امروز :شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳

نگاهی به دوران اعتلای فرهنگی اسلام

نگاهی به دوران اعتلای فرهنگی اسلام

Imageپویایی و خیزش عظیم فرهنگی اسلام از همان قرون اولیه و صدر اسلام شکل گرفت و رو به شکوفایی و باروری نهاد، به گونه‌ای که این نهضت پویا و پر تحرک د رمدت کوتاهی توانست انقلابی بزرگ در جهان آن روز ایجاد کند. فاتحان و مسلمانان خردمند و زیرک با برنامه‌ریزی‌های منظم پس از برافرازی پرچم اسلام بر فراز ممالک فتح شده به جای تعمق در ناز و نعمت و بهره‌وری از اسباب عیش و عشرت و وسایل رفاه، با بینشی عمیق، به گسترش علوم و فنون روی آورده، کاروان دانش و بینش خلاق را به حرکت واداشتند‌. لوثروپ ستودارد آمریکایی در کتاب خود “حاضر العالم الاسلامی” می‌نویسد:« هنگامی که عرب‌ها به گسترش فتوحات خویش پرداخته، ممالک اجنبی را زیر سلطه درآوردند، محو رفاه طلبی و شیفته مادیات نگشتند، بلکه با تمام توان در راستای پیشبرد علوم و فنون و آداب و کاوش‌گری در نظریات گذشتگان کوشیدند که در نتیجه تمدنی بس بلند را بنیان نهادند».[حاضر العام الاسلامی 1‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌\8 با تعلیقات امیر البیان شکیب ارسلان. دارالفکر]. آنان با نهادینه کردن موازین صحیح اسلامی مرز قناعت و انحصار را از هم دریده با خود اتکائی، خود اعتمادی و خود باوری، تمدن و فرهنگی را پایه‌ریزی کردند که تا قرن‌ها نور افشانی داشت و نسبت آگاهی‌شان از جهان پیرامون بسیار دقیق و بالا بوده به گونه‌ای که در تمام ابعاد از پیشرفت چشمگیر و خیره کننده‌ای برخوردار بودند. سید حسین نصر می‌نویسد: «مسلمانان نسل‌های پیش نه تنها درمعرض مشکلات و مسایلی که امروزه مطرح است نبوده‌اند، بلکه در عین حال خیلی کامل‌تر از مسلمانان امروزی از بسیاری ابعاد تعالیم اسلامی، که جهان‌نگری کاملی برای ایشان تدارک می‌کرده و نیاز آنان را به توضیح علی حوادث، توضیح ماهیت اشیاء و امور و معنای زندگی بر می‌آورده است، آگاهی داشته اند.(جوان مسلمان و دنیای متجدد ص 16از سید حسین نصر- انتشارات طرح نو) گوستاولوبون نیز در باره تمدن اسلامی در اندلس می‌نویسد: یکی از خصوصیات تمدن اسلامی در آن وقت، شوق مفرطی بوده است که در مسلمین به علوم و فنون پیدا شده و در هرجا آموزشگاه‌ها، کتابخانه‌ها، و بنگاه‌ها و مجامع علمی و ادبی تاسیس کرده، کتب یونانی را ترجمه نموده، تحصیل هندسه، هیأت، طبیعیات، شیمی و طب با نهایت موفقیت جریان داشت. محمود حکیمی به نقل از دائرة المعارف بریتانیا چاپ 1933جلد 22 صفحه 127 می‌نویسد: بسیاری از مورخان اروپایی در موارد متعدد مجبور شده‌اند به عظمت «پیشرفته ترین تمدن بشری در عصر تاریکی و ظلمت جهل در اروپا» اعتراف کنند. یکی از شاخصه‌های بزرگ و برتر مسلمانان در آن دوران، عنایات شایان‌شان نسبت به فراگیری و گسترش علم و حکمت بود و همواره در راستای افزایش نور علم و معرفت جوشان و کوشان بودند تا جایی که این مشعل فروزان علم و تمدن به اوج ارتقا و بالندگی رسید و با تبحر و تعمق در علوم تجربی و شیمی یکه‌تازان قافله صنعت و تکنولوژی بحساب می‌آمدند. محمود حکیمی می‌نویسد: مسلمانان پس از فتح اسپانیا تمدنی را پایه‌گذاری کردند که موجب شگفتی جهان شد، اکنون دانشمندان اسلامی و نیز مورخان اروپایی که از فتوحات اسلامی سخن گفته‌اند در این موضوع اتفاق نظر دارند که تمدن و فرهنگ اسلامی موجب بیداری ملت‌های مغرب زمین و اروپای مسیحی شد و سرآغازی برای تحول و انقلاب صنعتی و علمی گردید.[همان منبع‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌] آشنایی مسلمانان با جهان آن روز و پیشرفت در صنعت و علوم و فنون مختلف، پیش زمینه‌های تحولات عظیم و قابل قدری در تاریخ اسلام بشمار می‌روند که اگر اکنون نیز مسلمانان به علوم روز کما حقه بذل عنایت کنند درمدت نه چندانی سرآمد خردمندان عالم و پیشکسوتان علم و فضل و ترقی خواهند شد، چنانکه با عنایت شایان حاکمان فرهیخته و عالمان وارسته و اندیشه‌وران اندلس کاروان دانش و بینش به سیر تکاملی خویش ادامه داده به سر منزل ترقی و اوج اعتلا رسید. محمود حکیمی می‌نویسد: حکومت مسلمانان در اسپانیا در عصر عبدالرحمن سوم(961-912) به اوج قدرت خود رسیده صلح و آرامش همه جا را فرا گرفت و در پناه آن اندلس از نظر کشتی‌سازی پیشرفت کرد و پیشرفتهای عظیم و شگفتی نیز در زمینه صنعت و کشاورزی پدید آمد، کارخانه‌های بزرگی بوجود آمدند که از همه مهمتر کارخانه‌های کاغذسازی بودند. در این زمان قرطبه با پانصد هزار نفر جمعیت پیشرفته‌ترین مرکز علمی و فرهنگی اروپا محسوب می‌شد، کتابخانه‌های بزرگ و مدارس پیشرفته اندلس، جهانیان را به شگفتی وامی‌داشت. در مدارس دینی رشته‌هایی مانند: پزشکی، ریاضیات، فلسفه و موسیقی نیز تدریس می‌شد و در معتبرترین و مهمترین کتابخانه – از کتابخانه‌های قرطب- که کتاب‌خانه سلطنتی امیر بود چهارصد هزار نسخه کتاب وجود داشت. اوج‌گیری مسلمانان در راستای علم و دانش و روی آوری آنان به علوم مفید، بسترساز درخشش و اعتلای‌شان در سطح جهان آن روز بود؛ چنان‌که در زمینه‌های مختلف علمی و فنی، به پژوهش پرداخته، تصانیف پر ارج و قابل قدری را به رشته تحریر درآوردند که به گفته استاد محمد کردعلی، دانشگاه پاریس تا ششصد سال برگردانندگان کتابهای عرب تباران و عرب زبانان بودند. عرب‌ها در مدت صد سال توانستند قله‌های علم را فتح نمایند و در مدت هفتاد سال زبان عربی در بیشتر ممالک فتح شده رواج و شیوع بی‌نظیری یافت که این چیز نشان‌گر برتری و کمال زبان و اهل زبان می‌باشد. این تمدن تا جایی پیش رفت که پس از پنجاه سال رهبران مذهبی میسحیان مجبور شدند نمازهای‌شان را به زبان عربی ترجمه کنند تا مسیحیان به معانی آن پی برده بهتر آن را فرا گیرند. دانشگاههای غیر اسلامی آن دوران به منظور بهره‌مند شدن از علوم و فنون عربها، کتاب‌های عربی را در دانشگاههای خویش (اروپا) تدریس می‌نمودند. البته بازکاوی و عرضه پیشرفت‌های مسلمانان در سده‌های پیشین بدان جهت نیست که اکنون ما را همان عزت و افتخار بس