امروز :جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳

نامه‌ی سرگشاده‌ی علما و مدرسان علوم دینی کردستان به‌ رهبری انقلاب

نامه‌ی سرگشاده‌ی علما و مدرسان علوم دینی کردستان به‌ رهبری انقلاب
Imageعلمای دینی کردستان نیز همانند سایر روحانیون و علمای اهل سنّت ایران با ارسال تومارها و اعتراضیه‌هایی خطاب به‌ مقام رهبری و ریاست‌جمهوری، حضور رهبری را در کردستان غنیمت شمرده‌ و مراتب اعتراض و نگرانی خود را از تصویب مصوبه‌ی تبعیض‌آمیز ۶۱۳ ابراز داشته‌ و خواهان لغو مصوبه‌ی نامبرده‌ هستند….

 

 

     روز سه‌‌شنبه‌ ۲۹/۲/۱۳۸۸ علما و دانش‌آموختگان علوم دینی اهل سنّت کردستان در نامه‌ای سرگشاده‌ خواسته‌های جامعه‌ی اهل سنت ایران را ‌با رهبری انقلاب در سقز در میان گذاشتند.

‌اصل ماجرای مصوبه‌ی شماره‌ ۶۱۳ شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره‌ی ساماندهی مدارس علوم دینی اهل سنّت ایران را از آبانماه ‌۸۶ با هم مرور می‌کنیم.

حوزه‌های علوم دینی در طول قرون متمادی توانسته‌اند نقش خود را در راستای تبلیغ و تعلیم  دین مبین اسلام ایفا کنند. یکی از بارزترین شاخصه‌های حوزه‌های علوم دینی- چه‌‌ شیعه‌ و چه ‌سنی- پویایی و استقلال مالی، برنامه‌ریزی آموزشی و اداری آنها بوده است. ناگفته‌ پیداست که‌ استقلال ذاتی و وابسته‌ نبودن به‌ قدرت دولتی، عامل مهمی در تربیت نخبه‌ها و نقش آنان در تبلیغ و دعوت دینی علمای عامل در میان توده‌های مردم بوده‌‌ است.    

    از روزگارانی بلند در بین مسلمانان اهل سنّت «جامعة الأزهر» و در میان مسلمانان اهل تشیع، «حوزه‌ی علمیه‌ی قم» که‌ توسط مرحوم شیخ عبدالکریم حائری (مؤسس) تأسیس شد، علمدار و واجد استقلال از دولت بوده‌اند. هنوز چند صباحی از روزهای خوش انقلاب ملت ایران نگذشته‌ بود که‌ با تأسیس نهاد غیرقانونی «مرکز بزرگ اسلامی غرب کشور» استقلال ذاتی مدارس و حجره‌های بی‌بضاعت، امّا مستقل و مردمی مناطق اهل سنّت مخصوصاً کردستان به‌ طور نسبی خدشه‌دار شد. با این اوصاف علیرغم فشارهای موجود‌ در مصوبه‌ی ۶۱۳ مورخه‌ی ۸/۸/۱۳۸۶ شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص به‌ اصطلاح ساماندهی مدارس علوم دینی اهل سنّت، استقلال مدارس علوم دینی اهل سنّت به‌ کلّی زیر پا نهاده‌ شده‌ است.

 همانطوریکه‌ اطلاع داریم‌ از همان روزهای اول تصویب مصوبه‌ی‌ ۶۱۳، همه‌ی نمایندگان محترم مناطق اهل سنّت در مجلس شورای اسلامی (فراکسیون اهل سنّت) با ارسال نامه‌ی شماره‌۱۳۲۶مورخ ۱۷/۴/۱۳۸۷‌به‌ رییس‌جمهوری، مراتب نگرانی و اعتراض خود را از تصویب مصوبه‌ی مذکور اعلام داشتند و نیز قاطبه‌ی علما و جامعه‌ی اهل سنّت ایران، در این زمینه ابراز نگرانی نمودند.
 
  در راستای لغو مصوبه‌ی شورای عالی انقلاب فرهنگی اقداماتی دیگری نیز انجام شد؛ از جمله‌ با نمایندگان اهل سنّت در مجلس شورای اسلامی دیدارها و نشست‌هایی ترتیب داده‌ شد و جهت پیگیری امر، در طول سالهای ۸۷،۸۶ و دوماهه‌ی اول ۸۸ پیگیری‌های مکرری در این راستا انجام شد‌ و نامه‌های سرگشاده‌ بسیاری برای مقامات بلندپایه‌ی نظام ارسال شده‌ است، اما متأسفانه‌ هیچ یک از این اقدامات تاکنون مثمر ثمر واقع نشده‌ است. در این میان، علمای دینی کردستان نیز همانند سایر روحانیون و علمای اهل سنّت ایران با ارسال تومارها و اعتراضیه‌هایی خطاب به‌ مقام رهبری و ریاست‌جمهوری، حضور رهبری را در کردستان غنیمت شمرده‌ و مراتب اعتراض و نگرانی خود را از تصویب مصوبه‌ی تبعیض‌آمیز ۶۱۳ ابراز داشته‌ و خواهان لغو مصوبه‌ی نامبرده‌ هستند. آنان امروز سه‌شنبه‌۲۹/۲/۱۳۸۸ در دیدار مقام رهبری از شهرستان سقز، تومارها و نامه‌های اعتراضی بدون پاسخ خود، نسبت به‌ مصوبه‌ی مداخله‌جویانه‌ی شورای انقلاب فرهنگی به‌ رهبری و ریاست جمهوری را دگرباره‌ تسلیم مقام رهبری انقلاب نمودند که‌ در آن سؤالات و خواسته‌های زیر مطرح شده‌ است:  

 
چرا حوزه‌های علمیه‌ی اهل تشیع چه در نظام سابق و چه‌ بعد از انقلاب مستقل بوده‌اند؛ ولی چنین حقی از اهل سنّت سلب شده‌ است؟             

آیا مصوبه‌ی۶۱۳ شورای عالی انقلاب فرهنگی نقض آشکار قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به‌ ویژه‌ اصل ۱۲و نیز  نمونه‌ی آشکاری از نقض حقوق بشر و اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر نیست؟   

آیا تصویب مصوبه‌ی مذکور به‌ معنای سلب اختیار و  گرفتن ابتکار عمل از روحانیون اهل سنّت نیست؟

بنا به‌ قانون اساسی رییس‌جمهور در برابر نمایندگان مردم باید پاسخگو باشد، چرا رئیس جمهور در مقابل خواسته‌های مردم و یا موکلانشان در مجلس شورای اسلامی به‌ عنوان مظهر اراده‌ی ملی، در مورد وضعیت اهل سنّت و تصویب چنین مصوبه‌ای به‌ هیچ وجه‌ پاسخگو نبوده‌ و نیست؟

چرا در مصوبه‌ی مذکور، مدیر مدرسه‌ی علوم دینی اهل سنّت و نیز مسؤول امور مالی و ناظر آن، باید شیعه‌ مذهب باشند؟ آیا رواست که‌ حوزه‌ی علمیه‌ی قم، نجف و … به‌ وسیله‌ی یک عالم اهل سنّت اداره‌ یا نظارت شوند؟

چرا هنگام تصویب این مصوبه‌، علما و نخبگان اهل سنّت نه‌ تنها  در آن دخالتی نداشته‌ بلکه‌ اطلاع هم نداشته‌اند؟
 
 در قسمت دیگری از تومار اعتراضی خطاب به رئیس‌جمهوری آمده‌ است: “مصوبه‌ی شورای عالی انقلاب فرهنگی، با از بین بردن استقلال مدارس علوم دینی اهل سنّت و به‌ دلیل نادیده‌ گرفتن حقوق شهروندی بخش کثیری از ایرانیان، مغایر با قانون اساسی کشور و ناقض اعلامیه‌های جهانی حقوق بشر است.”

علما و مدرسین و هیئت مدیره‌ی مدارس علوم دینی اهل سنت غرب کشور، مصوبه‌ی ۶۱۳ شورای عالی  انقلاب فرهنگی را دخالت در امور مدارس و معتقدات دینی اهل سنت و سلب استقلال فکری و تضعیف تدریجی آنها دانسته‌ و از خطرات جدی این سیاست، به‌ رهبری انقلاب هشدار دادند.

 در فراز پایانی نامه‌ خطاب به‌ رهبری انقلاب آمده‌ است: «لذا با درک این واقعیت و حسّاس بودن مسأله‌ی فوق، نقش شما در جلوگیری از تفرقه‌ و اشتعال فتنه‌ بیش از پیش احساس می‌شود، انتظار جامعه‌ی اهل سنّت کردستان و مدیران، مدرّسان مدارس علوم دینی اهل سنّت غرب کشور در راستای حفظ استقلال مدارس علوم دینی اهل سنّت- مانند حوزه‌های علمیه‌ی اهل تشیع که‌ استقلال آنها یکی از افتخارات این حوزه‌ها در همه‌ی ادوار بالاخص در نظام جمهوری اسلامی بوده‌ و هست- از شما رهبر ارجمند این است که‌ طبق قانون اساسی که‌ ضامن استقلال امور مذهبی مردم اهل سنّت  است، از حقوق حقه‌ی آنان دفاع نموده‌ و با دخالت مدبرانه‌ی خود اجازه‌ ندهید، مواد قانون اساسی به‌ ویژه‌ اصل ۱۲ که‌ صراحتاً حقوق مذهبی اقوام مختلف ایران را به‌ رسمیت شناخته‌ و احترام مذاهب را منصوص داشته‌ است با تصویب و اجرای چنین مصوبه‌هایی، بی‌اثر بماند و در نتیجه،‌ ابهت و عظمت امت یکپارچه‌ی ایران از بین برود و امیدواریم که سخن جنابعالی در این مسئله‌ی حساس و ویژه‌ نیز همچون موارد گذشته، فصل‌الخطاب باشد.»           


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید