تمایل به زیبایی و جمال در فطرت انسان به ودیعت نهاده شده است و دین مقدّس اسلام این تقاضای طبیعی را لحاظ نموده و آراستگی را برای همة مردان و زنان مشروع دانسته است. همچنین فطرت و ویژگی زن را نیز در نظر گرفته است، ازاینرو بعضی از زینتها و لباسها را كه برای مردان حرام كرده مانند لباس ابریشمی و زیورآلات و طلا، آنها را برای زنان مباح دانسته است. البتّه اسلام بعضی از انواع آرایشها را كه خارج از فطرت و موجب تغییر در آفرینش خداوند و گرفتار شدن در دام خودپرستی است، حرام نموده است؛ زیرا چنین آرایشهایی از جمله ابزارهای شیطان در جهت فریب و گمراهی انسانها است. همانگونه كه در قرآن كریم میخوانیم: «لآمرنّهم فلیغیرنّ خلق الله»[نساء: 119]؛ [شیطان پس از طردشدن از بارگاه الهی گفت:] به ایشان (انسانها) دستور میدهم تا آفرینش خدا را دگرگون كنند.
با ذكر این مقدمه قصد داریم در این مقاله به زوایای مختلف آرایش زنان و حكم شرعی هر یك از آنها بپردازیم.
شرایط كلّی آرایش زنان از منظر شرعی
1ـ پنهان نمودن زینت از انظار نامحرمان و عدم تبرّج: خداوند متعال در قرآن ارشاد میفرماید: «و قل للمؤمنات یغضضن من أبصارهنّ و یحفظن فروجهنّ و لایبدین زینتهنّ إلاّ ما ظهر منها»[نور: 31]؛ و به زنان مؤمن بگو: چشمانتان را [از نگریستن به نامحرمان] فروگیرند و پاكدامنی ورزید و زینت خود را آشكار نكنید مگر آنچه از آن كه آشكار است.
«و قرن فی بیوتكنّ و لاتبرّجن تبرج الجاهلیة الأولی»[احزاب:33]؛ و در خانههای خود بمانید و همچون جاهلیت پیشین در میان مردم ظاهر نشوید و خودنمایی نكنید.
پس از آنجایی كه زینت و آرایش پاسخی به نیاز فطری زن و ابزاری برای جلب توجّه و محبّت شوهر است، نباید در معرض نگاه بیگانگان قرار گیرد.
شهید سید قطب رحمهالله در تفسیر «فی ظلال القرآن» مینویسد: زینت برای زنان حلال است، و زینت پاسخی به فطرت ایشان است. هر زنی آزمند است كه زیبا و آراسته باشد، و زیبا و آراسته جلوهگر آید. زینت هم از عصری تا عصر دیگر اختلاف پیدا میكند، و لیكن لباس آن در درون فطرت یكی است، و آن علاقه و رغبت برای كسب آن یا تكمیل كردن آن و جلوهتر نمودن آن در برابر مردان است. اسلام با این گرایش و رغبت مبارزه نمیكند، امّا به این علاقه و رغبت نظمونظام و سروسامان میبخشد و آن را متبلور و جلوهگر در جهت دادن برای مرد واحدی میسازد كه شریك زندگی است. بدو آزادی میدهد كه او اطّلاع پیدا كند و بنگرد به زیبایی و جلوهگریهای زن خود، آن زیبایی و جلوهگریی كه كسی جز او حقّ ندارد بر آن اطّلاع یابد و بدان بنگرد.(1)
2ـ خودآرایی زن با هدف جلب توجّه مردان نامحرم نباشد: خداوند متعال ارشاد میفرماید: «ولا یضربن بارجلهنّ لیعلم ما یخفین من زینتهنّ» [نور: 31]؛ و پاهای خود را [هنگام راه رفتن به زمین] نزنند تا زینتی كه پنهانش میدارند جلب توجّه كند.
در این آیه زنان مؤمن از پیروی روش زنان دوران جاهلیت منع شدهاند؛ زیرا زن در عصر جاهلی به هنگام راه رفتن پای خود را به زمین میكوبید تا صدای خلخالش جلب توجّه كند و جهت نمایاندن زینتهای پوشیدهاش حركتی از خود بروز میداد تا آنها را در معرض نگاه مردان بیگانه قرار دهد.
3ـ خودداری از تشبّه به مردان: آرایش و زینت زن باید بهگونهای باشد كه با مردان مشابهت پیدا نكند؛ چنانكه حضرت ابنعباس رضیاللهعنهما میفرماید: «لعن رسولالله صلّیاللهعلیهوسلّم المتشبّهین من الرّجال بالنّساء و المتشّبهات من النّساء بالرّجال»(2)؛ رسولالله صلّیاللهعلیهوسلّم مردان زننما و زنان مردنما را نفرین كردند.
بهموجب این روایت هر یك از زنان و مردان مؤظفاند از پوشش و زینتی كه به جنس مخالف اختصاص دارد، پرهیز نمایند.
4ـ زینت زن ارتكاب فعل حرام را در پی نداشته باشد: آرایش و زینت زن حتی برای همسرش ـ در داخل خانه ـ باید در چارچوب موازین شرع باشد، ازاینرو هر زینتی مطلقاً برای زن مباح نیست و او نمیتواند با استناد به عرف رایج جامعه به زینتهای خلاف شریعت روی آورد.
از حضرت عائشه رضیاللهعنها مروی است: «أنّ إمراة من الأنصار زوجّت ابنتها فتمعط شعر رأسها، فجاءت إلی النبّی صلّیاللهعلیهوسلّم، فذكرت ذلك له فقالت: إنّ زوجها أمرنی أن أصل فی شعرها، فقال: «لا إنّه قد لعن الموصلات»(3)؛ زنی از قبیله انصار دخترش را ازدواج داد درحالیكه موهای سرش میریخت؛ وی به محضر پیامبر صلّیاللهعلیهوسلّم رسید و آنحضرت را در جریان امر گذاشت و گفت: شوهرش به من دستور داده تا با موهای وی مو پیوند نمایم. رسول خدا فرمودند: خیر! همانا زنانی كه مو پیوند كنند، نفرین شدهاند.
5ـ عدم مشابهت با زنان غیرمسلمان و بیبندوبار: این شرط بسیار مهمی در خودآرایی بانوان مسلمان بهشمار میرود و رعایت آن باعث میشود تا زن مسلمان از زنان فرهنگهای بیگانه و هرزهگرد متمایز گشته و حشمت و وقارش حفظ شود و احساس عزّت و كرامت نماید.
رسولالله صلّیاللهعلیهوسلّم میفرماید: «من تشبّه بقوم فهو منهم»(4)؛ كسی كه مشابهت قومی را اختیار كند از آنان است.
6ـ رعایت میانهروی و دوری از اسراف: آرایش و زینت زنان باید متعادل و از اسراف و تبذیر به دور باشد تا مبادا به تكبّر و فخرفروشی بینجامد. خداوند متعال میفرماید: «إنّ المبذّرین كانوا إخوان الشیاطین» [اسراء:27]؛ اسرافكنندگان، برادران شیطاناند.
7ـ خودداری از آرایش و زینتی كه برای صحت و سلامتی انسان ضرر دارد: از آنجاییكه تحریم اشیا در اسلام، مبتنی بر خبث و ضرر آنهاست و شریعت مقدّس در پی جلب مصالح و دفع مفاسد و كاهش آن است، آرایش و زینتی ك به جسم آسیب و زیان برساند، ممنوع است. در حدیث نبوی آمده است: «لاضرر و لاضرار»(5)؛ آسیب و زیان رساندن به خود و دیگران روا نیست.
بدون شك آنچه را شارع تحریم كرده در حرمت آن منفعت دنیا و آخرت نهفته است و لو اینكه گاهی حكمت تحریم آن برای ما روشن نباشد.
8ـ انگیزة درست: خودآرایی زن باید با انگیزة جلب رضایت و خشنودی شوهر و جلوگیری او از انحراف، انجام پذیرد و زن از این راه به شوهرش كمك كند تا از چشمچرانی و افتادن در دام منكرات اخلاقی دیگر مصون بماند و عفت و پاكدامنیاش آسیب نبیند. چنین رویكردی زمینة اجر و پاداش معنوی را برای زن فراهم خواهد آورد. حضرت رسول صلّیاللهعلیهوسلّم میفرماید: «إنّما الأعمال بالنیات»(6)؛ اساس اعمال مبتنی بر نیت است.
اكنون به بعضی از جزئیات مربوط به آرایش بانوان پرداخته و آنها را از لحاظ شرعی مورد بررسی قرار میدهیم.
آرایش لباس
زن مسلمان حق دارد از ظاهری زیبا و آراسته بهرهمند باشد ولی حق تبرّج و خودنمایی در انظار مردان بیگانه را ندارد. لباس بانوی مسلمان نباید نازك باشد به گونهای كه بدن از آن نمایان گردد یا لباس تنگی را به تن كند كه برجستگیهای بدن مشخّص باشد. در حدیث نبوی این دسته از زنان اهل دوزخ معرفی شدهاند: «نساء كاسیات عاریات»؛ زنانی كه هر چند بهظاهر لباس پوشیدهاند ولی در حقیقت عریان هستند.
لباس مناسب زن از دیدگاه شرع باید دارای ویژگیهای زیر باشد:
1ـ همة اندام را بپوشاند بهجز قسمتهایی كه قرآن در آیه «إلا ما ظهر منها» استثنا نموده است؛
2ـ لباس زن نباید بهحّدی شفاف و نازك باشد كه اندام او را نمایان سازد؛
3ـ لباس زن نباید برجستگیها و نقاط حساس بدن را نمایان سازد؛
4ـ لباس زن نباید از جنس لباسی باشد كه مخصوص لباس مردان است.
بنابراین پوشیدن لباسهای نازك، كوتاه، تنگ و چسبان و چاكدار كه بخشی از بدن از آن نمایان باشد، شرعاً روا نیست، البتّه پوشیدن چنین لباسهایی در خانه و جلوی شوهر مانعی ندارد.
شریعت در انتخاب رنگ لباس زنان، عرف جامعه را معیار قرار داده است و در احادیث نبوی زنان به صراحت از پوشیدن رنگ خاصی منع نشدهاند مگر در مواردی كه تشابه با مردان بهوجود آید. پس اگر در جامعهای استفاده از رنگهای خاصی فقط برای مردان متعارف است، زنان نباید از آن استفاده نمایند و این عدم مشروعیت فقط بهخاطر خودداری از تشابه با مردان است نه اینكه رنگ خاصی بذاته برای زنان روا نباشد.(7)
استفاده از انواع زیورآلات
طلا و نقره از فلزهای گرانبهاییاند كه از قدیم برای خودآرایی مورد استفادة زنان بودهاند. از حضرت علی رضیاللهعنه مروی است: «أخذ رسولالله حریراً بشماله و ذهباً بیمینه، ثم رفع یدیه، فقال: إن هذین حرام علی ذكــور أمّتی حلّ لإناثهم»(8)؛ رسول اكرم صلّیاللهعلیهوسلّم پارچهای ابریشمی را به دست چپ و قطعه طلایی را به دست راست خویش گرفتند و فرمودند: این دو برای مردان امت من حرام و برای زنانشان حلالاند.
اصلاح موی صورت و ابروها
امروزه اصلاح صورت، و برداشتن ابروها و حالت دادن به آنها، رواج بسیاری در بین زنان برخی جوامع یافته است و از موارد مؤثر زیبایی تلقّی میشود. فقهای مذاهب اربعه بر عدمجواز اصلاح صورت بهطور عام نظر دادهاند، مگر اینكه در صورت زن مو بروید و موجب نفرت شوهر گردد، در چنین صورتی جایز است زن به اصلاح صورت اقدام كند. امّا برداشتن ابروها و حالت دادن به آنها بهطور مطلق جواز ندارد.(9)
پیوند موی سر
موی سر در زیبایی نقش زیادی دارد، ازاینرو زنان معمولاً سعی میكنند تا با روشهای مختلف مانند استفاده از تركیبهای دارویی، پیوند مو و غیره به موهای ایدهآل دست یابند و با آرایش آن به بهترین شكل جلوه نمایند، امّا پیوند مو از لحاظ شرعی دارای احكامی است كه زن مسلمان باید قبل از اقدام به چنین كاری با این احكام آشنا شود.
از فاطمه بنت منذر روایت شده است: «سمعت أسماء قالت: سألت إمراة النبی صلّیاللهعلیهوسلّم فقالت یا رسولالله، إن بنتی أصابتها الحصبة فامرّق شعرها و إنّی زوجتّها أفأصل فیه؟ فقال: لعن الله الواصلة و الموصولة»(10)؛ از اسما شنیدم كه گفت: زنی از پیامبر خدا پرسید، ای رسول خدا! دخترم به مریضی حصبه مبتلا شده و موهایش ریخته است، اكنون او را شوهر میدهم، آیا با موی سرش مویی پیوند بزنم؟ آنحضرت صلّیاللهعلیهوسلّم فرمودند: خداوند پیوندكنندة مو و كسی را كه برای او پیوند مو انجام میشود، نفرین كرده است.
فقها با استناد به این حدیث و احادیث دیگری كه در آنها به صراحت پیوند مو تقبیح شده است پیوند آن را حرام میدانند.11) البتّه اگر بر اثر بیماری موهای خانمی بریزد كاشت آن اشكالی ندارد و نیز در صورتی كه پیوند مو با موی انسان انجام نپذیرد بلكه برای پیوند از نخ، كُرك و نایلون استفاده شود، فقهای احناف آن را مشروع میدانند.(12)
رنگ كردن موی سر
رنگ كردن مو از دیرباز بهعنوان ابزاری برای زیبایی موها رواج داشته است، البتّه درگذشته تغییر موهای سیاه به رنگهای دیگر مرسوم نبود بلكه مردم جهت تغییر دادن سفیدی موهایشان از خضاب، حنا و كتم استفاده میكردند. جابر بن عبدالله رضیاللهعنه روایت میكند كه ابوقحافه پدر حضرت ابوبكر رضیاللهعنه را در روز فتح مكّه به محضر رسول اكرم صلّیاللهعلیهوسلّم آوردند درحالیكه موهای سر و محاسن وی كاملاً سفید شده بود؛ پیامبر خدا فرمودند: «غیروا هذا بشیء و اجتنبوا السواد»(13)؛ سفیدی موهای وی را تغییر دهید، ولی از رنگ سیاه خودداری كنید.
از حضرت ابوهریره رضیاللهعنه روایت شده است كه حضرت رسول اكرم صلیاللهعلیهوسلم فرمودند: «إن الیهود و النصاری لایصبغون فخالفوهم»(14)؛ یهود و نصاری موهایشان را رنگ نمیزنند شما برخلاف آنان عمل كنید.
بر پایه این روایات و امثال آن فقهای مذاهب رنگ كردن موها را، به رنگی غیر از رنگ سیاه، برای زنان و مردان جایز دانستهاند. بنابراین رنگ كردن مو برای زنان روا و پسندیده است چون از باب زینت است. استفاده از رنگمو با تركیبات شیمایی در صورتی كه برای صحت و سلامتی زیانآور نباشد نیز مانعی ندارد.(15)
كوتاه كردن موی سر
در عصر حاضر خودآرایی زنان شكلهای نوینی به خود گرفته است كه در ادوار گذشته بیسابقه بوده و یا در آن زمان زینت بهحساب نمیآمده است. یكی از این پدیدهها كه برخی از زنان برای خودآرایی به آن روی میآورند، كوتاه كردن موی سر است.
بدون تردید موهای زن بخش عمدهای از جمال و زیبایی او را تشكیل میدهد و در طول تاریخ اعم از عصر جاهلی، صدر اسلام و حتی دوران معاصر، موهای انبوه و دراز از مظاهر زیبایی زنان تلقّی شده و میشود؛ گرچه امروزه سلیقة عدهای تغییر یافته و كوتاه كردن موها را نوعی زیبایی میپندارند، ولی با این حال كمتر كسی منكر زیبایی موهای انبوه و دراز است.
اساساً زنان در صدر اسلام موهای خود را كوتاه نمیكردند؛ البتّه كوتاه كردن مقدار معینی از موی سر زنان در مناسك حجّ و عمره رواج داشته است و به اتّفاق مذاهب اربعه زنان برای خارج شدن از احرام حجّ و عمره باید بهاندازه یك بند انگشت از موهایشان را كوتاه نمایند.(16) این دیدگاه فقها حاكی از این است كه كوتاه كردن مو برای زنان به اندازة معین و در حالت خاصی است.
امّا در روایتی دیگر آمده است كه ازواج مطّهرات پس از رحلت رسولالله صلّیاللهعلیهوسلّم موهایشان را كوتاه كردند.
حال پرسش اساسی این است كه كوتاه كردن موها برای زینت و بیشتر از مقدار یك بند انگشت، از لحاظ شرعی چه حكمی دارد؟
علما در این مورد دو دیدگاه متفاوت دارند؛ عدهای از آنان با استناد به عمل ازواج مطهّرات كوتاه نمودن موی سر را برای زنان جایز میدانند. امام نووی رحمهالله در شرح «صحیح مسلم» مینویسد: «فی فعل زوجات الرسول صلّیاللهعلیهوسلّم دلیل علی جواز تخفیف الشعور للنساء»(17)؛ از عملكرد همسران پیامبر خدا میتوان برای جواز كوتاه نمودن موی بانوان استدلال كرد. و امّا برخی دیگر از علما از جمله فقهای احناف كوتاه نمودن موی سر را برای زنان جایز نمیدانند.
كسانی كه كوتاه كردن موی سر را برای زنان جایز نمیدانند در توجیه عمل ازواج مطهرات میگویند: اقدام عموم زنان را نمیتوان بر عمل امهاتالمؤمنین قیاس نمود؛ زیرا پس از درگذشت پیامبر خدا صلیاللهعلیهوسلم ازدواج با همسران ایشان بهطور كلّی حرام بوده است و آنان به قصد زینت هرگز این عمل را انجام ندادهاند.(18)
به هر حال كوتاه كردن موی سر به شیوههای رایج امروزی برای زنان جایز نیست؛ زیرا تشبّه با زنان غیرمسلمان و مردان را به همراه دارد(19) و زن مسلمان همانگونه كه از لحاظ دینی و اعتقادی از زنان دیگر متمایز است، از نظر شكل و هیئت ظاهری نیز باید از دیگران متمایز باشد. آیا از زنی كه به تقلید از بیگانگان هر روز شكل موهای خود را تغییر میدهد تا خود را فردی پیشرفته جلوه دهد، این توقّع وجود دارد كه فرزندان خود را به سمت تعالی راهنمایی كند و با ارزشهای اصیل اسلامی آشنا سازد. آیا او میتواند فرزندانی را به جامعة اسلامی تحویل دهد كه از فرهنگهای بیگانه و غیردینی متأثر نشوند و برای اعتلای فرهنگ و تمدّن اسلامی تلاش كنند.
البتّه اگر موهای زن مجعد و فرفری باشد، یا موها آنقدر دراز گردد كه باعث زحمت و رنج گردند كوتاه كردن مقداری از آنها اشكالی ندارد.(20)
سرمه
زنان از سرمه علاوه از مصرف طبّی آن، بهعنوان یكی از وسایل آرایشی استفاده میكنند كه از لحاظ شرعی در مشروعیت آن هیچگونه شبههای وجود ندارد. از ابنعباس رضیاللهعنه مروی است كه پیامبر خدا فرمودند: «اكتحلوا بالإثمد فانّه یجلو البصر و ینبت الشعر و زعم أنّ النبی صلّیاللهعلیهوسلّم كانت له مكحلة یكتحل منها كل لیلة ثلثة فی هذه و ثلاثة فی هذه»(21)؛ چشمان خود را با اثمد (نوعی خاص از سرمه) سرمه بكشید چرا كه چشم را نور و جلا میبخشد و موی مژه را رشد میدهد. نزد آنحضرت سرمهدانی بود كه در هر چشم هنگام شب سه بار سرمه میكشید.
برخی از بانوان به جای سرمه از رنگ مژه استفاده میكنند، در صورتی كه استفاده از آن مانع رسیدن آب به مژهها نباشد، مشكل شرعی ندارد.
لنز چشم
لنز در اصل ابزاری پزشكی است و در درمان عارضههای چشمی و گاه بهجای عینك استفاده میشود، امّا امروزه برخی زنان بهویژه در جوامع شهری از لنز برای زینت و تجمّل بیشتر استفاده میكنند كه گاهی این كار با عوارض جانبی مانند ایجاد زخمهای عمیق در چشم، لخته شدن خون در اطراف قرنیه و آسیبهای دیگر توأم است.
استفاده از لنز در صورتی كه ناشی از ضرورت و نیاز باشد، طبق قاعدة «الضرورات تبیح المحظورات» شرعاً مانعی ندارد، امّا در مورد استفاده از لنزهای رنگی و زینتی، دو دیدگاه در میان علما وجود دارد: عدهای با استناد به اینكه این عمل تغییر در خلقت الهی است، و گول زدن دیگران و اسراف و تبذیر مال را به همراه دارد، آن را ناجایز میدانند. و امّا برخی دیگر آن را مانند رنگ مو مباح دانستهاند، ولی مشروط بر اینكه برای صحت و سلامتی فرد زیانآور نباشد و از اسراف و تبذیر بهدور بوده و به قصد مشابهت با زنان هرزهگرد نباشد. اگر منصفانه بنگریم شرایطی كه فریق دوّم برای اباحت مطرح نمودهاند، منتفیاند؛ بنابراین جنبة عدم جواز ترجیح دارد و زنان نباید برای چنین چیزی، مال، وقت و صحت خود را قربانی كنند.
سوراخ نمودن گوش و بینی و آراستن آنها با زیورآلات
از زینتهای متعارفی كه از دوران قدیم در میان زنان رایج بوده، سوراخ نمودن گوش و آراستن آن با زیورآلات است. چنانكه در حدیث طولانی «أمّزرع»، حضرت عایشه رضیاللهعنها روایت میكند: «…قالت الحادیة عشرة: زوجی أبوزرع فما أبوزرع؟! أناس من حُلی اُذنی و ملأمن شحم عضدی و بحَّجنی فبحجت إلی نفسی»(22)؛ … یازدهمین زن گفت: شوهرم ابوزرع است همان فردی كه گوشهایم را با زیورآلات به حركت درآورده و مرا فربه و گرامی داشته است، پس من در كنار او شادامان هستم.
در این روایت از آراستن گوش با زیورآلات سخن به میان آمده است كه از آن بهطور ضمنی سوراخ نمودن گوش نیز فهمیده میشود؛ ازاینرو فقهای احناف سوراخ نمودن گوش را جهت آویزان كردن زیورآلات برای زنان روا میدانند.(23) همچنین در مناطقی كه سوراخ نمودن بینی برای گذاشتن زیورآلات مرسوم است، این عمل از لحاظ شرع مباح است.(24)
حنا و لاك ناخن
حنا از قدیم از ابزارهای خودآرایی شناخته میشود و زنان برای آرایش دست و پا از آن بهره میبرند. استفاده از حنا برای زنان نه تنها اشكال ندارد، بلكه بنابر روایتی از حضرت عایشه رضیاللهعنها كه در سنن نسایی آمده است، حنا برای زنان بسیار پسندیده است.(25)
لاك ناخن نیز یكی از ابزارهای آرایشی است كه برخی آن را بر حنا ترجیح میدهند؛ امّا از آنجا كه بر اثر استفاده از لاك پوشش نازكی روی ناخن ایجاد میشود كه مانع رسیدن آب به ناخنها است و بانوان مسلمان در طول شبانهروز به طهارت و وضو نیاز دارند و برای هر وضو دور كردن لاك ناخن دشوار بوده و موجب تضییع وقت میشود و چه بسا لكّة كوچكی از آن بر روی ناخن میماند و مانع رسیدن آب میشود و بدینسان طهارت مطلوب حاصل نمیشود، لذا بانوان نباید از این نوع لاكها استفاده كنند.
ناخنهای بلند یا مصنوعی
یكی از پدیدههای شگفتانگیز كه عدهای از بانوان به آن روی آوردهاند، گذاشتن ناخنهای بلند است كه به دو شكل متداول است:
عدهای ناخنهای خود را كوتاه نمیكنند و آنها را بلند میگذارند و دستهای دیگر هم از ناخنهای مصنوعی استفاده میكنند. نزد مذاهب اهلسنت چنین امری مسلماً نوعی تشابه با زنان بیگانه و غیرمسلمان است؛ چرا كه در سنّت نبوی كوتاه نمودن ناخنها از آداب فطری و انسانی بهحساب آمده است. ابوهریره از رسول اكرم صلّیاللهعلیهوسلّم روایت میكند: «الفطرة خمس ـ أو خمس من الفطرة ـ الختان و الإستحداد و نتف الإبط و تقلیم الأظافر و قص الشارب»(26)؛ پنج چیز از ویژگیهای فطری انساناند: ختنه [برای مردان]، كوتاه كردن ناخنها، تراشیدن موی عانه (زیر ناف)، كندن موی زیر بغل، و كوتاه نمودن سبیلها [برای مردان].
بنابراینزیبندة بانوی مسلمان نیست كه به تقلید از زنان بیگانه خود را مشابه حیوانات درنده نماید. ناخنهای بلند مصنوعی را به هیچوجه نمیتوان از مكملات آرایش دانست؛ زیرا با موازین شرع، فطرت سالم و بهداشت منافات دارد.(27)
جراحی زیبایی اندام
پیشرفتهای پزشكی بهویژه در بخش جراحی باعث شده كه شاهد مقولة جدیدی بهنام جراحی زیبایی اندام باشیم. این گونه جراحی را میتوان به دو بخش تقسیم كرد: یكی آنكه فرد بر اثر سانحهای مانند سوختگی دچار ضایعات پوستی میشود یا بر اثر بیماری مانند سرطان و پیسی در شكل اعضای وی تغییراتی پدید میآید و یا از لحاظ خلقت دارای عیب جسمی نازیبایی است كه در محافل و مجالس توجّه مردم بدان جلب میشود و شخص بهخاطر آن دچار عذاب روحی است. جراحی زیبایی در چنین مواردی اشكال ندارد؛ زیرا هدف بر طرف كردن عارضههای پوستی و بدنی و یا عیبهای جسمی است و به قصد تغییر در خلقت الهی صورت نمیگیرد. عرفجه بن اسعد رضیاللهعنه میگوید: «أصیب أنفی یوم الكلاب فی الجاهلیة، فاتخذت أنفا من ورق، فأنتن علی، فأمرنی رسولالله صلّیاللهعلیهوسلّم أن اتخذ أنفاً من ذهب»(28)؛ بینیام در جنگ كلاب در دوران جاهلیت قطع شد، من بینیای از نقره ساختم امّا بینیام عفونت كرد، پیامبر خدا به من دستور دادند تا بینیای از طلا بسازم.
نوع دوّم جراحی زیبایی آن است كه برطرف كردن عیبی در آن، مدّنظر نیست، بلكه فرد بعضی از ویژگیهای چهره خود را نمیپسندد و قصد دارد شكل بهتر و جذابتری داشته باشد؛ از جمله مصادیق این نوع جراحی میتوان به جراحی زیبایی بینی، چانه، لبها و پستانها اشاره كرد. همین طور برخی افراد مسن برای برطرف كردن آثار پیری نیز به این نوع جراحی اقدام میكنند تا جوانتر بهنظر برسند، اثر این گونه جراحیها معمولاً چهار تا هفت سال باقی میماند.
فقهای معاصر این نوع جراحی را بنابه دلایل زیر حرام میدانند:
1ـ تغییر در خلقت الهی؛ در قرآن آمده است: «و لآمرنّهم فلیغیرن خلق الله»[نساء: 119]؛ [شیطان پس از طردشدن از بارگاه الهی گفت:] به ایشان (انسانها) دستور میدهم تا آفرینش خدا را دگرگون كنند.
در این آیه مذمت كسانی بیان شده كه به تغییر در خلقت الهی میپردازند و این نوع جراحی، از نمونههای بارز چنین تغییر است.
2ـ در سنّت نبوی گروهی از زنان لعنت شدهاند كه از جمله اوصافشان این است: «المتفلجات للحسن، المغیرات خلق الله»؛ آنانی كه میان دندانهایشان فاصله انداخته و خلقت الهی را تغییر میدهند.
در حدیث فوق حضرت رسول اكرم صلّیاللهعلیهوسلّم میان زیباطلبی و تغییر خلقت جمع نمودند و این هر دو مفهوم در جراحی زیبایی اندام وجود دارد كه شخص بهخاطر زیبایی یا افزایش آن اقدام به تغییر خلقت میكند.
3ـ این نوع جراحی بهویژه در مواردی كه چین و چروك صورت افراد مسن برداشته میشود، مصداق فریب و نیرنگ بوده كه شرعاً حرام است؛
4ـ صرف هزینههای مالی هنگفت و تضییع وقت؛
5ـ بنابه اظهارات متخصّصان، جراحی زیبایی اندام در بسیاری از موارد نتایج مطلوب را دربر نداشته بلكه پیامدهای ناگوار جسمانی را به همراه دارد؛ از اینرو علمای معاصر این نوع جراحی زیبایی اندام را حرام و ناجایز میدانند.(29)
خودآرایی زن برای چه كسی؟
البتّه آنچه پیرامون زینت و خودآرایی زن مطرح شد هدف از آن این نیست كه زن بخش قابل توجّهی از وقت گرانبهای خویش را در مقابل آینه و یا در آرایشگاهها سپری كند و مسحور و مفتون جمال و زیبایی خود شده و بدان مغرور گردد و به خودنمایی و فخرفروشی بپردازد؛ چنین كاری نشانة ضعف عقل و خرد است.
در شریعت اسلام آرایش زن باید در حدّ متعادل و در درون خانه و در برابر شوهر و بهخاطر او باشد؛ در این صورت، جوی آب زندگی زلال و پاك در مسیر خود حركت كرده و گل و ریحان میرویاند، ولی اگر آرایش زن برای مردان بیگانه و برای خودنمایی در كوچه و بازار باشد، جوی آب زندگی ناپاك و آلوده شده و از مسیر خود منحرف میشود و پایههای خانواده را سست و آسیبپذیر میكند و بحران و تلفات به بار میآورد.
1ـ قطب، سید؛ فی ظلالالقرآن: ترجمة مصطفی خرمدل؛ ج4، ص:812، چاپ دوم، تهران: نشر احسان، 1387.
2ـ صحیحالبخاری، كتاباللباس، باب المتشبهین بالنساء و المتشابهات بالرجال.
3ـ مرجع سابق، كتاب النكاح، باب لاتطیع المرأة زوجها فی معصیة، حدیث 5205.
4ـ سنن أبیداود، كتاب اللباس، باب فی لبس الشهرة: 2/203.
5ـ سنن ابنماجه، كتاب الاحكام، باب من بنی فی حقّه ما یضرّ بجاره، ص 169.
6ـ صحیحالبخاری، كتاب بدءالوحی، باب كیف كان بدءالوحی الی رسولالله، حدیث 1.
7ـ احكام تجمیلالنساء فی الشریعة الاسلامیة (با اندكی تصرّف)، ص 137.
8ـ سنن ابنماجه، كتاباللباس، باب لبس الحریر و الذهب للنساء، ص 256ـ 257.
9ـ محمودالفتاوی (فتاوی دارالعلوم زاهدان): 4/208. ردالمحتار: 5/264. المجموع: 3/141. حاشیةالجمل علی شرح المنهج: 1/418. كشافالقناع: 1/81 .
10ـ صحیحالبخاری، كتاباللباس، باب الموصولة: 5941.
11ـ حاشیة ابنعابدین: 4/105. قوانینالاحكام الفقهیة، ص 384. المجموع: 1/139ـ 140.
12ـ حاشیة ابنعابدین: 5/239. مجمعالانهر: 2/59. الفتاوی الهندیة: 5/358.
13ـ صحیحالمسلم، كتاباللباس و الزینة، باب استحباب الشیب بصفرة أو حمرة و تحریمه بالسواد، حدیث 5466.
14ـ مرجع سابق، باب مخالفة الیهود فی الصبغ، حدیث 5467.
15ـ تكملة فتحالملهم: 4/88 .
16ـ كاسانی، بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع: 2/141. المنتقی شرح مؤطا امام مالك: 3/29. المجموع شرح المهذب: 8/211. المغنی: 3/472.
17ـ شرح صحیحالمسلم: 1/148.
18ـ شنقیطی، أضواء البیان: 5/600ـ601.
19ـ محمودالفتاوی: 4/212.
20ـ فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة و الافتا: 17/134. المفصل فی احكام المرأة و البیت المسلم فی الشریعة الإسلامیة، عبدالكریم زیدان: 3/400، مؤسسة الرسالة.
21ـ شمائلالترمذی، باب ماجاء فی كحل رسولالله صلّیاللهعلیهوسلّم، ص 4.
22ـ صحیحالمسلم، كتاب فضائل الصحابة، باب ذكر حدیث أمّزرع، حدیث 6263.
23ـ ردالمحتار: 5/249.
24ـ مرجع سابق: 5/270.
25ـ سنن النسائی، كتابالزینة، باب الخضاب للنساء: 2/279.
26ـ صحیحالبخاری، كتاباللباس، باب قص الشارب، حدیث 5889. صحیح المسلم، كتابالطهارة، باب خصال الفطرة، حدیث 257.
27ـ احكام تجمیل النساء فی الشریعة الاسلامیة، ص 222.
28ـ جامعالترمذی، كتاباللباس، باب ما جاء فی شدّ الاسنان بالذهب: 1/306.
29ـ احكام تجمیلالنساء فی الشریعة الاسلامیة، ص 377ـ378.