است! چنین منطقی مبانی صحیح و پایه‌های مستحکمی ندارند. بلکه هدف‌های والاتری در مطاوی این ابحاث نهفته است، بدان معنی که هرگاه انسانی خواسته باشد به اهداف غایی و بلندی در زمینه‌های مختلف دست یازد هیچ گاه دیر نیست و می‌تواند به دامن مقصود دست یابد، اما با تلاش و پشتکار مضاعف و با برنامه‌ریزی‌های منسجم و آرمان‌گرا، و خودباوری و خوداتکایی از پایه‌های بنیادین این اوج‌گیری بحساب می‌آیند، چنانکه ژاپن در مدت پنجاه سال توانست قله‌های علم و صعت و فن‌آوری مدرن را فتح نماید، همچنین چین و مالزی و … در مدت کوتاهی توانستند با قافله علم و صنعت همراه شوند. پس با الهام از تعالیم حیات‌بخش اسلام و طنین ارتقای پیشین آن باری دیگر به خود اعتمادی رسیده، با راهکارهای مناسبی در زمینه تعلیم و تربیت، پژوهش و تحقیق و با تلاش‌های همه جانبه در بازپسین لحظات انحطاط، باری دیگرمی‌توان رایحه‌ای از ترقی گذشته را استشمام نمود. افت و انحطاط فرهنگی یکی از موارد بارز افت فرهنگی مسلمانان عصر حاضر و انحطاط شان در راستای علوم وفنون، خودباختگی و احساس ضعف و بی‌اعتمادی می‌باشد، امری که هر ملتی را براحتی می‌تواند به زانو درآورد و راه انحطاط و فرومایگی را فرا روی آنان باز گشاید. گرچه تاریخ هر ملتی ممکن است با فراز و فرودهای بی‌شماری مواجه گردد اما فرود مسلمانان بر خلاف بقیه ملت‌ها و فرهنگها از اوج بسیار ارجمند و قابل تقدیری تحقق یافت تا جایی که در عصر حاضر افت قابل ملاحظه‌ای را در موارد بسیاری شاهد هستیم و در مقابل، دشمنان بر اثر ضعف مسلمانان می‌غرند و می‌برند، اما جهان اسلام را سکوتی مرگبار و غمبار فراگرفته است، در زمینه‌های علمی و فرهنگی نیز نه آنچنان‌اند که در سده‌های گذشته بودند. جهان اسلام تا دورانی که به علم و معرفت و شیوه‌های نوین علمی و فنی ارج نهاده، تحولات شگرفی در زمینه‌های مختلف علمی و فرهنگی نمودار گردید که نمادهای بارز آن پیشرفت‌های بی‌مانند بغداد، دمشق، قرطبه و غرناطه در دوران درخشش تمدن اسلامی در آن سرزمین می‌باشد و از دورانی که از این مقام ارجمند کناره‌.گیری کرده، وام‌گیران وسایل و کالا از دیگران شدند و ریزه‌خواران سفره علم و حکمت اروپائیان گشتند، ستاره اقبال‌شان به غروب ‌گرایید. چنانکه امپراطوری عثمانی تا زمانی که با سلاح علم و فضل، صنعت و نوآوری مهیا بود، همواره در پیشرفت و ترقی بسر می‌برد و آنگاه که از تحقیق و پژوهش علمی جز یادواره‌ای بیش نماند، پله‌های سقوط و انحلال را با سرعت زیاد پیموده از صحنه روزگار کنار رفت[ماذا خسر العالم بانحطاط المسلمین ص 182از امام ندوی – دار ابن کثیر] بر همین منوال سر زمین از دست رفته اندلس نیز در روزگار ازدهار و درخشندگی‌اش پایتخت علم و حکمت و پیشرفت بشمار می‌رفت تا جایی که هر فردی از اهالی اندلس خواندن و نوشتن می‌دانست. [الاسلام و الحضارة العربیة 1-247از محمد کردعلی] اما پس از آنکه با تجمل‌گرایی و رفاه طلبی انس گرفتند، از بلندای علم و فضل و در نتیجه از سریر عزت و حاکمیت به زیر