- سنی آنلاین - https://sunnionline.us/farsi -

علمای دیوبند و خدمات آنان به حدیث

Imageاحادیث رسول الله و سنت نبوی دومین مصدر و مأخذ دین بعد از کتاب الله می باشد، خدای عزوجل همواره در هر عصر و زمان و هر شهر و مکان، مجاهدان و رادمردانی دلاور برای حفاظت احادیث نبوی از افتراءات و اکاذیب دشمنان، انتخاب فرموده است، این گروه ازعلما و دانشمندان مسلمان به"محدثین" مشهوراند.

 


 نوشته: مولانا عبدالغنی بدری
استاد دارالعلوم زاهدان
 
 
الحمدلله والصلاة و السلام علی رسول الله اما بعد؛ قال الله تعالی:«وأنزلنا إلیک الذکر لتبین للناس مانزل إلیهم و لعلهم یتفکرون».
احادیث رسول الله و سنت نبوی دومین مصدر و مأخذ دین بعد از کتاب الله می باشد. خدای عزوجل همواره در هر عصر و زمان و هر شهر و مکان، مجاهدان و رادمردانی دلاور برای حفاظت احادیث نبوی از افتراءات و اکاذیب دشمنان، انتخاب فرموده است. این گروه ازعلما و دانشمندان مسلمان به"محدثین" مشهوراند. آنان با تصانیف و تالیفات کتب حدیث، جستجوی اسانید، تحقیق روایات و شرح متون و نشر و تبلیغ آن، خدمات بسیار بزرگی در حق اسلام و مسلمین انجام دادند. این گروه از محدثین فقط در یک مکان و بلاد مخصوص نبودند، بلکه الله عزوجل برای این مهم، رجال بزرگ و محدثین عظامی درمشرق و مغرب و درعرب و عجم انتخاب نمود. از آن جمله، علمای شبه قاره هند می باشند که شامل کشورهای هندوستان، پاکستان و بنگلادش می شود. گویی در این میدان از دیگران سبقت برده و نقش بسیار بزرگی در این وادی ایفاء نمودند. تاریخ علم حدیث و خدمات آن در این دیار و شبه قاره به زمانی بسیار دور برمی گردد که این مختصر از تحمل آن عاجز است، اما بیشترین شکوفایی و درخشندگی حدیث و علوم متعلقه آن بعد از دور و عصر امام ولی الله دهلوی- رحمه الله- (متوفی 1176هـ) بود. ایشان به حجاز مقدس سفر کردند وعلم حدیث را از شیخ ابو طاهر محمد بن ابراهیم کردی مدنی- رحمه الله- فراگرفته به هند بازگشتند و به تدریس و نشر آن پرداختند، سپس با انتشار تلامیذ و شاگردان ایشان از مشرق تا مغرب و از شمال تا جنوب، نسیم حدیث، آغاز به وزیدن نمود و تشنگان این علوم نبوی از اطراف و اکناف به مدارس و مراکز علم حدیث مراجعه و به تحصیل و فراگیری این علم مبارک پرداختند.
بعد از رحلت شاه ولی الله دهلوی- رحمه الله- شاگرد نجیب و فرزند رشیدشان شاه عبدالعزیزدهلوی- رحمه الله- (متوفی سال 1239هـ) بر مسند درس و خلافت ایشان مستقر شد. خداوند متعال تأثیرات و برکات عظیمی به این خاندان علم و دانش و درس و تدریس عنایت فرمود. شاه عبدالعزیز با ادامه تعلیم و تعلم و درس و تدریس، شاگران و محدثین زیادی تربیت کردند، که شاه محمد اسحاق بن محمد افضل عمری(متوفی 1262هـ ) بود ایشان نیز، با ادامه نهضت استاد و شیخ خویش علماء و تلامیذ کثیری تربیت نمودند که شاه عبدالغنی مجددی دهلوی- رحمه الله- (متوفی 1296هـ)از آن جمله می باشد.
شاه عبدالغنی- رحمه الله- با نشر و تدرس حدیث که درهند و نیز در حرمین شریفن داشت سبب استفاده و بهره گیری خلق عظیمی شد، ایشان با اخلاص و للهیتی که داشتند شاگردان مخلص وعلمای ربانی را تربیت و به جامعه اسلامی سپردند و به فضل و برکت این جماعت مخلصین نشر حدیث و تدریس آن و تالیف فنون و فروع حدیث درعصر و فضای ویژه ای درهند ایجاد شد بطوری که هند در این دور، مرکز علم حدیث و مرحع تشنگان و رواد این فن قرار گرفت، در این دور، مراکز علمی و حدیثی زیادی در شبه قاره هند ایجاد شد که مرکز دهلی، لکهنو، سهارنپور، پانی پت و مرادآباد از آنجمله اند. یکی از این مراکز و چشمه های علم حدیث که بعدها شاخ و برگ آن نه تنها هند را در برگرفت بلکه تمام قاره آسیا و جهان اسلام از فیوضات آن بهره گرفت مرکز عظیم علمی و دانشگاه بزرگ اسلامی یعنی دارالعلوم دیوبند بود. دارالعلومی که بانی آن قاسم الخیرات مولانا محمدقاسم نانوتوی- رحمه الله- و شیخ الحدیث آن مولانا رشیداحمد گنگوهی- رحمه الله- شاگرد ارشد شاه عبدالغنی- رحمه الله- و اولین شاگرد طلبه دارالعلوم محمود الحسن دیوبندی- رحمه الله- که بعدها لقب شیخ الهند را به خود اختصاص داده بود. اگر کارنامه خدماتی دارالعلوم دیوبند را که در زمینه های مختلف علمی، عملی، جهاد، تزکیه نفس، تعلیم و تربیت، سیاست و مبارزه، دعوت و ارشاد، درس و تدریس، تصنیف و تالیف و … را مورد بررسی قراردهیم احاطه آنها نیازمند سنوات زیاد و تالیفات و مجموعه های عظیمی است که این مقاله مختصر توان آنرا دارد.
متخرجین و فارغ التحصیلان دارالعلوم دیوبند تاثیر بسزائی در حیات دینی مسلمانان داشته و نقش اساسی در ازاله و مبارزه بدعات ومباحثه و مناظره با اهل بدعت و ضلال و فضل بزرگی در اصلاح عقیده و دعوت الی الله و الی الدین و نیز درمیدان سیاست و مبارزه و دفاع از وطن و کلمه حق درقبال سلاطین جائر ایفا نمودند. در واقع شعار دارالعلوم دیوبند تمسک به دین و تصلب در مذهب حنفی و محافظت آثار و دفاع از سنت نبوی -علی صاحبها الف تحیة وسلام- هست (1) بنابراین نقش اساسی دارالعلوم در نشر سنت و دفاع از آن بر همگان آشکار و نمایان است. ممکن است با این سطور مختصر نتوانیم حتی بخش کوچکی ازخدمات محدثین دیوبند را قلمبند نماییم. بقول علامه یوسف قرضاوی: «وکان لهولاء العلماء الأجلاء فی مجال الشرح و التعلیق للکتب السنة المعروفة و المتداولة سهم وافر و نصیب مرموق و خصوصاً الکتب الستة و المؤطا و مشکوة المصابیح و غیرها» (2)
لذا با توجه به وسعت موضوع و ضیق مقام به معرفی بعضی شخصیت ها و محدثین دارالعلوم و نیزآثاری که در تشریح و تبیین احادیث نبوی بویژه بر صحاح سته و مؤطائین- مؤطا امام محمد و مؤطا امام مالک- از ایشان به جای مانده است اکتفاء می شود.
در سطور گذشته ذکر گردید که درعصر و دور اخیر سلسله نشر و درس احادیث گهربار نبوی از طریق امام شاه ولی الله و خاندان بزرگ علمی ایشان در دیار هند اجرا شد و اولین استاد حدیث دارالعلوم یعنی مولانا رشیداحمد گنگوهی نیز تعلیم یافته و فیض یافته همان سلسله اند.
