امروز :چهارشنبه, ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳

لزوم فعالیت فرهنگی در جهت حفظ عقیده و اخلاق

لزوم فعالیت فرهنگی در جهت حفظ عقیده و اخلاق

 یا أیها الذین آمنوا علیکم أنفسکم لا یضرکم من ضل إذا اهتدیتم.(انعام: 105) ای اهل ایمان هوادار و پرستار همدیگر باشید. (در این صورت) گمراهان به شما آسیبی نمی رسانند؛ آن هنگام که شما بر هدایت باشید.

تلاش در جهت صیانت و حفاظت از عقیده و اخلاق خود و جامعه سعی بداندیشان و بدخواهان را بیهوده خواهد ساخت. این پیام را نه تنها از آیه فوق درمی یابیم، بلکه آیه 34 سوره انفال مصداق دیگری برای این عقیده است؛ «إن الذین کفروا ینفقون أموالهم لیصدوا عن سبیل الله فسینفقونها ثم تکون علیهم حسرة ثم یغلبون والذین کفروا إلی جهنم یحشرون.»
کافران (از ابتدای خلقت تا آخرین باقیمانده‏های بشر در کره خاکی) برای بازداشتن انسانها از راه حق (و کشاندنشان به راه باطل) سرمایه گذاری می کنند و این را (ای اصحاب رسول در عصر شما نیز) هزینه خواهند کرد، سپس در ادامه، نتیجه ای جز حسرت و اندوه نخواهند دید و (در صورت استقامت شما) جز شکست و نابودی بهره ای نخواهند برد.
مژدگانی خداوند به معاندین، سرخورگی و انحطاط است و به مومنین، اینکه از تهی بودن هیمنه جباران عنید مطمئن باشید.
برادر عزیزم! از شما می پرسم وقتی خداوند به ما دستور تلاش داده و نتیجه مثبت گرفتن را منوط به مجاهدات ما کرده است، آیا بدون زحمت و در سایه یک زندگی ملایم و معمولی ممکن است نتیجه ای حاصل شود؟
مگر خداوند نفرمود: «و أن لیس للانسان إلا ما سعی» هیچکس فراتر از سعی خود آرزو نکند که به او نخواهیم داد.
اینکه بسیاری از ما فکر می کنیم خداوند متعال مسلمانان را به حال خود رها کرده است، دلیلش را بدانیم:
«أم حسبتم أن تترکوا و لما یعلم الله الذین جاهدوا منکم و لم یتخذوا من دون الله و لا رسوله و لا المومنین ولیجة.» (توبه: 16)
آیا گمان کرده اید به حال خود رها شده اید و خداوند نمی داند آنان را که جهاد می کنند از شما و غیر از الله و رسول و مومنین محرم اسراری نمی گیرند. در این آیه یک پیام امیدبخش آمده است و یک اخطاریه؛ نوید آیه این است که تلاش و مجاهده نصرت و امداد غیبی الهی را جلب می کند. این مژده به مردان زحمتکش داده می شود، و برای خموده ها و گرفتاران تنعم و بی دردها پیام دیگری دارد؛ آری اگر دست از تلاش برای اصلاح برداشتید منتظر بی مهری و نفرین الهی باشید. این پایان انتخاب خود شماست. خداوند بی نیاز از عبادت شماست، ولی عبادت نمودار ایمان خودتان است و حمل پرچم ایمان، مومنین را از تاییدات الهی برخوردار می کند، چنانکه دیگران برخوردار نیستند.
«ولا تهنوا فی ابتغاء القوم إن تکونوا تألمون فإنهم یألمون کما تألمون و ترجون من الله ما لا یرجون.» (نساء:105)
در جستجوی قوم مقابل سست نشوید. اگر شما احساس خستگی می کنید، آنها نیز خسته شده اند و شما امیدهایی از الله  دارید که آنها ندارند.
از این چند سطر نتیجه می بریم که الله تعالی کوشش را رمز موفقیت و راه پیشگیری از هلاکت و اضمحلال معرفی می نماید. علیرغم شرایط نامطلوب وعده نصرت می دهد و خود مستقیم به صحنه می آید.
در این قسمت مطلب برای گفتن زیاد است؛ به همین اکتفا می کنیم و در ادامه چگونگی فعالیت و برخی جوانب و شرایط آن را بیان خواهیم کرد.
در بخشی از فعالیتهای ما، هدف خودسازی و حفاظت شخصی است و در قسمت دیگر، تلاش برای اصلاح عموم.
این دو قسمت لازم و ملزوم همدیگرند و هیچکدام بدون دیگری پذیرفته نیست. در سوره انفال دو مرتبه ذکر مومنین حقیقی می شود و در هر بار بخشی از صفاتشان بیان می شود. آیات ابتدایی سوره، ذکر پاره ای خصوصیات فردی است و در آیات پایانی برخی صفات اجتماعی بیان می شود؛
