- سنی آنلاین - https://sunnionline.us/farsi -

ثروتمندان بخيل، فقیران جامعه

Imageبخل و تنگ چشمی در روشن ترین مظاهر و علایم آن، همان خودبینی و محبت افراطی مال است که رابطه فرد مبتلا را با خداوند تحت الشعاع قرار می‌دهد. این بیماری اخلاقی  از سخت دلی و فقدان مروت و رحم و دوری از انسانیت بروز می‌یابد.

 

 

بخل نخلیست دخل آن همه خار
خار آن جان خستگان آزار

گر به خرمای او بری دندان
هست دندان شکن تر از سندان

بخل نخلیست نوش آن همه نیش
جگر خستگان زنوشش ریش

گر بیالایدت به شهد انشگت
سازدت خم زبار منت پشت

لطف و احسان خود شعار کنند
گردنت را به زیر بار کنند (جامی)

 

بخل و تنگ چشمی در روشن ترین مظاهر و علایم آن، همان خودبینی و محبت افراطی مال است که رابطه فرد مبتلا را با خداوند تحت الشعاع قرار می‌دهد. این بیماری اخلاقی  از سخت دلی و فقدان مروت و رحم و دوری از انسانیت بروز می‌یابد.
در واقع خست و بخل جامعه را باشدید‌ترین مصیبتها و گرفتاری‌ها مبتلا می‌سازد و تخم کینه ورزی و فساد را در قلوب محرومان نسبت به ثروتمندان خسیس و تنگ چشم می‌کارد. به گونه‌ای که پیوسته ایشان را درپی فرصتی قرار می‌دهد که برضدشان بسیج شوند و تمامی هستی و ثروتشان را از بین ببرند.
سرچشمه انقلابهای خونین و نا آرامی‌های تاریخی نتیجه بخل و تنگ چشمی ثروتمندان بوده است؛ ثروتمندانی که تمام خوبیها و منافع جامعه را به خود اختصاص دادند و زمانی که هم‌میهنان‌شان در سخت‌ترین محرومیت‌ها بسرمی‌بردند و آرزوی لقمه نانی می‌کردند، آنان ثروت و دارایی خود و جامعه را در راه خوشگذارانی‌ها و در مسیر خواسته‌های نفسانی خود مصرف می‌کردند.
و چه بسا عده‌ای از این متمولان خسیس به خاطر محبت مال اندوزی فرصت استفاده از آن را نیز نمی‌یافتند.
آری! آنانی که پول و ثروت برایشان اصالت یافته و هدفشان شده است و در پول تثبیت و تحکیم می‌شوند؛ یعنی در پول غرق می‌شوند و نقش می‌بندند. چنین افرادی ماهیت واقعی‌شان پول شده و غیر از پول حقیقت دیگری ندارند، چون ماهیت حقیقی‌شان را از دست داده‌اند، نتیجه این شده که خودشان را برای پول می‌خواهند و نه پول را برای خودشان؛ یعنی از جان، حیات، سلامتی و عمر خویش برای پول مایه می‌گذارند ولی از همین پول و ثروت حاضر نیست برای سلامت و سعادت و حتی رفاه حال خود مایه بگذارد. در دنیا همچون یک آدم فقیر و بدبخت بسر می‌برد، چون خودش را صرف پول می‌کند و حاضر نیست پول را صرف خود بکند؛ لباس کهنه می‌پوشد، غذایش ساده، مرکبی ندارد! از این آدم باید پرسید چرا چنین می‌کنی؟ به راستی این خود  یک فقیر تمام عیار است.