ایشان سی سال کامل احادیث نبوی بویژه صحاح سته را تدریس کردند، روش تدریس ایشان بصورتی بود که در یک سال صحاح سته را با تدبر، اتقان وتحقیق بگونه ای درس می داد که روش هیچ یک از معاصرین شان به ایشان نمی رسید، علامه گنگوهی تعلیقات و تقریرات بیشماری که توسط شاگردان ایشان جمع آوری شده بر صحاح سته بالخصوص برصحیح بخاری و صحیح مسلم دارند. «لامع الدراری علی صحیح البخاری» از افادات ایشان است که توسط تلامذه مختلف ایشان جمع آوری و شیخ الحدیث مولانا زکریا مقدمه مفصل و مبسوط و نیز تعلیقی بر آن دارند که مطالعه آن برای مشتاقان و طالبان فهم احادیث نبوی بسیار مفید است. همچنین دو تعلیق مختصر که توسط شاگرد رشید شان شیخ التفسیر و القرآن مولانا حسینعلی- رحمه الله- بر بخاری و مسلم بنامهای «تقریر الجنجوهی علی البخاری» و «تقریر الجنجوهی علی المسلم» دارند قابل ذکراند.
یکی از نجیب ترین و رشیدترین شاگردان و وارثان علمی ایشان مولانا محمد یحیی بن محمد اسماعیل کاندهلوی (متوفی 1334هـ) می باشد. مولانا محمد یحیی با ملکه علمی راسخی که داشت افادات و تقریرات علامه گنگوهی را به نحو احسن جمع آوری و افادات ایشان را که بر سنن ترمذی داشت در چهارجلد بنام«الکوکب الدری» و بر صحیح بخاری در ده جزء بنام«لامع الدراری» جمع و نشر فرمود. از جمله افادات و انفاس این خاندان «أوجزالمسالک إلی شرح موطا الامام مالک» می باشد که توسط فرزند جلیل و رشید مولانا محمد یحیی یعنی شیخ الحدیث مولانامحمد زکریا مهاجر مدنی نوشته شد.
یکی از تلامیذ و شاگردان موفق علامه گنگوهی محدث بزرگ مولانا جلیل احمد سهارنپوری متوفی 1346هـ می باشد، ایشان از فقهاء و محدثین بزرگ دیوبند بشمار می آید و علوم و فنون- بویژه علوم حدیث- را از محضر علمایی همچون مولانا محمد یعقوب نانوتوی و مولانا محمد مظهرنانوتوی فرا گرفتند، مولانا خلیل احمد دارای ملکه قوی و رسوخ تام در علوم بالخصوص فقه و حدیث بودند. یکی ازآرزوهایشان نوشتن شرح و حل کتاب سنن ابی داود بود که خداوند عزوجل این آرزو را متحقق نمود و  ایشان تو انستند با کمک شاگرد عزیز و رشیدشان شیخ الحدیث مولانا محمد زکریا کتاب وزین و ارزشمند «بذل المجهود فی حل سنن ابی داود» را بنویسند، گرچه سنن ابی داود شروحات زیاد و مبسوطی دارد اما نظر به اینکه سنن ابی داود بخش اعظم روایاتش بر اساس بیان احکام است و در این رابطه اختلافات مذاهب و قوت و ضعف دلایل و اثبات و رد مذاهب بیشترمطرح است و با توجه به اینکه از میان علمای احناف شرح مفصل و مناسبی برسنن ابی داود که نوشته علمای احناف باشد وجود نداشت این همه عوامل و انگیزه ها مولانا سهارنپوری را واداشت تا این شرح را نوشته و دلایل برتری مسلکت احناف را ارایه دهد. لذا با توجه به ویژگی ها و خصایص فوق شرح بذل المجهود در میان شروحات سنن ابی داود کم نظیر است.
از زمانی که کتب حدیث بالخصوص صحاح سته به نگارش درآمدند علما و محدثین به منظور حل کتب، شروحات و تعلیقات بیشماری ترتیب دادند.
