امروز :پنجشنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳

چرا سودان؟!… چرا بشیر؟!…

چرا سودان؟!… چرا بشیر؟!…
Imageجهان اسلام بصورت عموم  و جهان عرب بصورت خصوص، شاهد حوادث بی سابقه ای است که با سرعت تمام رخ می دهند، بگونه ای که پیگیری موضوعی آن و کشف راز جو نابسامان ناشی از تقابل با غرب و از میان برداشتن جبهه های ضد اسلامی مشکل شده است.

– جبهه هایی  که مسبب تمام ناآرامی ها و درگیریهای منطقه ای و داخلی بشمار می آیند-. هرج و مرج حاکم بر منطقه فراتر از یک حادثه بزرگ و دشمنی آشکار است که بر جزئی از پیکر زخم خورده امت اسلامی واقع شده است، زخمهایی که بر اثر آن هنوز امت اسلام در بیهوشی به سر می برد.
بن گوریون اولین رئیس رژیم صهیونیستی در سال 1952م به منظور یافتن راهی برای سلطه یافتن بر سرزمینی که به زعمش دشمنان بر آن حکومت می کردند، اقدام به تشکیل گروه کاری، متشکل از خبرگان عرصه سیاست و استراتژیستها کرد.
استراتژیستها برای رسیدن به اهداف مورد نظر موارد زیر را پیشنهاد کردند:
1ـ تشکیل یک نیروی نظامی برتر و بازدارنده که بتواند از اسرائیل حمایت کند.
2ـ برقراری روابط مستحکم با کشورهای مهم و همسایه کشورهای عربی در راستای سیاست (محکم کردن اطراف)، که هدف نهایی آن ایجاد پیمان آتلانتیک بود. آنان به این منظور به ترتیب کشورهای ترکیه، ایران و اتیوپی را مدنظر قرار داده بودند.
3ـ برقراری ارتباط با اقلیتهای ناسیونالیست قومی در کشورهای عربی ، کسی که این بند را پیشنهاد کرد شخص بن گوریون بود. وی گفت: ما ملت کوچکی هستیم و امکانات ما نیز محدود هستند، لذا چاره ای نداریم جز اینکه با کشورهای عربی که با ما سر دشمنی دارند تعامل برقرار کنیم و از این طریق نقاط ضعف آنها بخصوص روابطی که میان گروه ها و اقلیت های قومی و طایفه ای وجود دارد را شناسایی کنیم. سپس با شناخت نقاط ضعف، آنها را بزرگ جلوه می دهیم تا در نهایت منجر به پدید آمدن مشکلات جبران ناپذیر در بین مسلمانان شوند. بیش از پنحاه سال است که سیاست صهیونیستی سعی در برگرفتن پرونده های هولناک از پیکر امت اسلامی دارد و از سویی همواره می کوشد تا درگیریهای داخلی قومی- مذهبی را دامن بزند.
از اینرو جای تعجب نیست که دستهای اسرائیل پشت هر گروه جدایی طلب قرار بگیرد و کمکهای مادی و معنوی را به آنها تقدیم کند.نظامیان اسرائیلی بصورت مستقیم فرماندهان گروهکهای جدایی طلب را آموزش نظامی می دهند. از سویی دیگر درسطح بین الملل دیپلماسی فشار ر ا فعال کرده اند.و با تسخیر سازمان ها و موسسات بین المللی مقررات فشار را علیه کشورها و رهبرانی که سیطره اسرائیل و امریکا را بر نمی تابند، صادر می کنند.
آخرین حلقه این استراتژی در صدور باز داشت رئیس جهمور سودانی عمر حسن البشیر تجلی یافت.این حکم که به اتهام ارتکاب جرائم جنگی در منطقه دارفور صادر شده است دور از انتظار نبود. صدور حکم فوق زمانی صادر می شود که پس ازحادثه غزه و بالاگرفتن جریان رادیکال با رهبری النتن یا هو برای تحکیم پایه های حکومت اسرائیل منطقه شاهد آشوب بی سابقه ای است.
همچنین تحرکات ضد انسانی و اسلامی برخی کشورها بروخامت اوضاع افزوده است، از جهتی پرونده ترور رفیق حریری احیا و تحریک می شود. ضمن اینکه اعلام شده که در این محاکمه کسی از مصونیت برخوردار نیست. این درحالی است که بسیاری از کارشناسان صدور حکم باز داشت بشاراسد، رئیس جمهور سوریه را دررابطه بااین قضیه پیش بینی می کنند.
در میانه این جو خفقان بر آمده از بحرانها، امت عربی و اسلامی در امتحان بزرگی قرار گرفته اند امتحانی که استقلال، وکرامت آنها را نشانه رفته است.و عامل بروز بسیاری از حوادث منطقه خواهد شد. در ضمن چراغ سبزی است به گروه های جدایی طلب در درون کشورهای عربی و اسلامی مبنی بر اینکه بلند پروازیهای آنها برای بر قراری رژیم مستقل در داخل کشورهایشان درسایه ناتوانی و رسوایی عربها در مقابل چنین حکمهایی ممکن و ساده است.