نکوهش بخل در آیات و روایات

«ولایحسبنّ الذین یبخلون بما آتهم الله من فضله هو خیرٌ لهم بل هو شرٌ لهم سیطوّقون ما بخلوا به یوم القیامة ولله میراث السموات والارض والله بما تعملون خبیر» [آل عمران: 18]
آنان که نسبت بدانچه خداوند از فضل خود بدیشان عطا کرده بخل می‌ورزند گمان نکنند که این کار برای آنان خوب است و به سود ایشان است بلکه این کاربرای آنان بد است و به زیان ایشان تمام می‌شود و روز قیامت همان چیزی که بدان بخل ورزیده‌اند – و سخت بدان دل بسته‌اند و برابر قانون خدا در راه خدمت به اجتماع بکار نبرده‌اند  وبال آنان می‌گردد و عذاب آن- طوق- سنگین اسارت برگردن- ایشان می‌گردد- و این  اموال چه در راه خدا و بندگان او انفاق شود یا نشود بالاخره ازصاحبان آن جدا خواهد شد و همه آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست و سرانجام هم همه را به ارث خواهد برد و خداوند از آنچه می‌کنید آگاه است.
اسلام مالی را که در اختیار انسان است مالی می‌داند که خداوند آن را به او عطا کرده است تا به عنوان ودیعه‌ای، از آن هم برای خود و هم بر سایر بندگان خدا که مستحق باشند انفاق کند، بنابراین نبخشیدن آن به منزله احتکار امانتی است که باید به افراد محروم و مستحق داده شود. چنین احتکار و منعی، منجر به انعکاس بد و عواقب ناگواری برای ثروتمندان می‌شود.
«و امّا من بخل و استغنی و کذب بالحسنی فسنیسره للعسری و ما یغنی عنه ماله إذا تردی» [الیل:11-8]
واما کسی که تنگ چشمی کند- و به بذل و بخشش دارایی در راه خدا دست نیازد- و خود را بی نیاز – از پاداش دنیوی و اخروی الهی- بداند و به پاداش خوب- خدا در این سرا و خوبتر خدا در آن سرا-  ایمان و باور نداشته باشد او را آماده برای سختی و مشقت- و زندگی بس مشکل و ناگوار دوزخ- می سازیم و در آن هنگام که به گور پرت می‌گردد دارایی‌اش چه سودی به حال او دارد؟
«الذین یبخلون و یأمرون الناس بالبخل و یکتمون مآ آتهم الله من فضله و اعتدنا للکافرین عذاباً مهیناً [النساء:37]
آنان کسانی‌اند که خود بخل می‌ورزند و مردمان را نیز به بخل می‌خوانند، و نعمتی را که خداوند بدیشان داده است پنهان می‌دارند و نه خودشان از آن استفاده می‌کنند و نه دیگران را از آن بهره‌مند می‌سازند- ما برای کسانی که کفران نعمت می‌کنند عذاب خوار کننده‌ای آماده کرده‌ایم.
عده‌ای از بخلاء به این راضی نیستند که این بیماری فقط در خودشان باشد بلکه در تلاش‌اند تا ویروس بخل و خست را به دیگران نیز منتقل کنند، گویا اینان شیفته و دلباخته بخل و تنگ چشمی‌اند وقتی انسان سخاوتمندی را  مشاهده می‌کنند که خرج می‌کند خستشان گُل می‌کند و در صدد اغوایش بر آمده می‌گویند: چرا پول خود را خرج می‌کنی؟ این بخل صفتان با این حال که می‌دانند جود و بخشش به مراتب از بخل و خست برتر است ولی اسیر نفس اماره شده‌اند و می‌خواهند همه را به بیماری خود مبتلا سازند.
عن ابی‌هریرة رضی‌الله‌عنه قال: قال رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم «لاتجمع الشح و الایمان فی قلب عبدٍ أبداً» [سنن النسائی]
از حضرت ابوهریره رضی‌الله عنه روایت است که رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: حرص، بخل و ایمان در یک قلب جمع نمی‌شوند؛ میان بخل و ایمان دو قطب متضاد و متقابل‌اند و هیچ ارتباطی با هم ندارند.
میان حقیقت ایمان و عادت بخل، چنان تضاد و منافاتی وجود دارد که هر قلبی از ایمان حقیقی بهره‌مند باشد، بخل در آن جای نخواهد شد. و در هر قلبی که بخل باشد در آن نور ایمان جای نخواهد داشت. با اندک تدبر و اندیشه‌ای هر صاحب عقل و دانشی درمی‌یابد که پس از یقین کامل بر ذات و صفات الله، در قلب آدمی جایی برای صفت پست بخل و حرص وجود ندارد.
آری؛ جمع این دو از قبیل جمع اضداد است؛ چنانکه آب و آتش با هم  جمع نمی‌گردند، اگر یکی بر دیگری غالب باشد حتماً آن دیگری را به نابودی می‌کشاند.
عن ابی‌بکرالصدیق رضی‌الله‌عنه قال: قال رسول‌ الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم «لایدخل الجنة خِبٌّ و لابخیل و لامنان» [جامع الترمذی]
از حضرت ابوبکر صدیق رضی‌الله‌عنه روایت است که رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: آدم‌های فریب کار، بخیل و منت گذار به بهشت وارد نمی‌شوند.
این هر سه عادت بد از خصلتهای زیانبار و زشتی هستند که بر سر راه ورود بهشت مانع ایجاد می‌کنند. لذا هر انسانی که مشتاق بهشت است و از دوزخ هراسان، باید خود را از این عادات پست و رذیله محفوظ نگه دارد.
عن ابی‌هریرة رضی‌الله‌عنه قال: قال رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم «السخاء شجرة فی الجنة فمن کان سخیاً أخذ بغصن منها فلم یترکه الغصن حتی یدخله الجنة و الشح شجرة فی النار فمن کان شحیحاً أخذ بغصن منها فلم یترکه الغصن حتی یدخله النار» [شعب الایمان]
از حضرت ابوهریره رضی‌الله‌عنه روایت است که رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: سخاوت درختی است در بهشت، پس کسی که در دنیا سخاوت کند به شاخی از همان درخت چنگ زده است که آن درخت او را رها نکند تا وی را داخل بهشت ببرد و همچنین بخل درختی در جهنم است که چون بخیل به شاخی از آن دست زند او را رها نکند تا آنکه او را داخل جهنم برد.
در روایتی دیگر حضرت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم بخل و تنگ چشمی را به خاطر نتایج بد و اثرات ناگواری که به دنبال دارد یکی از شدید‌ترین بیماریهای زیان آور اجتماعی برشمرده و می‌فرماید: «ایاکم و الشح فان الشح اهلک من کان قبلکم امرهم بالقطیعة فقطعوا و امرهم بالبخل فبخلوا و امرهم بالفجور ففجروا» [مسند احمد بن حنبل]
از بخل برحذر باشید، چرا که بخل افراد قبل از شما را نابود کرد، به ایشان دستور داد قطع رحم کنند، آنان هم قطع رحم کردند، و بخل و تنگ چشمی را به آنان امر کرد، آنان نیز بخل ورزیدند، و فسق و فجور را به ایشان دستور داد، ایشان نیز فسق و فجور کردند.


علایم بخل و تنگ چشمی
بخل ورزیدن و تنگ چشمی دارای نشانه‌هایی است که به وسیله آن شناخته می‌شود، در ذیل به مهمترین آنها اشاره می‌گردد:
1- کسانی که از موقعیت سیاسی و اجتماعی بالایی برخوردارند و تصمیم و خواست آنها در جهت خیر وصلاح دینی و دنیوی مردم بسیار مهم و سرنوشت ساز است، اما از آن دریغ می‌ورزند و حاضر به گرفتن چنین تصمیماتی نیستند.
2- موقعیت اجتماعی و خانوادگی برخی افراد به شیوه‌ای است که خوب می‌توانند مدافع و پشتیبان حق و خیر باشند، اما متأسفانه آن را دریغ می‌دارند.
3- علما و دانشمندان دینی که توجهی به نیازمندی دیگران به دانش خود ندارند و با بی‌جوابی و یا جوابهای نارسا با دیگران برخورد می‌نمایند.
4- رفاه و آسایشی را که برخی برای خود و خانواده و عشیره و طرفداران خویش مهیا می‌سازند، در حالی که می‌توانند، آن را برای دیگران فراهم نمی‌کنند.
5- بسیاری هم هستند که می‌توانند باری از دوش دیگران بردارند، میان مردم مساواتی را برقرار سازند، نیاز محتاجی را برطرف کنند، مانعی را از سر راه بردارند و دست گم شده‌ای را بگیرند و به مقصد برسانند، جایی را برای دیگران باز کنند، اما متأسفانه بخل می‌ورزند و حاضر به انجام دادن آنها نیستند.
6- افرادی هم می‌توانند به اخلاق پسندیده خویش بدی را به نیکی پاسخ دهند و از دیگران گذشت نمایند و مانع آزار کسی شوند، اما از آن دریغ می‌ورزند.
7- بعضی از اشخاص هم برایشان ممکن است که با جسم و جان خویش در راه خدا فداکاری کنند، و از هتک حرمت دین و گسترش شرک و فساد و کشتار و تعرض به مال و ناموس دیگران و شکستن حریم ارزشها دفاع نمایند ولی از این کار سر باز می‌زنند.
8- بعضی در حالی که از وضع مالی خوبی برخوردار هستند، از بکارگیری آن در راه خدا و راه‌های مفید و سازنده خودداری می‌نمایند.
9- ممانعت از فدا کاری همه جانبه دیگران، همچون تلاش‌های سرکوب گرانه‌ای که برخی از قدرتمندان امروزی نسبت به دلسوزان و دعوتگران انجام می‌دهند و در راستای خشکاندن چشمه نور و خیر آن را مورد آزار و وارد نمودن برچسب‌ها و تهمت‌های ناروا و بدون دلیل قرار می‌دهند.
در نگرش اسلام تنگ چشمی و بخل باهمه ابعاد و گونه‌های آن مذموم و مورد نکوهش قرار گرفته است، و خداوند در قرآن می‌فرماید که هر کسی از «شح» و پلشتی نفس خویش در امان بماند از نجات یافتگان است؛ «ومن یوق شحّ نفسه فاولئک هم المفلحون» [حشر:9]


اسباب و عوامل بخل و تنگ چشمی
1- دنیادوستی و ترس از فقر؛ گاهی عشق و علاقه به فریبندگی‌ها و زیبایی‌های دنیا به بخل و تنگ چشمی منجر می‌گردد، زیرا این گونه افراد گمان می‌برند که چنانچه دست به جیب ببرند و مستمندان و نیازمندان را یاری دهند، دستشان به ته جیب خواهد رسید. و در نتیجه مال و سلامت و حیثیت و احترام خود را در میان مردم از دست خواهند داد و خود را در معرض مشکلات مادی و معنوی ناشی از ناداری قرار خواهند داد، پس بهتر آن است که دودستی مال و دارایی و خیر خویش را بچسبند و برای دوامشان آنها را از دیگران دریغ دارند، اما این گونه افراد فراموش می‌کنند که خداوند فرموده است: «و ما انفقتم من شئٍ فهو یخلفه» [سبا: 39]
هرآنچه را ببخشید و صرف کنید، خداوند جای آن را پر می‌کند.

2- عدم اطمینان به وعده‌های خداوند؛ نداشتن یقین و اطمینان به وعده‌ها، اجر و پاداش الهی یکی دیگر از اسباب بخل ورزی است. زیرا کسی که به وعده‌های خداوند و اینکه هر چه را انسان در راه خدا بخشش و هزینه کند، خداوند بیشتر از آن را به او پاداش می‌دهد، و همه چیزهایی را هم که دارد متعلق به الله است و از خود چیزی ندارد و اگر کار خیر و مثبتی را هم انجام دهد به خاطر خیر و مصلحت دیگران و تصفیه و تزکیه خود اوست. کسی که این یقین و اطمینان را نداشته باشد، دچار تنگی چشم و بخل ورزی می‌شود.

3- خود فراموشی و اهمال تزکیه نفس؛ گاهی هم بی‌توجهی به تربیت نفس و رها کردن آن زمینه‌ساز پیدایش پدیده بخل ورزی است. زیرا خوی خود دوستی و ترجیح منافع خویش بر مصالح دیگران جزو سرشت طبیعی انسان است.
در قرآن می‌خوانیم: «إن الانسان لربه لکنود و انه علی ذالک لشهید و انه لحب الخیر لشدید» [العادیات8-6]
انسان نسبت به پروردگار خود بسیار ناسپاس و حق نشناس است، خود انسان نیز بر این معنی گواه است و او علاقه شدیدی به دارایی و اموال دارد.

4- محیط وهمنشینی؛ برخی از اشخاص به خاطر نشو و نما در میان خانواده‌ای معروف به بخل و تنگ چشمی با دوستان وهمنشینانی که از این بیماری رنج می‌برند، به خاطر آنکه دارای بینش و نگرش کافی برای معنویت نیستند به آن مبتلا می‌گردند و هرچه خیر و نیکی که در امکان‌شان هست دریغ می‌ورزند.

5- غفلت از پیامدهای بخل ورزیدن؛ گاهی اوقات غفلت و یا ناآگاهی از تبعات ناگوار دنیوی و اخروی بخل، زمینه ساز در دام افتادن این آفت است. [با تعبیر اندک از کتاب آفتهای دینداری و دعوتگران]


داستانهایی از بخیلان
گفته شده در شهر بصره مردی بود توانگر و بخیل، روزی همسایه‌اش او را به کوفته و تخم مرغ دعوت کرد، هنگام غذا بسیار خورد و پی‌ در پی آب هم می‌نوشید تا اینکه شکمش باد کرد و دچار ناراحتی گردید و به حال مرگ درآمد. وقتی از پای در آمد مجبور شد جریان را با پزشک در میان بگذارد. دکتر گفت: جای نگرانی نیست آنچه را خورده‌ای استفراغ کن! گفت: عجب! من کوفته و تخم مرغ را استفراغ کنم! مرگ را می‌پذیرم ولی دست به چنین کاری نخواهم زد.

گویند: یک مرد اعرابی که می‌خواست شخصی را ملاقات کند در حالی نزد وی آمد که انجیر جلویش گذاشته بود، آن مرد بلافاصله انجیر را زیر عبایش پنهان ساخت. اعرابی نشست. مرد به او گفت: می‌توانی مقداری قرآن برایم بخوانی؟
اعرابی گفت: آری! شروع به خواندن کرد و گفت: «والزیتون و طور سنین» آن مرد پرسید: پس کلمه والتین کجاست؟!
اعرابی پاسخ داد: در زیرعبا پنهان شده است. [احیاء العلوم الدین، غزالی3/334]


پارسای بخیل
حضرت یحی بن زکریا علیها السلام ابلیس را دید، گفت: کیست که وی را دشمن‌تر داری، و کیست که وی را دوست‌ترداری؟
ابلیس گفت: پارسای بخیل را دوست‌تر دارم، که او جان همی کَند و طاعت همی کند، اما بخل وی آن همه را باطل گرداند. و فاسق بخشنده را دشمن‌تر دارم که او خوش زندگی کند، و همی ترسد که خدای – تعالی – بر وی به سبب سخاوتش، رحم کند. و وی را توبه دهد. [کیمای سعادت 2/172،با اندکی تغییر درالفاظ]

آثار و پیامدهای بخل ورزیدن
1- پریشانی و اضطراب روانی؛ انسان بخیل بخاطر آلوده شدن به انواع گناهان و زشتیهای کوچک و بزرگ و پیدا و پنهان مورد مجازات خداوند قرار می‌گیرد که یکی از مجازاتهای او همین نگرانی و اضطراب روانی است.
2- مبتلا شدن به کارهای ناروا؛ هرکس به بیماری بخل گرفتار شود و از کارهای خیری که از دستش برآید دریغ ورزد، به ناچار برای پر کردن اوقات و بکارگیری استعداد و انرژی خود نیاز دارد که به کاری مشغول شود و چون این انسان انگیزه‌ای برای انجام کارهای نیک ندارد قهراً به اعمال منفی رو آورده و انرژی و استعدادش را صرف آن خواهد کرد.
3- عذاب اخروی؛ عقاب و مجازات بخل ورزی تنها به پریشانی و بیماری روانی در دنیا خلاصه نمی‌شود، بلکه عقاب اخروی نیز درانتظار اوست.

مداوای بخل  ورزیدن
1- توجه و دقت در آثار و تبعات دنیوی وزاخروی آن از قبیل ایجاد نفرت عمومی در جامعه و مجازات روز رستاخیز؛ زیرا توجه کافی به زیانهای سنگین آن چه بسا نفس را در هراس بیندازد و از درون آن را در راستای اصلاح و مداوای خویش به خیرش وا دار کند.
2- ایمان و اطمینان کامل به تحقق وعده و پاداشهایی که خداوند و رسول او بیان فرموده‌اند: «وما عندالله خیر وابقی افلا تبصرون» [قصص:60] ولی آنچه در نزد خدا – در آن سرا است – بهتر و جاودانه‌تر است، آیا نمی‌دانید؟
3- همنشینی و همزیستی مداوم با قرآن برای آگاهی از زشتی بخل ورزی و عاقبت شوم بخیلان و هم چنین پاداشها و اجرهای بی‌شماری که در انتظار اهل خیر و نیکی است این اهتمام به آیات قرآن راه را برای دوری از رهروی و دنباله روی تنگ چشمان باز می‌کند و انسان را برای پیروزی و همراهی با سخاوتمندان و نیک نفسان وادار می‌نماید.
4- مطالعه و تدبر در سنت و سیره و منش رسول خدا که چگونه بیشتر آن نعمتهایی را که به ایشان داده بود، بدون کمترین بخل ورزی درراه خدا انفاق می‌کردند.
5- با این نگرش نعمتهای خداوند را بنگریم که دارایی شخصی ما نیستند که آن را از بندگان نیازمند خداوند دریغ داریم، بلکه در اصل متعلق به خداوند هستند و ما وکیل و نماینده او هستیم و امانتدار موظف است گوش به فرمان صاحب مال و نعمت باشد و بر اساس خواست او عمل کند و او ما را به یاری و همکاری با مستمندان و نیازمندان سفارش فرموده است و در مقابل همین نعمت که متعلق به خود اوست، ما را به اجر و پاداش فراوان وعده داده است: «آمنوا بالله ورسوله و انفقوا مما جعلکم مستخلفین فیه فالّذین امنوا منکم و انفقوا لهم اجرٌ کبیر» [الحدید: 7] به خداوند و پیغمبرش ایمان بیاورید و از چیزهایی ببخشید که شما را در آنها نماینده – خود در تصرف، و جانشین دیگران در بدست گرفتن اموال – کرده است زیرا کسانی که از شما ایمان بیاورند – و در راه خدا بذل و بخشش کنند – پاداش بزرگی دارند.
6- چنانچه آدمهایی که به بخل و خست شهرت دارند، گاهی دست به جیب بردند و حاتم بخشی نمودند، و یا از علم و دانش و قدرت و امکانات خویش گوشه چشمی به دیگران داشتند، آنان را تشویق و ترغیب کنند. چرا که گاهی تعریف و تشویق، اشتیاق و انگیزه لازم را برای ادامه کار فراهم می‌کند.
7- کسب آگاهی در مورد تعریف عواقب بخل ورزان
8- بیرون کردن حب مال از دل به وسیله یاد کردن مرگ و کاهش دادن آرزوهای نفسانی.
9- از همه مهمتر افراد مبتلا به بخل بر ضد این بیماری اخلاقی اقدام به بخشندگی نمایند و از همکاری مالی و فکری با دیگران دریغ نورزند و آن قدر در این زمینه تلاش نمایند تا از این رذیله اخلاقی فاصله گرفته و سخاوت و بخشندگی جای گزین آن گردد. (آفتهای دینداری و دعوتگری؛ دکترسید نوح)
خوانندگان عزیز! آیا عاقلانه است انسان در این دنیا با تصرف، فقط به جمع آوری اموال سرشار بپردازد و این بینش توحیدی را که مالک اصلی خداست و انسانها امانتدار او هستند به فراموشی بسپارد و با بخل ورزیدن زمینه استفاده از مال را از خود، خانواده، اطرافیان و نیازمندان سلب نماید. بی‌گمان بر نفس و دل انسان دشوار و سخت است که کسی را ببیند با جامه پاره شده‌ای که ممکن است عورتش را آشکار نماید یا اینکه او را پا برهنه ببیند که انگشتان و قوزکهای پایش را خاک و زمین خورده باشد یا اینکه گرسنه‌ای را ببیند که به طعامهای مختلف چشم دوخته سپس با محرومیت و حسرت برمی‌گردد.
 به راستی کسانی که این تصاویر دلخراش را می‌بینند و بدانها اهمیت نمی‌دهند و تحت تأثیر قرار نمی‌گیرند، آنان نه بشرند و نه مؤمن. دارایی چنین ثروتمندانی جز حسرت و اندوه و مجازات  الهی بهره‌ای برای صاحبانشان ندارد و اینان بجای استفاده بهینه از مال و سرمایه گذاری اخروی، آن را برای خود وبال آخرت قرار داده‌اند.
بار الها! ما را از این صفت زشت و نکوهیده مصون دار. (آمین)