یکی از کتب معتبر و صحیح در این رابطه کتاب صحیح مسلم است که حافظ ابوعلی نیشابوری درباره آن می فرماید:«ما تحت أدیم السماء أصح من کتاب مسلم» در زیر آسمان، صحیح تر از کتاب امام مسلم[نیشابوری] یافت نمی شود. – اما صحیح مسلم با صحت و خصوصیات متعددی که دارد(حتی بسیاری از علماء، مسلم را با توجه به وجوهات مختلفی بر صحیح بخاری ترجیح داده اند) شروحات زیادی بر آن نوشته و تحریر شده است. علمایی همچون قاضی عیاض مالکی، علامه جلال الدین سیوطی، امام ابوعبدالله محمد بن علی ماندی و حافظ ابوزکریا یحیی بن شرف نووی بر صحیح مسلم قلم فرسایی کردند، اما ضمن اینکه هر یک از این علمای بزرگوار بحر کامل علم و دانش بودند زیرا ذکاوت، ذهانت قاضی عیاض، تبحر علمی علامه سیوطی، فقاهت و جودت طبع علامه ماندی و مهارت امام نووی بصورتی که دریا را در  کوزه جای می دادند بر هیچ کس پوشیده و مخفی نیست با وجود اینکه همگان می دانند و هر عالم حدیث تشخیص می دهد که درمیان شروحات علمای متقدمین شرحی که همچون شروحات ابن حجر، عینی، کرمانی و قسطلانی بر بخاری نوشتند وجود ندارد که حق صحیح مسلم را کامل اداء کرده و مناسب شآن والای صحیح مسلم باشد.
بقول برخی از علماء این خلاء همواره وجود داشت و این فرض کفایه برشانه های علمای امت سنگینی می کرد تا اینکه الله عزوجل در دل علامه شبیراحمد عثمانی دیوبندی شاگرد شیخ الهند مولانا محمودالحسن این داعیه را ایجاد فرمود تا اینکه ایشان قلم بدست گرفتند. علامه عثمانی که از شیوخ حدیث و محدثین بزرگ بشمار می آید دارای خصوصیات و ویژگی های منحصر به فردی بود. بر اساس گفته مولانا اسلم شیخوپوری ایشان حامل حکمت علامه محمد قاسم نانوتوی، فقاهت علامه رشید احمد گنگوهی و بصیرت و تدبیر شیخ الهند مولانا محمود الحسن دیوبندی بود (3) علامه عثمانی در تفسیر، حدیث، فقه، اصول، علم کلام و فنون مختلف معقول و منقول ید طولایی داشت. خداوند به ایشان ملکه و استعداد تحریر و تقریر عنایت فرموده بود، ایشان با اتکاء به خداوند عزوجل به منظور ادای این فرض کفایه امت، آغاز به نگارش شرح مبسوط و مفصلی بنام «فتح الملهم بر صحیح مسلم» فرمودند. درآغاز فتح الملهم ضوابط و اصول علم حدیث، شرایط بخاری و مسلم، طبقات کتب حدیث و بحث تفصیلی بر تراجم و شروح صحیح مسلم نوشتند.
با توجه به اینکه علامه عثمانی- رحمه الله- در علم کلام و معقولات مهارت و تبحر خاصی داشتند در فتح الملهم بسوی اسرار حدیث توجه ویژه ای صرف نمودند اما این شرح تکمیل نشده بود که داعی اجل فرا رسید و در سال 1369 هـ علامه عثمانی- رحمه الله- دارفانی را وداع گفت.
