شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید: هرگاه خداوند متعال بخواهد نعمتی را از فرد، قوم یا حکومتی بگیرد او را در موقعیتی قرار میدهد که دست به ظلم و طغیان بزند.
مولانا عبدالحمید در خطبههای نماز جمعه سوم آبان ماه 1387ش سخنان خود را با این آیه از سوره انفال آغاز کرد:« ذلک بأن الله لم یک مغیراً نعمة أنعمها علی قومٍ حتی یغیروا ما بأنفسهم و أن الله سمیع علیم».
ایشان قبل از تشریح آیه، نمازگراران را به اعجاز قرآن متنبه ساخته و تاکید کرد: قرآن عظیم الشأن کتابی جامع، کامل، معجز و بیمثال است و آیات زیبا و مؤثر قرآن خود دلیلی واضح بر حقانیت و کمال این کلام الهی است.[ آفتاب آمد دلیل آفتاب].
حضرت شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید امام جمعه محبوب اهلسنت زاهدان سپس همگان را به تفکر و توجه کامل با دل و جان در آیه سوره انفال فراخوانده و گفت: باید با گوش جان ودل که مابه الامتیاز انسان از حیوانات است به این آیه قرآن توجه کنیم و همواره باید اینگونه به کلام خدا و رسولش گوش فرادهیم.
وی ادامه داد: در این آیه، الله تعالی فرموده است؛ خداوند هرگز نعمتی را از قومی نمیگیرد مگر زمانی که خود آن قوم متغیر شوند( و صلاحیت آن نعمت را از دست بدهند) و خداوند شنوا و داناست.
امام جمعه اهلسنت زاهدان افزود: نعمتهای فردی، اجتماعی، منطقهای، کشوری و بین المللی همه نعمتهای خدادادی هستند و هر فرد تا زمانی صاحب نعمت است که صلاحیتش را داشته باشد، هر جامعه، منطقه و ملت تا زمانی از نعمت استفاده میکنند که دچار تغییرات نشده باشند و اگر تغییر کنند خداوند تعمتهای خویش را از آنها میگیرد.
مولانا عبدالحمید در توضیح این مطلب به بیان نعمتهای فراوان الهی پرداخته و گفت: الله تعالی بدون تقاضا و درخواست ما نعمتهای گوناگونی به ما عنایت فرموده است. از نعمتهای ظاهری وجود انسان گرفته(چشم، گوش، دست،پا و…) تا نعمتهای خارج از وجود انسان مانند عزت، سلامتی، آسایش، امنیت، نعمت زن وفرزند و مهمتر از همه نعمت دین و هدایت. همه اینها نعمتهایی هستند که بدون درخواست انسان به او عطا شده است. -همچنین بعضی از نعمتها هستند که با درخواست ما به ما داده شده است- همه این نعمتها عطای الهیاند، و الله تعالی آنها را از هیچ کس نمیگیرد. شأن خدایی الله تعالی اقتضا میکند که هیچ نعمتی را از انسان نگیرد.
امام جمعه اهلسنت زاهدان با ذکر خاطرهای که وی را تحت تأثیر قرار داده بود به تلخی از دست دادن نعمتها اشاره کرده و فرمود: شخصی در عرفات دعای بسیار زیبایی کرد که؛ پروردگارا! نعمتهایی که به ما عنایت کردی از ما نگیر.
ایشان افزودند: واقعاً از دست دادن نعمت بسیار تلخ است همانگونه که رسیدن نعمتی بسیار شیرین و گوارا است. اگر نعمت از دست رفته، نعمتهای معنوی( نعمت دین وهدایت) باشد تاوانش بسیار سنگین است، و اگر از نعمتهای دنیوی باشد نیز تلخ و ناگوار است، اگر نعمت امنیت و آرامش گرفته شود یا نعمت زن وفرزند سلب گردد بسیار سخت و سنگین است، مانند حضرت ایوب علیه السلام که با از دست دادن اموال و دارایی و فرزندان مورد آزمایش قرار گرفت. نعمتهای دیگری همچون سلامتی، داشتن سرپناه و…. در صورت از دست رفتن بسیار مشکل آفریناند. لذا همه نعمتهای الهی دارای ارزش و اهمیتاند و باید قدردانی شوند.
حضرت شیخ الاسلام در توضیح آیه تلاوت شده از سوره انفال به سیاق و سباق آیه اشاره کرده و فرمود: در این آیه خداوند متعال به نعمتهایی که به خاطر مجاورت کعبة الله به مردم مکه عطا نموده اشاره کرده و میفرماید. نعمتهایی همچون؛ امنیت در مکه در حالی که بقیه جزیرة العرب در آتش جنگها و ناامنیها میسوختند، نعمت تجارت در آن سرزمین خشک و بیابانی، نعمتهای فراوان خوردنیها و نوشیدنیها و…. که در سوره قریش الله تعالی به صراحت بیان میفرماید« لإیلاف قریش إیلافهم رحلة الشتاء و الصیف فلیعبدوا رب هذا البیت الذی أطعمهم من جوع و آمنهم من خوف». خداوند از گرسنگی و نا امنی آنها را نجات داد. اما مردم مکه با وجود این نعمتهای استثنایی، پس از بعثت نبی اکرم اسلام صلیاللهعلیهوسلم دست به ناشکری و ناسپاسی زدند و صلاحیت نعمتها را از دست دادند. برای آنها شایسته بود که ایمان میآوردند و در هنگام ظهور اسلام از پیامبر اسلام حمایت و حفاظت میکردند اما آنان با خدا و قرآن و رسول الله به دشمنی و مخالفت برخاستند.
امام جمعه اهلسنت زاهدان در ادامه توضیح آیه به بیان تشبیه حالات مردم مکه با آل فرعون پرداخته و تصریح کردند: الله تعالی فرمود:« کدأب آل فرعون» حال اهل مکه مشابه آل فرعون است؛ زیرا آنها نیز در نعمتهای فراوان و در رفاه و آسایش به سر میبردند اما با حضرت موسی علیه السلام پیامبر خدا به مخالفت پرداختند و صلاحیت نعمتهای الهی را از دست داند.
مولانا عبدالحمید ربط بین حالات این دو قوم را با آیه، اینگونه بیان کرد که؛ هر دو قوم( قوم فرعون و مردم مکه) از نعمتها محروم نشدند مگر آن هنگامی که تغییر کردند و دست به ناسپاسی و ناشکری زدند و با رسولان الهی به مخالفت و عناد برخاستند، آنگاه بود که دچار غضب و عذاب خداوندی شدند، و خداوند متعال فرعونیان را در دریا غرق کرد و شهر مصر را نگه داشت تا درس عبرت باشد و قریشیان مکه را نیز در میدان بدر هلاک کرد« ذلک بأن الله لم یک مغیراً نعمة أنعمهاعلی قوم حتی یغیروا ما بأنفسهم».
حضرت مولانا عبدالحمید به آیه دیگری در سوره رعد اشاره کرد که خداوند فرموده است« له معقبات من بین یدیه و من خلفه یحفظونه من أمرالله إن الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بأنفسهم».
یعنی خداوند فرشتگان محافظی را برای بندگانش مقرر کرده که او را از جلو و از پشتسر حفاظت میکنند و این حفاظت تا زمانی ادامه دارد که آنان رویه خود را تغییر ندهند و دست به ناسپاسی نزنند.
ایشان پس از توضیح این دو آیه مبارکه فرمودند: باید قدر نعمتهای الهی را دانست و از به هدر دادن و از بین بردن و اسراف آنها خودداری کرد، عدهای چون ثروت دارند تا میتوانند اسراف میکنند. برق، آب و نان و غذا و… را بیش از اندازه مصرف میکنند به دور میریزند و با بیتوجهی کامل نعمتهای الهی را ضایع میکنند.
سیدنا عثمان بن عفان رضیاللهعنه که مشهور به عثمان غنی بود هرگز در خانهاش چراغ اضافی روشن نمیکرد. لذا باید آب و نان و… به اندازه نیاز مصرف شود. اسراف ممنوع و حرام است. مردانی که اسراف میکنند برادران شیطاناند و زنانی که اسراف میکند خواهران شیطان.
مولانا عبدالحمید با تاکید بر پرهیز از اسراف به دوری از بخل نیز تاکید کرده و دعوت به اعتدال و میانهروی داد وافزود: اسلام دین میانهروی است، نه بخل باشد، ونه اسراف. انفاق و صدقه در حدی باشد که فرزندان و خانواده شخص به تکدیگری و گدایی نیفتند.
مصرف کردن پول در راههای ناجائز همچون اعتیاد، زنا، ظلم، رشوه و… ناسپاسی خداوند است و موجب خشم و نارضایتی الهی میشود.
شیخ الاسلام مجدداً تاکید کرد: هر گاه خداوند متعال بخواهد نعمتی را از فرد، قوم یا حکومتی بگیرد او را در موقعیتی قرار میدهد که دست به ظلم و طغیان بزند، هر کس را دیدید که ظلم میکند بدانید که به زودی سرش به سنگ خواهد خورد. هر حکومتی در دنیا از مسیر عدل و انصاف خارج شود و مظلومان را بیازارد و حق و عدالت و انصاف را اجرا نکند بدانید که وقت هلاکت و تباهیاش نزدیک شده است. این سنت الهی است. پس باید پا را با هوشیاری بگذاریم. درهر موقعیتی که قرار دارید، چه موقعیت مناسب اقتصادی است، چه موقعیت علمی و فرهنگی و سیاسی است، باید بدانید که خداوند ناظر اعمال شماست، او نعمت را میدهد و آزمایش میکند. بندگان خدا در مقابل نعمتهای الهی تواضع اختیار میکنند و نعمتها را از جانب الله میدانند و او را بندگی میکنند.
سید المرسلین، رحمة للعالمین، امام النبیین و امام المتقین شبها کم میخوابیدند و میگفتند: أفلا أکون عبداً شکوراً؟ آیا بنده شاکر خدا نباشم؟.
باید شکر نعمتهای الهی را با عبادت و بندگیاش به جای آورد که؛
شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند
«لئن شکرتم لأزیدنکم و لئن کفرتم إن عذابی لشدید»
باید شکر الهی را با زبان، قلب و قالب و با دل و جان به جای آوریم و اقرار کنیم که همه از جانب الله تعالی هستند.
خطیب جمعه زاهدان در قسمت پایانی سخنانش بعد از بیان تاثیر شکر نعمتها در جلب رضایت الهی یکی از عوامل کسب رضایت خدا و نجات از عذاب و غضب الهی را عدالت و انصاف برشمرد و افزود: باید هر کسی درباره زیردستان خود عدالت را رعایت کند. پدر در بین فرزندان، شوهر در میان همسرانش به عدالت برخورد کند، مال میراث در بین پسران دختر و دختران تقسیم شوند نباید دختران از میراث محروم شوند.
مولانا عبدالحمید در ادامه تصریح کرد: خصوصاً کسانی که قدرت و حکومت در دست آنان است و صاحب پست و مقاماند خداوند از آنها انتظار عدل و انصاف دارد. بنده به هر کسی که صدای من را میشنود اعلام میکنم: گسترش عدل باعث پایداری و بقای ملک و حکومت است و عدم رعایت عدالت سبب زوال ملک است. لذا عدالت و انصاف، صداقت و راستی باید حاکم گردد و ظلم و بیعدالتی و کذب و دروغ برچیده شود.
خداوند متعال با صراحت در این آیه فرموده است که اگر شما دست به بیعدالتی، ظلم، اسراف و معاصی بزنید خداوند امنیت و آرامش و نعمتهای دیگر را از شما گرفته و محرومتان میسازد.
پس باید توبه و استغفار کنیم و همواره از خداوند متعال طلب عفو نماییم زیرا بارها مرتکب ظلم شدهایم اگر چه خودمان متوجه نبودهایم.
و آخر دعوانا أن الحمدلله رب العالمین.
دیدگاههای کاربران