برای مسلمانان بایسته است که در این گیر و دار شادی و شادمانی سرشک یتیمان را نظاره کند و دست گرم و نوازشی بر سر آنان بکشد، و هرگز آنها را فراموش نکند، زیرا خداوند عزوجل که پدر را از آنان گرفته است، قدرت دارد تا فرزندان هر خانوادهای را که بخواهد یتیم کند و پدرشان را از آنان بگیرد و اوست سلطان، هرچه خواهد آن کند.
——————————————————————————————
به قلم: مولانا عبداللطیف ناروئی
با نزدیک شدن هلال ماه ذی الحجه و فرا رسیدن ایام عیدقربان عموم مسلمانان در صدد فراهم کردن مالهای قربانی هستند و باشور و شوق فراوانی به استقبال عید میشتابند و والهانه در نماز عید شرکت کرده و مراسم دیگر این روز را انجام میدهند.
مطلبی که در اینجا نباید از اذهان دور بماند این است که به پیشکسوت این عمل خداجویانه حضرت ابراهیم علیهالسلام نیز نظری بیفکنیم.
حضرت ابراهیم علیهالسلام در واقع نه مال بلکه جان را قربانی کرد او خواست تا با زیر پا نهادن خواستههای نفس و شیطان، نفسی پاکیزه را در راه خداوند و در جهت اطاعت از دستور او قربانی کند و بدین طریق توانست مقام ارجمندی را در پیشگاه خداوند احراز نماید و خداوند عزوجل نیز در جهت تقدیر از این عمل خالصانه پدر و پسر والامقام این عمل سترگ را سنت فرزندان او قرار داد.
آنچه در این مورد مشهود است آن که باید به موازات قربان کردن مال به قربان کردن نفس خودپرست نیز همت گمارد، باید از سیره تابناک پدر پیامبران درس گرفت و در راه اصلاح نفس و مهار کردن آن گام نهاد.
بسیاراند کسانی که تمامی سعی و توانشان را در راستای خریدن مالهای قربانی و افزایش دادن شمار قربانیها به خرج می دهند، اما هرگز از مرکب نفس سرکش فرود نیامده و در زمینه اصلاح باطن و دورن قدمی بر نداشته اند، و شاید به این امر خطیر التفاتی هم نکرده اند.
بسیار پسندیده است که با فرا رسیدن عید یک مسلمان توانمند در اندیشه خرید لباسهای نو باشد و برای خود و خانواده عیدی بخرد و چند تا قربانی را سر ببرد، اما نباید از یاد ببریم که مواسات و همدردی و خبرگیری از مستضعفان و ناداران نیز از ویژگی های بارز اسلام و مسلمانان متعهد است، خبرگیری از هسایگان و تنگدستانی که نان شب شان را به زحمت تهیه می کنند و با نزدیک شدن عید به جای شادمانی یک حزن و اندوه طبیعی جانشان را میآزارد و آنان را در تفکری عمیق فرو میبرد.
افراد تنگدست و بیوهزنانی که بانزدیک شدن عید با خواستههای کودکان دختر و پسرشان در زمینه خرید لباس و کفش و … مواجه میشوند و پاسخی برای گفتن ندارند و یا هنگامی که در عید قربان قربانیای ندارند و کودکانشان از آنان خبر قربانی را میگیرند، جز سکوت پاسخی دیگر ندارند و سر انجام روز عید فرا میرسد اما در این خانهها نه لباسی نو میشود و نه از قربانی خبری است. چه زیباست که یک مسلمان شادیها را تقسیم کند و باهمدردی کردن با افراد تنگدست و خبرگیری از بینوایان، خانوادههای دیگری را نیز شادمان گرداند و پردههای غفلت و خود پرستی و خودپسندی را بر دارد. این امر نیز نوعی مبارزه با نفس سرکش است، کاری که حضرت ابراهیم علیهالسلام در روز دهم ذیالحجه به انجام رساند و نفس را هرگز مجال نداد.
همچنین برای مسلمانان بایسته است که در این گیر و دار شادی و شادمانی سرشک یتیمان را نظاره کند و دست گرم و نوازشی بر سر آنان بکشد، و هرگز آنها را فراموش نکند، زیرا خداوند عزوجل که پدر را از آنان گرفته است، قدرت دارد تا فرزندان هر خانوادهای را که بخواهد یتیم کند و پدرشان را از آنان بگیرد و اوست سلطان، هرچه خواهد آن کند.
از بیوه زنانی هم خبرگیری نماید که نماد ایثار و از خود گذشتگی قرار گرفته در برابر جفاهای انسانهای بی عطوفت، برای فرزاندان کوچکش شبانه روز زحمت میکشد و از آنان پاسداری مینماید.
پس عیدقربان فرصت مناسبی است تا آدمی همراه با شادمانی و ادای مسئولیت های شرعی، قدری سر درگریبان تفکر فروبرده به عملکرد جانانه حضرت ابراهیم علیهالسلام بنگرد و در برابر نفس بدخواه ایستادگی کرده از حال دیگران و دردمندان نیز آگاه شود و برای همیشه خویشتن را قربانی خداوند کرده از اسارتهای دنیای دون به در آید.
همچنین لازم است تا مسلمانان متعهد فراتر از شهر و کشور خود در اندیشه مسلمانان مظلوم و ستمدیده دیگر باشد که اگر درمنزل اینها گوسفندی قربانی میشود در منزل و شهر و دیار آنان فرزندان شان سر بریده میشوند و زنان و پیرمردان نیز از ستم مستکبران و خفاشان روزگار مینالند و پناهی نمییابند، در این اندیشه حداقل کاری که یک مسلمان میتواند بکند، خیرخواهی و دعا و چاره جویی است.
دیدگاههای کاربران