بعد از ارتحال ایشان علمای بزرگوار بویژه علمای پاکستان و هندوستان تمنای تکمیل فتح الملهم را توسط عالمی متبحر و مسلط داشتند. یکی ازعلمایی که بیش ازدیگران فکرمند و بر نوشتن این تکمیل اهتمام نشان دادند بانی دارالعلوم کراچی حضرت علامه مفتی محمد شفیع دیوبندی بود. ایشان ضمن اینکه تمنا داشتند فتح الملهم توسط خود ایشان تکمیل گردد بر مصروفیات و ضیق وقت تاسف و حسرت می خوردند لذا برای تکمیل آن به فرزند ارجمند  خویش یعنی علامه مفتی محمد تقی- حفظه الله- دستور دادند شرح مسلم را به تکمیل برساند و علامه عثمانی- حفظه الله- به دستور مرشد و پدر بزرگوارش جامه عمل پوشید و با استعانت الله عزوجل این دستور و حکم را تکمیل فرمودند، درابتدای کار آنچه می نوشتند به خدمت والد و استاد بزرگوار و شفیق عرضه می فرمودند و بقول خود ایشان این ایام بهترین و زیباترین ایام زندگی ایشان بود. ایشان می فرماید: «فوالله کانت تلک الساعات من أحلی أیام حیاتی، أعیشها فی ظلال و أرفه من حنان والد مشفق کریم وعطف أستاذ رؤوف و داعیة مرشد کامل اقضی نهاری فی جو عبق من نفخات الکتب العلمیة أجنتی ثمرات العلم من هنا و هناک  و أمسی لیلی فی کنف حضرت الوالد- رحمه الله- یغمدنی بانظاره الملیة حبا و حنانا و یفیض علی من معارفة الفواحة و یمدنی بادعیة التی لاأحمل متاعا أغلی منها و لاأحلی» به هر حال در طول 18سال این زحمت و رنج طافت فرسا نتیجه داد و علامه عثمانی تکمله فتح الملهم را با چنان ویژگی هایی به اتمام رسانید که آن خصائص را صرفاً با مطالعه و بررسی کامل فتح الملهم می توان حاصل کرد، ایشان ضمن اینکه تکمله را با روش علمی خالص نوشتند بر مسایل جدید نیز توجه ویژه ای عنایت فرمودند منجمله خصوصیات این کتاب انکسار و احتیاط در طرح مسایل و رأی خود نویسنده، ذکر اقوال مفتی به، تردید و تعقیب نظریات باطله،ارائه مطالب به تعبیرات و زبان آسان و سهل، ترتیب و تنقیح مقالات مستقل بر موضوعات متعدد و ابواب مختلفی دارند.
مولانا اسلم شیخوپوری- حفظه الله- که از نویسندگان چیره دست و معروف پاکستان است احساسات خویش را در رابطه با تکمله فتح الملهم  چنین اظهار می دارد: «زمانیکه ناصرالحدیث امام شافعی- رحمه الله- اثر خویش بنام"الرساله" را بر اصول فقه نوشت امام جرح و تعدیل عبدالرحمن بن مهدی آن را مطالعه و پس از مطالعه اظهار داشتند:« ما ظننت أن الله خلق مثل هذا الرجل»؛ گمان نمی کنم خداوند متعال مانند این شخص را آفریده باشد. لذا علامه اسلم شیخوپوری می فرماید:« اگر امروز امام عبدالرحمن بن مهدی حیات داشت و تکمله فتح الملهم را مطالعه می کرد قطعا این جمله را در ارتباط باعلامه تقی عثمانی- حفظه الله- تکرار می فرمود» (4)
 
اعلاء السنن
از دیرباز یکی از اتهامات بی اساس و غیر واقعی را که بعضی از متعصبین و افراد ناآگاه بر مذهب و مسلک امام اعظم ابوحنیفه وارد می کردند این بود که مذهب حنفی با احادیث موید نیست و در این مذهب قیاس و رأی بر حدیث ترجیح دارد، از طرفی  دیگر از جمله شعارهای عملی دارالعلوم دیوبند تصلب بر مذهب حنفی بود، لذا برای جلوگیری از این نوع انتقادات مغرضانه علامه اشرفعلی تهانوی که از اساتید برجسته دارالعلوم دیوبند می باشد به فکر ترتیب و تهیه کتابی در علم حدیث که مشتمل بر آثار، روایات و احادیث مؤیّد مسلک و مسایل احناف بودند ایشان به شاگردان خویش دستور دادند که این خدمت عظیم را انجام دهند. شاگردان مختلفی قلم به دست گرفتند و هر یک از آنها آثار ارزشمندی تهیه و ترتیب دادند اما از میان همه آنها علامه ظفراحمد عثمانی متوفی 1394هـ بیشتر درخشید و با جمع و ترتیب احادیث گهربار رسول الله- صلی الله علیه وسلم- و تالیف آن مجموعه در بیست و یک جلد بنام "إعلاء السنن" خدمت بسیار بزرگی برای اسلام و مسلمین و احادیث نبوی انجام داد- این کتاب جامع ترین کتاب برای ادلّه مذهب حنفی بشمار می آید و در نوع خودش بی نظیر است.
 
آثار علما و محدثین دیوبند
علاوه از کتب حدیث و شروحات گذشته، شروحات و تعلیقات بیشماری بر کتب حدیث بویژه بر صحاح سته توسط محدثین عظام دارالعلوم دیوبند نوشته شده که درقسمت پایانی این مقاله به معرفی بعضی از آنان در حد ذکر نام اشاره می گردد:
الف- «فیض الباری علی صحیح البخاری»: که از افادات علامة العصرمولانا انورشاه کشمیری می باشد که توسط شاگرد ارشدشان علامه بدرعالم میرتهی جمع آوری و ترتیب داده شد.
ب-«التعلیق المحمود علی سنن ابی داود»: تعلیقی است بر سنن ابی داود که توسط محدث توانا مولانا فخرالحسن گنگوهی نوشته شد و این تعلیق کاملاً علمی و مشهور است.
   ج-«حاشیه بر سنن ابن ماجه»: که این اثر نیز از مولانا فخرالحسن گنگوهی می باشد، دراین حاشیه ایشان بر شرح علامه سیوطی و شرح مولانا شیخ عبدالغنی بن ابی سعید مجددی دهلوی بر ابن ماجه اضافاتی نوشتند.
د-«العرف الشذی علی سنن الترمذی»: از افادات علامه انورشاه کشمیری که توسط شاگردان ایشان جمع آوری گردید.
د-«معارف السنن»: شرح نسبتاً مبسوطی است بر سنن ترمذی که توسط شاگر نجیب و رشید علامه کشمیری یعنی علامه محمد یوسف بنوری تهیه و ترتیب یافت.
هـ-«تعلیق مولانا محمد زکریا بر سنن نسائی»: که از افادات مشایخ و اساتذه  ایشان یعنی علامه رشید احمد گنگوهی، مولانا خلیل احمد سهارنپوری و مولانا محمد یحیی می باشد و این تعلیق مشتمل بر حل مقامات مشکل نسائی و بحث محققانه بر قول نسائی «هذا  منکر»و «هذا صواب» هست.
و-«أمانی الأخبار شرح معانی الآثار»: این شرح، اثر امام الدعوة  مولانا محمد یوسف کاندهلوی می باشد. اما مع الأسف این شرح نیز کامل نشد که مولانا محمد یوسف به لقاء الله شتافت. البته چهار جلد آن چاپ و در دسترس می باشد.
به هر حال خدمات علمای دارالعلوم دیوبند در بخش حدیث بسیار فراتر از آنند که در این مختصر بگنجند اما آنچه  که در پایان این مقاله قابل ذکر است اینکه؛ احادیث نبوی و علوم آن با طبیعت، مزاج و گوشت وخون علمای دیوبند آمیخته شده بود. این پیکران علوم قرآن و سنت، حاملین این علم شریف و مسببین علم الحدیث درشبه قاره هند و آسیا بودند. رحمة الله علیهم رحمة واسعة وافرة کاملة.


منابع:

1- المسلمون فی الهند، تالیف: امام ابوالحسن ندوی- رحمه الله-.
2- مقدمه کتاب تکمله فتح الملهم بقلم شیخ دکتر یوسف قرضاوی.
3- درس صحیح مسلم فی ضوء تکمله فتح الملهم.
4- درس صحیح مسلم فی ضوء تکمله فتح الملهم.