«إنما المومنون الذین إذا ذکر الله وجلت قلوبهم و إذا تلیت علیهم آیاته زادتهم إیماناً وعلی ربهم یتوکلون. الذین یقیمون الصلوة و مما رزقناهم ینفقون. أولئک هم المومنون حقاً.» (انفال:4 -2)
برخی نشانه های ایمان حقیقی در آیات مذکور عبارتند از:
1- تأثر از الله جل جلاله و آمادگی برای اجرای فرامین این ملیک مقتدر؛
2- مومنين با تلاوت و شنیدن آیات قرآن، اعتقادشان راسختر و هدایتشان کاملتر و عزمشان برای استقامت در مسیر، مصمم تر می شود؛
3- در پیمودن راه الله دچار وَهن و سستی نمی شوند و مصائب، آنها را از هدف به دور نمی اندازد، بلکه به بلای راه خو کرده اند و خود را به الله سپرده اند و همه تن به او توکل کرده اند؛
4- اقامه نماز می کنند و در نماز با رب بی نیاز راز دل می کنند و عقده دل جز در نماز و دعا نمی گشایند؛
5- از دارایی خود برای نشر دین و بر خلق خدا خرج می کنند؛
6- اگر هر کدام از این صفات در ما نیست باید در حقیقت ایمان خود، تجدید نظر کنیم.
آری، پایبندی کردن به اذکار روزانه و دعاهای مسنون، تلاوت قرآن با تدبر و تفکر و کوشش برای حفظ منتخبی از سوره ها و آیات و شرکت در مسابقات دانشگاهی، مطالعه کتب و مقالات اندیشمندان اسلام و دلنوشته ها و ادبیات ملهم از کتاب و سنت، تلقین صبر و توصیه به  اخلاص و توکل، تقید به برگزاری نماز جماعت و بهره جستن از نوافل خصوصاً نماز شب و بخشش و ترحم بر بینوایان، اینها برخی اسباب حفاظت شخصی از ایمان و عقیده است که می تواند در برنامه روزانه ما پیگیری و کنترل شود. از تاثیر روزه های نفلی در حفظ ایمان نباید غفلت کرد.
این نکته قابل ذکر است که تا خود صالح نباشیم، مصلح نخواهیم بود. دفاع از این عنوان با برداشتی از آیه 114 سوره بقره کامل می شود:
«و إذا ابتلی إبراهیم ربه بکلمات فأتمهن قال إنی جاعلک للناس إماما قال و من ذریتی قال لاینال عهدی الظالمین.»
ما ابراهیم را وقتی الگو و اسوه قرار دادیم که در امتحانات گوناگون نمره بیست گرفت. “فاتمهن” یعنی نمره کامل گرفت.
او حنیف بود، یعنی به دور از گناه و کجی و به دور از هر ریب و خدشه ای در عقیده و هر رفتار مخالف مرضی الله.
قسمت دیگر آیه تکمیل کننده بخش اول است: «لا ینال عهدی الظالمین» یعنی این پیمان که با او بستیم، با بدکاران و  ناصالحان نمی بندیم.
تا این مرحله من این مطلب را می خواستم عرض کنم که فعالیتهای اجتماعی و اصلاحی ما، آن زمان نتیجه بخش خواهد بود که خود به آنچه دیگران را به آن فرا می خوانیم، معتقد و عامل باشیم. بلکه سر آمد و پیشرو دیگران.
در بخش دیگری از مسئولیت ما، هدف دیگران هستند. امر به معروف و نهی از منکر که از روی دلسوزی و خیرخواهی صورت می گیرد. هر که با ما انیس تر، مقدم تر. این قسمت گفتارم را با حدیثی مزین می کنم که مستحکم ترین دستاویز حفظ ایمان است: «المتحابون فی جلالی لهم منابر من نور یغبطهم النبیون والشهداء.» دوستی برای خدا و برای نزدیکتر شدن به خدا. خصوصاً در دوره ای که بازار تیرگی گرم و بازار نوع دوستی و دلسوزی و محبت، کساد.
این محبت با رجال دین و علمای ربانی و مربیان امت، در تقدم است.- من در زاهدان چنین مردانی را سراغ دارم و شما هم می شناسید، این ارتباط را حفظ کنید- برگردیم به آیات پایانی سوره انفال  که ناظر به مسئولیت اجتماعی ما و مکمل شخصیت تطهیر شده مومن است؛ «والذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله والذین آووا و نصروا أولئک هم المومنون حقا.»
چند مطلب خواسته شده از مومن در آیه فوق عبارتند از:
1- هجرت برای حفظ و تقویت ایمان که می تواند هجرت از مکان ناشایست، دوستان ناباب و از گناهان را هم شامل شود؛
2- جهاد برای نشر و اشاعه دين؛
3- پناه دادن و در آغوش گرفتن مهاجر و نیز کسی که از گناهی برگشته و الان نیاز به حمایت عاطفی برای جلوگیری از سقوط دارد؛
4- یاری رساندن به مجاهد؛
5- کسی که این صفات در او نیست، باید در حقیقت ایمان خود تجدید نظر کند.
“جهاد” و “نصرت” و “هجرت” اینها کلمات چندمعنایی هستند که در برگیرنده تمام تلاشهای مالی، جانی، زبانی، عاطفی و از این قبیل برای جلب رضایت الهی می باشند. می تواند در رأس فعالیتهای  اصلاحی جمعی ما برگزاری نمازها به صورت جماعت در هر خوابگاه و هر محل تجمعی باشد.  
می توانیم مجمعی از یاران جانی تشکیل دهیم و هفته ای یکبار با هم جمع شویم و در آن به بحث و تبادل نظر بپردازیم و برای دعوت دیگران به نماز و سایر معروفات، مشورت و تقسیم مسئولیت نماییم.
برای شما که در شهرهای مختلف دسترسی به نمازهای جمعه و مجالس دینی ندارید، بهترین یادگاری همین است که اهل سنت و جماعت باشید.
آری چو فرو شود کسی را خورشید                          در پیش نهد بجای خورشید، چراغ
می توانید به شهرهای مختلف،  هر کجا که رنگ و بویی از خدا سراغ دارید، سفر کنید و بر تجربه و علمتان بیافزایید. این ایام دانشجويی و فراغت ماندگار نخواهد بود.
لازم است برای حفظ و حراست از مجمع دوستانمان نکاتی را بدانیم:
1- آسان گیر باشیم، خوش برخورد و اهل اکرام و احسان؛ «ولو کنت فضاً غلیظ القلب لانفضوا من حولک» (آل عمران: 159)
2- فاعف عنهم؛ از کم‏ کاری‏های دوستانمان درگذریم.
3- واستغفر لهم؛ برای آنها از خدا بخشش بخواهیم.
4- و شاورهم فی الامر؛ در همه امور مربوط به جمع با آنها مشورت کنیم.
این موارد باعث الفت قلوب می شود.
گاهی آن قدر کوتاهی و کم کاری دیگران و رفتارهای سوئی که از در و دیوار می بارد به ما فشار می آورد که تنها راه خلاص شدن از آنها استغفار برای و به جای مرتکبین است. خدایا من به نمایندگی از آنها از تو عذر می خواهم. حداقل فایده این کار این است که تعادل روحی و روانی ما حفظ می شود و ما را از فروپاشی روحی نجات می دهد و به قوام و ثبات شخصیتمان کمک می کند.
در خاتمه به نماز و قرآن، دو سبب ماندگاری اثر اصلاحی اشاره می کنم؛ تمسک به کتاب الله و نماز.
«والذین یمسکون بالکتاب و أقاموا الصلوة إنا لانضیع أجر المصلحین.» (اعراف: 170)
سیدنا عمر(رضی الله عنه) فرمود: کونوا أوعیة الکتاب و ینابیع العلم.
یعنی جلد قرآن باشید و سرچشمه های دانش.
از این دو چشمه نور صدها چراغ برای دیدن گمشده ها برافروخته می شود و صدها راه برای پیمودن و صدها ارتفاع برای صعود. من در این گفتار به تلاش در عرصه علوم وقتی [عصری] نپرداختم. این مبحثی است که در نوشتار دیگر دوستان آمده است.
ما صبح بی غروبیم، آب روان جوبیم                   در بی کرانه غرقیم، صباح فی القلوبیم
تا سجده گاه داریم هر خاک، خاک ما شد              ما از شمال و مشرق، از مغرب و جنوبیم
در لامکان امت بشکن حصار ملت                     أحرص علی ما ینفع، راضی مشو به قِلّت
برخیز و عزم نو کن، در ارض رسم نو کن           هیهات منا ذلت، هیهات منا ذلت

توجه: این مقاله توسط یکی از دانشجویان شرکت کننده در نشست دانشجویان اهل سنت ایران با علما و اندیشمندان که در دارالعلوم زاهدان در تاریخ پنجشنبه (15/ اردیبهشت/ 90) برگزار شد، ارائه شده است.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی دانشجویان اهل سنت ایران

 

 

 


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید