انتخابات یک عامل مهم برای تشکیل ارگانهای حکومتی در جوامع مدنی میباشد. در انتخابات معمولاً افرادی که برای تصدی مسئولیتهای حکومتی نامزد شدهاند اقدام به تبلیغات گسترده مینمایند و مردم بر اساس نوع برنامه و خط مشی این افراد، رای خود را به صندوقها میاندازند.
در بسیاری از کشورهای دنیا، قانون اساسی، تعیین افرادی که مسئولیتهای کلیدی در کشور را به عهده میگیرند، منوط به انتخابات کرده است. منظور از مسئولیتهای کلیدی مواردی مانند ریاست جمهوری، نمایندگی در مجلس و مواردی از این دست است. در این باره در قانون اساسی کشور افغانستان چنین ذکر شده است: «اتباع افغانستان حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را دارا میباشند». پس انتخاب کردن و انتخاب شدن حق مسلم تمام افغانهاست. اما رای دهندگان باید این را بدانند که رأی آنها نمایانگر شخصیت و منزلت ایشان است و در مقابل پول رای دادن یعنی عزت و آبروی کشور و مردم خود را به چالش کشانیدن و بنابر مسایل طائفهای، قومی ونژادی رأی دادن یعنی تیشه زدن بر ریشۀ وجدان.
پس باید هوشیارانه عمل نمود و کسی را که مسلمان واقعی و دلسوز به وطن باشد انتخاب کرد، تا در مقابل وجدان خویش پاک و آرام بوده و ترس از جوابگویی هم نداشته باشیم. به کسی رای دهیم تا روند دولتسازی و ملتسازی را در همکاری کامل با مردم دنبال و پیاده نماید.
ملت افغانستان به یک رهبر قاطع، مصمم، صادق و خدمتگار ضرورت دارد تا با احترام به قانون اساسی در حفظ منافع افغانستان همت گمارد و راه را برای حکومت قانونمند که عدالت اجتماعی در آن تامین باشد، باز نماید. که متاسفانه حکومت فعلی افغانستان فاقد آن است.
دومین دوره انتخابات ریاست جمهوری بعد از کنار رفتن حکومت طالبان در هالهای از ابهام قرار دارد، در مورد موعد برگزاری آن اختلاف نظر و بحث وجود دارد. (کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان اخیرا اعلام کرد که انتخابات ریاست جمهوری این کشور با چهار ماه تاخیر، در ۲۹ اسد/مرداد سال ۱۳۸۸ برگزارخواهد شد) عدهای به دنبال تحریم انتخابات هستند. کرزای بر ادامه قدرت خود پافشاری دارد، در حالیکه تحلیلگران دورۀ کاری وی را یک دورۀ ناکام که بهترین فرصتها را از دست داده است، میخوانند.
چه کسانی پا به میدان رقابت های انتخاباتی خواهند گذاشت؟
گفته می شود حامد کرزی احتمالاً بار دیگر نامزد انتخابات ریاست جمهوری خواهد شد، او بارها تمایل خود را برای شرکت در انتخابات ابراز کرده است. بدون شک وی تنها نامزد نخواهد بود، تاکنون شماری از شخصیتهای سیاسی رسماً آمادگیشان را برای شرکت در رقابتهای انتخاباتی اعلام کرده اند، شماری هم از سوی برخی از حلقات سیاسی به عنوان نامزد انتخابات بر سر زبانها افتاده اند.
دکتر اشرف غنی احمدزی وزیر مالیه (دارایی) سابق، انوارالحق احدی وزیر مالیۀ کنونی و رییس حزب افغان ملت، دکتر رمضان بشر دوست وزیر سابق پلان و عضو مجلس نمایندگان، سید جلال کریم که در افغانستان به سید جلال "نابغه" مشهوراست، در حال حاضر از نامزدهایی هستند که نامشان بیشتر از دیگران بر سر زبانها است.
چالشها و نگرانیهای فراروی انتخابات
نا امنی بزرگترین چالش است. برخی از مردم میگویند که طالبان به آنها هشدار دادهاند که در انتخابات شرکت نکنند. مسئولان کمیسیون برگزاری انتخابات میگویند هزینه لازم (حدود 220 میلیون دلار) برای برگزاری انتخابات را ندارند. و هنوز مشخص نیست از کجا تامین خواهد شد، مسئولان کمیسیون انتخابات میگویند کشورهایی که وعده کمک کرده بودند هنوز به وعدههای خود عمل نکردهاند.
باور غالب در افغانستان این است که نامزدی در انتخابات برنده خواهد شد که حمایت آمریکا را داشته باشد. مجموعه این عوامل سبب شده است که افغانستان با فضای به نسبت ناروشن سیاسی مواجه شود، وضعیتی که تصمیم گیری را برای مردم، نامزدان انتخابات، تحلیلگران سیاسی و جامعه بین المللی دشوار کرده است.
چند سؤال:
ـ آیا تاکنون شعارهایی را که کرزی در جریان تبلیغاتی انتخابات دوره قبل سر داده بود تا چه حد متحقق شده است؟
ـ آیا این بار کرزی با چه ادعا و یا چه رویی برای نامزد شدن در انتخابات افغانستان وارد صحنه خواهد شد؟
ـ از کجا معلوم و کدام نهاد تضمین خواهد کرد که انتخابات در سلامت کامل و بدون اکراه و اجبار برگزار میگردد.
ـ نامزدهایی که بر زبانها هستند کدام یک موافقت آمریکا و اروپا را به همراه دارد؟
ـ آیا با استقلال و کنار گذاری آمریکا و اروپا امکان موفقیت برای نامزدها وجود دارد؟
ـ چرا طالبان انتخابات را تحریم نموده و جهت برهم زدن آن سعی دارند؟
ـ چرا کرزی در مدت ریاست جمهوری خود نتوانست دولت و حدت ملی را ایجاد نموده و تمامی گروهها را کنارهم متحد سازد؟ آیا وی واقعاً در این زمینه اقدام عملی انجام داد؟
ـ مردم آواره افغانستان با کدام دلخوشی و امید در انتخابات شرکت کنند؟
ـ چرا نیروهای خارجی افغانستان را ترک نمیکنند؟ چرا با حضور چند ساله خود، با این همه تجهیزات و امکانات نتوانستهاند امنیت واقعی را اجاد کنند؟ چرا نیروهای خارجی از عراق خارج شده و وارد افغانستان میشوند؟
اینها همه چراهایی هستند که در راه برگزاری انتخابات و یا تعیین مسیر سرنوشت این کشور بسیار قابل توجهاند.
سخن آخر
پس از گذشت بیش از پنج دهه نا آرامی و جنگهای ویران کننده، اکنون ملت افغانستان از جنگ و کشتار خسته شدهاند، بزرگترین آرزوی این ملت تحقق و ایجاد امنیت است که با فراهم شدن بستر مناسب امنیتی حتی با کمترین امکانات رفاهی، زندگی خویش را سپری کنند. دیگر توان جنگیدن در چهره خسته این مردمان نمایان نیست. اما این خستگی هم مانع ایستادگیشان در مقابل اجنبیان نیست و نخواهد بود.
امروزه مردم افغانستان خواستار حکومتی هستند که بتواند فضای آرام، بدون دغدغه و پاک و صاف از لوث اجنبیان را فراهم آورد. از نظر ما این امر در صورتی متحقق خواهد شد که ابتدا تمامی مسائلی که مربوط به قومیت و نژاد پرستی است را کنار گذاشته و به جای آن شایسته سالاری و انصاف و برابری حاکم گردد.
در آینده افغانستان دولت و یا حاکمیتی میتواند موفق باشد که برای ابتدا و حداقل، دو بُعد را به حد کافی مورد توجه قرار دهد و برنامهای جامع برای این دو گزینه تدوین نماید و به مرحله اجرا در آورد:
این دو گزینه عبارت اند از:
1ـ بحث تحصیلات
2ـ اقتصاد
به هر میزان تحصیلات مردم هر کشور بالا باشد و درصد سواد ترقی كند و کاهش جهل و بی سوادی رشد کند، به همان میزان رفتارها، منشهای آن جامعه تغییر کرده و باعث ایجاد پیشآمدهای بهتر و سلامت جامعه خواهد بود. پس توجه بیشتر به تحصیلات (چه تحصیلات حوزوی ـ دینی ـ و یا دانشگاهی و عصری) ضامن جامعهای امن و سالم خواهد بود.
مشکل بزرگ دیگری که اکثراً ملت افغان را دچار درگیری و ایجاد هرج و مرج میکند، تنگی معیشت و فقر است، پس اگر مسئله اقتصاد خانواده ها حل شود، ضریب نا بسامانیهای که به این علت پیش میآید نیز کاهش خواهد یافت.
امیدواریم شاهد روزی باشیم که جامعه افغان، با علم و آگاهی کامل و وسعت توان مالی به آبادانی معنوی و ظاهری این کشور بپردازند.