امروز :جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳

تخریب شخصیت امام جمعه اهل سنت زاهدان؛ تلاشی که نافرجام خواهد ماند

تخریب شخصیت امام جمعه اهل سنت زاهدان؛ تلاشی که نافرجام خواهد ماند

 مولوی عبدالحمید بدون شک شاخص ترین عالم دینی اهل سنت در کشور ماست. اسلام شناس و فقیهی دانشمند، اهل نظر و حکیم، سال های طولانی است که با ایشان آشنا هستم. هرگاه توفیق سفر به زاهدان پیدا می کردم و یا ایشان به تهران می آمدند، دیداری صورت می گرفت.”

به نگارش در آمدن همین چند جمله کوتاه توسط دکتر عطاء الله مهاجرانی وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی کشورمان و قرارگرفتن آن روی خروجی سایت «جرس»  کافی بود که بسیاری از آنانی که تنها خود را دوستدار نظام جمهوری اسلامی می دانند و عالم و آدم را دشمنان قسم خورده ایران و ایرانی می پندارند، بلوایی به پا کنند و با تیتر کردن عباراتی همچون «تایید اتاق فکر فتنه گران لندن از مولوی عبدالحمید»، همچون همیشه دست به فرافکنی بزنند.
بی گمان مولانا عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان، یکی از علمای برجسته اهل سنت ایران است که بسیاری ایشان را با مواضع قاطع و اصولی اش می شناسند. نقش تاثیر گذار ایشان در حفظ وحدت و امنیت ملی و تلاش های بی وقفه شان در جهت ایجاد اخوت، برادری، تعامل و تفاهم هرچه بیشتر میان شیعه وسنی بر هیچ کس، حتی مخالفان ایشان پوشیده نیست.
روحیه خیرخواهانه و نگاه تیزبینانه امام جمعه اهل سنت زاهدان به تحولات داخلی کشور و نیز مشکلاتی که اهل سنت ایران با آن مواجه اند، همواره سبب شده است که ایشان به عنوان یک شهروند ایرانی یا به قول خودشان «یک طلبه کوچک»، توصیه هایی به مسئولان نظام داشته باشد و بی تفاوت از کنار مسائل مهمی که می توانند به وحدت و امنیت ملی کشورمان ضربه وارد کنند، رد نشود.
ایشان همواره خود را دلسوز و خیر خواه حکومت و ملت ایران دانسته و تاکید کرده است: اگر ما سخنی مطرح می کنیم و انتقادی می کنیم، همه از روی دلسوزی و خیر خواهی است. مسئولان محترم بدانند که ما در قبال جریانات کشورمان نمی توانیم بی تفاوت باشیم؛ سربلندی و عزت ایران اسلامی بزرگترین آرزوی ماست، بنابر این بر خود لازم می دانیم نسبت به اقداماتی که وحدت و امنیت ملی مان را با خطر مواجه می کنند، هشدار دهیم.
قاطعیت در دفاع از حقوق قانونی اهل سنت ایران و چشم فرو نبستن بر مشکلاتی که شهروندان سنی مذهب ایران بر اثر کارشکنی برخی از افراد تندرو و افراطی در کشور، با آن مواجه می شوند، یکی از ویژگی های برجسته امام جمعه اهل سنت زاهدان است. ایشان همواره خود را در قبال تمام شهروندان ایرانی خصوصا اهل سنت مسئول دانسته و در عین حال برای حل مشکلات آنها بهترین رویکرد را اتخاد کرده است.
مولانا عبدالحمید همواره تاکید کرده است: ما مشکلات داخلی خودمان را داخل کشور خودمان از مجاری قانونی پیگیری می کنیم و در این زمینه نیز به هیچ وجه کاری را که بر خلاف مصالح و منافع ملی کشورمان باشد، انجام نخواهیم داد، بر همین اساس هیچ گاه مشکلات خودمان را خارج از کشور مطرح نکرده ایم، در واقع غیرت ایرانی بودن به ما اجازه چنین کاری را نداده است. ما در محافل بین المللی تنها تلاش مان آن بوده که به عزت و افتخار اسلام و ایران اسلامی بیفزاییم.
تمام این موارد سبب شده است که مولانا عبدالحمید چهره ای محبوب و شناخته شده در میان بسیاری از اقشار جامعه، به خصوص شهروندان سنی مذهب به حساب آید؛ فرایندی که به مذاق برخی از افراد تندرو و افراطی، همان هایی که تنها خود را همه کاره نظام جمهوری اسلامی می پندارند و با هر شیوه ممکن قصد دارند افراد غیرخودی و آنانی که برخلافشان می اندیشند را از صحنه خارج کنند، خوش نیامده و موجب شده است که آنان به صورت هدفمند و برنامه ریزی شده، موجی از دروغ و افترا علیه امام جمعه اهل سنت زاهدان راه بیندازند. براین اساس بسیاری از سایت ها و روزنامه هایی که سنگ هواخواهی و حمایت از دولت و نظام را به سینه می زنند و جالب اینکه ترس ازهیچ گونه محاکمه و مؤاخذه ای را به خود راه نمی دهند، به صورت گسترده و هماهنگ به درج مطالبی دروغین با عناوینی همچون «آیا مولوی عبدالحمید یک اصلاح طلب افراطی است؟»، «آقای مولوی عبدالحمید تناقض تا کی؟»، «مولوی عبدالحمید در پازل کدام کشور عربی بازی می کند؟»، «مولوی عبدالحمید به نمازگزاران زاهدانی اخبار کذب می دهد»، «توسعه مسجد مکی و نقش عربستان و امارات در آن»، «تمجید مهاجرانی از امام جمعه مسجد مکی زاهدان؛ تایید اتاق فکر فتنه گران لندن از مولوی عبدالحمید» پرداخته و بدین ترتیب تلاش کرده اند همان کاری را که با برخی از مسئولان سابق نظام کردند، با امام جمعه اهل سنت زاهدان نیز بکنند و چهره ای مخدوش از ایشان به افکار عمومی جامعه معرفی کنند، این همه در حالیست که همواره بزرگترین دغدغه ایشان برقراری عدالت بین اقوام و مذاهب ایرانی و تامین آزادی‏های قانونی برای همه شهروندان به ویژه اهل سنت بوده است.
تازه ترین نمونه از این اقدامات نافرجام چاپ خبر کاملا بی پایه و اساسی در شماره 7127 روزنامه اصول گرای «رسالت» (دوشنبه 17آبان 89) با عنوان «بهانه تراشی مولوی عبدالحمید در تفرقه افکنی میان شیعه و سنی» است.
در این خبر که کذب محض بودن آن بر کسانی که اندک شناختی از روحیات مولانا عبدالحمید دارند، پوشیده نیست، امام جمعه اهل سنت زاهدان متهم به صدور فتوایی مبنی بر اینکه «اهل سنت از انداختن صدقه در صندوق های جمع آوری صدقات کمیته امداد امام خمینی خود داری نمایند»، شده است.
نکته جالبی که در متن این خبر می توان بدان اشاره کرد این است که تنظیم کننده آن دیده و دانسته در تلاشی مذبوحانه با تغییر دادن حرف سوم واژه «مولوی» دو بار پیاپی از امام جمعه اهل سنت زاهدان با عنوان «موسوی عبدالحمید» یاد کرده است؛ امری که هر خواننده ای را از اهداف پشت پرده این ماجرا و آنچه در دفتر این روزنامه می گذرد، به خوبی آگاه می کند.
این در حالیست که اگر نگاهی به اهداف و خط مشی این روزنامه پرتیراژ کشور بیندازیم به مواردی همچون آنچه در پی می آید، بر می خوریم:

* زمینه سازی برای حاکمیت کامل موازین شرعی و اجرای نظرات مرجع عالیقدر تقلید و بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت نائب الامام آیت الله الععظمی امام خمینی بر کلیه شئون کشور.
* بالابردن آگاهی و بصیرت مردم با منعکس کردن صادقانه اخبار و رویدادهای داخلی و خارجی و تحلیل و بررسی آنها در جهت تحقق آرمانهای اسلام مصرح در قانون اساسی، در تمام ابعاد فرهنگی، علمی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی، هنری، و …
* تلاش در جهت حفظ و تحکیم وحدت بین اقشار مختلف مردم به ویژه وحدت بین مسلمین در داخل و خارج و مبارزه با هر نوع حرکت تفرقه افکنانه در کشور و جوامع اسلامی.
* تلاش مستمر در جهت ایجاد یا گسترش یک حرکت صحیح تبلیغی بر اساس روش پیامیر اکرم صلی الله علیه وسلم و ائمه اطهار در سطح مطبوعات ونشریات. و با توجه به اینکه رسول بزرگوار صلی الله علیه وسلم به خطاب «لست علیهم بمصیطر» مخاطب می باشند، ازهر نوع تحمیل نظر، فریب، ایجاد جو ارعاب، غوعا سالاری، باندبازی، غلو، تملق، گزافه دروغ، هتک حیثیت و آبروی اشخاص، اصناف، اقشار و اقوام مختلف شدیداً پرهیز و اجتناب خواهد شد.
* این روزنامه درهمه حال طرفدار حق و مدافع حزب الله بوده وهمچنانکه از وابستگی به حزب و انجمن و سازمان خاص و طرفداری از گروه و جامعه بخصوص پرهیز می کند، از تقابل و تنازع گروهگرانه و همراه با عصبیت کاملا اجتناب می نماید.

حال سوال این است که به راستی انتشار یک خبر دورغ، بدون استناد و ذکرهرگونه منبع و مأخذ و متهم کردن شخصیتی که نزد میلیون ها ایرانی فوق العاده قابل احترام است و در عین حال اذعان دارد که «از چنین جریانی که برخلاف اعتقاد بنده است، روحم آگاه نیست»، چه زمینه ای را می تواند برای «حاکمیت کامل موازین شرعی و اجرای نظرات مرجع عالیقدر تقلید و بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت نائب الامام آیت الله العظمی امام خمینی» فراهم آورد؟!
ایا انتشار این خبر می تواند مصداق «منعکس کردن صادقانه اخبار و رویدادهای داخلی و خارجی در جهت تحقق آرمانی های اسلام مصرح در قانون اساسی»، باشد؟! مگر نه آنکه اسلام از چنین اقدام هایی مسلمانان را برحذر داشته است؟
به راستی ایا این اتهام وارد کردن ها می تواند «تلاش در جهت حفظ و تحکیم وحدت بین اقشار مختلف مردم به ویژه وحدت بین مسلمین در داخل و خارج و مبارزه با هر نوع حرکت تفرقه افکنانه در کشور و جوامع اسلامی باشد»؟!
سوال دیگر اینکه آیا این عملکرد نسنجیده یک «حرکت تبلیغی بر اساس روش پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم و ائمه اطهار علیهم السلام در سطح مطبوعات و نشریات کشور» به حساب می آید؟!
آیا این اقدام مصداق بارز «باندبازی، غلو، تملق، گزافه، دروغ ، هتک حیثیت و آبروی اشخاص، اصناف ، اقشار و اقوام مختلف» به حساب نمی آید؟!
متاسفانه باید گفت روزنامه رسالت این روزها با اهداف و خط مشی اصلی خود بسیار فاصله گرفته و گرفتار عصبیت شده است.
بدون شک همانگونه که پیش تر اشاره شد، دست اندرکاران این روزنامه و سایر رسانه هایی که به توهین و افترا روی آورده اند، هدفی جز تخریب برخی از شخصیت های تاثیر گذار جامعه ندارند. براین اساس مولانا عبدالحمید را نیز بدون اینکه شناختی کافی از شخصیت و دیدگاه های ایشان داشته باشند، در تیررس اتهامات خود قرار داده اند، حالانکه مولانا عبدالحمید در جایگاه یک روحانی اهل سنت بدون آنکه به حزب یا گروه خاصی وابسته باشد، از آنجایی که خود را در برابر مشکلات جامعه مسئول دانسته و در پرتوی آموزه های دینی که به آن اعتقاد دارد و به سوی آن فرا می خواند، به بیان انتقادات بی پرده و در عین حال سازنده خود پرداخته است، ایشان به کرات اعلام داشته اند که در عرصه سیاسی کشور به هیچ جناحی وابسته نبوده و صرفا وابسته به حق اند و راه درست را می پیمایند. باید گفت امام جمعه اهل سنت زاهدان هرگز از راه اعتدال بحمدالله خارج نشده و همواره میان افراط و تفریط حرکت کرده اند.
مشکل اینجاست که متاسفانه مخالفان ایشان هیچ گاه نخواسته اند سازنده بودن این انتقادات و عاری بودن آن از هر گونه غرض ورزی و کینه جویی را باور کنند.
به هر حال شاید بتوان گفت اقدامات تخریبی این جریان ها علیه سران اصلاحات و همفکران آنها با توجه به فضای بسته رسانه ای در کشور، به نوعی کار آمد واقع شده و امروز در هر کوی و برزنی از آنان با عنوان «فتنه گر» و «مهره های ضد انقلاب» یاد می شود، اما آیا می توان گفت این اقدامات تخریبی علیه یک روحانی مستقل اهل سنت که تنها خواستار اجرای اصل عدالت و برابری در کشور بوده و ظلم و اجحاف را به ضرر نظام جمهوری اسلامی وسبب سوء استفاده دشمنان اسلام و ایران می داند، کار آمد واقع خواهد شود؟ آیا این رویکرد، نتیجه معکوس به دنبال نخواهد داشت؟ آیا کسانی که پشت این جریان قرار دارند هیچ گاه با خود اندیشیده اند که این عملکرد آنها موجب نارضایتی خدای متعال خواهد شد؟ آیا هیچ می دانند که آه مظلومان و دعای نیمه شب بندگان خدا چه سرنوشتی را برای آنان رقم خواهد زد؟
پاسخ این سوالات بسته به شناختی است که هر ایرانی می تواند از شخصیت و دیدگاه های مولانا عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان داشته باشد.
آنانی که اطلاعات کاملی در این زمینه ندارند و یا نمی خواهند داشته باشند و ایشان را متهم به غرض ورزی و تلاش علیه نظام جمهوری اسلامی و وحدت و اتحاد ملت شریف ایران می کنند، دلخوش به آنند که روزی بر اثر تلاش های مذبوحانه آنان چهره ایشان مخدوش شود. اما کسانی که اهل فکر و نظر هستند و با ایمان و اعتقاد زندگی می کنند و با اندیشه و بصیرت به عملکرد افراد جامعه خود می نگرند، می دانند که شخصیت مولانا عبدالحمید فراتر از آن است که با چنین گمانه‏زنی‏ها و افتراهایی دچار خدشه شود.

 

 

 


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید