وی در این مقاله با اشاره به سفر حامد كرزای، رئیس جمهور افغانستان به واشنگتن برای ملاقات با باراك اوباما، نوشت: «مقامات دولت افغانستان اظهار كردهاند كه اولویت آنها در این مذاكرات، جلب رضایت اوباما در حمایت كامل آمریكا از تلاشهای دولت افغانستان برای حل اختلاف با رهبران ارشد طالبان افغان به منظور پایان دادن به جنگ داخلی است».
نایمن با بیان اینكه موافقت با این درخواست دولت افغانستان به ظاهر امری بدیهی و بینیاز از تأمل و تصمیمگیری است، ادامه داد: «باید چنین به مسئله نگریست كه حامد كرزای، رئیس جمهور مشروع و قانونی افغانستان هست یا نیست؟ اگر او رئیس جمهور مشروع افغانستان نباشد، دولتهای خارجی باید هر چه سریعتر خاك این كشور را ترك كنند چرا كه هیچ اساس مشروعی برای ماندن در آنجا ندارند، ولی اگر كرزای رئیس جمهور مشروع این كشور هست، آن وقت بدیهی است كه سیاستهای دولت وی برای حل اختلاف باید بر دستورهای پنتاگون مبنی بر ادامه كشتارها ترجیح داده شود».
رئیس قسمت سیاستگذاری بنیاد “سیاست خارجی عادلانه” (Just Foreign Policy) افزود: «اگر نظرات مردم افغانستان در مورد جنگ و صلح در كشورشان برای دولت افغان اهمیتی ندارد، پس هر كسی كه در واشنگتن درباره “دموكراسی” یا “طرز حكومت” یا “مشروعیت” یا “فساد” در افغانستان سفسطهگویی میكند، باید هر چه زودتر دست از این كار بردارد و ساكت شود. اگر نظرات مردم برای دولت افغان اهمیت دارد، پس بدیهی است كه خواست ملت افغان برای مذاكرات صلح باید در مقابل دستورهای پنتاگون مبنی بر ادامه كشتارها در اولویت قرار گیرد».
به بیان نایمن، حتی گزارشهای مطبوعات غربی از افغانستان در رابطه با این موضوع حكایت از آن دارد كه اجماعنظر همهجانبه مردم افغان از مذاكرات صلح و پایان جنگ پشتیبانی میكند.
وی به نقل از “جاناتان استیل” (Jonathan Steele)، خبرنگار گاردین، نوشت: «در سراسر افغانستان حتی در میان گروه كوچك اما مصمم زنان متخصص افغان، به مذاكره با طالبان به عنوان “تنها راه ممكن و معتبر” برای پایان دادن به جنگ نگریسته میشود».
“شكریه باركزای” (Shukria Barakzai)، نماینده مجلس افغانستان، در مصاحبه با “استیل” چنین گفته است: «همه به دنبال از بین بردن طالبان بوده ولی آنها قویتر از گذشته، همچنان پابرجا هستند. آنها جزئی از جمعیت ما هستند. آنها عقاید متفاوتی دارند ولی ما به عنوان یك كشور دموكرات باید این مسئله را بپذیریم. همه جنگها باید با گفتگو و مذاكره پایان پذیرد. مردم افغان به صلح مانند اكسیژن نیاز دارند. مردم میخواهند روستاهای خود را از خشونت و بمبگذاران انتحاری خالی كنند».
نایمن به نقل از استیل ادامه داد: «سیاستمداران مرد افغانستان، به ویژه پشتو زبانان، هم مانند زنان این كشور به شدت خواهان مذاكره با طالبان هستند. به باور بسیاری از سیاستمداران پشتون، حمله آمریكا به افغانستان باعث به قدرت رسیدن جنگسالاران عمدتاً تاجیك “اتحاد شمالی” (Northern Alliance) شد كه باعث به حاشیه رانده شدن بزرگترین گروه نژادی این كشور، یعنی پشتونها شد. این سیاستمداران پشتون، به فرآیند ملی حل اختلاف و تقسیمبندی سیاسی جدید با طالبان، كه عمدتاً پشتون هستند، به عنوان راهی برای پایان دادن به این حاشیهنشینی پشتونها و سهیم شدن دوباره آنها در دولت مینگرند».
نویسنده نشریه “هافینگتن پست” ادامه داد: «آن گروه از مقامات آمریكایی كه میخواهند به كشتار در افغانستان ادامه دهند، تایید میكنند كه تنها راه پایان دادن این جنگ، یك راهحل سیاسی است كه از طریق مذاكره با طالبان افغانستان به دست آمده باشد، ولی بر این امر اصرار دارند كه الان، زمان مناسبی برای انجام این كار نیست چرا كه طالبان دلیلی برای مذاكره ندارند و ما باید تعداد بیشتری از طالبان را بكشیم تا آنها را وادار كنیم پای میز مذاكره بنشینند».
*عدم تمایل طالبان به مذاكره، ادعای بیاساسی مانند سلاحهای كشتار جمعی عراق است
“رابرت نایمن” در ادامه عدم تمایل طالبان به مذاكره را دروغ احمقانهای مانند ادعای بیاساس وجود سلاحهای كشتار جمعی در عراق نامید كه افراد احمق آن را آنقدر تكرار میكنند تا همه افراد احمق دیگر هم آن را باور كنند و ادامه داد: «هنگامی كه دولت آمریكا تصمیم میگیرد به مشكلی از راه دیپلماتیك حمله كند، مقامات دولت آمریكا به گونه دیگری در مورد آن حرف میزنند. بدین معنی كه به جای آنكه در مورد راهحل آن مشكل به طور دیپلماتیك صحبت كنند، برای جلب موافقت مردم بر این امر اصرار میورزند كه پای منافع و فرصتهای مشترك آمریكا در میان است و به این ترتیب سعی میكنند فضای سیاسی دیپلماسی را گسترش دهند. این مسئله هم در مورد دولتهای جمهوریخواه آمریكا و هم دولتهای دموكرات آن صدق میكند. دولت بوش هم همین طور عمل میكرد. این واقعیت كه دولت آمریكا دورنمای صلح در افغانستان را دستنیافتی جلوه میدهد حكایت از آن دارد كه دولت آمریكا اصلاً به دنبال دستیابی به صلح در این كشور نیست. بنابراین هنگامی كه مقامات دولتی آمریكا ادعا میكنند؛ “طالبان آماده صلح نیستند”، در واقع فقط چیزی را از نو تكرار میكنند كه ما همگی از پیش میدانیم: (اینكه آمریكا آماده صلح نیست)».
نایمن افزود: «به این مسئله توجه داشته باشید كه یكی از اجزاء تشكیلدهنده رهبری طالبان افغانستان پیشتر طرحی برای صلح پیشنهاد داده است. در ماه مارس، هیئتی به نمایندگی از “حزب اسلامی” (Hezb-i-Islami )، گروهی كه “گلبدین حكمتیار” (Gulbuddin Hekmatyar) رهبری آن را به عهده دارد، یك طرح صلح رسمی 15 قسمتی به دولت افغانستان پیشنهاد داد. سخنگوی این هیئت اعلام كرد كه اگر تاریخی برای خروج نیروهای خارجی از افغانستان تعیین شود، طالبان این كشور طبق این طرح صلح عمل میكند. این اطلاعات، یك راز دولتی فوق سری نیست بلكه گزارشی است كه در نیویورك تایمز به چاپ رسید».
وی ادامه داد: «این مسئله، امری نفسگیر است كه سیاستهای واشنگتن جنگطلب با این برنامهریزیهای اشتباه میتواند به راه خود ادامه دهد و همچنان بر این موضوع اصرار دارد كه مبنایی برای شروع مذاكرات صلح وجود ندارد و این حقیقت را به طور كامل نادیده میگیرد كه یك گروه شورشی[مخالف]، طرحی برای صلح پیشنهاد كرده و ادعا كرده كه اگر نیروهای خارجی با تعیین زمان عقبنشینی از خاك افغانستان موافقت كنند، همه گروههای شورشی[مخالف] آماده عمل كردن طبق این طرح هستند. این مشكل هنگامی پیش میآید كه آنچه مورد تحلیل قرار میگیرد، آن چیزی نیست كه در واقع در افغانستان میگذرد، بلكه چیزی است كه افراد احمق ساكن واشنگتن ادعا میكنند كه در افغانستان جریان دارد. اگر افراد احمق ساكن واشنگتن حرفی از مذاكرات صلح نمیزنند، پس دورنمایی برای رسیدن به صلح در افغانستان وجود ندارد».
*مردم آمریكا باید برای پذیرش تعیین زمان خروج از افغانستان به دولت فشار بیاورند
طبق گفته تحلیلگر “كامن دریمز”، از دیدگاه جنگطلبان طرح صلحی كه مستلزم تنظیم یك جدول زمانی برای خروج نیروهای خارجی از افغانستان باشد، نقطه خوبی برای شروع نیست، ولی از نقطهنظر ارزشها و منافع اكثریت مردم آمریكا، عكس این مسئله صحت دارد. این حقیقت كه طرح صلح پیشنهادی مخالفان، مستلزم تنظیم جدول زمانی برای خروج نیروهای آمریكایی از افغانستان است، برای مردم آمریكا جنبه به شدت جذاب این طرح صلح محسوب میشود. تعیین چنین جدولی، به ویژه در میان دموكراتهای آمریكا، طرفداران بسیار زیادی دارد.
نایمن ادامه داد: «تاكنون، 82 عضو كنگره آمریكا، از جمله چند تن از چهرههای شاخص لیبرال آمریكا مانند “بارنی فرانك” (Barney Frank) و “هنری واكسمن” (Henry Waxman )، از لایحه پیشنهادی “مكگاورن” (McGovern)، نماینده كنگره، برای تعیین یك جدول زمانی برای خروج نیروهای آمریكا از افغانستان حمایت كردهاند. از میان دموكراتهای اهل ایالت زادگاه اوباما، یعنی “ایلینویز”، هم این نمایندگان كنگره آمریكا “كاستلو” (Costello)، “شاكوفسكی” (Schakowsky) ، “دیویس” (Davis)، “گوتییرز” (Gutierrez)، “جكسون” (Jackson)، “كوئیگلی” (Quigley)، “هیر” (Hare)، و “راش” (Rush) از حامیان طرح مكگاورن هستند و تنها “بین” (Bean)، “فوستر” (Foster)، “هالورسون” (Halvorson) و “لیپینسكی” (Lipinski) با آن مخالفند. اگر مردم آمریكا برای تعیین یك جدول زمانی برای خروج نیروهای آمریكایی از افغانستان بر دولت این كشور فشار بیاورد، مانع اصلی مذاكرات صلح در افغانستان را، كه خود آمریكاست، برخواهند داشت».
وی افزود: «تاكنون تنها تعداد كمی از چهرههای آمریكایی حقیقتاً خواستار حمایت آمریكا از مذاكرات صلح در افغانستان شدهاند، مانند “احمد رشید” (Ahmed Rashid)، نویسنده واشنگتن پست، “رابرت درایفوس” (Robert Dreyfuss)، نویسنده، “نیشن” (the Nation)، “تام هیدن” (Tom Hayden)، نویسنده لس آنجلس تایمز، و “گرت رابرتز” (Gareth Porter)، خبرنگار، “اینتر پرس سرویس” (Inter Press Service).
نایمن در پایان نوشت: «با این حال كرزای برای ملاقات فوری با اوباما به واشنگتن سفر میكند تا حمایت وی را برای مذاكرات صلح افغانستان جلب كند. پس اكنون وقت آن رسیده مردم آمریكا حمایت خود را از این مذاكرات نشان دهند».
دیدگاههای کاربران