چرا سودان و چرا بشیر؟
از نظر دشمنان امت اسلامی کشور سودان دارای جایگاه ویژه ای است. وسعت و پهناوری، منابع غنی ذخایر زیرزمینی، خاستگاه نیروهای توانمند، سرزمینی با انبوه سبزیجات که می تواند مشکلات بخش بزرگی از قاره افریقا را برطرف نماید، بهره مندی از آب فراوان، برخورداری از نفت و گاز طبیعی و دروازه راهیابی به قلب قاره آسیا و… بخشی از ویژگیهای جغرافیایی سودان بشمارمی آیند.
رنگ دینداری و فطرت سلیم بر ملت آن نمایان است. رهبرانش- به خصوص عمرالبشیر- به اسلام و کشور توجه ویژه ای دارند بگونه ای که خواب را از چشم دشمنان ربوده اند. عمرالبشیر به نمایندگی از اسلام وعرب حاضر به پذیرش سلطه غرب در منطقه نشد. وی در سالهای گذشته رهبری سودان را با موفقیت به انجام رسانید و بسیاری از موانع و مشکلات داخلی از جمله جنگ خانمان سوز داخلی که از سال 1984بر سودان سایه افکنده بود را از میان برداشت.
عمرالبشیر با شجاعت تمام توطئه های براندازی حکومتش را که از سوی استکبار جهانی پشتیبانی می شد و تحمل برپایی حکومت اسلامی در خرطوم را نداشتند، خنثی کرد.
همچنین وی موفق شد با برخی کشورهای سرنوشت ساز در عرصه بین المللی همچون چین و روسیه ارتباط برقرار کند، از سویی با زیرکی تمام بسیاری از مخالفان داخلی و خارجی خویش را قانع کرد تا بر میز گفتگو حاضر شوند.
نهضت عمرانی و اقتصادی بزرگ ایشان در کشورش که مدت درازی در فهرست فقیرترین کشورها قرار داشت از یاد نمی رود. وی توانست پروژه های مهم حیاتی را که آخرین آن سد «مروی» است و پیش بینی می شود با افتتاح آن تحول بزرگی در منطقه رخ دهد، به بهره برداری برساند.
اصرار عمر البشیر در مقابله با سلطه امریکا و اروپا، وی را هدف توطئه های دشمنان اسلام قرار داد. – کسانی که وی را بزرگترین چالش در راه رسیدن به اهدافشان در سودان و منطقه می دانستند-.
سادگی و بی تلکفی عمر البشیر عامل دیگری برای خشم دشمنان بود. آنانی که خورد و نوش و خوابشان را تحت تدابیر شدید امنیتی  انجام می دهند.
بطور مثال بوش و حتی یکی از وزیرانش جرات مسافرت علنی را به بغداد نداشتند و بسان دزدها شبانه مسافرت کرده و بر می گشتند. سفر "براون" و "سارکوزی" به افغانستان وعراق نیزاز چنین  وضعیتی برخوردار بود. علاوه بر آن بشیر هیچگاه حاضر نشد یک وجب از خاک سودان را به دست نشاندگان اسرائیل و امریکا ببخشد. بشیر عنایت ویژه ای به مسایل امت اسلامی، عربی  و گروهای مقاومت اسلامی در فلسطین، عراق و افغانستان داشت و کمکهای مادی و معنویش را از آنها دریغ نمی کرد.
به هرحال آنچه برای سودان و بشیر مشکل ساز شده است اندیشه تطبیق قوانین اسلامی و لو به صورت ناقص در این کشور است و این همان چیزی است که دشمنان اسلام آن را بر نمی تابند.
از اینرو توطئه مقابله با سودان را چیدند تا در نهایت زمینه اشغال و دخالت در خاک سودان را در پی داشته باشد.
در پایان آنچه نفاق هیئتها و موسسات و دادگاهای بین المللی را می نمایاند ادعای "اوگامبو" مسئول تحقیق پرونده بشیر در گفتگو با شبکه الجزیره است. نامبرده مدعی شده است که دادگاه مربوطه برای اثبات ارتکاب جنایات جنگی بشیر در منطقه دلایل محکمی در دست دارد. وقتی از وی خواسته می شود دلایل را بازگو نماید چنین پاسخ می دهد: گواهی بیش از صد شهروند دارفوری بزرگترین سند برای صدرو حکم  باز داشت بشیر است.
در پاسخ وی باید گفت: جنایات رژیم صهیونیستی در غزه را میلیاردها انسان بصورت مستقیم در صفحه تلویزیون مشاهده کردند، اما چه شد که شما و هیچ مسئول دیگری حتی کوچکترین تهمتی را متوجه اسرائیل نکردید، در حالی که سران اسرائیل با خیال راحت در سراسر جهان با آزادی مشغول گشت و گذار و چپاولند!!!.
کجایی ای عدالت بین المللی و کجایی تو ای سرخی خجالت!!

 نویسنده: شریف عبدالعزیز
ترجمه: ابوانس

منبع:سایت مفکره الاسلام      

                                                                                    


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید