سنت مایه هدایت و بدعت مایه ضلالت و گمراهی است

ایشان گفت: در شریعت دو واژه به کار رفته است که یک واژه به عنوان مسیر هدایت است و دیگری به عنوان مسیر انحطاط و بر بادی انسان است. رسول اکرم صلی الله علیه وسلم به عنوان مقتدا و الگوی زندگی و به عنوان رحمت خاص پروردگار در کلام زیبای خود ما را به پیروی از سنت تاکید کرده و از انجام بدعت برحذر داشته است. قرآن کریم نیز این مطلب را بیان فرموده که «وما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهوا» آنچه را که پیامبر به شما می آورد و دستور می دهد انجام دهید و آنچه را که دستور به ترک آن می دهد ترک کنید.
امام جمعه موقت اهل سنت زاهدان سپس به تعریف و تشریح سنت پرداخت و گفت: سنت یعنی وجود مقدس رسول اکرم صلی الله علیه وسلم در ابعاد مختلف زندگی، کردار، رفتار، گفتار، سکوت در قبال عملی که در مقابل آنحضرت صلی الله علیه وسلم انجام گرفته همه اینها سنت هستند. و قرآن بدون استثناء همه این موارد را دستور داده که پیروی کنید، و هر آنچه را که در شریعت اسلام، اصل و پایه ای نداشته باشد و به عنوان مسیر رستگاری و مسیر رسیدن به الله از سوی پیامبر و صحابه قرار نگرفته باشد و آن را مایه دین دانستن، این را بدعت می گویند. و آنحضرت صلی الله علیه وسلم فرمودند:«کل بدعة ضلالة» بدعت انسان را به گمراهی می رساند.
مولانا احمد در ادامه افزود: امام مالک رحمه الله در جمله ای می فرماید: آخر این امت به فلاح و رستگاری نخواهد رسید مگر با آن راهی که اول این امت رفته اند. اول این امت یعنی صحابه، و صحابه هم همین مسیر «وما اتاکم الرسول فخذوه وما نهاکم عنه فانتهوا» را طی نمودند. آنها قدم به قدم بر سنت آنحضرت صلی الله علیه وسلم عمل کردند و بدعات و خرافات و رسوم جاهلیت را ترک کردند.
ایشان ادامه داد: شخصی نزد ابراهیم بن ادهم رحمه الله آمد و گفت: خداوند فرموده است: «أدعونی أستجب لکم» دعا کنید من اجابت می کنم، اما من دعا می کنم ولی قبول نمی شود. ابراهیم بن ادهم در جواب فرمود: دلایل عدم قبولیت دعا این است که: 1- انسانها حقوق خدا را به جا نمی آورند. 2- ادعای محبت با پیامبر استاما بر سنتها عمل نمی شود.3- انسانها قرآن را تلاوت می کنند اما به دستوراتش عمل نمی کنند. قرآن دستور داده است که از رشوه، ربا، شراب نوشی، زنا، دروغ، غیبت و دیگر اعمال نامشروع دوری کنید اما بعضی انسانها از این اعمال اجتناب نمی کنند و توقع دارند که دعایشان هم مستجاب شود. 4- انسانها ادعای مخالفت و نفرت از شیطان را می کنند اما برخی از اعمالشان شیطانی است. 5- انسانها طالب بهشت اند اما اعمال بهشتی را انجام نمی دهند و مسیری غیر از مسیر بهشت را می پیمایند.
مولانا احمد ضمن بیان واقعه ای دیگر به تشریح موضوع پرداخت و فرمود: شخصی نزد حضرت ذوالنون مصری آمد و گفت: چرا جامعه روز به روز به سوی فساد و گناه پیش می رود و چه عواملی باعث فساد خلق شده است؟ ذوالنون مصری جواب داد: مبتلا شدن انسانها به منجلاب فساد به چند دلیل است که برخی از آنها عبارتند از: 1- وقتی می خواهند کاری برای آخرت خود انجام دهند ونیکی ای بکنند بسیار سست و با کسالت عمل می کنند. 2- آرزوهای فراوان و طولانی دارند. 3- رضایت خلق را بر رضایت خالق ترجیح می دهند در حالی که تعلیم پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم این است که: «لا طاعة لمخلوق فی معصیة الخالق». استاد حدیث دارالعلوم زاهدان در ادامه اظهار داشت: از شیخ ابوالحسن مرّاق که یکی از علمای سلوک و عرفان است پرسیدند: مسیر روشن و مختصر برای رسیدن به الله تعالی چیست؟ ایشان در جملات بسیار زیبایی جواب داد و فرمود: 1- تمسک به کتاب الله. 2- اقتدا به سنتهای رسول الله صلی الله علیه وسلم. 3- خوردن رزق حلال. 4- آزار نرساندن به مخلوقات خدا. 5- پرهیز از گناه. 6- توبه و استغفار. 7- ادای حقوق.
مولانا احمد در ادامه به سنت ریش که از سنتهای موکده در اسلام است تاکید کرد و گفت: سنت ریش از سنتهای قولی و عملی آنحضرت صلی الله علیه وسلم به شمار می رود اما در جامعه این سنت به صورت عام و اجتماعی از سوی مسلمانان ترک می شود و حتی احساس گناه هم نمی کنند.

مولانا احمد در پایان به هفته نیروی انتظامی اشاره کرده و آن را بر همه زحمتکشان نیروی انتظامی تبریک گفت و برای خدمت آنها به ضعفا و مستضعفین دعا نمود.
وی در ادامه اظهار داشت: نیروی انتظامی مواظب باشند که در هنگامی که پست و مقامی را در اختیار دارند از دستشان ظلمی صورت نگیرد و مظلومی بر علیه آنها دست دعا بلند نکند. دوم اینکه وقتی کسی را که اول فرار کرده و بعد از تعقیب او را دستگیر می کنند در آن وقت هم با او مطابق قانون برخورد بکنند و از عمل حضرت علی رضی الله عنه پیروی بکنند که چگونه کسی را که در هنگام مبارزه بر صورت ایشان آب دهان انداخت رها کرد و بعد از چند لحظه دوباره آمد و او را کشت و فرمود: اگر ابتدا او را می کشتم شاید به خاطر نفسم بود که او بر صورتم آب دهان انداخته است لذا بعد از اینکه خشم من از آن عمل او فرو نشست آمدم و او را کشتم. این عمل حضرت علی در مقابل یک کافر بود، حالا عمل و واکنش مسلمان در مقابل مسلمان چگونه باید باشد؟!
سوم اینکه برادران نیروی انتظامی بسیار مواظب باشند که دچار بلای خانمان برانداز رشوه نشوند.