آمدند. استاد محمد کرد علی می‌نویسد:عدم توجه به تعلیم و تربیت و ایجاد کاستی‌ها در آن، اسباب انقراض و زوال اندلس اسلامی را به‌بار آورد. و این تمدن کهن پس از سالیان دراز نور افشانی و پرتوگیری غربیان و شرقیان از آن باز به کرانه‌های زوال رسید. نقش زبان و لغت در عرصه فرهنگ و تمدن زبان و لغت در واقع بارزترین مظهر فرهنگ و تمدن به حساب می‌آیند و در فرایند گسترش کمی و کیفی فرهنگ و ادب، نقش کلیدی و بنیادینی دارد که چه بسا دار و مدار فرهنگ را مقدار گستردگی و توانایی آن تشکیل می‌دهد، زبان و لغت اسلام نیز جلوه‌گاه آرمان‌های بلند دینی می‌باشد که عربها و فاتحان مسلمان با تکیه بر آن- زبان و ادب عربی- توانستند از اصالت اسلام و موازین مستحکم آن پاسداری نموده جهان را تحت تاثیر جان مایه‌های این لغت و فرهنگ قرار دهند. از این روی حفظ و نگهداری از زبان تاثیر فراوانی در حفظ هویت دارد و به لحاظ همین امر در جهان معاصر هر قوم و ملتی می‌کوشد تا به منظور نگهداری از میراث فرهنگی و علمی و شخصیتی خویش، زبان خویش را نیز از تغییر و تحول بازدارد. مفتی محمد تقی عثمانی می‌نویسد: در این سرزمین – اسپانیا شهر غرناطه- انگلیسی دان‌ها بسیار اندک‌اند و در تمامی اروپا چنین حالتی حاکم است که به جز بریطانیا در هر کشوری بروی نه تنها مردم آنجا انگلیسی نمی‌دانند بلکه تکلم به زبان انگلیسی را هرگز نمی‌پسندند هر کشوری با زبان خود گفتگو کرده بدان فخر می‌کنند، این بردگی فکری فقط در آسیا و آفریقا می‌باشد که انگلیسی را معیار علم و کمال به حساب می‌آورند و سخن گفتن به انگلیسی را قابل فخر می‌دانند. [دنیای پیش رو- ص 25 اثر مفتی محمد تقی عثمانی- مکتبه معارف القرآن کراچی] گرچه فراگیری زبان انگلیسی و مهارت در آن با انگیزه صحیح و به منظور استفاده از آن در جهت بیداری اسلامی و بهره‌وری از ابزار آن در عرصه زندگی مستحسن و پسندیده می‌باشد اما تأثر بی‌هدف و فراگیری بدون مقصد و به قصد حصول دنیا زیبنده مسلمان نیست و بهتر آن است که در زبان عربی و یا در زبان مادری و قومی و کشوری خویش کسب مهارت نماید تا بتواند با زبان خود، به نشر مبانی آموزه‌های دینی و قرآنی در سطح گسترده‌ای بپردازد، چون فردی که با زبان خویش بیگانه است چگونه می‌تواند مهار امت و قوم را بدست گیرد و در میان آنان تاثیرگذار باشد، و چنین فردی هیچ‌گاه نخواهد توانست سخن حق را که توانایی ابراز آن را در گویشی زیبا ندارد در ساحت قلبها جای دهد و در نتیجه باطل و ایادی آن سخن باطل و غیر حق را در لباسی زیبا و ادبیاتی بس شیرین به عموم مردم عرضه کرده سعی در جلوه‌آرایی آن می‌کنند و بدین طریق راه انحراف و گمراهی بطور وسیعی گشوده می‌گردد. بر همین اساس حضرت امام سید ابوالحسن علی ندوی هنگامی که به کشور بنگلادش سفر می‌کند علما و اندیشمندان دینی را به فراگیری زبان بنگالی و مهارت در آن فرا می‌خواند تا بتوانند تاثیر مستقیمی در سطوح مختلف داشته باشند.


دیدگاههای کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین بخوانید