دعا می کردند و می فرمودند: بارالها! قرآن را بهار دلهای ما قرار بده.

قرآن کریم بهار حقیقی است، زیرا بهار دلها است، و تیرگی‏ها، زنگارها، کدورت‏ها، اندوه و سیاهی دلها را می زداید و دلها را مالامال از ایمان، آرامش، سکون و رضایت می نماید و در سینه ها بذر امید، مژده، خوشبختی و شادابی می پاشد و در عقل‏ها کاخ های بزرگی، عزت و کرامت را بنا می کند.
همین بهار نبوی بود که یخ کفر و شرک را آب کرد و زمستان سرد و خشک جاهلیت را به بهار سرسبز و خرم ایمان و اسلام تبدیل نمود. همین بهار نبوی بود که قیصر و  کسری را از اریکه پادشاهی به زبر کشید و بت‏های جاهلیت را درهم کوبید و دوران ظلم و استبداد را به پایان رساند، زیر سایه ابرهای همین بهار نبوی مسلمانان قرنها زندگی کردند و رحمت، عدالت و خوشبختی را برای جهانیان به ارمغان آوردند.
بهار نبوی مخصوص منقطۀ خاصی نیست و مبارزه آن تنها با یک حکومت استبدادگر نیست، بلکه برای مبارزه با تمام استبدادگران و ددمنشان و نابودی آنها تلاش می کند. بهار قرآن شک و شبهات و خواهشات نفسانی را از جان‏ها می زداید و به جایش جوانه های امید، ایمان، یقین و باور صحیح را می کارد.
در بهار نبوی نشانه های انقلاب و خیزش گسترده علیه بت‏ها و علیه مظاهر شرک و کفر و تمامی پلیدی‏ها دیده می شود، و هر ساختار و اندیشه ای که بر این بهار نبوی استوار نباشد، محکوم به شکست و فروپاشی خواهد بود و هر حرکت اصلاحی که بر اساس بهار نبوی پایه ریزی نشده باشد، فرجامش نابوی و هلاکت خواهد بود؛ «فَأَتَى اللّهُ بُنْيَانَهُم مِّنَ الْقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَيْهِمُ السَّقْفُ مِن فَوْقِهِم»
بهار نبوی بزرگترین رویداد تاریخ است که سرنوشت ملت‏ها را دگوگون ساخت و گردش تاریخ را تغییر داد. همین بهار نبوی بود که دانشمندان، ادبا، فیلسوفان، شعرا و اطباء و … که رمز حرکت و نهضت و روشنگری در تاریخ اسلام بودند، را تقدیم کرد، و هر اصلاح گر و مجددی که پا به میدان گذاشته و توانسته جایگاه و مقبولیتی به دست آورد، مرهون احسانات همین بهار نبوی است. خلفاء راشدین، پرچم داران اصلاح و تجدید امثال: ائمه اربعه، امام غزالی، ابن تیمیه، فتوحات خالدبن ولید، شجاعت موسی بن نمیر و قتیبه بن مسلم، قیادت قعقاع بن عمرو، غیرت صلاح الدین و همت محمد فاتح همه و همه نتیجه بهار نبوی و دست پرورده مکتب آن هستند، و هر کسی یا گروهی که مورد تنفر و انزجار قرار گرفته، نتیجه مخالفت آن با بهار نبوی بوده است. باطنیان ملحدان، زنادقه و دیگر گروههای کج فهم که در مسیر بهار نبوی قرار گرفتند و خواستند بهار آن را به خزان تبدیل کنند، فرجامی غیر از ناکامی، رسوایی و سیاهی نصیب آنها نشد و امت از آنها اعلام انزجار کرد و تاریخ، آنها را به دور انداخت و زمین از آنها به تنگ آمد و در لیست منفورین و ملعونین قرار گرفتند، «ألا بعدا لمدین کما بعدت ثمود»
بهار عربی که امروزه ما شاهد آنیم نتیجه همان بهار نبوی است، به همین خاطر ملت‏ها با آغوشی باز از آن استقبال کردند و اسلام را، پس از آنکه قوانین ساخته دست بشر را تجربه کردند، به عنوان ساختار زندگی و قانون اساسی پذیرفتند.
و چه قدر فرق است بین قانون پروردگار جهانیان و قانونی که ساخته دست مشتی خاک است!
و چه قدر تفاوت است بین شریعت الهی و شریعتی که تراویده فکر بنده ایست که اصلش از آبی پلید است! «كتَابٌ أُنزِلَ إِلَيْكَ فَلاَ يَكُن فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِّنْهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ»

دکتر عائض القرنی
ترجمه: ابوعمار

 

 

 


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید